هالیوود با تمام زرق و برقش به جهنم برود!
«آنتونی هاپکینز» بازیگر کلاسیک سینما تا مدتی دیگر با درام شرح‌ حال‌گونه و فیلم در فیلم «هیچکاک» به دیدار تماشاگران سینما می‌آید.آنچه در ادامه می‌آید گفت‌وگویی با این بازیگر سینماست:


خبرگزاری فارس: «آنتونی هاپکینز» بازیگر پیشکسوت سینمای هالیوود که به تازگی در نقش آلفرد هیچکاک بازی کرده است، می‌‌گوید بین هنر بازیگری و هالیوود فاصله بسیاری است و سینمای آمریکا فقط در هالیوود خلاصه نمی‌شود.


در این گفت‌وگو بخوانید:

* انگلیسی‌ها قلب ندارند!

* بین هنر بازیگری و هالیوود فاصله بگذارید

* هالیوود با تمام زرق و برقش به جهنم برود

* سینمای آمریکا فقط در هالیوود خلاصه نمی‌شود

* بازیگران باید از شهرت خود برای انجام کارهای خوب استفاده کنند

* هالیوود وقت بازیگران را تلف می‌کند

* بازیگری کار با نمکی است و درآمد خوبی هم دارد

* الیور استون دیوانه است ولی دوست دارم با او کار کنم

* 11 روز از فوت پدرم می‌گذشت که اسکار گرفتم

* بازی در نقش آدم‌های واقعی سفری فانتزی به دل تاریخ است


به گزارش خبرنگار سینمایی فارس، «آنتونی هاپکینز» بازیگر کلاسیک سینما تا مدتی دیگر با درام شرح‌ حال‌گونه و فیلم در فیلم «هیچکاک» به دیدار تماشاگران سینما می‌آید. این بازیگر در این فیلم در نقش آلفرد هیچکاک استاد دلهره تاریخ سینما بازی کرده و بخشی از زندگی وی را به تصویر می‌کشد، که طی آن فیلم‌ کلاسیک خود «روانی» را ساخت. این بازیگر سال 1937 در منطقه ولز انگلستان به دنیا آمد و در سال 1965 پس از کوچ به لندن، از سوی سرلاورنس الیویه دعوت به همکاری با نشنال تئاتر لندن (معروف‌ترین مرکز تئاتری انگلستان) شد. هاپکینز بعد از بازی در یک دوجین کار معتبر تئاتری، در دهه هفتاد میلادی به صورت یک بازیگر دائمی سینما درآمد.

اولین موفقیت سینمایی در سال 1980 و با فیلم «مرد فیل‌نما» نصیب او شد. این بازیگر که همکاری نزدیکی هم با رسانه تلویزیون داشته است، در دهه نود و پس از بازی در فیلم‌هایی مثل «هاواردز اند»، «دراکولا» و «چاپلین» شهرت واقعی خود را کسب کرد. بازی در «نیکسن» (1995) و «افسانه‌های پائیزی» او را به عنوان یک بازیگر مولف معرفی کرد. از دیگر کارهای مطرح هاپکینز می‌توان به «لبه»، «نقاب زورو»، «آمیستاد» و «ماموریت غیرممکن2» اشاره کرد. این بازیگر سال قبل در اکشن کمیک استریپی «تور» بازی کرد و هم‌اکنون جلوی دوربین دومین قسمت آن در شهر لندن است. او قسمت دوم اکشن ماجراجویانه «سرخ» را هم در دست تولید دارد. منتقدان سینمایی می‌گویند او به احتمال زیاد برای «هیچکاک»، دومین جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد خود را خواهد گرفت.

آنچه در ادامه می‌آید گفت‌وگویی با این بازیگر سینماست:
 


* چه نوع کودکی و نوجوانی داشتید؟

- در مدرسه بچه شلوغ و پر سر و صدایی بودم و اولیای مدرسه بارها پدر و مادرم را به مدرسه فرا خواندند. یک جورهایی ضداجتماعی بودم و نمی‌توانستم با بچه‌های هم‌سن و سال خودم دوست باشم. کارهایی را انجام می‌دادم که اصلا درباره‌شان فکر نمی‌کردم، اما با ورود یک معلم هنر جدید به مدرسه، همه شرایط تغییر کرد. او درباره هنر بازیگری و امکانات عظیم آن صحبت کرد و من بلافاصله شیفته حرف‌های او شدم. احساس کردم بازیگری همان چیزی است که به دنبالش هستم. بازیگری و تصورات مربوط به آن، کاملا مرا تغییر داد و تبدیل به آدم تازه‌ای کرد. خیلی خوشحالم که آن معلم به مدرسه‌مان آمد. شاید اگر او را نمی‌دیدم هیچ وقت تبدیل به آنتونی‌ هاپکینز امروزی نمی‌شدم و حتی شاید آدمی ضداجتماعی و خلافکار می‌شدم.
 

 
* از این که اهل منطقه ولز انگلستان هستید، احساس رضایت می‌کنید؟

- بگذارید یک واقعیتی را به شما بگویم. اهالی ولز همه استعداد بازیگری دارند و قلب‌شان با این هنر است. این چیزی است که شما نمی‌توانید در انگلیسی‌‌ها پیدا کنید. انگلیسی‌ها فاقد قلب هستند!
 

* حضور در دنیای بازیگری و هالیوود را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

- بین هنر بازیگری و هالیوود فاصله بگذارید. این دو با یکدیگر تفاوت‌های زیادی دارند. بازیگری چیز باشکوه و مقدسی است، ولی زرق و برق هالیوود ربط زیادی به آن ندارد. حس شخصی‌ام این است که هالیوود با تمام دنیای نمایشی پرزرق و برق و احمقانه‌اش، باید به جهنم برود. هالیوود وقت بازیگران را تلف می‌کند و در مقابل چیزی به آن‌ها نمی‌دهد. وقتی به کارنامه هنری‌ام نگاه می‌کنم و بعضی از فیلم‌هایم را به یاد می‌آورم، افسوس می‌خورم. احساس می‌کنم زمان و وقت زیادی را بیهوده و بیخودی تلف کردم. بازی در یک سری فیلم‌های هالیوودی، مثل حضور در یک فضای جعلی بود که همه چیز آن تقلبی است.


 
* سال 2000 شهروند آمریکا شدید، از انگلستان ناراضی بودید؟!

- دوستان و هنرمندان آمریکایی‌ام نسبت به من خیلی مهربان و بخشنده بودند. حقیقت امر را بخواهید، در آمریکا فرصت‌های بهتری برای کار پیدا می‌شود و می‌توان نقش‌های با‌ارزش‌تری را به عهده گرفت. سینمای آمریکا فقط در هالیوود خلاصه نمی‌شود. در اینجا می‌توانید هنرمندان مستقل و روشنفکر خوبی پیدا کنید که کارهای با ارزشی خلق می‌کنند.
 

* برای ایفای نقش دکتر آدم‌خوار «سکوت بره‌ها» جایزه اسکار گرفتید، بازی در نقش‌های منفی را دوست دارید؟

- احساس می‌کنم توانایی بازی در نقش آدم‌های هیولاگونه را دارم. دیوانگی آن‌ها را می‌فهمم و می‌توانم روی پرده سینما، آن‌ها را به شکلی درست به تصویر بکشیم.
 

* جزو هنرمندان فعال نهضت ضد استعمال دخانیات هستید. چه چیزی شما را به این سمت کشاند؟

- یک بازیگر در کنار هنر بازیگری خود، باید هنرهای دیگری هم داشته باشد و از آن‌ها بهره بگیرد. در عین حال، موقعیت ویژه‌ای که ما هنرمندان داریم، کمک می‌کند تا یک رشته کارهای مثبتی انجام دهیم که به نفع اصلاح جامعه است. جوانان وقتی از بازیگران و چهره‌های سرشناس درباره مضرات سیگار می‌شنوند، راحت‌تر از عدم استعمال آن استقبال می‌کنند. احساسم این است که بازیگران باید از شهرت و محبوبیت خود برای انجام کارهای خوب استفاده کنند.


 
* سال‌ها حضور در مقابل دوربین و بازی روی صحنه تئاتر، چه حسی دارد؟

- یک حس خوب و دلپذیر. بازیگری هنوز هم برایم لذت‌بخش است، اما صادقانه بگویم، دیگر برایم مثل آن روزهای اول چالش‌برانگیز نیست. به هیچ وجه نمی‌توانم آن حس قدیمی را داشته باشم. چند سالی است که به نقاشی و آهنگ‌سازی علاقه بیشتری پیدا کرده‌ام. شاید یکی از دلایلش این باشد که در کار بازیگری، تمام آن کارهایی را که می‌خواستم انجام دهم، انجام داده‌‌ام و کار دیگری نمانده که بخواهم آن را انجام دهم. در امر بازیگری و انتخاب نقش، به حد اشباع رسید‌ه‌ام. خب، سال‌ها سخت کار و فعالیت کردم و در نقش آدم‌ها و کاراکترهای مختلف و متفاوت بازی داشته‌ام، اما زندگی‌ام را محدود به هیچ چیزی نمی‌کنم. تا زمانی که بازی در نقش‌‌ها و فیلم‌های مختلف پیشنهاد می‌شود، به کار بازیگری ادامه می‌دهم. کار با نمکی است و درآمد خوبی هم دارد. البته هر بار که با فیلم‌نامه یا کارگردان خوبی روبرو می‌شوم، بلافاصله دعوت به همکاری را قبول می‌کنم.


 
* بسیاری از شما به عنوان اولین بازیگر انگلیسی اسم می‌برند که توانست در دنیای سینما با موفقیت زیادی روبرو شود.


- فکر می‌کنم «آلبرت فینی» را باید اولین بازیگر انگلیسی دانست که به شهرت زیادی در عالم سینما رسید. او یک جورهایی نسخه بازنگری شده‌ای از «مارلون براندو» بود. او با بازی‌اش قدرت و توانایی زیادی را روی پرده سینما به تصویر کشید. به اعتقاد من، او بهترین بازیگری است که تا به حال در سینما داشته‌ایم.



* کدام یک از فیلم‌هایتان را بیشتر دوست دارید؟

- «بقایای روز» در سال1993 خیلی خوب بود. «سکوت‌ بره‌ها» (1991) و «نیکسن» (1995) را هم دوست دارم و از بازی در آن‌ها لذت بردم. یکی از فیلم‌هایی که از بازی در آن خیلی راضی بودم «سریع‌ترین دونده سرخپوست جهان» (2005) در کنار راجر دانلدسن کارگردان بود.



* نقش ریچارد نیکسن را در «نیکسن» برای الیور استون بازی کردید، او را چه جور آدمی دیدید؟

- آه، او دیوانه است! او با بازیگران خود با بی‌ادبی صحبت می‌کند و به آن‌ها اهانت می‌کند. به من هم توهین کرد، اما باز هم دوست ‌داری با او کار کنی. سر صحنه فیلم‌برداری به من گفت: «داری پیر می‌شوی»، و خندید، من هم گفتم «تو هم مثل من داری پیر می‌شوی، و بدتر از آن کچل هم می‌شوی!» اما با همه این‌ها فیلمساز خوبی است و استعداد خیلی زیادی دارد. کمی حوصله آدم را سر می‌برد. سر صحنه فیلم‌برداری «اسکندر» (2004)‌ مریض شد و اصلا او را ندیدم؛ در کل، دوستش دارم.


آنتونی هاپکینز در نقش آلفرد هیچکاک


* چه حرف و نصیحتی به بازیگران جوان می‌کنید؟

- جوانی یعنی شور و انگیزه، اما به این‌ها باید جهت داد و آن را در مسیر درست قرار داد. بازیگری جاذبه‌های کاذبی مثل پول و شهرت دارد و نباید فریب آن‌ها را خورد. البته نمی‌خواهم سخنرانی کنم و بگویم پول یا شهرت بد است. بدون کسب درآمد نمی‌توان زندگی کرد و شهرت هم چیزی است که همه ما آن را دوست داریم، اما باید مراقب باشیم که این دو تبدیل به هدف اصلی‌مان نشوند. بازیگران جوان باید به این نکته هم توجه داشته باشند که رمز ماندگاری و موفقیت در این است که در فیلم‌ها و نقش‌های بهتری بازی کنند و برای استعداد و علاقه خود، ارزش و احترام قائل باشند. تنها نقش‌ها و فیلم‌های خوب است که نام یک بازیگر را ماندگار می‌کند و باعث می‌شود تمام نسل‌ها او را به خاطر بسپارند.



* خاطره خاصی از سال‌های طولانی کار بازیگری خود دارید؟

- یک چیز را هیچ وقت فراموش نمی‌کنم. جایزه اسکار بازیگر مرد را در سال 1991 در حالی گرفتم که فقط یازده روز از فوت پدرم می‌گذشت. او را خیلی دوست داشتم و تحمل مرگش برایم بسیار سخت بود. وی برایم فقط یک پدر نبود، حکم یک دوست صمیمی را داشت و از مشوق‌های اصلی‌ام در حرفه بازیگری بود. وقتی در آن شرایط غم و اندوه جایزه اسکار را دریافت کردم، احساس کردم این جایزه هدیه‌ای از جانب او به من است و آن را به من می‌دهد تا غم و اندوهم کاهش یابد.



* در فیلم «همینگوی و فونتین» دوباره در نقش یک کاراکتر واقعی بازی می‌کنید. دوست دارید نقش آدم‌های واقعی را بازی کنید؟

- خب، هم جذابیت خاصی دارد و هم این تهیه‌کنندگان و فیلم‌سازان هستند که برای بازی در این نوع نقش‌ها به سراغم می‌آیند. بازی در نقش آدم‌های واقعی مثل یک سفر فانتزی به دل تاریخ است، زیرا شما برای درک آن آدم باید یک سری مطالعات تاریخی کنید. ما بازیگران نقش‌های شرح‌ حال‌گونه، پس از مدتی برای خودمان یک پا تاریخ‌شناس می‌شویم! «همینگوی و فونتین» در مرحله پیش‌تولید قرار داد و خوشحالم که نقش ارنست همینگوی را در آن بازی می‌کنم. با این فیلم به دورانی می‌رویم که این نویسنده بزرگ در تدارک کار نگارش کتاب معروف خود «پیرمرد و دریا» بود و با بهترین دوستش کاپیتان جورجیو فونتین - که الهام‌بخش او باری نوشتن این افسانه کلاسیک شد - بحث و جدل زیادی داشت.





گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع:farsnews.com


مطالب پیشنهادی:
حضور «علفزار» ایرانی در جشنواره اسپانیایی
نیوشا ضیغمی، امیر آقایی، دانیال عبادی و... در کافه خبر+عکس
اسپیلبرگ و اوباما باهم در کاخ سفید فیلم می بینند!
به جایی رسیده ایم که باید سریال های بی سر و ته ترکیه ای را نگاه کنیم
تله‌فیلم چیست؟