امین زندگانی
آیا اتفاق سینمایی کارنامه او همین فیلم است؟ بازیگری که بیشتر با نقش‌های تلویزیونی اش در سریال‌هایی مثل «همسفر» یا «تا صبح» در ذهن بینندگان نشسته تا...
 
ملک سیلمان با همه سر و صداهایش قرار است برای سینمای ایران یک اتفاق باشد اما برای بازیگرانش چطور؟ به خصوص برای امین زندگانی که ایفاگر نقش سلیمان نبی است. آیا اتفاق سینمایی کارنامه او همین فیلم است؟ بازیگری که بیشتر با نقش‌های تلویزیونی اش در سریال‌هایی مثل «همسفر» یا «تا صبح» در ذهن بینندگان نشسته تا نقش‌های سینمایی‌اش در فیلم‌هایی مثل «زن شرقی» و... 
 او این اواخر در سریالی با موضوع جنگ با نام «پرنده خارزار» مشغول بازی است و این روزها بیشتر سر صحنه این کار است. لابه لای روز‌های تعطیلی‌اش فرصت شد تا او را ببینیم و درباره ملک سلیمان و نقشش و فیلمی که بخش زیادی از آن را جلوه‌های ویژه به خود اختصاص داده، حرف بزنیم.
 
آن‌هایی که «ملک سلیمان(ع)» را دیده اند، معتقدند شما یکی از بهترین نقش‌هایتان را بازی کردید و نقشتان خیلی شانس سیمرغ دارد. بی تعارف خودتان توقع سیمرغ دارید؟
راستش را بخواهید دیشب یکی از دوستانم با من تماس گرفت و گفت که خیلی احتمال دارد سیمرغ را ببری؛ من هم خندیدم و گفتم حوصله ات سر رفته این حرف را می‌زنی یا ..؟ نمی‌خواهم به سیمرغ و جشنواره فجر جسارت کنم اما انتخاب‌های سال‌های اخیر جشنواره نشان داده اگر توقع سیمرغ نداشته باشی بهتر جشنواره را سپری می‌کنی. اگر سیمرغ دادند که خستگی کار سخت یک سال و نیمه ام در می‌رود، چند وقت عکسم روی جلد مجلات می‌رود و برای دکور خانه ام هم چیزی پیدا می‌کنم، ولی درباره این سیمرغ آن قدر حرف و حدیث هست که می‌گویم دادند دستشان درد نکند و اگر ندادند هم هیچ؛ من مشغول کار خودم هستم. همین طور هم که می‌بینید منتظر اکران ملک سلیمان نشدم و مشغول کار جدیدی هستم. ضمن این که اگر نقش من در جشنواره سیمرغ بگیرد، مجموعه بازیگری و همه بازیگران ملک سیلمان سیمرغ گرفته اند چون مجموعه بازی‌ها در ملک سیلمان واقعا دیدنی است و شما شاهد مجموعه ای از بازی‌های خوب تاریخی خواهید بود. همه گروه بازیگران برای نقش‌هایشان زحمت کشیدند،‌ ما خیلی شب‌ها بعد از یک روز کاری سخت دور هم جمع می‌شدیم، فیلم می‌دیدیم و حرف می‌زدیم که چطوی این نقش‌ها را درست بازی کنیم. خیلی سعی کردیم بازی‌های تاریخی ای داشته باشیم که با کارهای دیگر متفاوت باشند.

فکر نمی‌کنید جلوه‌های ویژه ای که یکی از ویژگی‌های مهم ملک سلیمان است روی دیده شدن بازی‌های بازیگران تاثیر بگذارد؟
راستش نگرانی کل گروه همین بود که ما تحت تاثیر جلوه‌های ویژه قرار بگیریم اما خوشبختانه وقتی کار را دیدیم، متوجه شدیم اگر بخشی بخواهد مخاطب را جذب کند همین بازی‌هاست به علاوه صدا برداری فوق العاده آقای معاونیان و فیلم برداری عالی آقای خضوعی ابیانه. حتی شنیدیم مسوولان کار‌های فنی در هنگ کنگ گفته اند صدابرداری و فیلم برداری در حد بین‌المللی است و حرفه ای بودن کار، به باز بودن دست آن‌ها هم کمک کرده.
 
یکی دیگر از ویژگی‌های کار و به خصوص نقش شما این است که گریم خاص و عجیبی نداشتید و گریم ریش و سبیلتان تقریبا همان ظاهر همیشگی خودتان بود.
خب، این از ویژگی‌های کار آقای ملکان است که اگر احساس کنند پایه چهره یک بازیگر برای نقش کافی است، برای گریم کار عجیبی نمی‌کنند. بر خلاف بعضی از دوستان طراح که اگر با موی بلند بروید مویتان را کوتاه می‌کنند و اگر موهایتان کوتاه باشد، بلندش می‌کنند. آقای ملکان معتقدند اگر پایه چهره‌تان مناسب باشد نیاز به تغییر ویژه ندارد و همین ویژگی، کارشان را متفاوت می‌کند. البته سه ماه اول پروژه من ریش نداشتم و گریم می‌شدم که گریمم هم خیلی زمان بر بود و از سه تا هفت صبح زیر گریم می‌نشستم تا آماده شوم.
 
جز این گریم سنگین به نظر می‌رسد یکی از سختی‌های کارتان این بود که باید صحنه ای را بازی می‌کردید که قرار بود بعدا کلی چیز با جلوه‌های ویژه به آن اضافه شود؟
بله، حتی اگر این ویژگی را در نظر نگیریم در ایران کار تاریخی کردن، بسیار سخت است چون وابسته به شرایط محیطی است برعکس تمام دنیا که کار تاریخی وابسته به استودیو، پرده آبی و تکنولوژی‌های پیشرفته است. امکاناتی که فراهم کردنش در ایران نیاز به بودجه سنگین، مدیریت و برنامه ریزی طولانی مدت دارد. در کار‌های تاریخی ما همه چیز طبیعی است؛ مثلا شمشیری که دست شماست شمشیر واقعی از فولاد آبدیده نیست اما ورقه آهن است. گرچه تنه درخت را قطع نمی‌کند اما تنه درخت را می‌پراند و مسلما با بدن شما هم همین کار را می‌کند. آتش، آتش واقعی است و ما امکانات خاصی نداریم بنابراین بازی در کار تاریخی بسیار سخت است. در مورد جلوه‌های ویژه هم مشکل این جا بود که نمی‌دانستیم این توفانی که دارد به طرفمان می‌آید و شش ماه بعد قرار است در هنگ کنگ ساخته شود چه ابعادی دارد و آیا نگاه ما با آن ابعاد هماهنگ هست یا نه؟ یا آن اجنه و شیطان‌هایی که ما باید حضورشان را حس کنیم و نگاهشان کنیم و قرار است در هنگ کنگ ساخته شوند، در چه فاصله ای از ما حرکت می‌کنند؟ چطور حرکت می‌کنند؟ و... من یک سری طراحی از این صحنه‌ها دیده بودم اما هیچ نوع تصور و مقیاسی از حرکت این موجودات در ذهنم نداشتم و نمی‌دانستم ری اکشنم چقدر درست است.
 
چند درصد صحنه‌های فیلم این شکلی بود؟
حدود 30 درصد کار با جلوه‌های ویژه ای همراه بود که وقتی ببینید نمی‌توانید حدس بزنید که از پرده سبز یا آبی استفاده شده؛ مثلا ما پرده سبز را به فضای طبیعی و وحشی ارتفاعات سردابه اردبیل بردیم و در کوه نصب کردیم. در بعضی از صحنه‌ها هم از پرده آبی در فضای طبیعی استفاده کردیم. بخش‌های ظریف تر را هم دراستودیوی فارابی کار کردیم. جز این‌ها به خاطر شرایط خاص آب و هوایی و مجهز نبودن استودیو فاصله زمانی بین بعضی از پلان‌ها خیلی زیاد می‌شد؛ مثلا من یک پلان بازی کردم که یک دیالوگ به آقای پاک نیت می‌گفتم و بعد به سمت مقابل بر می‌گشتم و دیالوگ بعدی را می‌گفتم، بین این دو سکانس یک سال فاصله وجود داشت و باز بودن این فولدر در ذهن من بازیگر، خیلی سخت بود و انرژی می گرفت.
 
حالا این جلوه‌های ویژه و به خصوص بخشی که در هنگ کنگ ساخته شده، خوب از آب درآمده؟
خب، اول کار، انتظار همه ما از جلوه‌های ویژه چیزی در حد ارباب حلقه‌ها و هری پاتر بود که البته اصلا مقایسه اشتباهی بود چون پروژه ای در حد ارباب حلقه‌ها یا هری پاتر نزدیک 40 میلیون دلار هزینه جلوه‌های ویژه داشت اما کل هزینه فیلم ما 5 میلیارد تومان یعنی 5 میلیون دلار بود، پس این قیاس اشتباه است. اما این جلوه‌های ویژه در مقایسه با جلوه‌های ویژه سینمای ایران کار خوبی است. در مورد جلوه‌های ویژه بحث توانایی نیست بحث بودجه است چون متخصصان ایرانی هم توانایی دارند چون وقتی آقای لئولو کارها را می‌دید شگفت زده می‌شد و می‌گفت من فکر نمی‌کردم در ایران این همه متخصص وجود داشته باشد.
 
برسیم به نقش خودتان،‌ گفتید در خلق شخصیت حضرت سلیمان (ع) سعی کردید کلیشه شکنی کنید، چرا نخواستید به مدل اجرای پیامبرانی که تا به حال در فیلم‌های سینمایی دیده ایم پایبند باشید؟
ببینید، همیشه نقش پیامبر‌ها در فیلم‌های سینمایی‌ آن قدر فرا واقعی بازی شده اند که ما به عنوان بیننده می‌گفتیم آیا این شخصیت می‌تواند کار‌های عادی هم انجام دهد؟ از طرفی تعریف‌های خاصی درباره این قدیسین داریم... من به این نتیجه رسیدم که شخصیت حضرت سلیمان (ع) را فرا واقعی بازی نکنم و درعین حال این شخصیت را خیلی هم نزدیک به آدم عادی در نیاورم. چون من معتقدم پیامبران انسان‌هایی هستند که خداوند به آن‌ها ویژگی درونی داده است و این ویژگی در ظاهرشان آن قدر آشکار نیست که در ظاهر به شدت از انسان‌های عادی متمایز باشند. برای این نظرم هم به احادیث و روایات استناد می‌کنم. روایت شده که کسی در مسجد دنبال حضرت محمد (ص) می‌گشت، پرسید حضرت آن کسی است که لباس زیبا پوشیده؟ گفتند نه. پرسید آن کسی است که قد بلند و چهار شانه است؟ گفتند نه و.. بالاخره متوجه شد پیامبر یکی از افراد ساده ای است که گوشه مسجد مشغول عبادت است و گفت: «این مرد که خیلی معمولی است.»
بنابراین اگر بحث واقعیت‌های تاریخی مد نظرمان است، تصویری پیامبر‌هایی که تا به حال در سینما دیده ایم نمی‌تواند چندان قطعی باشد. در مقابل این عادی بودن رفتارو حرکات حضرت سلیمان (ع) که من سعی کردم باور پذیر اجرا کنم، در فیلم صحنه ای وجود داشت که حضرت سلیمان (ع) با خدا گفت و گو می‌کند. این صحنه برای من درگیری ذهنی زیادی درست کرد. این که چه طور این گفت و گو را اجرا کنم که باور پذیر باشد. برای اجرای این صحنه من به این گفته حضرت مسیح (ع) استناد کردم که فرمودند: «خدا را طوری بپرست که انگار در خلوت خودت با خودت صحبت می‌کنی.» یعنی فاصله ما با خداوند این قدر نزدیک است. پس بر اساس این روایات ما نباید از یک پیامبر نوعی از بیان و حرکت ببینیم که احساس می‌کنیم یک دوره اشرافیت گذرانده است.
 
جز این برداشت شخصیتان به تحقیقات مستندی هم رجوع کردید؟
قصد جسارت ندارم اما الان باب شده که همکاران من می‌گویند مثلا برای بازی در نقش یک راننده تاکسی دو هفته رانندگی کردند یا برای فلان نقش که ویژگی روانی دارند کتاب‌های روان شناسی خواندند اما می‌بینیم این تمرین‌ها در اجرایشان تاثیر چندانی نداشته. نمی‌گویم بازیگر نباید مطالعه و تحقیق داشته باشد، بر عکس بازیگر نیازمند اطلاعات عمومی، تحقیقات و مطالعات آزاد است. اما در نهایت وقتی شما به عنوان بازیگر فیلم نامه ای را بازی می‌کنید می‌توانید روی دیالوگ‌ها نظر بدهید و... چون سینما یک تعامل دسته جمعی است ولی در نهایت بازیگر تفسیر کننده تفکر نویسنده و کاتالیزور اجرای کارگردان است به علاوه دمیدن روح انسانی در آن نقش، اثری که بازیگر خلق می‌کند، حرف می‌زند، راه می‌رود، فکر می‌کند و... به همین خاطر بازیگر یک سیر الهامات در صحنه دارد، تفاوت بازیگر با آدم‌های معمولی این است که الهاماتی که برایش پیش می‌آید را ترجمه و در نقش اجرا می‌کند. در این پروسه خیلی نیاز نیست بازیگر تحقیقاتی خوانده باشد چون چکیده این تحقیقات در متن فیلم نامه موجود است. حالا اگر سال‌ها پیش بازیگری برای ایفای نقش راننده تاکسی تمرین رانندگی کرده دلیلش این است که ذهنش به خیلی چیز‌ها آشنا نبوده. الان ما تقریبا به ازای هر آدمی از لوله کش، آهنگر، گرفته تا نویسنده و... در ذهنمان نمونه داریم و کار بازیگر این است که ویژگی‌های هر کدام از این‌ها را جایی ثبت کند. این مساله درست نیست که من برای نقش لوله کش بروم و دو هفته لوله کشی کنم، بر عکس تفکر من باید تفکر یک لوله کش باشد. پس من معتقدم این نقش و هر نقشی نیاز به تفکر دارد. همان «اگر» معروف که «اگر پیامبر بودی چه می‌کردی؟»، «اگر این توانایی را داشتی چه کار می‌کردی؟» وقتی این «اگر» در شما اتفاق بیفتد و صبح که بلند می‌شوی با این «اگر» بیدار شوی،‌ با این «اگر » دندان مسواک بزنی و یک سال و نیم هم اتفاق‌های زندگی ات را از این فیلتر رد شود آن وقت آن تفکر در رفتار و حرکاتت جاری می‌شود پس بیشتر به تفکر نیاز است نه تحقیق. من روز اول به آقای بحرانی گفتم اگر من را به این دلیل انتخاب کردید که فکر می‌کنید من کمتر از دیگران گناه کردم و عادی تر هستم، اشتباه کردید من هم مثل هر کس دیگری گناه‌ها و آلودگی‌هایی دارم اما در طول کار، همه کار‌هایی که به نظرم نا صحیح است را کنار می‌گذارم نه به خاطر کار بلکه به خاطر نقشی که باید به آن نزدیک شوم.

پس برای این نقش ویژه تر و بیشتر از هر نقش دیگری انرژی صرف کردید؟
بله، بعد از کار آن قدر خسته بودم که تا همین چند ماه پیش می‌گفتم نمی‌توانم کار جدیدی قبول کنم. باورتان می‌شود که تقریبا فیلم نامه هر سریالی را که الان در تلویزیون می‌بینیم، خوانده ام ولی نمی‌کشیدم کار کنم. ملک سلمان (ع) واقعا از من انرژی گرفته بود چون برای این که تفکرت در بازی ات درونی شود انرژی زیادی لازم است.
 
جز شما که کلیشه شکنی کردید، آقای بحرانی هم این تفکر را داشت که از فضای سریال مریم مقدس(س) فاصله بگیرد؟
خیلی صریح این حرف را نزدند که می‌خواهند ملک سلیمان (ع) صد در صد با سریال مریم مقدس (س) متفاوت باشد اما در نوع نگاه و بر خوردشان نشان می‌دادند که می‌خواهند فضای متفاوت تری را تجربه کنند.
 
 
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: هفته نامه همشهری جوان/ شماره 248
بازنشر اختصاصی سیمرغ
 
مطالب پیشنهادی:
عظمت به سبک‌ ‌هالیوودی!
گفت وگوی امین زندگانی با آتنه فقیه نصیری درباره بازیگری
 پرهزینه ترین فیلمها‌ی تاریخ سینما (3)
چرا بازیگران بازیگر نمی‌مانند؟!
فیلم‌هایی که رویای اکران در سر دارند!