داستین هافمن، بازیگری که نمیخواهد ستاره باشد
داستین هافمن‌ از نخستین تجربه ‌كارگردانی‌اش میگوید، او فیلم‌هایی چون «كریمر علیه كریمر»، «توتسی»، «همه مردان رئیس‌جمهور»، «دونده ماراتن» و «پاپیون» را بازی كرده و موفق به دریافت جایزه اسكار شده است.

داستین هافمن، با وجود شهرت فراوان، هیچ وقت لقب یك‌ستاره را نگرفت. با این حال، تبدیل به یكی از معروف‌ترین و موفق‌ترین بازیگران دو دهه 70 و 80 میلادی شد. ‌منتقدان سینمایی از وی به عنوان یك بازیگر مولف نام می‌برند. بازی در درام‌های اجتماعی و غیرمتعارفی مثل «كابوی نیمه شب»، «بزرگمرد كوچك»، «سگ‌های پوشالی» و «لنی» به همراه ارائه یك بازی زیرپوستی، منتقدان سختگیر را متقاعد كرد چنین لقبی به او بدهند.

هافمن طی چهار دهه فعالیت بازیگری در فیلم‌های مطرحی مثل «كریمر علیه كریمر»، «توتسی»، «همه مردان رئیس‌جمهور»، «دونده ماراتن» و «پاپیون» بازی كرد و موفق به دریافت جایزه اسكار شد.

این بازیگر متولد سال 1937 در كنار آل پاچینو و رابرت دنیرو، سه بازیگر غیرمتعارف عالم سینما هستند كه اكنون تبدیل به اسطوره‌های بازیگری شده‌اند.

به گفته منتقدان سینمایی، صنعت سینما پس ‌از این سه بازیگر دیگر نتوانست چهره ممتازی در حد آنها به تماشاگران سینما معرفی كند. ‌كوارتت، اولین فیلم سینمایی هافمن در مقام كارگردانی است كه تا مدتی دیگر، روی پرده سینماها می‌رود. وی در چند سال اخیر با مجموعه انیمیشن كامپیوتری «پاندای كونگ‌فویی» همكاری داشته و به جای استاد كاراكتر اصلی قصه فیلم، صحبت كرده است. او درام اجتماعی «آواز نام‌ها» را قرار است بازی كند.

هافمن در یك سال اخیر، بازیگر یك مجموعه تلویزیونی موفق به نام «شانس» بوده كه فصل دوم آن هم‌اكنون جلوی دوربین است. این نخستین همكاری او با رسانه تلویزیون در مقام بازیگر به حساب می‌آید.

چه عاملی باعث شد ‌ بعد از این همه سال كار بازیگری‌ سراغ حرفه كارگردانی بروید؟

در تمام این سال‌هایی كه فیلم بازی می‌كردم، می‌خواستم فیلمسازی را هم تجربه كنم. امر كارگردانی را دوست داشتم و از تماشای كار فیلمسازانی كه با آنها كار می‌كردم و در تماس بودم، لذت می‌بردم. می‌خواستم یك روز من هم پشت دوربین قرار بگیرم و قصه‌ای را كه خیلی دوست دارم، تبدیل به یك فیلم سینمایی كنم. یك بار در دهه 80 فرصت این كار پیش آمد، اما نتوانستم از آن استفاده كنم. در عین حال، در‌تمام‌این‌سال‌ها این نگرانی را هم داشتم فیلمی كه می‌سازم، یك كار قابل دفاع نباشد.

برای این كه بازی‌تان طبیعی‌تر جلوه كند، از چه روشی استفاده می‌كنید؟

سعی می‌كنم آنچه را كه می‌خوانم باور كنم. به این ترتیب، فیلمنامه برایم حكم یك قانون را پیدا می‌كند كه همه چیز آن درست است. آن وقت در متن فیلمنامه غرق می‌شوم و باور می‌كنم تمام چیزهایی كه داخل آن نوشته شده، درست و كامل است. به این ترتیب، می‌توانی نقش را طبیعی بازی كنی. آن‌وقت تماشاچی هم تو را باور می‌كند. آنچه در سینما و فیلمسازی وجود دارد، یك دروغ است. هیچ چیز آن واقعی نیست، اما ما این دروغ را طوری بازی می‌كنیم كه واقعی به نظر برسد. جالب توجه است نه؟!

با چه هدفی بازیگر شدید؟

شاید باور نكنید و خنده‌دار به نظر برسد، ولی وارد این رشته شدم تا توجه آدم‌های دور و برم را به خودم جلب كنم! بتدریج آدم‌های مختلف و متفاوتی به سمت من آمدند. بعدها سینما و بازیگری برایم جدی شد و احساس كردم در این حرفه می‌توان كارهای خوب زیادی انجام داد.

دنیای بازیگری برایتان جذاب بوده است؟

دوران نوجوانی و جوانی سختی داشتم. تا مدت‌ها زیر خط فقر زندگی می‌كردم. سینما و بازیگری باعث تغییر شرایطم شد. حالا روزگار خوبی دارم، ولی هنوز هم نتوانسته‌ام خودم را با آن مجالس جشن شبانه پرزرق و برق ستارگان سینما وفق دهم. این طور زندگی برایم جذابیتی ندارد. هنوز سادگی را ترجیح می‌دهم.

ستاره بودن چه معنی و مفهومی برایتان دارد؟

ستاره شدن مساوی است با برابری! وقتی مشهور می‌شوی می‌توانی به تهیه‌كنندگان نه بگویی و پاسخ منفی بدهی. مجبور نیستی هر كاری را كه می‌گویند انجام دهی و برای خودت حق و حقوقی قائل می‌شوی. این تنها چیزی است كه در رابطه با ستاره شدن اهمیت پیدا می‌كند. یك واقعیت را هم صادقانه بگویم؛ وقتی نوجوان بودم و با تماشای فیلم‌ها بزرگ می‌شدم، فكر می‌كردم ستاره یعنی راك هادسون یا تب هانتر. هیچ وقت فكر نمی‌كردم یك ستاره سینما چیزی یا كسی شبیه من باشد!

به نقدهای منتقدان درباره بازی‌هایتان اهمیت می‌دهید؟

صددرصد. عموم نقدهایی را كه روی فیلم‌ها یا بازی‌هایم نوشته می‌شود با دقت می‌خوانم. حتی بعضی‌ها را چند بار؛ چون احساس می‌كنم مطالب مهمی را بیان می‌كنند. یك نقد یا مرور فیلم خوب و قابل اعتنا از سوی منتقد، مثل شمشیر اعدام عمل می‌كند؛ می‌سوزاند، اما لازم است.

حرفه بازیگری را آسان می‌بینید یا سخت؟

اگر برای مشهور شدن و پول درآوردن به سراغ این حرفه می‌آیید، اشتباه می‌كنید. در این حرفه، پولدار شدن خیلی سخت است و شهرت كوتاه مدت صد برابر بدتر از عذاب هر روز مردن است، اما اگر وارد این شغل می‌شوید تا به اهداف بالاتر و متعالی‌تری برسید، جای درستی آمده‌اید. با بازیگری می‌توانید وارد دنیایی شوید كه هیچ وقت تصورش را نمی‌كردید. هر بار در قالب یك آدم تازه‌وارد می‌شوید و زندگی‌های متفاوتی را تجربه می‌كنید. در همین حال، مردم و تماشاگران هم با دیدن شما با زندگی و رفتار آدم‌های متفاوت جامعه آشنا می‌شوند و سرنوشت آنها را در پس انتخاب‌هایی كه كرده‌اند، می‌بینند و عبرت می‌گیرند. تماشاگران سینما بدون این كه بهای گزافی پرداخت كنند از زندگی دیگران درس‌های لازم را می‌گیرند. ما بازیگران هستیم كه با خلق این شخصیت‌های مختلف و متفاوت روی پرده سینما، فرصت این تجربه و درس گرفتن را به آنها می‌دهیم. از این رو، حرفه ما حرفه سخت و سنگینی است و مسئولیت‌پذیری زیادی می‌خواهد. شما هنگام بازی در یك نقش تازه به دنیای دیگر سفر می‌كنید و برمی‌گردید.

به جدول گیشه نمایش فیلم‌ها اهمیت می‌دهید؟

مهم این است كه تهیه‌كنندگان و كمپانی‌های فیلمسازی به‌آن اهمیت می‌دهند. اگر فیلمی فروش كند همه می‌خندند و اگر شكست تجاری بخورد، بازیگران برای فیلم‌های بعدی خود با مشكلات زیادی روبه‌رو می‌شوند. برای بازیگران جوان، جدول گیشه نمایش و فروش محصولات سینمایی در سه روز آخر هفته، از اهمیت زیادی برخوردار است. جوان كه بودم به‌این‌چیزها فكر می‌كردم، اما در سن و سالی كه حالا دارم، این جور چیزها دیگر اهمیت زیادی ندارد.

بالا رفتن سن چه تاثیری در كار یك بازیگر می‌گذارد؟
این یك واقعیت است كه هر چه سن‌تان بالا می‌رود و پیرتر می‌شوید، تنوع كار و پیدا كردن نقش‌های بیشتر و متفاوت‌تر كمتر می‌شود. دیگر مثل سابق با پیشنهادات مختلف روبه‌رو نمی‌شوید. حتی اگر یك بازیگر بسیار مشهور هم باشید، در كلیت امر تغییری ایجاد نمی‌كند. دیگر پیرشده‌ای و نمی‌توانی نقش اصلی را بازی كنی و كم‌كم نقش‌های مكمل به تو پیشنهاد می‌شود. باید این واقعیت را پذیرفت و با آن كنار آمد، اما متاسفانه برخی ‌ بازیگران نمی‌خواهند با این موضوع كنار بیایند و این تغییر و تحول را بپذیرند، اما واقعیت این است كه تماشاگران سینما دیگر او را در مقام یك ستاره نمی‌بینند. من عاشق و شیفته بازیگری‌ام و به این كار ادامه می‌دهم. تصمیم نمی‌گیرم كدام نقش را بازی كنم و نمی‌ترسم كه دیگران درباره‌ام چه فكری می‌كنند و آن كاری را انجام می‌دهم كه دوست دارم.

قبل از بازیگری، دوست داشتید وارد چه حرفه‌ای شوید؟

می‌خواستم پیانیست یك گروه جاز شوم، ولی در نوازندگی پیانو خیلی خوب نبودم. نتوانستم به دانشگاه بروم، چون نمرات بالا و خوبی نداشتم. وارد حرفه بازیگری شدم، چون كمی راحت‌تر از بقیه كارها بود و مدرك خاصی هم نمی‌خواست.

در طول این سال‌ها، چند نقش بزرگ را رد كردید؛ چه احساسی دارید؟

خب، صادقانه بگویم عقل و هوش آدم‌های دوروبرم را نداشتم. نمی‌دانستم دارم چه كار اشتباهی می‌كنم. در خانواده‌ام به من لقب یك بازنده را داده بودند. بقیه اعضای خانواده برای خودشان كسی شده بودند، ولی من هنوز داشتم این در و آن در می‌زدم. وقتی بازیگر شدم، احساس می‌كردم بازنده‌ها همه آخر كار بازیگر می‌شوند! در سال‌های اول كارم، نقش‌های خیلی خوبی را از دست دادم، چون هنوز نمی‌توانستم تصمیم درست بگیرم. پیشنهاد كسانی مثل فدریكو فلینی و ساموئل بكت را رد كردم و حالا فقط افسوس آن را می‌خورم.

در مراسم اهدای جوایز سینمایی همچون اسكار كمتر ظاهر می‌شوید؛ چرا؟

با وجود زیبایی‌اش، خسته‌كننده است. اسكار یك مراسم طولانی است كه دیگر كسی در سن و سال مرا راضی و خشنود نمی‌‌كند. البته همه ما مثل یك خانواده هنری هستیم. اتحادیه بازیگران سینما چند هزار عضو دارد، اما خیلی از آنها بیكارند. مراسمی مثل اسكار می‌تواند كمك كند تا درباره‌ آنها صحبت كنیم. این كه من جایزه اسكار می‌گیرم خوب است، ولی باید یادمان باشد در همان زمان، همكاران زیادی از ما خانه‌نشین هستند. كسانی كه هنوز امكان كار و فعالیت دارند، آدم‌های خوش‌شانسی هستند.

موفقیت حرفه‌ای‌تان را مدیون چه كسی هستید؟

پدر و مادرم و باید از آنها تشكر كنم. بدون‌آنها هیچ وقت به جایی نمی‌رسیدم كه حالا هستم و امكان پرواز به دور دست‌ها برایم مقدور نبود.

فیلمسازی دیرهنگام

از قرار معلوم فیلمساز شدن بازیگران مطرح سینما به یك مد تبدیل شده و هیچ بازیگری نمی‌تواند خود را از وسوسه فیلمساز شدن رها كند. بعد از بازیگران كهنه‌كاری مثل آل پاچینو، رابرت ردفورد و رابرت دنیرو، وقت آن رسیده بود كه داستین هافمن هم آستین‌ها را بالا بزند و فیلمی را جلوی دوربین ببرد، اما منتقدان سینمایی می‌گویند او كمی دیر دست به كار شده است. در حالی كه هر یك از همكاران قدیمی او سال‌هاست وارد حرفه فیلمسازی شده‌اند، اما هافمن یك مهمان تازه‌وارد در این وادی است. او امسال اولین فیلم بلند سینمایی خود به نام ‌كوارتت را كارگردانی كرد و گفته می‌شود این فیلم اوایل سال جدید میلادی روی پرده سینماها خواهد رفت. هافمن قصه این فیلم را بسیار دوست دارد و به عنوان بازیگر در آن بازی نكرده است. گروهی از بازیگران قدیمی (ازجمله مگی‌اسمیت، مایكل گامبون و بیلی كانلی) در نقش‌های اصلی فیلم ظاهر شده‌اند. برگزاری سالگرد وردی، آهنگساز بهانه‌ای برای چند هنرمند قدیمی می‌شود تا از بازنشستگی خود بیرون بیایند و تصمیم بگیرند دوباره كار هنری‌شان را شروع كنند. این قصه تا حدودی حدیث نفس خود هافمن است. او هم در پیری‌ وارد گود شده و فیلمی را كارگردانی كرده است. فیلمنامه كوارتت را رولند هاروود، نمایشنامه‌نویس سرشناس براساس قصه نمایش صحنه‌ای موفق خود نوشته است. منتقدانی كه اولین ساخته سینمایی هافمن در مقام كارگردان را دیده‌اند، می‌گویند او فیلم آبرومندی ارائه كرده و صنعت سینما با یك فیلمساز خوب روبه‌روست. آنها از این كه هافمن طی این سال‌ها فیلمی را جلوی دوربین نبرده، ابراز تاسف می‌كنند. با این حال، این بازیگر قدیمی می‌گوید طی سال‌های آینده جبران این كم‌كاری را می‌كند و فیلم‌های بیشتری را كارگردانی خواهد كرد.




گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع:jamejamonline.ir


مطالب پیشنهادی:
بهنوش بختیاری, رضا صادقی, دانیال عبادی و پژمان بازغی از شب یلدا و پایان دنیا می گویند
مجری برنامه «رنگین کمان» : جسد من پیدا نشده
كذب است، ممنوع التصویر نشده‌ام
پرونده «فرزاد جمشیدی» در دادگاه بسته شد ؟
بلانژ در«کلاه پهلوی» باحجاب می شود؟