اخیراً یکی از مسوولان روحانی در دانشگاه ها ، فرموده است که وضعیت دانشگاه ها افتضاح شده و باید دخترها و پسرها را از هم جدا کرد.
   

به نقل از عصر ايران ، نماینده ولی‌فقیه در دانشگاه خواجه ‌نصرالدین طوسی كه از او به عنوان ابداع‌كننده راه‌اندازی مراكز همسریابی در دانشگاه‌ها یاد می شود ، البته در توجیه نظریه حکیمانه خود چنین فرمایش کرده است:"دختران و پسران جوان دارای غریزه، غضب و شهوت هستند بنابراین هیچ وقت روابط آنها عادی نمی‌شود."

توجیهات دیگر حجه الاسلام فضلعلی به قرار زیر است:

- در دانشگاه‌های دوجنسیتی همه‌چیز از این آغاز می‌شود كه دختر و پسر در یك كلاس كنار یكدیگر درس می‌خوانند، دختر با یك لبخند پسر را می‌دزدد و از همین روابط است كه به جاهای خطرناك می‌رسند.

- كسانی كه امروز در دانشگاه‌ها تحصیل می‌كنند افرادی هستند كه تا دیروز در دبیرستان‌های تك‌جنسیتی مشغول علم‌آموزی بوده‌اند و اكنون كه به اوج جوانی و غرور رسیده‌اند در یك فضای آزاد دوجنسیتی قرار می‌گیرند و این دقیقا مصداق این است كه گوشت را جلوی گربه بیندازی مگر می‌شود گربه گوشت را نخورد؟

- وقتی به حوزه‌های علمیه كه تك‌جنسیتی هستند نگاه می‌كنیم می‌بینیم درصد خطا، گناه و اشتباه در آنها بسیار پایین‌تر از دانشگاه‌ها است و این به مدد آن است كه در آنجا فضای سالمی برای تحصیل مهیا شده است.

هر چند که این گونه سخنان جزو مکررات شده ، اما به نظر می رسد در دوره جدید ، عده ای بدشان نمی آید جوک هایی از قبیل جداسازی پیاده روهای زنان و مردان را عملی کنند و نهایتاً زنان را به عنوان نیمی از افراد جامعه ، به اندرونی ها و پستوها بفرستند.
البته این تمایل ، می تواند ریشه در دو چیز داشته باشد: «فهم نادرست از دین و کج فهمی نسبت به جامعه» و « به حاشیه راندن مسائل اصلی جامعه در سایه طرح چنین موضوعاتی».

از این رو ، باید در مقابل این تحجرگرایی ها ایستاد و از موضع خرد و منطق پاسخ داد.

کسانی که می گویند " دختران و پسران جوان دارای غریزه، غضب و شهوت هستند بنابراین هیچ وقت روابط آنها عادی نمی‌شود." و نتیجه می گیرند که باید دانشگاه ها را تک جنسیتی کرد ، لابد از درک این موضوع عاجزند که انسان ها اعم از دانشجو و غیر دانشجو و اعم از دختر و پسر ، علاوه بر آن که دارای "غریزه، غضب و شهوت" هستند ، "عقل و فطرت و معنویت " نیز دارند و اساساً فرق انسان و حیوان نیز در همین امور است .
البته وقتی ایشان در تشبیه حضور دختران و پسران از تعبیر "گوشت و گربه" استفاده می کنند ، مشخص است که نوع نگاه شان به انسان ها  ، بر مبنای غرایز و خصائص حیوانی است که در این قالب ، دانشجویان را همانند حیوانی به نام گربه می بیند که اگر گوشتی گیرش بیاید حتماً آن را می خورد: «گوشت را جلوی گربه بیندازی مگر می‌شود گربه گوشت را نخورد؟»

از آنجا که هم اکنون ، جمعیتی میلیونی از دختران و پسران ایرانی در دانشگاه های کشور تحصیل می کنند و با توجه به استدلال(!) ایشان که "گوشت را جلوی گربه بیندازی مگر می‌شود گربه گوشت را نخورد؟» ، آیا  این گونه سخن گفتن ، تهمتی ناشایست به دختران و پسران دانشجوی ایران نیست؟
البته کسی منکر برخی کژی ها و کاستی ها نیست ولی تعمیم این حکم به کلیت جامعه دانشجویی کشور ، شرم آور است.

این گونه سخن گفتن ، حتی متضمن توهین به طلاب حوزه های  علمیه است ؛ سلامت اخلاقی در حوزه ها را به این مساله نسبت دادن که چون در حوزه ها دختر و پسر در یک مدرسه تحصیل نمی کنند ، سالم هستند و الا اگر همکلاس بودند ، وضعیت این گونه نبود در برگیرنده این اتهام به فضای حوزه است که چون جنس های مخالف جدا از هم هستند ، محیط سالم است و الا وضعیت دیگرگونه بود. حال آن که سلامت اخلاقی موجود در محیط های طلبگی ، رهین تقید به آموزه های اخلاقی و دینی است نه این که چون دستشان نمی رسد سالم هستند.

اصلاً بیایید فرض کنیم که دانشگاه ها تک جنسیتی شدند ؛ آیا مشکلات حل می شود؟ مگر تنها جایی که دختران و پسران می توانند همدیگر را ببینند ، دانشگاه هاست؟!  لابد می خواهند در مرحله بعد ، ادارات را نیز تک جنسیتی کنند و سپس مغازه ها و بازارها و ... نهایتاً همان جوک معروف جداسازی پیاده روها محقق می شود!

البته در اظهارات این مقام مسوول ، نکات دیگری نیز وجود دارد که تاسف بار است. مثلاً در پاسخ به این سئوال كه اگر در دانشگاهی كه جداسازی جنسیتی صورت گیرد بالاخره در جایی دو جنس دختر و پسر در جامعه به هم می‌رسند، آیا فكر نمی‌كنید اثرات ارتباط آنها با یكدیگر در جایی نمود پیدا كند، گفت: « خیر، چون در هر خانواده‌ای خواهر و برادری وجود دارند كه با هم زندگی می‌كنند بنابراین آنها شناخت لازم نسبت به جنس مخالف را در خلال زندگی خود به نحو صحیح به دست می‌آورند.»

واقعاً این چه حرف بی پایه و اساسی است که در خانواده ها ، خواهر و برادرها با هم زندگی می کنند و در خلال این زندگی شناخت لازم نسبت به جنس مخالف را پیدا می کنند؟ آیا ایشان می داند که چه می گوید؟ مگر در خانواده های ایرانی چه می گذرد که چنین بی منطق و شرم آور درباره خواهر و برادر های ایرانی سخن گفته شده است؟

امیدواریم روزی فرا برسد که آقایان به این نتیجه برسند که این مسائل ، مهم ترین موضوعات مبتلابه مملکت نیستند و مصائب بزرگی مانند فقر و تبعیض و سوء مدیریت دغدغه های اصلی کشورند.

 

گردآوری:گروه خبر سيمرغ
www.seemorgh.com/news
منبع:asriran.com