البته نمی‌خواهم بگویم كه اگر بعضی از فیلم‌های این فهرست جزو فیلم‌های محبوب شما هستند باید خجالت بكشید. در این فهرست تعداد زیادی از فیلم‌های....


متن پیش‌رو فهرستی از بدترین فیلم‌های تاریخ سینما نیست. هرچند بعضی از این فیلم‌ها قابلیت حضور در آن لیست را هم دارند ولی ما اینجا بیشتر با فیلم‌های به درد نخور و مالیخولیایی‌ سر و كار داریم كه نازلترین سطح سلیقه عمومی را به خودشان جذب می‌كنند. البته نمی‌خواهم بگویم كه اگر بعضی از فیلم‌های این فهرست جزو فیلم‌های محبوب شما هستند باید خجالت بكشید. در این فهرست تعداد زیادی از فیلم‌های ژان دو بون، رولاند امریس و مایك بی را خواهید یافت. چون آنها افتضاح هستند ولی یك چیزی را می‌دانید؟ من هنوز هم به تماشای فیلم‌هایشان می‌روم. فكر می‌كنم «ترنسفورمرز: انتقام فالرت»، یكی از بدترین فیلم‌هایی بود كه به عمرم دیدم ولی آیا این باعث می‌شود كه از دیدن «ترنسفورمرز: تاریكی ماه» دست بكشم؟ معلوم است كه نه.

آرماگدون (1998)

خب بیلی باب تورنتون مثلا رئیس‌ ناسا یا یك چنین چیزی است و مدام می‌گوید: «ما باید آن شهاب‌سنگ را نابود كنیم» و یكی دیگر می‌گوید: «ما باید با اسلحه‌های شیمیایی‌مان بهش شلیك كنیم» دست آخر آنها با هم به این نتیجه می‌رسند كه تنها راه نجات زمین و از بین بردن شهاب‌سنگ این است كه با بروس ویلیس، بهترین حفار نفتی، صحبت كنند. همین موقع، نزدیك تجهیزات نفتی، بروس ویلیس تو قایق صلح سبز توپ‌های گلف را پرتاب می‌كند. بنابراین ناسا گروهی از فضانوردان را مامور می‌كند تا روی شهاب‌سنگ فرود بیایند و حفره‌ای را در آنجا حفر كنند و بعد حفره را با مواد منفجره پر كنند اما بروس ویلیس می‌گوید: «این كار شما اشتباه محض است و تنها را نجات زمین این است كه من را به آن شهاب‌سنگ بفرستید.» چند لحظه دیگر ماجرا جالب‌تر هم می‌شود، وقتی كه بروس ویلیس ادامه می‌دهد: «و می‌خواهم كه حتما تیم مخصوص خودم همراهی‌ام كنند». همراهی تیم مخصوص؟ در سفر به فضا؟ تا روی یك شهاب‌سنگ فرود بیایید؟ بعد یك حفره توی شهاب‌سنگ بكنید و با مواد منفجره شیمیایی پرش كنید؟ پس بروس ویلیس همه رفقایش را جمع می‌كند كه همگی گیج و حواس پرت و غیر قابل كنترل هستند! یك چیز خیلی جالب‌تر: بن افلك هم این گروه را همراهی می‌كند با وجودی كه چند دقیقه پیش از آن اخراج شده بود. و ما می‌فهمیم بن افلك كارخانه‌ نفتی خودش را دارد ولی 24 ساعت است كه برای بروس ویلیس كار می‌كند! چه‌طور با این سرعت صاحب یك كارخانه‌ نفتی می‌شود؟ اگر آن شهاب‌سنگ با این سرعت به طرفمان نمی‌آمد ما سوال‌های زیادی برای پرسیدن داشتیم! خیلی سخت است كه تصور كنیم این گروه در هم و برهم بتواند كاری برای زمین انجام بدهد ولی خب این تنها شانس ماست. سال‌ها طول می‌كشد تا فضانوردان بتوانند سفری فضایی داشته باشند ولی این گروه از مردان كاری ما فقط دوازده روز فرصت دارند. 45 دقیقه برای تمرین و بعد آنها آماده سفرند. اولین توقف در ایستگاه فضایی بین‌المللی است جایی كه یك كیهان‌نورد عجیب و غریب روسی زندگی می‌كند. بعد 45 دقیقة دیگر هم برای درگیری با گدازه‌های فضایی، اوه نه اینجا بن افلك دارد می‌میرد ولی با وجود همة زخم‌هایش نمی‌میرد ولی چند دقیقة بعد دوباره در آستانة مردن قرار می‌گیرد و نه باز هم نمی‌میرد. اما یكسری دیگر از افراد می‌میرند. برای اینكه یكی از دو تا سفینه‌هایش به یك شهاب سنگ برخورد و سقوط كرد.

دنیا زیر آب (1995)

این فیلم 4 تمشك طلایی را برای بدترین فیلم، بدترین كارگردانی، بدترین بازیگر (كوین كاستنر) و بدترین بازیگر مرد نقش مكمل (دنیس هوپر) از آن خودش كرد. فیلم در اواسط دهه 90، نزدیك به 200 میلیون دلار را به سازندگانش برگرداند كه با احتساب تورم می‌شود چیزی حدود 45 بیلیون دلار امروز. كوین كاستنر آن روزها با بازی در فیلم «رقصنده با گرگ‌ها» به موقعیت تجاری و تبلیغاتی خیلی خوبی رسیده بود و استودیو خیال می‌كرد می‌تواند با ایده‌های عجیب و غریبش مثل «مكس دیوانه» و «جت اسكی‌ها» موفقیت قبلی او را زنده كند.

 
پرل هاربر (2002)

تریلر نوید یك فیلم خوب را می‌داد ولی اصلا ربطی به خود فیلم نداشت. بی‌ربط‌ترین- تریلر فیلم- با- فیلم اصلی كه در تاریخ سینما ساخته شده. «پرل هاربر» در 8 رشته نامزد دریافت تمشك طلایی شد شامل بدترین فیلم، بدترین بازیگر و بدترین كارگردانی برای مایكل بی، كسی كه تصمیم گرفته بود یك تراژدی ملی را به یكی از اكشن‌های اسلوموشن خودش تبدیل كند.

 

غرب وحشی وحشی (1999)

این یكی از بی‌موردترین بازسازی‌های هالیوود است. انگار سازندگان فیلم برنامه‌ریزی كرده بودند تا دو تا از بازیگرهای خوب (كوین كلین و ویل اسمیت) را به خدمت بگیرند و در طول 2 ساعت هر چه استعداد در وجودشان بود را نابود كنند. حتی موقع تماشای بعضی از صحنه‌ها می‌توانیم حس كنیم این دو نفر هیچ علاقه‌ای به بازی تو فیلم نداشتند، اصلا در صحنه‌هایی از فیلم انگار ویل اسمیت می‌گوید: «واقعا من اینجا چه كار می‌كنم؟» فیلم سال 1999 نامزد دریافت 9 تمشك طلایی شد و 5 تایشان را برد كه حتی بدترین آواز هم جزوشان بود.

 

2012 (2009)

«ماشینی كه در عظیم‌ترین زلزلة تاریخ زمین گرفتار شده با سرعت راهش را از میان آوارها باز می‌كند و دیوانه‌وار به حركتش ادامه می‌دهد و مستقیم از بین ساختمانی كه در حال مچاله شدن است عبور می‌كند و هیچ صدمه‌ای نمی‌بیند. این شكل كلی فیلم است. در طول فیلم می‌فهمیم كه لازم نیست نگران شخصیت‌های داستان باشیم آنها جایشان امن است. این اتفاق ‌های باور نكردنی آنقدر ادامه پیدا می‌كنند تا ما نسبت به همه ادعاهای جدید علمی بی‌حس بشویم.» فیلم اینقدر مسخره بود كه نكته اصلی یادم رفت. در یك قسمتی از فیلم كوه‌ها حركت می‌كنند تا برسند به نقطه‌ای كه دقیقا آن‌ها نیاز دارند تا قبل از سقوط بهش برخورد كنند. این یكی از احمقانه‌ترین چیزهایی بود كه به عمرم دیدم. 2012 می‌توانست كمدی خیلی خوبی باشد.

 

بتمن و رابین (1997)

تنها فیلمی كه توانست در 11 رشته نامزد جایزه تمشك طلایی بشود. اینقدر بد بود كه اگر كسی بخواهد یكسره تا آخر نگاهش كند سردرد می‌گیرد. مجله امپایر لقب بدترین فیلم تاریخ را بهش داده كه خیلی هم بیراه نگفته. دیگر چیز زیادی نمی‌شود در موردش گفت فقط كافی است تا بخش‌هایی از آن را ببینید و خودتان قضاوت كنید.

  

گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: tehrooz.com

مطالب پیشنهادی:
فیلم‌های ترسناک چگونه می‌ترسانند؟!
5 حقیقت جالب در مورد فیلم «دزدان دریایی کارائیب: روی امواج بیگانه» (+عکس)
100 دیالوگ برتر سینمای جهان!!
10 نابغه دیوانه در فیلم‌های هالیوودی! (+عکس)
10 بازیگر تلویزیون كه ستاره‌ سینما شدند