تحليلگران مسائل بين المللی با مقايسه سفر محمود احمدی نژاد رئيس جمهوری اسلامی ايران به لبنان با سفر باراك اوباما، رئيس جمهور آمريكا به چند كشور آسيايی، به اين نتيجه رسيده اند كه...
 
 
 
 تحلیلگران مسائل بین المللی با مقایسه سفر محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری اسلامی ایران به لبنان با سفر باراك اوباما، رئیس جمهور آمریكا به چند كشور آسیایی، به این نتیجه رسیده اند كه معادله «قدرت نرم در جهان» به نفع تهران و به زیان واشنگتن در جریان است.
سفر 10 روزه رئیس جمهور آمریكا به كشورهای هند، اندونزی، كره جنوبی و ژاپن هفته ها پیش از برگزاری انتخابات دوم نوامبر كنگره این كشور برنامه ریزی شد تا بلكه نتایج آن، فضای روانی ناشی از شكست حزب دموكرات در این انتخابات را تلطیف كند. اوباما در دیدارهای خود با مقامات هندی اگرچه توانست یك قرارداد 10 میلیارد دلاری در حوزه تجارت به امضا برساند اما برخی به صراحت گفتند كه چنین قراردادی از عهده بازاریاب ها و مسئولان فروش شركت ها نیز برمی آید و نباید به اشتباه عناوینی چون «موفقیت تاریخی» و «سیاست فعال خارجی» را برای ماجرا برگزید. اما آنچه در این میان بیش از هر نكته دیگری توجه عمومی را به خود جلب كرد، واكنش های مردمی به سفر آسیایی اوباما بود.
انجام شدن این سفر درست با فاصله سه هفته از سفر رئیس جمهور ایران به لبنان و استقبال تاریخی مردم میزبان از احمدی نژاد، بی تردید ذهن ها را متوجه نحوه پاسخ مردم هند و اندونزی و كره به حضور اوباما می كرد و به همین دلیل دستگاه سیاست خارجی آمریكا سفارشات ویژه ای برای استقبال در اولین كشور مقصد یعنی هند دید، به طوری كه به تقلید از استقبال مردم لبنان، در هند بنرها و پلاكاردهایی منقوش به عكس اوباما و عباراتی انگلیسی چون WELCOME (خوش آمدید) در مسیر تردد رئیس جمهور آمریكا نصب شد.
براساس آمارها، سفر اوباما به هند روزانه 200 میلیون دلار برای مالیات دهندگان آمریكایی هزینه داشت، اما وقتی پای رئیس جمهور آمریكا به هند رسید، دولت دهلی نو حتی كارمندان رسمی وزارت خارجه اش را نیز نتوانست به استقبال از رئیس جمهور آمریكا ببرد. با این حال، استقبال از «باراك اوباما» كه به شكل دیگری رقم خورد و آن تظاهرات گسترده مردم علیه سیاست های كاخ سفید بود. در طول سه روز اقامت رئیس جمهور آمریكا در هند، هزاران نفر از مردم این كشور به خیابان ها آمده و شعارهای ضد آمریكایی خود را به گوش اوباما رساندند.
قدرت نرم را قدرت تسخیر قلوب و اذهان دانسته اند. این است كه در سنجش میزان قدرت نرم یك كشور آنچه در اذهان و قلوب ملت ها می گذرد معیاری اساسی است. در جریان سفر اوباما به هند، وقتی خبرنگار خبرگزاری رویتر به میان مردم تظاهر كننده رفت، از زبان آنان نوشت كه «ما این تظاهرات را برپا كرده ایم تا اعتراض خود را به اوباما اعلام كنیم و بگوییم كه او قادر به حفظ صلح در كشورهای جهان سوم و همچنین در داخل خود آمریكا نیز نیست... اوباما در برقراری صلح رسماً شكست خورده است.» انتشار عكس هایی از مردم نیز گویای بخشی از این واقعیت است. به عنوان مثال خبرگزاری ها تصویر جوانی را روی خروجی خود قرار دادند كه عكس اوباما را به زیر كفش خود چسبانده و كفش را رو به دوربین ها گرفته بود و جایگاه رئیس جمهور آمریكا را در قلوب و اذهان ملت میزبان نشان می داد.
مقصد بعدی اوباما در سفر آسیایی اش، كشور اندونزی است كه امروز (سه شنبه) انجام خواهد شد. در اندونزی دیگر از بنر و پلاكارد نیز خبری نیست و مردم به محض مطلع شدن از برنامه رئیس جمهور آمریكا برای سفر به كشورشان، چندین روز است كه به برگزاری تظاهرات اعتراض آمیز مبادرت ورزیده اند. طی روزهای گذشته ده ها هزار تن از مردم مسلمان اندونزی با تجمع در سفارت واشنگتن در جاكارتا- پایتخت این كشور- از دولت خود خواسته اند «از پذیرش اوباما خودداری كند» یا فریاد زده اند كه «اوباما بیاید، با او مقابله می كنیم». بی تردید، بیداری افكار عمومی جهان علت مخابره این گزارش است كه «دانشجویان اندونزیایی علاوه بر حمل پلاكاردهایی كه حاوی شعار ضد آمریكایی بود، جزواتی آموزشی تهیه كرده بودند كه در آن اهداف سفر اوباما تبیین می شد: اوباما با این سفر قصد دارد تصویر بین المللی خود را به خاطر انجام جرایم جنگی در عراق، افغانستان و دیگر كشورهای اسلامی بهبود بخشد». این است كه باید گفت دولت واشنگتن دیگر توان پنهان كردن چهره جنایتكار و ضد بشری خود پشت نقاب مهربانانه و خیرخواهانه ای كه رسانه ها برایش می سازند، ندارد.
در كره جنوبی مقصد بعدی باراك اوباما نیز اوضاع بهتر از این نیست. رئیس جمهور آمریكا بنا دارد اواخر هفته جاری برای شركت در اجلاس گروه 20 وارد سئول شود و مردم میزبان در آستانه این سفر نه تنها علیه آمریكا بلكه علیه متحدان واشنگتن و سیاست آنها و همچنین ایدئولوژی لیبرال دموكراسی كه بنیان جامعه غرب به ویژه آمریكاست، تظاهرات عظیم ده ها هزار نفری برگزار كردند. البته روابط نزدیك واشنگتن و سئول باعث شده است پلیس كره جنوبی به سركوب معترضان اقدام كند و این ماجرا یادآور سركوب مردمی بود كه دو سال پیش در اعتراض به فروش گوشت های فاسد آمریكا به كره، در سئول تجمع كرده بودند. روز گذشته شماری از معترضان با مأمورهای ضدشورش درگیر شدند و پلیس برای متفرق كردن آنان از ماشین های آب پاش استفاده كرد.
حقیقت آن است این اوضاع كه محدود به چند كشور آسیایی نیست و سران آمریكایی هرجا جز چند كشور معدود غربی پا نهند، همین پاسخ را خواهند گرفت. با این اوصاف، درباره آمریكا، هم اكنون بحث از «قدرت نرم» عبور كرده و گفت وگو بر سر این است كه ضریب «امنیت نرم» ایالات متحده با چه سرعتی در حال كاهش است. امنیت نرم ابعاد و مؤلفه های گوناگونی دارد كه به شدت در هم تنیده اند. از جمله اساسی ترین ویژگی های امنیت نرم می توان به «ارسال تصاویر جذاب و صلح آمیز برای دیگران» و «در پی داشتن حمایت در سیاست منطقه ای و بین المللی از سوی ملت ها» اشاره كرد كه پدیده رو به رشد «آمریكا ستیزی در جهان» نیاز به صحبت درباره «وجود» چنین قدرتی در قاموس واشنگتن را برطرف كرده است.
اگرچه شاید آمریكا چند صباحی توانسته با دولت های خارجی روابطی برقرار كند، اما روند مردمی شدن و استقلال دولت ها به هیچ رو به نفع واشنگتن نیست و اهمیت قدرت نرم نیز دقیقاً در همین نكته نهفته است.
اما در این سو و درباره ایران، نمی توان به سادگی از كنار آنچه درلبنان اتفاق افتاد گذشت. فقط برای زنده كردن آن خاطره به توصیف رسانه های غربی و عربی دقت كنید؛ لوموند: سفر احمدی نژاد به لبنان نقطه اوج موفقیت مسلم منطقه ای برای ایران است؛ دیلی تلگراف: هدف از سفر رئیس جمهور ایران به لبنان نشان دادن تسلط تهران بر حساس ترین كشور منطقه است؛ لیبراسیون: هزاران نفر قهرمان وار از احمدی نژاد استقبال كردند؛ السفیر: احمدی نژاد برای لبنانی ها میهمانی استثنایی در زمانی استثنایی بود؛ و...
البته همانطور كه نفرت از آمریكا در جهان محدود به منطقه خاصی نیست، قدرت نرم ایران را نیز نباید فقط در حوزه منطقه ای تحلیل كرد. آوریل 2008 «مركز مطالعات استراتژیك و بین المللی» در واشنگتن گزارشی را با عنوان «قدرت نرم ایران بیانگر واقعیت های تلخ ]برای آمریكا[» منتشر كرد و در آن نوشت: «در حالی كه دیپلماسی عمومی واشنگتن در حال پژمردن است، جمهوری اسلامی ایران روی غلطك افتاده است. این كشور در حال بهره بردن از ابزارهایی رو به گسترش برای ایجاد حسن نیت و همچنین تشكیل اتحادهای استراتژیك در جهان اسلام و فراتر از آن است... ایران به طور موفقیت آمیزی به ابزارهای متنوع قدرت نرم در جهت پیشبرد اهداف جهانی خود دست یافته است.»
جمهوری اسلامی ایران هم اكنون از آسیا گرفته تا آفریقا و آمریكای لاتین صاحب یك قدرت نرم فزاینده است. چندی پیش (24 اكتبر) «یوآنیس میچلالتوس» تحلیل گر ارشد «شبكه تحلیل بین المللی» در مقاله ای حوزه نفوذ ایران رادر كشورهای بالكان نیز قابل تأمل خوانده با تحلیل اقدامات ایران در آلبانی، كوزوو، بوسنی و هرزگوین نتیجه علمی خود را با این گزاره گرفته بود كه «ایران در بالكان به قدرت نرم نائل شده است».
آیت الله خامنه ای ولی امر مسلمین به دنبال استقبال بی سابقه از رئیس جمهور ایران در لبنان فرمودند مسئولان كشور ما هر كجا بروند همین گونه مورد استقبال ملت ها قرار می گیرند ولی در عوض مسئولان آمریكایی هرجا می روند با نفرت مردم مواجه می شوند.
در مجموع، چشم انداز چنین روندی جز یك اتحاد استراتژیك بین المللی برای به هم خوردن معادلات ظالمانه كنونی و انزوای اتحاد غرب كه زمانی داعیه حكومت بر جهان را داشتند، نخواهد بود.
 
 
 
 
گردآوری: گروه خبر سیمرغ
www.seemorgh.com/news
منبع:asriran.com