اخراج کالدرون و بازگشت برانکو!؟
به‌نظر می‌رسد روزهای تاریک پرسپولیس با کالدرون فرا رسیده است و شاید این راه تازه شروع شده در روزهای ابتدایی به پایان برسد

برانکو، تنها گزینه خروج از بحران خودساخته پرسپولیس

تا همین چند ماه قبل،از وزیر ورزش تا رئیس کمیته داوران و رئیس فدراسیون فوتبال، صف می شدند تا دلیل قهرمانی های متوالی پرسپولیس برشمرده شوند. بی توجه به اینکه اگر بر فرض محال چنین هم بود چگونه برانکو دو سال متوالی تیمش را به جمع چهار تیم برتر آسیا برد و در بار دوم به فینال رسید؟ بحث فایده ای نداشت و چاره ای نبود؛ باید حتما آن اتفاق که کابوس برای قرمزها بشمار می رفت رخ می داد تا با رفتن برانکو، ثابت شود پشت آن همه موفقیت، اتاق فکری بود که راه را از چاه تمیز می داد.برانکو در طول چهارسال به گونه ای به مصاف رقبا می رفت که انتهایش به جام منجر شود. برانکو چگونه تیمش 4 فصل متوالی در کورس بود و سه بار قهرمان شد؟ همه چیز را فراموش کنید تنها یک کار ساده انجام دهید؛ جدول لیگ‌های شانزدهم، هفدهم و هجدهم را نگاه کنید و ببنید چه تیم هایی در کورس قهرمانی بودند.حالا نتایج رفت و برگشت تیم برانکو مقابل آنها را ببینید.آن چیزی که آن روزها دیده نمی شد و حالا همه با پوست و استخوان فهمش می کنند همین بود؛ برانکو بازنده بازی‌های شش امتیازی نبود. شاید از مجموع 20 بازی با رقبای رو در رو نهایت یکی دو بار ناکام بود.

با این توضیح که همان باخت های معدود هم منجر به از دست رفتن صدر جدول نشد.فقط لازم بود همین اردیبهشت ماه امسال به سپاهان در تهران ببازد.روزی که امیر قلعه نویی برای قهرمانی محتاج سه امتیاز بود اما برانکو قبل از بازی به بازیکنانش گفت؛ همین یک امتیاز در تهران هم ما را روز آخر قهرمان  لیگ می کند.درست محاسبه کرد. احساساتی نشد و بیجهت به دنبال سه امتیاز خانگی در روزهایی که پرسپولیس شدیدا افت کرده بود نرفت. بازی مساوی شد و کمتر از چند هفته بعد جام در جم بالا رفت.

کالدرون کاملا برعکس برانکو
اما برگردیم به این فصل.کالدرون مقابل رقبای رو در رو چه کرده؟ جدول می گوید تیم های آماده و بالانشین تراکتورسازی و سپاهان بودند که به تور پرسپولیس خوردند و کالدرون هر دو را باخت. یکی در تبریز و دیگری نوبرانه در تهران. حساب داربی را جدا بگذارید چون اولا استقلال صدرنشین و مدعی جام دست کم تا امروز نبوده، ثانیا حساب داربی با همه بازی ها جداست.با این وجود نمایش پرسپولیس آنقدرها هم خوب نبود که بشود کالدرون را مهندس پیروزی دانست.شاید هفته پنجم هم برای قضاوت در مورد یک مربی خارجی زود باشد، اما نگارنده این سطور در هفته دوم، شهامت به خرج داد و نوشت؛ با این سبک کالدرون، بعید است او رنگ پایان فصل را ببیند. خیلی ها برچسب تند روی و قضاوت زودهنگام را زدند اما چاره ای نبود جز سکوت و در انتظار نشستن.

تیمی بدون موقعیت گل جدی
کالدرون و تیمش به گونه ای هشدار دهنده و خطرناک زنگ خطر را برای هواداران به صدا در آوردند نه بخاطر دو شکست مقابل رقبای رو در رو.بلکه پرسپولیس در 5 هفته و 450 دقیقه رقابت، به اندازه انگشتان یک دست هم صاحب موقعیت ممتاز گلزنی نشده است.بزرگترین ایرادی که متوجه پرسپولیس است به همینجا بر می گردد. تیم او قادر به خلق موقعیت کافی نیست و همان معدودها هم به واسطه افت تاریخی علیپور و سطح نازل و بنجل جونیور، هرز رفته است.سوال اصلی این است که یا با تمرین و مرور زمان این مشکل حل می شود؟شاید بله شاید هم نه.اما آنچه این میان به قمار گذاشته می شود جامی است که قرمزها سه سال متوالی صیادش بودند و حالا چنان دور می نماید که گویی هواداران پرسپولیس بازگشته اند به روزهای پایانی دهه هشتاد و ابتدایی نود.روزهایی که مربیان خارجی و داخلی یک به یک می آمدند و با ناکامی مطلق می رفتند.

روزهایی که مثل همین بازی با سپاهان، قرمزها در خانه هم به رقیب رو در رو می باختند و نمایشی حزن انگیز را ارائه می دادند. اصلا آخرین بار که پرسپولیس اینگونه بد در خانه باخت کی بود؟ نه داور، نه شانس بد،نه موقعیت سوزی علیپور.دلیل اصلی تغییرات در خط هافبک و بازی بدون بازیساز است. تاکتیکی که برانکو 4 سال تیمش را به آن عادت داد اما حالا کالدرون آمده به راحتی همه مسائل بنیادین تاکتیکی را بهم ریخته و منتظر است نتیجه هم بگیرد. تیمی که 4 سال با دو هافبک دفاعی و تک مهاجم بازی میکرد حالا به زور می خواهد با بازیسازی وینگرها، موقعیت سازی هم کند. تا امروز نشده و بعدترها هم نخواهد شد.


فقط چند ماه از رفتن برانکو می گذرد اما به واسطه هنرنمایی عرب که مشخص نبود بر چه اساس ، کالدرون آرژانتینی را مربی ادامه دهنده سبک برانکو تشخیص داد، وضعیت پرسپولیس به اینجا کشیده است.بردن پارس جنوبی و نفت آبادان در تهران را با حداقل گل و کمترین موقعیت گل هنرنمایی نمی گویند، برنده شدن داربی به واسطه تنها یک شوت به دروازه حریف را فتح الفتوح نمی گویند، اگر پرسپولیس آنها را نمی برد در عوض مقابل رقبای رو در رو(تراکتور و سپاهان) نتیجه می گرفت آن وقت می شد به پایان فصل امیدوار بود.

تصمیم تاریخی مدیرعامل فوتبالی
آنچه باید تا هفته پنجم آزموده می شد را آزمودیم، همه آنچه باید از کالدرون در موقعیت های مختلف را می دیدم، نظاره کردیم. مربی ای که به هافبک بازیساز(رسن و سروش) اعتقاد نداشته باشد و به زور بخواهد از وینگرهای رونده (امیری و ترابی)مغر متفکر و بازیساز خلاق بسازد، در اینجا هرگز رنگ جام را نخواهد دید.
مربی ای که نوع راه رفتن ،هرز دویدن‌ و ضربات آماتورگونه جونیور را ببینید اما هچنان به او بازی دهد در صورتی که بازیکنانی مثل رسن ،عالیشاه و احمدزاده کنار دستش نشستند، آن مربی جام آور نیست.


ایرج عرب فوتبالی نبود،او به عقیده خیلی از هواداران مقصر اصلی پراندن برانکو بود و بدتر از آن معذور در انتخاب گزینه ای که دست کم شبیه برانکو کار کند. برای او فقط یورو اهمیت داشت از این رو سراغ ارزان ترین گزینه رفت.اما حالا خوشبختانه مدیرعامل پرسپولیس،مردی است از جنس فوتبال که می فهمد کالدرون چه با میراث برانکو کرده است.شاید لازم باشد کالدرون به مشهد برود و در آنجا هم به سومین مدعی قهرمانی ببازد تا محمدحسن مجبور به جراحی واقعی شود.


کالدرون مربی شجاعی است که کوچکترین شناختی از فوتبال ایران، مدعیان قهرمانی، وضعیت روحی و روانی بازیکنان خودی و حریف و ده ها المان دیگر ندارد، شاید اگر تیم زخم خورده و ورشکسته سال 93 را در دست می گرفت باید به او فرصت بازسازی می دادیم همان کاری که با برانکو کردیم.اما او تیم قهرمان با همان بازیکنان و البته تقویت شده را در دست گرفت و حالا پرسپولیس هر کاری می کند جز ساختن موقعیت گل. دو راه پیش روی قرمزهاست؛ 1-تا پایان فصل به کالدرون اعتماد کنند تا شاید او برای سال بعد به شناخت لازم برسد، 2-سراغ مربی ای بروند که معمار ساخت رویایی ترین تیم تاریخ لیگ برتر بود.


 شاید بازگرداندن برانکو هم منجر به صید چهارمین قهرمانی متوالی نشود اما دست کم همان تیمی را می بینیم که چهار سال متوالی بازنده بازیهای شش امتیازی نبود. دست کم تیمی را می بینیم که در آن هیچ اثری از جونیور آماتور نیست، تیمی که در آن ترابی و امیری مجبور نیستند عوض هنرنمایی در کنار زمین، بازیساز میانه میدان باشند.تیمی که قطعا در آن علیپور مجوز حضور ممتد و خراب کردن تک موقعیت ها را ندارد.تیمی که به راحتی مجوز جراحی کمال را نمی دهد، اویی که ستون فقرات خاط میانی پرسپولیس بود و کالدرون بی فکرانه اجازه جراحی و از دست دادنش را داد.
 کاش انصاری فرد هرچه زودتر ردپای شاهکار ایرج عرب را پاک کند.



گردآوری:گروه ورزش سیمرغ
seemorgh.com/sport
منبع: khabaronline.ir