صادقانه اعتراف می‌کنم دیوانه می‌شوم برنامه‌های 24 سالگی‌ام را می‌بینم، برنامه‌های 25 سالگی‌ام آزارم می‌دهد، از خیلی از کارهایی که در دهه 20 تا 30 سالگی انجام داده‌ام ناراحتم.

به گزارش کافه سینما به نقل از نامه، احسان علیخانی که در سمت مجری توانست موج جدیدی ایجاد کند، در سال جدید در تلویزیون دیده نشد و همین حضور کمرنش باعث شد علاقه‌مندان به این هنرمند محبوب نگران او شوند. «زندگی ایده‌آل» در 30 سالگی علیخانی، مصاحبه‌ای با او انجام داده است که بخشی از آن را در زیر می‌خوانید. این سخنان دیدگاه‌های علیخانی درباره حضورش در تلویزیون و برنامه‌ای است که او مسئولیتش را برعهده داشت:

تو کجا می‌توانی اثرگذار باشی؟ یا باید بروی عالم سیاست یا هنر. من چون سیاست را نمی‌فهمم همیشه از آن دور بوده‌ام. پس وارد دایره هنری شدم که کلی گرایش و شاخه دارد. وارد این حرفه شدم چون دوستش داشتم و می‌فهمیدم می‌توان برای آن انرژی مصرف کنم. البته به هیچ‌وجه نمی‌گویم به ایده‌آلم رسیده‌ام. شغلم من را آرام کرده است اما آیا می‌تانم بگویم حالم خوب است؟ نه!

فهمیدم اتفاقی به اسم رسانه، در تلویزیون می‌تواند در زندگی مردم تاثیر بگذارد و جریان بسازد. راستش از دوران بچگی‌ام در محل و خانواده جریانسازی می‌کردم. من این فاکتور را دوست داشتم. تو می‌توانی فوتبالیست شوی اما جریان‌ساز نمی‌توانی باشی. پس عالم هنر برای تو باقی می‌ماند. من رسانه و تئاتر را دوست داشتم. تو می‌توانی کاری را بسازی که می‌دانی در زندگی مردم موثر است. یکی از بهترین‌ انرژی‌هایی که در زندگی می‌گیرم و هر طور زخمی که در دلم است و هر طور بی‌محبتی که به من شده است را فراموش می‌کنم این است که کسی را می‌بینم که به من می‌گوید 10 سال قبل یک برنامه از تو دیدم و تو باعث شدی فلان اتفاق برایم بیفتند.

ژانر کاری ما ژانر اجتماعی است. برنامه من راجع به زندگی است. تو وقتی راجع به زندگی حرف می‌زنی یعنی این برنامه شامل همه اقشار می‌شود. نمی‌گویم برایم اهمیت ندارد که روشنفکرها راجع به من چه فکر می‌کنند ولی من برای عام مردم برنامه می‌سازم. بعد از تجربه‌‌هایی که به دست آوردم به سبک اجرا رسیده‌ام. آنقدر آزمون و خطا داشته‌ام که به فرمول درست رسیده‌ام. فهمیده‌ام کدام راه درست است. من فکر می‌کنم تو باید با مخاطب صادق و صریح باشی و اتقافا به شدت دوست دارم مخاطبانم از چند دست باشند. اگر یک روز به جایی برسی که همه تو را دوست داشته باشند اتفاق عجیبی است. صادقانه اعتراف می‌کنم دیوانه می‌شوم برنامه‌های 24 سالگی‌ام را می‌بینم، برنامه‌های 25 سالگی‌ام آزارم می‌دهد، از خیلی از کارهایی که در دهه 20 تا 30 سالگی انجام داده‌ام ناراحتم.

چند وقت پیش پدری را دیدم که اصرار داشت من را ببیند. وقتی او را دیدم قصه‌ای را برای من تعریف کرد که خیلی لذت‌بخش بود. یک برنامه مونولوگ 7-6 دقیقه‌ای من در لنز دوربین در خانه‌ای باعث شده که دختر خانمی که در حال خودکشی است از خودکشی منصرف شود و بیاید پای تلویزیون بنشیند و این موضوع طبیعی است که حال من را خوب می‌کند. آن دختر الان بزرگ شده است و ازدواج کرده و بچه دارد.

دختری که کاملا تصمیم به از بین بردن خودش داشته وقتی صدای من را از تلویزیون شنیده است از ادامه قرص خوردن منصرف شده است. خب. این یعنی جریان ساختن و واقعا لذت‌بخش است که برنامه تو بتواند جان یک جوان را نجات دهد. دوست داشتم کاری دنبال کنم که تاثر آن را ببینم. برای این کار باید فهیم باشی، باهوش باشی، باید عمیق باشی، برای اینکه بهترین اتفاق را انتخاب کنی. قطعا من در این جریان‌سازی اشتباهاتی هم مرتکب شده‌ام. اما تو اگر می‌خواهی موثر باشی و در محیطت تاثیر بگذاری از 30 سالگی به بعدت دیگر نمی‌توانی کم‌عمق باشی. باید اشرافت را گسترده کنی.



گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: caffecinema.com


مطالب پیشنهادی:
چرا سریال " یک تکه زمین " پخش نمی شود؟
حمید طالب زاده برای همیشه از ایران رفت!!
گاف‌های پزشکی یک سریال
«مت دیمون» در سال 2159 + عکس
لیلا حاتمی، شیک و با پوشش کامل در اختتامیه جشنواره رم