نامه ای از درد و دل های راشل کوری به مادرش

 

 

 

 به گزارش سرویس زنان جهان؛ «راشل كوری» دختر 23 ساله آمریکایی، فعال صلح طلب بود كه به خاطر حمایت از زنان و كودكان غزه به طرز فجیعی کشته شد. 

این شهروند آمریکایی، 16 مارس 2003 توسط  بولدوزرهای اسرائیلی در غزه له شد و رسانه های پر سر و صدای دولت آمریکا هرگز نامی از وی نبردند. 

راشل از طریق نامه‌هایی که برای مادر خود می‌فرستاد تلاش می‌كرد تا خانواده خود را از شرایط خود و اوضاع غزه مطلع کند.

نامه ای از وی در دست است که دقیقا یک ماه قبل از شهادتش نوشته شده است با وجودیکه سرویس زنان جهان نامه های راشل را همراه با جزئیات کاملتری از نحوه شهادت وی، چندی پیش منتشر کرده اما اکنون به دلیل بررسی پرونده قاتلان وی در دادگاه دوباره یکی دیگر از نامه های راشل منتشر می کنیم.  

سلام مادر،
امروز، ارتش اسرائیل در جاده غزه، چندین خندق كند و دو پست اصلی بازرسی كه در این جاده بود بسته شده است. معنی‌ این كار اینست كه دانشجویان فلسطینی كه می‌خواستند در ترم جدید دانشگاه ثبت نام كنند، دیگر نمی‌توانند از این مسیر عبور كنند و به دانشگاه بروند همچنین مردم نمی‌توانند سر كارشان بروند، و آنها كه در آنطرف بودند، گیر افتاده‌اند و نمی‌توانند به خانه هایشان برگردند.  

گروههای داوطلب بین المللی هم كه در كرانه غربی رود اردن هستند نمی‌توانند به دیدارهایشان ادامه بدهند. ما، می‌توانیم به آنطرف برویم، به شرط اینكه از "سفید " بودنمان به عنوان یك امتیاز استفاده كنیم! البته ممكن هم هست كه در هر حال دستگیر و از اینجا اخراج بشویم. هیچ‌ یك از افراد گروه حاضر نیست دست به چنین ریسكی بزند.

نوار غزه حالا به سه قسمت تقسیم شده. صحبت از "اشغال مجدد غزه " می‌شود، اما فكر نمی‌كنم این كار عملی شود، به نظر من، چنین كاری از جانب اسرائیل، از نظر جغرافیای سیاسی، بسیار احمقانه است. بیشترین احتمال، به نظرم، افزایش شبیخونهای ریز و درشت است، البته دور از چشم تیزبین جهانیان و خشم و نفرت آنها كه احتمالا این كار تحت پوشش طرح معروف "جابجایی جمعیت " صورت خواهد گرفت.

اشغال مجدد غزه، با اعتراضات و خشم و نفرتی روبرو می‌شود كه به مراتب بیشتر از كشتارهایی كه به دستور شارون در طول مذاكرات صلح صورت گرفت. طرح شارون برای غصب زمینها و ایجاد مستعمره‌های تازه [شهركهایی كه اسرائیل در خاك فلسطین و با غصب زمینهای فلسطینیها می‌سازد و مهاجرین یهودی را در آن سكنا می‌دهد.] در همه جا در حال اجراست و آرام آرام ولی مطمئن، تمام امكانات خودمختاری فلسطینیها را از بین می‌برد.

من فعلا در رفح می‌مانم و خیال ندارم به طرف شمال بروم. نسبتا احساس امنیت می‌كنم و برای ما بیشترین احتمال در صورت یك حمله و شبیخون بزرگ، دستگیریست.

مادر، حالا من با تعداد زیادی فلسطینی آشنا هستم كه با مهربانی بسیار از من مراقبت می كنند. من یك سرماخوردگی كوچك پیدا كرده بودم و آنها با دادن آب لیمو به مداوای من كمك كردند. زنی كه كلید خوابگاه ما را در اختیار دارد، همیشه از من احوال تو را می پرسد. او یك كلمه انگلیسی نمی‌داند ولی همیشه حال تو را می پرسد و می‌خواهد مطمئن باشد كه من به تو تلفن می‌كنم.

با بوسه برای تو، بابا، سارا، كریس و همه
راشل كوری / غزه
20 فوریه 2003