پردهدریهای ضد اخلاقی مکرر عناصر فیلم، آزاردهنده است
دیدار با حاتمیکیا پس از "دعوت" بنا بر اعتراف خودش دیدار با حاتمیکیایی متفاوت است. او "فاطمه" آژانس را در سایه قرار داده تا ما در عین ناباوری "تفاوت" را در حاتمیکیای جدید باور کنیم! اکران فیلم "دعوت" آخرین ساخته ابراهیم حاتمیکیا شاید مهمترین واقعه سینمایی روزهای اخیر باشد. فیلمیکه به قول سازنده اش از ما بقی آثار وی "متفاوت" است. داستان فیلم که به سبک اپیزودیک و در پنج اپیزود ساخته شده حاوی پیامهای خاصی است که پیش از پرداختن به آن پیامها باید داستان هر اپیزود را باز خوانی کرد. در اپیزود اول قهرمان داستان زنی هنرپیشه (مهناز افشار)است که در اوج شهرت بازیگری به یکباره متوجه میشود که باردار است اما او از این بارداری به دلیل اینکه موجب وقفه در درخشش سینمایی او میشود خوشحال نیست. این در حالی است که شوهرش به نحو تحکم آمیزی خواهان بچه است.این کنتاکت به جایی میرسد که زن برای سقط جنین پایش به اتاق جراحی کشیده میشود و شوهرش با قلدرمابی خاص "مردان ضد زن" در فیلمهای فمنیستی،همسرش را از این کار منصرف میکند. به هر حال تلاش زن برای سقط جنین بارها ادامه مییابد تا نهایتا در یک صحنه فیلمبرداری در کوهستان زیر بهمن گرفتار میشود و این اپیزود بدون هیچ نتیجه گیری ای با نمایش پرواز هلیکوپتر نجات پایان مییابد. اپیزود دوم حول شخصیت زنی فقیر دور میزند که همسر یک کارگر تخلیه چاه است. او نیز به ناگاه متوجه بارداری بی موقع خود شده و به سراغ سقط جنین میرود. مشکل او فقر شدید شوهرش است. از قضا شوهر او نیز شدیدا مخالف سقط جنین است. به هر حال زن فقیر که به دلیل ناتوانی از پرداخت هزینه سقط حسابی ناامید شده با پیرزنی مواجه میشود که حاضر است بچه را به قیمت بالایی بخرد ! مشروط به اینکه زن تا پایان بارداری در خانه او زندگی کند. پیرزن در این ایام آنچنان به زوج فقیر سخت میگیرد که از خیر ماندن در خانه او و فروش بچه میگذرند و در خفا فرار میکنند. برداشت پیرزن از این اقدام آنها انصراف از سقط جنین است لکن این برداشت از زبان زوجین بیان نمیشود که زن باردار واقعا از سقط جنین دست کشیده یا نه ؟ اپیزود دوم نیز همینجا به پایان میرسد. قهرمان اپیزود سوم زنی مسن است که در سنین شک به یائسگی باردار شده است. شوهر او مردی به ظاهر متدین است که در صحنه ای از فیلم به نحو مضحکی در حال قرائت قرآن است ! زن مسن نیز از قضا باردار شده و به خاطر خوف از حرف و حدیث مردم به قصد سقط جنین راهی مطب مذکور میشود. اما در آنجا پس از مشاجره ای لفظی با دستیار دکتر،مطب را ترک میکند. به هر حال در این اپیزود نیز برای مخاطب مشخص نمیشود که در نهایت زن مسن از سقط جنین منصرف میشود یا نه؟ این اپیزود هم بدون نتیجه گیری عینی و با القاء نتیجه دلخواه سازندگان فیلم به ناخوداگاه مخاطب پایان مییابد. اپیزود چهارم ماجرای پزشک زنان و زایمانی است که به دلیل ناباروری خودش، از زنی بیوه تخمک خریده تا با بارداری مصنوعی باردار شود. اما در اوج خوشحالی از بارداری پس از سالها نازایی متوجه میشود شوهرش با زنی که از او تخمک خریده،ازدواج کرده است. زن باردار که از شوهرخائنش متنفر است به سراغ مطب دکتر میرود تا جنین را سقط کند. پزشک جراح در این میان سعی میکند وی را از این کار منصرف کند. در پایان این اپیزود زن باردار بدون سقط جنین از مطب خارج شده و اپیزود به پایان میرسد. قهرمان آخرین اپیزود زنی نازاست که منشی دانشمندی به ظاهر مذهبی است و در خفا متعه وی شده است. به هر حال این زن از مرد مذهبی باردار شده و به رغم اصرار مرد "مذهبی" بر سقط جنین، بر حفظ آن پافشاری میکند. در پایان این اپیزود نیز برای مخاطب مشخص نمیشود که عاقبت مرد مذهبی از سقط جنین منصرف میشود یا نه؟
آنچه خواندید خلاصه ای بود از پنج داستان اپیزودیک فیلم سینمایی "دعوت" ساخته ابراهیم حاتمیکیا. فیلمیکه در خور تاملی بسیار است و به جا خواهد بود پیرامون آن نکاتی یادآوری شود.
الف)ابتدا باید از حاتمیکیای عزیز پرسید؛ طرح مسائلی همچون سقط جنین در یک فیلم سینمایی با چه انگیزه ای صورت گرفته است؟ شاید ایشان معتقد باشند که چون عده ای در جامعه ما با این موضوع در گیرند و این یکی از موضوعات مبتلا به جامعه ماست پس باید از آن فیلم ساخت. در اینجا بد نیست از ایشان پرسیده شود که مگر هر چه در جامعه وجود دارد را باید وارد پرده عمومیسینما کرد؟ مساله این نیست که برای هر فیلم سازی باید حریم ممنوعه سوژه تعریف شود. کارگردان در انتحاب سوژه آزاد است ولی با قید خود آگاهی. چه اینکه اگر نسبت به وجوه خاص چنین سوژه های حساسی خود آگاهی درستی وجود نداشته باشد پای کارگردان به اشتباهات فاحشی همچون هنجارشکنی باز میشود. به واقع برای نگارنده محل سوالی اساسی است که نمایش تخت سقط جنین با آن حالاتی که زنان روی آن میخوابند یا نمایش سونوگرافی جنین در سینما یا شنیدن الفاظ ناشایستی که کارکترهای فیلم پیرامون کیفیت بارداری و دعوای آنها در این زمینه رد و بدل میکنند و بیان کردن و به تصویر کشیدن کاری که بسیاری از مردم خصوصا جوانان مجرد از کیفیت آن بی خبراند و در گیر کردن ذهن مردم به چنین موضوعاتی، با چه توجیهی صورت گرفته است؟
ب ) در شناخت آثار فمنیستی یک نکته را همواره باید به عنوان فاکتوری اساسی و تعیین کننده در نظر آورد و آن این است که قاعده در چنین آثاری بر "مظلومیت زنان و سیطره غیر عقلانی مردان بر زنان است". حال با این وصف به بررسی هر پنج اپیزود فیلم میپردازیم. در اپیزود اول قهرمان داستان زنی باردار است که هم از جانب یکی از همکاران مردش و هم از جانب شوهرش تحت فشار قرار گرفته و او در موقعیتی سخت و ملال آور تلاش میکند تا با سقط جنینش ضمن صیانت از شغلش، مقابل شوهرش نیز ایستادگی کند. در اینجا "سوژه " زن مظلوم است و ما بقی عناصر، در تقابل با این سوژه مظلوم. در اپیزود دوم باز زنی باردار را در مقابل مردی لمپن و غیر منطقی میبینیم. در این اپیزود هم شاهد درگیری زن و مرد – با گرایش داستان به مظلومیت زن- هستیم. در اپیزود سوم زن باردار مظلوم تحت فشار شوهرش قرار گرفته تا جنین را سقط نکند. شوهری که به گمان نگارنده هیچ مخاطبی از او تصور مردی عاقل و منطقی ندارد. در چهارمین اپیزود زن بیچاره باردار به یکباره متوجه پنهان کاری و خیانت شوهرش میشود و تصمیم به سقط جنین میگیرد. کاری که زن میخواهد و مرد نمیخواهد! اما در آخرین اپیزود ماجرا برعکس است. زن خواهان حفظ جنین و مرد خواهان سقط آن است. اما اینجا نیز پروژه زن مظلوم و مرد ظالم – آن هم از نوع مذهبی اش – کاملا مشهود است ! اینجا منفعت مرد متدینی (!) که در عین داشتن چند فرزند بزرگ زن بیوه ای را متعه کرده در سقط جنین است و زن بیوه که پیش از این نازا بوده و اتفاقا مرد ظالم (!) دیگری او را به همین گناه (!) طلاق داده،اکنون باردار شده و خواهان حفظ آن است !... چقدر زنان مظلومند ! و چقدر این مردهای خشن و خود بین، ظالم و سنگ دلند ! در جای جای این فیلم ماجرای مظلوم نمایی زنان و ظالم نمایی مردان در دوزهای متفاوت قابل مشاهده است. با این وصف آیا نمیتوان "دعوت" را از این منظر فیلمیفمینیستی تلقی کرد؟!
اما نکته درخورتامل تر آنکه؛ هرچند دعوت رنگ و بوی آثار فمینیستی را دارد ودر لایه های ظاهری اش به سمپاتی عنصر زن پرداخته ولی با تاسف باید عرض کرد که عملا متقاضی اصلی سقط جنین را زنان معرفی کرده است. آنهم زن ایرانی که همه دنیا به مهر ورزی و فرزند حواهی وی معترفند. به واقع در دعوت جای خالی "فاطمه" آژانس شیشه ای کاملا مشهود است. زن مذهبی به نمایندگی ازخیل کثیر زنان مومنه ایرانی که حاضر است برای رضای معبود خویش همه نوع فداکاری برای همسر و فرزندانش بنماید.... و صد البته آرزوی نگارنده آن است که توانایی های انکار ناپذیر این فیلمساز را در قواره کارهای اثرگذار و ارزشی گذشته وی همچون آژانس شیشه ای ببیند.
ج) نکته دیگری که به شکل آزاردهنده ای در فیلم "دعوت" خود نمایی میکند پرده دری های ضد اخلاقی مکرر عناصر فیلم است. کاراکتر های این فیلم در برخی دیالوگها از الفاظ رکیکی استفاده میکنند که این قلم از انتشار آن شرم دارد. ماجرای بارداری زن مسن در کربلای معلی جدای از وهنی که نسبت به سفر مقدس و زیارتی به بارگاه حضرت سیدالشهدا (روحی له الفداء) در آن نهفته است حاوی الفاظ بسیار زشتی است که تنها گوشه ای از آن بیحیاییهای مکرر فیلم است.
د) یکی از فجایعی که در سالیان حاکمیت اصلاح طلبان سکولار بر سر سینمای این کشور آمد آن بود که غالب کاراکتر های منفی و ظالم سناریو های آن عصر مردان و زنان مذهبی با ظاهر خاص ایشان بودند به نحوی که پژوهشگر تیز بین به وضوح شاهد یک "خط" آلوده برای تخریب مردان و زنان با پوشش خاص میبود. این خط آلوده در "دعوت" هم قابل مشاهده است. اپیزود آخر که شاید تیر خلاص چیستا یثربی بر آنچه در فیلمنامه دعوت با آن ستیزیده بوده، باشد،به روشنی حاوی چنین کاراکتر ظالمی است.
مرد مذهبی با دکمه بسته بالا و محاسن بلند برای پنهان کردن چهره حقیقی اش با قساوت تمام زن مظلوم را امر به سقط جنین میکند! جای سوال است که در جامعه ای که 70 میلیون جمعیت با تیپهای مختلف در آن زندگی میکنند و مساله متعه در مورد یک یک آنها ممکن است رخ دهد چرا کارگردان به سراغ این تیپ ظاهری خاص رفته است؟! چرا تنها مرد حامی سقط جنین باید از قشر مذهبی باشد؟! در این مورد گفتنیهای دیگری نیز هست که آنها را میگذاریم و میگذریم...
ه) ماجرای تخطئه و وهن متعه - این حلال الی الابد اسلام – که در پلید ترین آثار سینمای عصر اصلاحات آمریکایی موج میزد نیز متاسفانه به وضوح در "دعوت" قابل مشاهده است. کافی است دیالوگهای رد و بدل شده میان زن و مرد اپیزود آخر بازخوانی شوند تا توهین به ازدواج موقت و نه نقد عالمانه و منصفانه معضلات اجرای بعضا غلط آن در جامعه ما بر خوانندگان آشکار گردد.
و) مساله دیگر در فیلم جدید حاتمیکیا استفاده از زنانی با پوشش های بسیار نا مناسب و زننده است. این موضوع را از دو زاویه میتوان مورد مداقه جدی قرار داد. به خاطر دارم در طلیعه طرح ارتقای امنیت اجتماعی عده ای از دوستان با این داعیه که مبارزه فیزیکی پلیس با بد حجابی – به رغم آنکه پلیس با استناد به قانون عمل میکرد- امری غلط است. آنها به جای برخورد فیزیکی کار فرهنگی را در این زمینه توصیه میکردند لکن همین دوستان در برخورد با دستگاه هایی که موظف به کار فرهنگی در راستای اشاعه فرهنگ اسلامی حجاب بودند با بی تفاوتی عبور میکردند. همین افراد اینجا نیز به جای اتخاذ موضع شفاف و صریح در قبال اشاعه بد حجابی در سینما سکوت کرده اند تا نشان دهند ماجرای کار فرهنگی بیش از آنکه حاوی عزمی عملی برای کار جدی باشد کشک است! از منظر دیگر باید به خود حاتمیکیا نگریست. کسی که مهاجر، وصل نیکان، از کرخه تا راین و آژانس شیشه ای را ساخته کجا و آنکه امروز "دعوت" را ساخته کجا؟! حاتمیکیای امروز خود را "متفاوت" از گذشته اش ارزیابی میکند. او امروز حال و روز جدید خود را ذیل عنوان "ضد جنگ" بازتعریف کرده است! گویا فراموش کرده که پیر و مرادمان حضرت روح الله دوران درخشان دفاع مقدس را برای ما نعمت شمردند!
برای جناب حاتمیکیا نیز به خاطر خدمات انکار ناپذیری که در عرصه فرهنگ و هنر به اسلام و انقلاب کرده اند نیز هنوز جای ویژه ای در حافظه خویش گشوده ایم و حاتمیکیای امروز را به رغم آنکه نقدهای مشفقانه فراوانی بر او داریم باز هم یار فرهنگ و هنر انقلاب تلقی میکنیم. لکن آنکه حق را با اقدار رجال بسنجد در همیشه تاریخ شرمنده اهل حق و در جرگه اهل باطل بوده و هست و خواهد بود. برای قضاوت عادلانه ملاک حال فعلی افراد است.... به امید ملاقاتی دوباره با حاتمیکیایی در ردای درخشان سازنده "آژانس"...
آنچه خواندید خلاصه ای بود از پنج داستان اپیزودیک فیلم سینمایی "دعوت" ساخته ابراهیم حاتمیکیا. فیلمیکه در خور تاملی بسیار است و به جا خواهد بود پیرامون آن نکاتی یادآوری شود.
الف)ابتدا باید از حاتمیکیای عزیز پرسید؛ طرح مسائلی همچون سقط جنین در یک فیلم سینمایی با چه انگیزه ای صورت گرفته است؟ شاید ایشان معتقد باشند که چون عده ای در جامعه ما با این موضوع در گیرند و این یکی از موضوعات مبتلا به جامعه ماست پس باید از آن فیلم ساخت. در اینجا بد نیست از ایشان پرسیده شود که مگر هر چه در جامعه وجود دارد را باید وارد پرده عمومیسینما کرد؟ مساله این نیست که برای هر فیلم سازی باید حریم ممنوعه سوژه تعریف شود. کارگردان در انتحاب سوژه آزاد است ولی با قید خود آگاهی. چه اینکه اگر نسبت به وجوه خاص چنین سوژه های حساسی خود آگاهی درستی وجود نداشته باشد پای کارگردان به اشتباهات فاحشی همچون هنجارشکنی باز میشود. به واقع برای نگارنده محل سوالی اساسی است که نمایش تخت سقط جنین با آن حالاتی که زنان روی آن میخوابند یا نمایش سونوگرافی جنین در سینما یا شنیدن الفاظ ناشایستی که کارکترهای فیلم پیرامون کیفیت بارداری و دعوای آنها در این زمینه رد و بدل میکنند و بیان کردن و به تصویر کشیدن کاری که بسیاری از مردم خصوصا جوانان مجرد از کیفیت آن بی خبراند و در گیر کردن ذهن مردم به چنین موضوعاتی، با چه توجیهی صورت گرفته است؟
ب ) در شناخت آثار فمنیستی یک نکته را همواره باید به عنوان فاکتوری اساسی و تعیین کننده در نظر آورد و آن این است که قاعده در چنین آثاری بر "مظلومیت زنان و سیطره غیر عقلانی مردان بر زنان است". حال با این وصف به بررسی هر پنج اپیزود فیلم میپردازیم. در اپیزود اول قهرمان داستان زنی باردار است که هم از جانب یکی از همکاران مردش و هم از جانب شوهرش تحت فشار قرار گرفته و او در موقعیتی سخت و ملال آور تلاش میکند تا با سقط جنینش ضمن صیانت از شغلش، مقابل شوهرش نیز ایستادگی کند. در اینجا "سوژه " زن مظلوم است و ما بقی عناصر، در تقابل با این سوژه مظلوم. در اپیزود دوم باز زنی باردار را در مقابل مردی لمپن و غیر منطقی میبینیم. در این اپیزود هم شاهد درگیری زن و مرد – با گرایش داستان به مظلومیت زن- هستیم. در اپیزود سوم زن باردار مظلوم تحت فشار شوهرش قرار گرفته تا جنین را سقط نکند. شوهری که به گمان نگارنده هیچ مخاطبی از او تصور مردی عاقل و منطقی ندارد. در چهارمین اپیزود زن بیچاره باردار به یکباره متوجه پنهان کاری و خیانت شوهرش میشود و تصمیم به سقط جنین میگیرد. کاری که زن میخواهد و مرد نمیخواهد! اما در آخرین اپیزود ماجرا برعکس است. زن خواهان حفظ جنین و مرد خواهان سقط آن است. اما اینجا نیز پروژه زن مظلوم و مرد ظالم – آن هم از نوع مذهبی اش – کاملا مشهود است ! اینجا منفعت مرد متدینی (!) که در عین داشتن چند فرزند بزرگ زن بیوه ای را متعه کرده در سقط جنین است و زن بیوه که پیش از این نازا بوده و اتفاقا مرد ظالم (!) دیگری او را به همین گناه (!) طلاق داده،اکنون باردار شده و خواهان حفظ آن است !... چقدر زنان مظلومند ! و چقدر این مردهای خشن و خود بین، ظالم و سنگ دلند ! در جای جای این فیلم ماجرای مظلوم نمایی زنان و ظالم نمایی مردان در دوزهای متفاوت قابل مشاهده است. با این وصف آیا نمیتوان "دعوت" را از این منظر فیلمیفمینیستی تلقی کرد؟!
اما نکته درخورتامل تر آنکه؛ هرچند دعوت رنگ و بوی آثار فمینیستی را دارد ودر لایه های ظاهری اش به سمپاتی عنصر زن پرداخته ولی با تاسف باید عرض کرد که عملا متقاضی اصلی سقط جنین را زنان معرفی کرده است. آنهم زن ایرانی که همه دنیا به مهر ورزی و فرزند حواهی وی معترفند. به واقع در دعوت جای خالی "فاطمه" آژانس شیشه ای کاملا مشهود است. زن مذهبی به نمایندگی ازخیل کثیر زنان مومنه ایرانی که حاضر است برای رضای معبود خویش همه نوع فداکاری برای همسر و فرزندانش بنماید.... و صد البته آرزوی نگارنده آن است که توانایی های انکار ناپذیر این فیلمساز را در قواره کارهای اثرگذار و ارزشی گذشته وی همچون آژانس شیشه ای ببیند.
ج) نکته دیگری که به شکل آزاردهنده ای در فیلم "دعوت" خود نمایی میکند پرده دری های ضد اخلاقی مکرر عناصر فیلم است. کاراکتر های این فیلم در برخی دیالوگها از الفاظ رکیکی استفاده میکنند که این قلم از انتشار آن شرم دارد. ماجرای بارداری زن مسن در کربلای معلی جدای از وهنی که نسبت به سفر مقدس و زیارتی به بارگاه حضرت سیدالشهدا (روحی له الفداء) در آن نهفته است حاوی الفاظ بسیار زشتی است که تنها گوشه ای از آن بیحیاییهای مکرر فیلم است.
د) یکی از فجایعی که در سالیان حاکمیت اصلاح طلبان سکولار بر سر سینمای این کشور آمد آن بود که غالب کاراکتر های منفی و ظالم سناریو های آن عصر مردان و زنان مذهبی با ظاهر خاص ایشان بودند به نحوی که پژوهشگر تیز بین به وضوح شاهد یک "خط" آلوده برای تخریب مردان و زنان با پوشش خاص میبود. این خط آلوده در "دعوت" هم قابل مشاهده است. اپیزود آخر که شاید تیر خلاص چیستا یثربی بر آنچه در فیلمنامه دعوت با آن ستیزیده بوده، باشد،به روشنی حاوی چنین کاراکتر ظالمی است.
مرد مذهبی با دکمه بسته بالا و محاسن بلند برای پنهان کردن چهره حقیقی اش با قساوت تمام زن مظلوم را امر به سقط جنین میکند! جای سوال است که در جامعه ای که 70 میلیون جمعیت با تیپهای مختلف در آن زندگی میکنند و مساله متعه در مورد یک یک آنها ممکن است رخ دهد چرا کارگردان به سراغ این تیپ ظاهری خاص رفته است؟! چرا تنها مرد حامی سقط جنین باید از قشر مذهبی باشد؟! در این مورد گفتنیهای دیگری نیز هست که آنها را میگذاریم و میگذریم...
ه) ماجرای تخطئه و وهن متعه - این حلال الی الابد اسلام – که در پلید ترین آثار سینمای عصر اصلاحات آمریکایی موج میزد نیز متاسفانه به وضوح در "دعوت" قابل مشاهده است. کافی است دیالوگهای رد و بدل شده میان زن و مرد اپیزود آخر بازخوانی شوند تا توهین به ازدواج موقت و نه نقد عالمانه و منصفانه معضلات اجرای بعضا غلط آن در جامعه ما بر خوانندگان آشکار گردد.
و) مساله دیگر در فیلم جدید حاتمیکیا استفاده از زنانی با پوشش های بسیار نا مناسب و زننده است. این موضوع را از دو زاویه میتوان مورد مداقه جدی قرار داد. به خاطر دارم در طلیعه طرح ارتقای امنیت اجتماعی عده ای از دوستان با این داعیه که مبارزه فیزیکی پلیس با بد حجابی – به رغم آنکه پلیس با استناد به قانون عمل میکرد- امری غلط است. آنها به جای برخورد فیزیکی کار فرهنگی را در این زمینه توصیه میکردند لکن همین دوستان در برخورد با دستگاه هایی که موظف به کار فرهنگی در راستای اشاعه فرهنگ اسلامی حجاب بودند با بی تفاوتی عبور میکردند. همین افراد اینجا نیز به جای اتخاذ موضع شفاف و صریح در قبال اشاعه بد حجابی در سینما سکوت کرده اند تا نشان دهند ماجرای کار فرهنگی بیش از آنکه حاوی عزمی عملی برای کار جدی باشد کشک است! از منظر دیگر باید به خود حاتمیکیا نگریست. کسی که مهاجر، وصل نیکان، از کرخه تا راین و آژانس شیشه ای را ساخته کجا و آنکه امروز "دعوت" را ساخته کجا؟! حاتمیکیای امروز خود را "متفاوت" از گذشته اش ارزیابی میکند. او امروز حال و روز جدید خود را ذیل عنوان "ضد جنگ" بازتعریف کرده است! گویا فراموش کرده که پیر و مرادمان حضرت روح الله دوران درخشان دفاع مقدس را برای ما نعمت شمردند!
برای جناب حاتمیکیا نیز به خاطر خدمات انکار ناپذیری که در عرصه فرهنگ و هنر به اسلام و انقلاب کرده اند نیز هنوز جای ویژه ای در حافظه خویش گشوده ایم و حاتمیکیای امروز را به رغم آنکه نقدهای مشفقانه فراوانی بر او داریم باز هم یار فرهنگ و هنر انقلاب تلقی میکنیم. لکن آنکه حق را با اقدار رجال بسنجد در همیشه تاریخ شرمنده اهل حق و در جرگه اهل باطل بوده و هست و خواهد بود. برای قضاوت عادلانه ملاک حال فعلی افراد است.... به امید ملاقاتی دوباره با حاتمیکیایی در ردای درخشان سازنده "آژانس"...
مطالب مرتبط:
حاتمیكیا: برای من دیكتاتورهای مهربان نباشید!
گزارش تصويرى جديدترين اثر «ابراهیم حاتمی كیا»
شلیک به حاتمیکیا، ممنوع!
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: سینمای ما
حاتمیكیا: برای من دیكتاتورهای مهربان نباشید!
گزارش تصويرى جديدترين اثر «ابراهیم حاتمی كیا»
شلیک به حاتمیکیا، ممنوع!
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: سینمای ما