«زودیاك»، ساخته دیوید فینچر در سال 2007 تاكنون 2 بار دوبله شده است، بار اول به سرپرستی ایرج رضایی برای تلویزیون و بار دوم با سرپرستی زهره شكوفنده برای شبكه نمایش خانگی.
در این مقاله، دوبله شكوفنده را از 2 جهت بررسی میكنیم:
1- «انتخاب صداها» و «گویندگیها» 2- «دیالوگها».
زودیاك درباره ماجرای واقعی قتلهایی است كه اواخر دهه 60 میلادی در آمریكا اتفاق افتاد. این قتلها را شخصی انجام داد كه خود را زودیاك نامید و هویت واقعیاش هیچگاه فاش نشد. زودیاك 3 شخصیت اصلی و تعداد زیادی شخصیت فرعی دارد. شكوفنده برای 3 شخصیت اصلی ،این دوبلورها را انتخاب كرده است: افشین زینوری، منوچهر والیزاده و منوچهر زندهدل.
زینوری به جای جیك گایلنهال، بازیگر نقش رابرت گری اسمیت صحبت كرده است. وی طراح (كارتونیست) است و برای روزنامه سانفرانسیسكو كرونیكل كار میكند. او بتدریج به ماجرای زودیاك علاقهمند میشود و با وسواس آن را پیگیری میكند.
زینوری به جای جیك گایلنهال، بازیگر نقش رابرت گری اسمیت صحبت كرده است. وی طراح (كارتونیست) است و برای روزنامه سانفرانسیسكو كرونیكل كار میكند. او بتدریج به ماجرای زودیاك علاقهمند میشود و با وسواس آن را پیگیری میكند.
صدای زینوری كاملا مناسب چهره و شخصیت رابرت است و بهترین انتخاب شكوفنده به شمار میآید. زینوری در بیشتر صحنهها حسها را درست منتقل كرده و همانند رابرت حرف زده، اما در بعضی صحنهها بیدقتیهایی نیز كرده است. زینوری در سكانسی كه رابرت پس از جستجوی پروندههای زودیاك در اداره پلیس به خانه میآید، لحن حرف زدن بازیگر را رعایت نكرده است. رابرت، آرام و خسته از همسرش میپرسد: امروز چطور بود؟
اما زینوری كاملا بعكس او، شاداب و سرحال صحبت كرده است. در صحنهای كه همسر رابرت به وی میگوید رابطهشان پایان یافته است نیز زینوری و نوری درخشان، دوبلور نقش ملانی حسها را رعایت نكردهاند.
والیزاده به جای مارك روفالو، بازیگر نقش دیوید تاسكی صحبت كرده است. وی بازرس / كارآگاه پلیس است كه پیگیری پرونده زودیاك را به عهده دارد. بیشتر مدیر دوبلاژها صداها را براساس شخصیتی كه بازیگر ایفا میكند و چهره وی انتخاب میكنند و به صدای بازیگر توجه نمیكنند؛ اما به اعتقاد نگارنده، دستكم در آثار مهم صدا باید به صدای بازیگر شبیه باشد؛ زیرا كارگردان معتبری چون دیوید فینچر، قطعا هنگام انتخاب بازیگر به تمام ویژگیهای او از جمله صدایش دقت میكند.
وظیفه مدیر دوبلاژ، بازگرداندن فیلم به زبان فارسی با حفظ اصالت آن است؛ بنابراین صداهایی را باید انتخاب كند كه به صداهای اصلی شبیه باشند. با این حال، اگر والیزاده خوب گویندگی كرده بود، شبیه نبودن صدا را میشد تا حدودی نادیده گرفت.
بسیاری معتقدند صدای وی جوان است، به همین دلیل از او برای نقش جوانهای 20 تا 30 سال مثل رابینهود در سریالی به همین نام استفاده میكنند، اما به این نكته توجه ندارند كه صدای والیزاده طراوت و شادابی صدای یك جوان را ندارد و اگر به آن خوب دقت شود، میتوان پیری را ته آن حس كرد.
اگر والیزاده در دوبله زودیاك دقت كرده بود و آنگونه كه در دوبلههای امیر زند و محمود قنبری حضور مییابد، صحبت میكرد و بعضی از اشتباهها را مرتكب نمیشد، دوبله نقش دیوید قابل تحملتر میشد. هنگامی كه زودیاك قسمتی از پیراهن راننده تاكسی را به دفتر روزنامه میفرستد، دیوید و همكارش میآیند و با اعضای تحریریه صحبت میكنند.
در این سكانس، دیوید چند جمله سوالی میگوید كه متاسفانه والیزاده لحن گفتن آنها را رعایت نكرده و انتهای بعضی از این جملات را به شكل خاصی كشیده است. در سكانسی كه آرمسترانگ، تاسكی و مولاناكس به دیدن آرتورلی آلن در محل كارش میروند، مولاناكس میپرسد، «حالا باید چه كار كنیم؟»
دیوید تاسكی میگوید: «اون شروع كنه، ما ادامه میدیم؟» انتهای این جمله سوالی است و دیوید در حقیقت میخواهد نظر آن دو نفر را جویا شود و برای گرفتن جواب به مولاناكس هم نگاه میكند؛ اما والیزاده آن را به صورت غیر پرسشی گفته است. زندهدل به جای رابرت داونی جونیوز، بازیگر نقش پل اپوری صحبت كرده است. او فردی تقریبا دائمالخمر و گزارشگر روزنامه سن فرانسیسكو كرونیكل است.
صدای زندهدل به صدای پل ایوری شبیه و برای نقش یك روزنامهنگار مناسب است؛ اما مساله مهم دائمالخمر بودن ایوری است كه علاوه بر رفتارش در صدایش نیز بازتاب دارد. زندهدل در درآوردن حالات یك فرد دائمالخمر چندان موفق نبوده است و در چند صحنه نیز لحن حرف زدن ایوری را اصلا رعایت نكرده است.
درسكانسی كه ایوری با رابرت گری اسمیت به بایگانی میرود تا چیزهایی را درباره كاتلین جونز بگوید، لحن حرف زدن او در ابتدای ورود به بایگانی و پس از آن تفاوت دارد، اما زندهدل این تفاوت را رعایت نكرده است. صدای ایوری ابتدا كمی آرام است، گویی حال حرف زدن ندارد، اما بعد كه پشت میز با رابرت حرف میزند، صدایش رساتر میشود. زندهدل تمام دیالوگها را یك جور گفته است.
پس از سكانس ملاقات تاسكی و كننارلو با پلیس ریورساید؛ تاسكی، ایوری را در حیاط اداره پلیس میبیند، ایوری در حالی كه سیگار زیر لب دارد، آرام میگوید: «من دنبال دردسر نیستم» اما بعد در ادامه صحبتهایش با تاسكی، صدایش بلندتر و واضحتر میشود. زندهدل باز هم بدون رعایت لحن حرف زدن ایوری، تمامی دیالوگهای وی را یكجور و یكنواخت بیان كرده است.
البته دوبلورها اگر فیلم را قبلا ندیده باشند، هنگام دوبله دستكم 2 بار صدای اصلی را میشنوند؛ یك بار هنگام تمرین و یكبار هنگام ضبط. بار دوم صدا را از طریق گوشی میشنوند و تمام جزئیات آن برایشان معلوم میشود، با این اوصاف مشخص نیست؛ چرا تعدادی از دوبلورهای زودیاك لحن حرف نقشهایشان را رعایت نكرده و علاوه بر این موضوع، بلندتر از بازیگران حرف زدهاند.
گویندگی در نقشها را این افراد به عهده داشتهاند: رضا آفتابی (بازرس آرمسترانگ)؛ صدای وی كاملا مناسب چهره و شخصیت آرمسترانگ است و از صدای اصلی وی نیز دور نیست. آفتابی كه حسها را درست ادا كرده از جمله انتخابهای خوب مدیر دوبلاژ محسوب میشود. شهروز ملكآرایی (سردبیر روزنامه و 3 نقش دیگر): به طور كلی صدای ملكآرایی مناسب نقش آدمهای متشخصی چون سردبیر روزنامه و مجله نیست.
در این فیلم صدای او مناسب چهره بازیگر نقش سردبیر نیز نیست و به صدای اصلی وی نیز شباهتی ندارد، 2 نقش دیگر او را كارآموزان دوبله نیز میتوانستند بگویند و مشخص نیست مدیر دوبلاژ بر چه اساسی چنین نقشهای كوتاه و بیخاصیتی را به این دوبلور با سابقه داده است. ضمن اینكه ملكآرایی در نقشهای سوم و چهارم خود لحن حرف زدن بازیگر را رعایت نكرده است.
امیر عطرچی (آل هایمن و دستكم 4 نقش دیگر) مشخص نیست چرا با وجود دوبلورهایی كه صدای شناخته شدهای ندارند و میتوانند براحتی صدایشان را تغییر دهند، از عطرچی برای چند نقش استفاده شده است. وی دوبلور امپراتور در سریال پربیننده «جواهری در قصر» بوده و صدایش كه چندان قابل انعطاف و تغییر هم نیست، شناخته شده و چند نقش گوییاش در زودیاك بشدت آزار دهنده است.
ضمن این كه وی در بعضی صحنهها لحنها را رعایت نكرده و حتی در یك صحنه اسم جك مولاناكس را مولاناكاكس تلفظ كرده است. مناسبترین نقش برای او، آل هایمن، عضو تحریریه روزنامه است.
محمدرضا مومنی (دستكم 4 نقش از جمله دونالدچنی)، شایان شام بیاتی (3 نقش از جمله مل نیكلای)، میثم نیكنام (2 نقش و نوشتههای انتهای فیلم)، مجید صیادی، امیر منوچهری، شهراد بانكی (هر كدام دستكم 3 نقش)، مهناز آبادیان (3 نقش از جمله كاترین)، شراره حضرتی (2 نقش)، بیژن علی محمدی)، آرتور لیآلن و تمام كسانی كه زودیاك نامیده میشوند)، مجتبی شمس (جان آلن)، امیر حكیمی (باب وان)، ابراهیم شفیعی (شروود موریل)، مجتبی فتحالهی (جورج) و حسین خداداد بیگی (جك مولاناكس). بین این دوبلورها، به گویندگی حضرتی و علی محمدی نیز اشاره میكنیم.
شراره حضرتی 2 نقش كوتاه را گفته است. صدای وی برای نقش زنی كه ادعا میكند زودیاك را دیده اصلا مناسب نیست زیرا از وی جوانتر است.حضرتی لحن حرف زدن بازیگر را اصلا رعایت نكرده و بسیار بلندتر از وی صحبت كرده است.
صدای او برای خدمتكار ملوین بلای مناسب است، اما این نقش را یك كارآموز دوبله هم میتواند بگوید و نیازی به استفاده از یك دوبلور حرفهای نبوده است. حضرتی در سریال «جواهری در قصر» كه شكوفنده دوبله كرده، نقش خیلی خوبی گفته ومشخص نیست چرا شكوفنده، او و تعدادی دیگر از دوبلورهای این سریال را اینقدر تنزل داده كه در زودیاك زنیگو و مردیگو شوند.
بیژن علیمحمدی هم به جای تمام كسانی كه در فیلم، زودیاك نامیده میشوند و چهره هیچكدام دیده نمیشود. او حالت نفسنفس زدن قاتل زوج كنار دریاچه را هنگامی كه قتل را گزارش میكند، به طور كامل رعایت نكرده است. در قسمتی از سكانسی كه تاسكی و آرمسترانگ با آرتور صحبت میكنند هم او برعكس بازیگر حرف زده است.
درباره چند نقشگویی دوبلورها ذكر یك نكته ضروری است، چند نقشگویی در دوبلهكاری بسیار رایج است و تقریبا تمامی مدیران دوبلاژ هم به دلیل كمبود گوینده و هم برای كمتر شدن هزینه دوبله، از تعدادی از دوبلورها بخصوص جوانها و تازه واردها میخواهند كه هر كدام چند نقش بگویند.
به اعتقاد نگارنده، این كار را فقط باید دوبلورهایی انجام بدهند كه صدایی قابل انعطاف اما شناخته نشده دارند و فاصله نقشهایی هم كه میگویند نباید كم باشد. میان دوبلورهای جوان كسانی هستند كه صدایشان شناخته شده است و تواناییهایشان را هم ثابت كردهاند.
از كسانی مثل امیر عطرچی، شایان شام بیاتی، رضا آفتابی، میثم نیكنام، كتایون اعظمی، شراره حضرتی، مهرخ افضلی و امثال آنها به دلیل صدای شاخص كه دارند فقط باید در یك نقش خوب و مناسب استفاده كرد.
بهتر است مدیران دوبلاژ با برنامهریزی مناسب، دستكم فیلمهای شبكه نمایش خانگی را زمانی دوبله كنند كه با كمبود گوینده مواجه نشوند. از طرفی باید قانون منع استفاده از كارآموزان دوبله در فیلمهای خارج از سازمان صدا و سیما تغییر كند تا دست مدیران دوبلاژ بازتر شود.
فیلمی پر از دیالوگ
زودیاك فیلمی پردیالوگ است. در دوبلهای كه زهره شكوفنده انجام داده، دیالوگها در مجموع داستان فیلم را میرسانند و ابهام خاصی در آنها وجود ندارد، اما اشكالاتی هست كه با توجه به اهمیت فیلم، اصلا نمیتوان آنها را نادیده گرفت و به اصالت فیلم لطمه زده است. به تعدادی از این اشكالات اشاره میكنیم:
فیلمی پر از دیالوگ
زودیاك فیلمی پردیالوگ است. در دوبلهای كه زهره شكوفنده انجام داده، دیالوگها در مجموع داستان فیلم را میرسانند و ابهام خاصی در آنها وجود ندارد، اما اشكالاتی هست كه با توجه به اهمیت فیلم، اصلا نمیتوان آنها را نادیده گرفت و به اصالت فیلم لطمه زده است. به تعدادی از این اشكالات اشاره میكنیم:
1- در چند جا نام فیلم «خطرناكترین بازی» كه در سال 1969 اكران شد «خطرناكترین شكار» گفته میشود.
2- هرچند دیالوگ از كلمات مناسب استفاده نشده است. برای مثال در جمله «باید ببینیم خون روی پارچهها با نمونهها همخونی داره یا نه.» به جای واژه همخونی بهتر بود از مطابقت استفاده میشد.تاسكی دستكم 2بار از واژه روزنامهچیها استفاده میكند كه واژه زیبایی نیست و به جای آن باید روزنامهنگارها یا گزارشگرها به كار میرفت. هیچ كدام از این 2 واژه، سینك جمله را به هم نمیزنند. در مقابل این 2 انتخاب و كاربرد نامناسب كلمات، یك جایگزینی خوب نیز وجود دارد. هنگامی كه رابرت به محل كار تاسكی میرود و وی را به ناهار دعوت میكند، وی میگوید:« »Why Not در دوبله به جای «چراكه نه»، «با كمال میل» قرار داده شده كه جایگزین بسیار خوبی است.
3- در یكی از سكانسها سردبیر، پل ایوری را بازخواست میكند كه چرا به دادگستری تقاضای همكاری داده است. او به ایوری میگوید كه كار كردن در روزنامه 3 شرط دارد. در دوبله شرطهای اول و دوم بدون دلیل منطقی تغییر كردهاند.
4- در صحنهای كه رابرت و تاسكی در حال ناهار خوردن هستند، رابرت میگوید: «او (پل ایوری) دقیقا دلیل اومدن من به اینجاست.» در دوبله این جمله كاملا برعكس بیان میشود، «در واقع دلیل اومدن من به اینجا اون نیست.» فرضی را بر این میگذاریم كه مترجم این جمله را اشتباه ترجمه كرده باشد.
5- این اشتباه واقعا نابخشودنی است. زودیاك بعد از 4 سال دوباره نامه میفرستد. در صحنهای كه این اشتباه روی داده، از تلویزیون میشنویم كه او سكوتش را بعد از 51 (پنجاه و یك) ماه شكسته، اما در دوبله به جای 51 ماه، 5 (پنج) ماه گفته میشود!
چگونه مدیر دوبلاژ با توجه به داستان فیلم و میاننویسی كه خود میخواند و در آن به «4 سال بعد» اشاره میكند، متوجه چنین اشتباه فاحشی نشده است؟ زودیاك ازجمله فیلمهای خوب و مهمی است كه حتی یك كلمه هم در آن اهمیت دارد.
شایسته بود شكوفنده و دوبلورهای آن در دوبلهاش دقت بیشتری میكردند. ارائه چنین دوبله پرایرادی از گروه دوبله زودیاك بعید بود. امیدواریم آنها و سایر دوبلورها و مدیر دوبلاژها از این به بعد با دقت و حوصله كار كنند و سوابق خوب خود را مخدوش نكنند.
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: جام جم آنلاین