خبرگزاري فارس: نشست عوامل مجموعه «ميوه ممنوعه» شامل علي نصيريان و هانيه توسلي (بازيگران)، حسن فتحي (بازيگر) ، عليرضا كاظمي‌پور(نويسنده) و اسماعيل عفيفه (تهيه‌كننده) مجموعه در خبرگزاري فارس برگزار شد.
به گزارش خبرگزاري فارس، علي نصيريان در نشست بازيگران و عوامل مجموعه «ميوه ممنوعه» كه در خبرگزاري فارس برگزار شد گفت: زماني كه قسمت‌هاي اوليه مجموعه پخش مي‌شد عده‌اي شروع كردند به بهانه جويي و ادعا كردند كه سوژه اين مجموعه و اتفاقاتي كه براي حاج يونس فتوحي مي افتد خط قرمز است در صورتيكه من اينقدر حساسيت نمي‌ديدم براي اينكه در اصل داستان شيخ صنعان كه ما در اين مجموعه از آن الهام گرفته‌ايم آمده است: مي بخور، خوك بچران، مصحف بسوزان و شيخ صنعان اين كار را مي‌كند. اين كلام را عطار نيشابور در قرن‌ها پيش گفته است و من چنين حساسيتهايي را در مورد شخصيت حاج فتوحي پيش‌بيني نمي‌كردم.
وي در ادامه درباره رجوع اهالي خانواده فتوحي به دختر كوچك خانواده براي حل مشكلاتشان بدون توجه به بايكوت شدن او از سوي پدر گفت: دختر كوچك خانواده وكيل است و پرسوناليته قوي دارد و در زمان تجردش خانه را مي‌گرداند به طوريكه پدرش بعد از رفتن او لب به غذا نمي‌زند، اما اين شخصيت كاملا مثبت نيست و بدون رضايت پدر ازدواج كرده و از خانه رفته است ولي با توجه به اراده قوي و جربزه‌اي كه دارد همه به او پناه مي‌برند.
وي در ادامه اين نشست درباره دير متوجه شدن شخصيت هستي به علاقه حاج يونس فتوحي گفت: اين گونه نيست كه هستي متوجه عشق حاج يونس نشده، بلكه او به دنبال كارخانه و حفظ آن است. او متوجه شده ولي پيش خود گمان مي‌كند اين مرد متدين از اين كارها نمي‌كند.
وي افزود: زنها شخصيت پيچيده‌اي دارند. برخوردهاي هستي با حاجي همه مهربانانه است كه مقداري از آنها تمهيد است.در سكانسي كه حاج فتوحي در مقابل فرزاد به هستي ابراز علاقه مي‌كند و با واكنش فرزاد مواجه مي‌شود، برخورد هستي با حاج يونس صميمانه است. چون حاجي كار بدي نكرده است كه با خشونت با او رفتار شود، فقط ارتباط مهربانه‌اي است كه هستي قبولش مي‌كند. زنها كاملا مي‌دانند كه مردها چه موقعيتي در مقابل آنها دارند.
علي نصيريان در ادامه با بيان اينكه كار هنر انتها ندارد گفت: وقتي شما مي‌بيند كاري را مي شدبهتر انجام داد به دليل خاصيت هنر است. اين زيركي و هوشمندي در هستي وجود داشت كه متوجه عشق حاج فتوحي شود. او دختر هوشمندي است كه مي‌داند ولي به روي خود نمي‌آورد و آن را كتمان مي‌كند.
وي در ادامه درباره كارگرداني حسن فتحي گفت: فتحي كارگرداني است كه بر بعد گفت‌وگو و تحليل كاراكتر با بازيگر تسلط بسياري دارد و درام شناس و شخصيت شناس بسيار خوبي است و شخصيتها را به خوبي تحليل مي‌كند و وسواس بسياري در كار خود دارد او به هيچ عنوان از هيچ پلاني نگذشت و كم نگذاشت. او اصلا به فكر انجام شدن كار نبود و سريالي دراماتيك و نمايشي با وسواس بسيار ساخت.

* توسلي: شخصيت پردازي «هستي» ضعف دارد
هانيه توسلي بازيگر نقش هستي در نشست عوامل سريال «ميوه ممنوعه» در خبرگزاري فارس گفت: وقتي قرار شد دراين مجموعه بازي كنم،فيلمنامه‌اي وجود نداشت و فقط يك سيناپس بود كه وقتي به مرحله اجرا رسيد خيلي تغيير كرد.
وي افزود: من آن سيناپس اوليه كار را بيشتر دوست داشتم چون حداقل در آنجا هستي تكليفش با خودش معلوم بود ولي الان ازاتفاقي كه درباره هستي افتاده راضي نيستم يعني احساس مي‌كنم خيلي بيشتر مي‌شد به اين شخصيت پرداخت چون بازيگر يك وظيفه‌اي دارد كه بازي‌كند ولي ديالوگ كه نمي‌تواند بنويسد و من با توجه به شخصيتي كه براي هستي تعريف شده بود تلاش كردم كه آنرا به بهترين شكل اجرا كنم.
وي در ادامه به تنهايي شخصيت هستي در مجموعه اشاره كرد و گفت:سكانسهاي مربوط به تنهايي هستي را ما زياد نمي‌بينيم، يا خيلي چيزهايي كه درباره يك خانم مهندس است در هستي زياد مشاهده نمي‌شود.من كار را ننوشته‌ام ولي فكر مي‌كنم شخصيت هستي در جاهايي خلاء‌هايي دارد كه خودم مي‌‌توانستم با اجرا آنها را پركنم. يكي از مشكلات اصلي شخصيت هستي اين است كه كسي نيست كه با او حرف بزند. من دلم براي اين دختر مي‌سوخت و فكر مي‌كردم يعني اين دختر حتي يك دوست ندارد كه به او زنگ بزند و گاهي كه خود را جاي او مي‌گذارم، مي‌بينم كه او هزار بلا به سرش مي‌ايد. با همه دعوا مي‌كند و به فرزاد نمي‌تواند اعتماد كند، پدرش هم كه نيست و يك مادر بزرگ پير بيشتر ندارد كه مدام به او مي‌گويد برو ازدواج كن و هيچ‌كس نيست كه اين شخصيت با او درد دل كند و در مقاطعي هستي بايد با يك شخصيت حرف مي‌زد و حدس و گمانهاي خود را دوباره حاج فتوحي به او بيان مي‌كرد.
توسلي گفت: ارتباط هستي با حاج فتوحي مشخص بود. براي هستي كارخانه مهم بود. او مهندسي است كه توليد برايش اهميت دارد و فقط مي‌خواهد تا اين كارخانه سرپا بماند و پدرش نجات پيدا كند. براي همين به پيشنهاد فرزاد گوش مي‌كند و با حاج يونس صحبت مي‌كند و وقتي مي‌بيند كه حاج يونس شبيه پدرش است، تلاش مي‌كند تا كارهاي خود را هم پيش ببرد، ولي وقتي مي‌بيند حاجي يك چيزي‌اش هست، طبيعتا تعجب مي‌كند و نمي‌خواهد وارد بازي بشود.
وي افزود: هستي در جاهايي به ويژه درك عشق حاج‌يونس احمق شده يعني اين شخصيت نمي‌فهمد، گيج است و خودم از دستش عصباني هستم. آن موقع كه داشتم بازي مي‌كردم اين را حس را نمي‌كردم ولي حالا كه كار را مي‌بينم، اين ضعف را درك مي‌كنم. در جايي كه حاج يونس به هستي مي‌گويد گريه نكن، هر قدر بخواهي برايت چك مي‌نويسم، هستي متوجه اين علاقه مي‌شود، ولي براساس روند قصه مجبور است كه بعد از آن اينگونه فكر نكند چون كارخانه‌اش برايش مهم‌تر است نمي‌خواهد اين شراكت به هم بخورد و مي‌خواهد فكر كند كه اين مساله از ذهن حاج يونس پاك مي‌شود و اين يكي از ضعفهاي شخصيت پردازي هستي است.

* حسن فتحي: «ميوه ممنوعه» يكي از مذهبي‌ترين سريال‌هاي بعد از انقلاب است
حسن فتحي در نشست عوامل مجموعه «ميوه ممنوعه» كه در خبرگزاري فارس برگزار شد گفت: ما سالهاست بحثي را در اين مملكت داريم كه مربوط به هر جامعه‌اي هم هست و آن مسئله «پيشگيري» است. يعني هر جامعه‌اي كه دوام، قدرت و تداوم مي‌خواهد بايد به مسئله پيشگيري بيشتر از درمان اهميت بدهد.پيشگيري در حوزه سياست يك معنا دارد، در حوزه اقتصاد يك معنا دارد و در حوزه فرهنگ، سينما و تلويزيون كه حوزه كار ماست مفهوم ديگري دارد.جامعه مثل يك خانواده است كه همچنان كه لحظات زيبايي دارد، لحظات تلخ، ترش و گس هم در خود دارد.
وي افزود: بعضي مواقع اتفاقاتي مي‌افتد كه ما مي‌توانيم چشم خود را روي آنها ببنديم اما در برخي موارد اين كار به ضرر جامعه تمام مي شود مانند كاري كه 7 الي 8 سال پيش درباره بيماري‌ ايدز كرديم و اصحاب امور بهداشتي ما گفتند درباره ايدز اصلا حرف نزنيد. آيا نتيجه خوبي داشت؟ مسلما نه. به تعداد افرادي كه دچار ايدز شدند اضافه شد، چرا؟ چون آگاهي نداديم، پيشگيري نشد و مشكلات هم چند برابر شد.
وي در ادامه گفت: ما يكسري مشكلات فرهنگي، خانوادگي داريم مثل همه جوامع و بايد مثل افراد يك خانواده بنشينيم و با يكديگر در كمال صداقت درباره مشكلاتمان حرف بزنيم. در سكانس مربوط به غزاله و سمانه ديالوگي مطرح شد كه حرف همه ما، همه بازيگر‌ها و حرف تلويزيون در آن بيان شد و آن اين بود كه ما آدمها بايد ياد بگيريم بنشينيم، رو در رو و چشم در چشم با يكديگر حرف بزنيم. اين چيزي است كه خانواده‌هاي ما بايد ياد بگيرند. خانواده‌هاي ما كم با يكديگر حرف مي‌زنند.يك پدر چقدر مي‌نشيند از نگراني‌ها، ترسها و اضطرابهايش با فرزندان خود سخن بگويد؟ اين سريال از يك منظر يك تلاش، تاكيد و پيشنهادي است كه ما بيشتر با يكديگر حرف بزنيم. با دركنار يكديگر نشستن، حرف زدن و رو در رو قرار گفتن، پيشگيري اتفاق مي‌افتد.ما در اين مجموعه تلاش كرده‌ايم كه شخصيت‌هايمان را چند وجهي نشان بدهيم و اغلب شخصيت‌هايمان شبيه همان‌هايي هستند كه در كوچه و خيابان آنها را مي‌بينيم.
*تيم چهار نفره نويسندگان فيلمنامه
حسن فتحي درباره نحوه نگارش فيلمنامه مجموعه «ميوه ممنوعه» نيز گفت:از روز اول يك تيم چهار نفره متشكل از خودم، عليرضا كاظمي‌پور، اسماعيل عفيفه و عليرضا نادري متمركز روي فيلمنامه شدند و در تمام مراحلي كه اين فيلمنامه شكل گرفت از قصه، طرح قصه، چگونه جلو برويم، چي بشود، چي نشود و چه اتفاقاتي بيفتد در حلقه اين تيم چهار نفره شكل گرفت.
وي افزود: ما جلسات زيادي داشتيم كه در آن كاظمي‌پور نوشته و پس از آن نادري ديالوگها را نوشته و دوباره درباره آنها بحث شده و اولين صافي فيلمنامه اين گروه چهار نفره بود كه نقش مميزي نداشتند و بيشتر روي كيفيت اثر كار كردند.ما 4 نفر به اين فكر كرده‌ايم كه چگونه مي شود كه ماه رمضان امسال يك سريال خوب بسازيم كه مردم از ديدن آن لذت ببرند و در عين حال كه محاسن سريال‌هاي سال قبل را دارد، معايب آنها را نداشته باشد. در نهايت مدير شبكه، معاونت سيما و ... فيلمنامه را ديدند و ديدگاه‌ها و پيشنهاد‌هايي ارايه كردند كه نتيجه‌اش كاري است كه الان از آنتن پخش مي‌شود.
*شخصيت‌هاي «ميوه ممنوعه» چند بعدي تعريف شده‌اند
كارگردان مجموعه «ميوه ممنوعه» در ادامه نشستي كه با حضور عوامل اين مجموعه در خبرگزاري فارس برگزار شد گفت: اگر نويسنده قرار باشد به جاي همه نويسنده‌ها حرف بزند، درام بي معني مي‌شود، درام يعني چالش بين چند سليقه، چند تفكر و چند نوع استدلال. ما بايد اجازه بدهيم كه شخصيت‌هاي قصه استدلال‌هاي خود را بيان كنند و چالش‌هاي خود را مطرح كنند و ما در نهايت به يك جمع‌بندي برسيم.
وي در ادامه گفت:متاسفانه سالهاست كه درام نويسي ما به خصوص در حوزه تلويزيون از نگاهي كه آدمها را به سياه سياه يا سفيد سفيد تقسيم مي‌كند آسيب جدي خورده است.شايد يكي از دلايلي كه باعث شده تماشاگران مدام از سريالها انتقاد كنند همين است. تماشاگر انتظار دارد كه هنرمند آينه‌اي را در برابر او بگيرد تا تمام جنبه‌هاي شخصيت خود را در آن ببيند و اگر اين آينه خوب در مقابل بيننده قرار نگيرد يا جايي از آن زنگار بسته يا شكسته باشد، مخاطب از نگاه كردن در آن لذت نمي‌برد.
وي افزود: شايد يكي از دلايلي كه مردم طي اين سالها از سريالها ناراضي بوده‌اند همين بوده است. در اين سريال فقط به بضاعتي كه بود سعي شده شخصيت‌ها چند بعدي باشد و بيننده نتواند خيلي سريع براي آدمها حكم اخلاقي صادر كند و خيلي سريع بگويد اين بد است يا آن خوب است. سعي كرده‌ايم مخاطب به چالش كشيده شود چون چالش يكي از شاخصه‌هاي درام است و درام اگر بتواند مخطاب خود را به چالش بكشاند حتما موفق است.
وي تصريح كرد: اصلا يكي از شرايط اوليه موفقيت يك اثر بحث برانگيز بودن و به چالش كشيدن ذهن مخاطب است. ما سعي كرده‌ايم مخاطب را به چالش بكشانيم اما نه چالش براي چالش، بلكه چالش براي تفكر و تامل در باب آنچه كه هستيم و زندگي مي‌كنيم. بنابراين اصلا انتظار نداشته باشيد آدمهاي تك خطي در سريال داشته باشيم كه بايد خيلي خوب باشند.
فتحي با بيان اينكه حاج فتوحي نيز جنبه‌هاي متفاوتي در شخصيت خود دارد ادامه داد:چرا در ارتباط با شخصيت حاج فتوحي، مخاطب ما دچار مشكل است؟ اين مشكل به نظر من يك مشكل شيرين دراماتيك است كه مخاطب نتواند سريع تصميم بگيرد كه اين شخصيت خوب است يا بد. اين نقطه قوت درام است.
وي تصريح كرد:وقتي فيلمنامه را ديدم به اين نتيجه رسيدم كه يكي از وجوه ممتاز اين فيلمنامه چيدمان ابعاد متناقض يك شخصيت در كنار هم است. اينگونه ما به شخصيت‌هاي طبيعي نزديك‌تر مي‌شويم.يكي از اشكالات سريالها در سالهاي اخير در اين است كه شخصيت‌ها يا خيلي از اين طرف پرت مي‌شوند يا از آن طرف و اين وضعيت اشكال كار سريالي است كه ادعاي رئاليستي دارد وگرنه در يك اثر رمان برخي خوب و برخي بد هستند و يا در اثر صرفا ملودرام برخي خيلي خوب هستند. ما تمام تلاشمان اين بود آدمي را در اين سريال تجسم كنيم كه اين ويژگي‌ها را داشته باشد ضمن اينكه بسياري از عرفاي ما قبل از اينكه عارف شده و به يك مقام خاص الهي برسند، يك موجود طبيعي بودند با تمام اشتباهات و نقطه ضعف‌هايي كه آدمهاي كوچه و بازار دارند بنابراين من نه تنها آن را نقطه ضعف نمي‌بينم بلكه نقطه قوت سريال است.
وي با بيان اينكه تلاش كرده‌ايم ديالوگهايمان درست ادا شده و سر از بداهه‌گويي در نياورند گفت: يكي از كاركرد‌هاي درام اين است كه دائم براي مخاطب تصوير‌سازي كند و تا مخاطب مي‌آيد كه به آن تصوير خو بگيرد، يك حركت ديگر آن تصوير را خراب كند. من شيفته اين گونه درام هستم كه دائم مخاطب را دچار چالش و درگيري مي‌كند. درام فقط مبين چالش‌هاي شخصيت‌هاي يك قصه با هم نيست. درام در يك معناي ذهني _ چالشي است بين ارايه كنندگان آن درام و ذهنيت‌هايي كه در مخاطبان به وجود مي‌آيد و نويسندگان ما دائم اين موقعيت چالش را فراهم مي‌كنند و تحت تاثير سنت درام‌نويسي غربي نيز نبوده‌اند.
* «ميوه ممنوعه» را با ساير سريال‌هاي ماه رمضان مقايسه كنيد
حسن فتحي در ادامه گفت:گاهي فكر مي‌كنم كه بنا به طبع چند بينانه بشر اگر قرار بود «مدار صفر درجه» يا «شب دهم» را دوباره بسازم، دستي بر سر و رويشان مي‌كشيدم و تغييراتي در آنها لحاظ مي‌كردم. من فكر مي‌كنم كه اين سريال را بايد با ساير سريالهاي ماه مبارك رمضان مقايسه كنيم، يك زمان هست كه طرحي به نويسنده‌اي داده مي‌شود و او يكسال وقت پژوهش و نگارش دارد ولي سريالهي مناسبتي از چنين امكاني برخوردار نيستند و چرايش را نمي‌دانم.
وي با بيان اينكه 14 سال پيش من و آقاي عفيفه اولين سريال مناسبتي ماه رمضان را در سال 72 به اسم «همسايه‌ها» توليد كرديم كه بابي شد براي ساخت كارهاي مناسبتي گفت: از آن سال همين وضعيت كمبود وقت بود و فيلمبرداري‌ها به طول مي‌انجاميد و گاهي شبها، ما هم به همراه مردم كوي و بازار سرلوكيشن‌ كار را نگاه مي‌كرديم .14 سال گذشته ولي هنوز اين روند ادامه دارد و ما شب‌ها در حال فيلمبرداري كار خود را مي‌بينيم در نتيجه اين كار، نويسنده ما هم دچار همين مشكل است. 2 الي 3 ماه قبل از ماه رمضان به سراغش مي‌آيند و او بر مبناي زمان باقي مانده فرصت كار كردن دارد و بدا به حال نويسنده‌اي كه دست بر قضا كارگرداني با وسواسهاي من كنارش قرار گيرد كه آن وقت مدام مي‌نويسد و خط مي‌خورد.
وي تصريح كرد:ما كار خود را يك ماه و نيم ديرتر از 3 سريال ديگر آغاز كرديم و دليلش اين بود كه در نوشتن فيلمنامه، نهايت وسواس را به خرج داديم، اما به هر حال نظر من اين است كه كاري كه در اين موقعيت نوشته شده و ساخته مي‌شود، قطعا قابل مقايسه با كاري نيست كه يكسال يا دو سال رويش وقت مي‌گذارند و مي‌نويسند و يك سال و دو سال ديگرهم كار توليدش به طول مي‌انجامد.كار را با سريالهاي مناسبتي ماه رمضان مقايسه كرده و نمره بدهيد كه مجموعه كجا قرار دارد و نمره‌اش در كجا بد و كجا خوب است و با كارهايي كه خالي از تنش و استرس ساخته مي‌شود مقايسه نكنيد. كار نويسنده هم همين گونه است. اين طرح اگر با زمان و فرصت بيشتري دست نويسنده قرار مي‌گرفت، امروز مطمئنا شما اين سوالات را نمي‌كرديدو بسياري از اين مشكلات حل مي‌شد.
* ادبيات اين مجموعه ريشه در ادبيات مادربزرگم دارد
كارگردان مجموعه ميوه ممنوعه كه در ايام ماه رمضان از شبكه دو سيما پخش مي‌شود در ادامه درباره ادبيات مورد استفاده خود در اين مجموعه و ساير مجموعه‌هايي كه كارگرداني كرده گفت: ادبيات مورد استفاده من از مادر بزرگم ريشه مي‌گيرد و او قصه‌هاي بسياري بلد بود و درست شبيه سريالهاي 90 شبي اين قصه‌ها را برايم تعريف مي‌كرد و فردي بود كه هميشه با ضرب‌المثل صحبت مي‌كرد.
وي افزود: محيط زندگي‌ام، مناسبات خانوادگي، آدمهاي كوچه و بازار و سالهاي تحصيل و پژوهشم تاثير بسياري در ادبيات مورد استفاده‌ام داشته و من خود را عميقانه مديون نويسندگاني مي‌دانم كه در كمال گمنامي و بدون هيچ ادعايي براي فرهنگ اين مملكت زحمت كشيدند و چه بسا در خيلي جاها مورد بي‌مهري نيز قرار گرفتند. اينها كساني بودند كه طي سالهاي 20 تا 50 داستان‌هاي بلند و كوتاه نوشتند، تمثيل و چيستان نوشتند، ضرب‌المثل‌ها و فولكلورها را جمع‌آوري كردند.از مرحوم جعفر شهري كه رمانهايي مثل «شكر تلخ» و «گزنه» را نوشته تا خيلي از بزرگان ديگر.
وي ادامه داد: ما بر سفره آنها نشسته‌ايم و لقمه‌اي گرفته‌ايم كه نتيجه‌اش شده اين كارها و واقعيت در اين است كه من نوستالژي به دوران قديم دارم كه به نوع تربيت و بافت خانواده و دنياهاييكه در آن زندگي كردم مربوط مي‌شود و برخي از آن نيز به تحقيق و پژوهش بر مي‌گردد. يعني اين گونه نبوده كه بدون تحقيق باشد و 15 الي 20 سال فيش برداري از تمام كتابهايي است كه خوانده‌ام.كار به هيچ عنوان بداهه‌گويي نداشته است و ريتم و ضرب‌آهنگي كه ديالوگها داشتند گاه به نثر مسجع نزديك مي‌شد كه اينگونه سريال نوشتن ها پر از زحمت است.
* تركيب گروه منجر به بالارفتن كيفيت كار شد
وي در ادامه گفت:در اين كار نكته مهم اين بود كه كار بستر گروهي داشت و اگر خصلت گروهي نبود، كار به اين حد و اندازه نمي‌رسيد و ديده نمي‌شد. به نظر من وقتي افرادي كنار يكديگر قرار مي‌گيرند و با هر سابقه‌اي فرديت را كنار مي‌گذارند، نتيجه كار بهتر مي‌شود.
من در اين كار به اين فكر كرده‌ام كه من حسن فتحي نويسنده نيستم و كارگرداني هستم كه قرار است نويسنده كار را برايش بنويسد و آن هم نويسنده‌اي با حوصله مانند كاظمي‌پور. آوردن نادري هم كاملا آگاهانه بود و به نوستالژي من به دوران تئاتر باز مي‌گردد كه خانه خود را آنجا مي‌دانم. از تئاتر آمده‌ام و همواره خود را در هركجا و هر موقعيتي كه باشم مديون آن مي‌دانم.
وي در ادامه گفت: عليرضا نادري را به دليل احساس احترامي كه نسبت به فرهنگ تئاتر مملكت دارم كه در بطن آن علي نصيريان‌ها پرورش پيدا كرده‌اند آورديم و نتيجه بسيار خوبي داشت و تركيب نادري و كاظمي تركيب بسيار خوبي بود و بسياري از ديالوگلهايي كه در سريال مي‌بيند را من ننوشته‌ام و اين دو نفر زحمت كشيده‌اند.
*تلاش ما در مجموعه ياد دادن ايجاد توازن در بخش‌هاي مختلف زندگي است
حسن فتحي در ادامه درباره ضربه خوردن شخصيت قدسي بعنوان همسري كه بيرون از خانه فعاليت مي‌كند و بازتاب آن در افكار مخاطبان گفت:ما واقعا به دنبال اينكه چنين حرفي از درون قصه‌مان بيرون بيايد نبوديم و از همان ابتدا همه‌مان اين نگراني را داشتيم كه زماني كه اين اتفاق مي‌افتد بدين معنا تلقي نشود كه خانم‌ها بايد فعاليت‌هاي اجتماعي خود را تعطيل كنند و درخانه همسران خوبي براي شوهران خود باشند. به خاطر اينكه اين اتفاق نيافتد تدابيري انديشيديم و بر مبناي آن تدابير كار را پيش برديم. اما آنچه كه ما پاي اين جريان را به داستان كشيديم اين است كه چه زن و چه مرد در چارچوب نظام خانوادگي اگر به يك وجه بيشتر برسند و به وجوه ديگر كمتر توجه كنند اين نابساماني در نهايت بروز مي‌كند.
وي ادامه داد: ما بحثمان اين است كه اگر در هر بخشي از زندگي افراط پيش بيايد، موقعيت‌هاي ديگر زندگي را مختل مي‌كند مسئله خيلي روشن است. مسئله توازني است كه همه انسانها بايد در زندگي خود داشته باشند. كلان شهرهاي امروز بحرانشان كم كردن اين توازن است. يعني اين تلاشي كه در كشورهايي مثل كشور ما مي‌شود كه يكجوري توازني بين سنت و مدرنيته ايجاد كنند، شايد جان‌كاه‌ترين و طاقت‌فرساترين تلاش اجتماعي جامعه اين سالهاي ما باشد كه بايد با آن همدردي كرده و دركش كرد و در حد بضاعت حتي پيشنهاد‌هايي كرد.
وي تصريح كرد: مشكل بزرگ اجتماع ما اين است كه در بسياري از حوزه‌ها اين توازن را گم كرده ايم. يعني شما نگاه كنيد مي‌بينيدكساني را كه مي‌گويند زنان را همين بس بود يك هنر نشينند و زايند شيران نر. اين يك تفكر سنتي افراطي غلط است و خوشبختانه امروز در جامعه ما وجود ندارد. يعني قصه مخاطب را به راههاي پيدا كردن تعادل و توازن در زندگي اجتماعي امروز دعوت مي‌كند.

** عفيفه: وقتي كاري گل مي‌كند شيطنت‌ها هم شروع مي‌شود
تهيه‌كننده مجموعه تلويزيوني «ميوه ممنوعه» گفت: گاهي كه كاري خيلي گل مي‌كند و مخاطب زياد دارد برخي شروع به شيطنت مي‌كنند و دوست دارند پيام‌هاي دروني‌اش را كشف كرده و عليه سازندگانش به كار برند.
اسماعيل عفيفه در نشستي كه با حضور عوامل مجموعه تلويزيوني «ميوه ممنوعه» در خبرگزاري فارس برگزار شد گفت:ما از ابتدا كه طرح را ارائه داديم مي‌دانستيم كه چه كاري قرار است بسازيم. سريالي با موضوع «ايمان» در دستور كار ما قرار داشت و حال كه قرار شد سريالي با اين موضوع ساخته شود اتفاقا همان ايمان بايد مورد چالش قرار گيرد و مورد درگيري و بحران در شخصيت‌هاي داستان شود.
وي افزود: ما با آگاهي به سراغ سوژه رفتيم و در مرحله ارائه، مشكلي وجود نداشت يا نبود. الان هم صرف نظر از برخي مشكلات جزيي، مشكل خاصي در توليد نداريم. طي روزهاي اول نگراني بابت برخي مسائل مطرح شده وجود داشت كه پس از پخش اين مشكلات نيز مرتفع شد.
وي با بيان اينكه مردم پيام‌هاي مستقيم و اخلاقي كار را دريافت مي‌كنند نه پيامهاي پنهاني كه به ذهن برخي مي‌رسد گفت: ما از روز اول با توجه به محور قراردادن موضوع ايمان البته از يك نگاه و مشخصه‌‌هاي اجتماعي و فرهنگي معاصر به سراغ اين موضوع رفتيم. در ابتدا يكسري توصيه‌ها داشتيم. دوستان تلويزيون از كار ما با خبرداشتند اما از جزئيات آن باخبر نبودند طي صحبتها و جلسه‌هايي كه بود اين نگراني‌ها هم برطرف شد.
وي در ادامه درباره مشكلات توليد سريالهاي مناسبتي گفت:كار ما ساختن سريال است و مناسبتي بودن، مشكلات متفاوتي را ايجاد نخواهد كرد. فقط مشكل اين است كه ما اين كارها را دير شروع مي‌كنيم و دير شروع كردن منجر به يكسري تغييرها در آماده كردن كار مي‌شود.
وي افزود: گاهي وقتها كه كاري در جذب مخاطب موفق باشد مثل كار ما، حساسيتهاي بيشتري به آن سايه مي‌افكند و در نهايت منجر به برخي تغييرات در پخش مي‌شود.گاهي كه كاري خيلي گل مي‌كند و مخاطب زياد دارد برخي شروع به شيطنت مي‌كنند و دوست دارند پيامهاي دروني‌اش را كشف كرده و عليه سازندگانش به كار برند.
تهيه كننده مجموعه ميوه ممنوعه ادامه داد: اين مسائل حاشيه‌اي از جايي مطرح مي‌شود كه من هر چه مي‌گردم منبع آن را پيدا نمي‌كنم. مثلا چندي پيش مطرح شده بود كه خانواده‌هاي متدين احساس توهين نسبت به اين مجموعه كرده‌اند، چه احساس توهيني ممكن است يك فرد مذهبي از اين ماجرا بكند؟ ما هر چه مي‌گرديم در فيلمنامه، چيزي نمي‌بينيم. كار در سطح خوبي ساخته شده و عشق شخصيتي مثل حاج يونس در چنين سطح دينداري به دختري جوان، تظاهراتي مانند عشق يك پسر جوان به دختري جوان ندارد و در سطح متفاوتي سير مي‌كند.
او تصريح كرد: ما خودمان گاهي تابوهايي براي خودمان تعريف مي‌كنيم كه هيچ ربطي به اجتماع ندارد. از زماني كه اين سريال پخش شده من هيچ بازخوردي از سوي مردم نديده‌ام كه بگويند چرا در اينجا به ما توهين شده است.اين خط قرمزها را خود ما مي‌سازيم و همين باعث شده كه طي 10 الي 12 سال اخير، همه سريالها به سوي موضوعات يكسان و قهرمانان يكسان پيش بروند.اين دايره بايد يكروزي وسيع‌تر شود. ما كه مدام نمي‌توانيم خميرمايه و مصالح درام توليد كنيم. اگر اين درام قرار است ربطي به جامعه داشته باشد پس بايد همه اقشار جامعه را ببينيم.
وي افزود:اگر ميوه ممنوعه در حال حاضر موفقيتي ميان مردم بدست آورده بدليل اين است كه مردم بخشي از واقعيات جامعه را در آن مي‌بينند و هيچ اتفاقي نيز نمي‌افتد. مثل دوراني كه سريال دوران سركشي پخش مي‌شد، همه مي‌گفتند اين كار خط قرمزها را شكسته، بعد چه اتفاقي افتاد؟ فضا كمي بازتر شد و سريالها به سمت كارهايي با معناي اجتماعي سير كردند. اين كار هم همينطور است شايد چون اولين بار است كه چنين سوژه‌هايي قهرمان آن شده‌اند، حساسيتهايي توليد شده ولي واقعا داستان يكي از بهترين پايان‌بند‌ي‌ها را دارد.
عفيفه در ادامه درباره تناقضات روحي حاج يونس فتوحي در اين مجموعه در حاليكه هيچ كار خلاف شرعي مرتكب نشده است گفت:كاري ممكن است از لحاظ شرعي حرام نباشد اما بحراني كه اين پرسوناژ در آن گير مي‌كند مخصوص يك آدمي است كه در سطح ديگري از دينداري سير مي‌كند. چون ديندارها سطوح مختلفي دارند و او از خود توقع دينداري ديگري دارد كه در اين مقطع از حياتش انتظار وقوع آن را ندارد.
وي ادامه داد: ميوه ممنوعه رگه‌هايي دور از داستانهاي شاه لير و شيخ صنعان را دارد و شما مي‌بينيد كه اين شخصيت شوريدگي و عرفان خاصي دارد و حاجي دچار تظاهرات بيروني رفتاري است كه شما ممكن است فقط در آدمهايي كه بحرانشان ممكن است آنها را به عرفان يا جنون برساند ببينيد. اين شخصيت عمق بسياري دارد واين وجه و شخصيت حاجي و بحراني كه با آن روبرو مي‌شود وجه تمايز اين كار با كارهاي شبيه آن است. اين بحران كه فرد با تنهايي و ايمان خود دارد و اين شوريدگي را كه در بازي علي نصيريان مي‌بينيد، مخصوص فردي متفاوت است كه ايمان خود را دستخوش بحران مي‌بيند. بتدريج تظاهرات اين شخصيت به اين مرحله رسيد البته طرح اوليه حسن فتحي، استفاده از شخصيت شيخ صنعان بود.

** كاظمي‌پور: مخاطبان موقعيت تراژيك «حاج يونس» را درك كردند
نويسنده مجموعه تلويزيوني «ميوه ممنوعه» گفت: خوشبختانه مخاطبان موقعيت تراژيك سريال را درك كردند و همين عامل يكي از دلايل موفقيت اين سريال بود.
عليرضا كاظمي‌پور در نشست عوامل مجموعه «ميوه ممنوعه» كه در خبرگزاري فارس برگزار شد، گفت: از آنجايي‌كه قصه ريشه مشخصي ندارد بار اول كه قرار شد ما اين كار را بنويسيم، آقاي عفيفه مواردي را پيشنهاد كردند كه مورد نظر مديران شبكه بود. از جمله پرداختن به مفساد اقتصادي و پرداختن به آزمايش الهي و چند رمان پيشنهاد كردند كه در بازنويسي طرح‌ها ما رگه‌هايي از داستان‌هاي شاه‌لير و شيخ صنعان را در كار خود كشف كرده، آنها را گسترش داديم و به مرور به آنها رسيديم.
وي افزود: من تا وقتي كه قسمت آخر را هم نوشتيم نگراني نداشتم.چون نوشته‌ها از چند فيلتر عبور مي‌كردند و به من اطمينان مي‌دادند كه كار مشكلي ندارد و الان هم كه سريال را مي‌بينم، خوب به جلو مي‌رود آن هم به اين دليل است كه عشق حاج يونس فتوحي نسبت به هستي، عشقي زميني و از روي هوس نيست، اگر اينگونه بود اعتراض‌ها براي من معني داشت چون مي‌گفتند چرا چنين آدمي عاشق ناموس مردم شده است! ولي بازخوردها نشان مي‌دهد كه مخاطبان موقعيت تراژيك اين شخصيت را كه ناخواسته درگير يك عشق شده و ناگزيري و مقهور سرنوشت بودن او را درك مي‌كنند و به جاي اينكه از او بدشان بيايد و فكر كنند كه او فرد زن‌باره يا هوس‌بازي است دلشان براي او مي‌سوزد.
وي در ادامه گفت: در طرح اوليه اين مجموعه قرار بود داستان مادر و دختري به تصوير كشيده شود كه حاجي عاشق دختر مي‌شود ولي مادر او فكر مي‌كرد كه عاشق او شده و سوء تفاهم‌هايي كه ممكن بود بين آنها به ميان بايد. منتها به خاطر خواسته‌هاي متناقضي كه مديران شبكه داشتند، طرح به مرور تغيير كرد و اين شد.
وي همچنين درباره شباهت اين مجموعه به برخي فيلم‌هاي ديگر گفت: اين كار به خيلي از كارها مانند دنيا، مارال، روسري آبي، ديوانه‌اي از قفس پريد، عشق طاهر و ... از همه قديمي‌تر شوهر آهو خانم شباهت دارد.من چندتا از اين كارها را ديده‌ام و فكر مي‌كنم تفاوت كار ما با دنيا اين باشد كه دختر قصه ما اغواگر نيست يعني عشق قصه ما زميني نيست. در دنيا حاجي فريفته ظاهر دنيا مي‌شود و اصلا شبيه حاجي داستان ما نيست.
وي در پايان گفت: حاج يونس در اين مجموعه موقعيت‌هايي ايجاد مي‌كند كه جنبه‌هاي مختلفي از كارهاي قبلي استاد نصيريان در آن بروز مي‌كند و خاطرات خوب كارهاي ايشان را براي مخاطب زنده مي‌كند.