اظهار نظر ماریون کوتیار درباره گلشیفته فراهانی
تازه‌ترین گفتگوی فرانسوی ماریون کوتیار را دربارۀ فیلم تازه‌اش، دنیای بازیگری، و فعالیت‌هایش در سازمان «صلح سبز» در ادامه می‌خوانید. ماریون کوتیار درباره گلشیفته فراهانی نظر جالبی دارد او می‌گوید گلشیفته...
عروس «ماهی بزرگ» اولین نقش مهم‌ کارنامۀ ماریون کوتیار بود. اما با ایفای شخصیت ادیت پیاف در فیلم «لا وی آن رز/زندگی شیرین» بود که دنیا آشکارا لب به ستایش‌ این ستارۀ فرانسوی گشود.

شاه‌نقشی پر از شور و حسرت و حرارت و تلاش و امیدواری؛ که کوتیار با بازی هنرمندانه‌اش توانست چیزهای ظریف چهره و رفتار و تکه‌های ریز ریز شخصیت اسطورۀ ترانه و موسیقی فرانسه را روی پرده زنده کند. کار شاقی که فقط از عهدۀ یک بازیگر کامل برمی‌آمد. بعد از آن، حضور ماریون کوتیار در «دشمنان مردم»، «اینسپشن»، «نیمه‌شب در پاریس»، و «زنگار و استخوان» برای کارگردان‌های این فیلم‌ها نعمتی بود. و بازی‌ او در «مهاجر» که در کن ۲۰۱۳ به نمایش درآمد، یادآور لیلیان گیش در فیلم‌های کلاسیک هالیوود بود.

کوتیار فقط در سینما موفق نبوده و در موسیقی و تئاتر هم وجوه دیگری از وجودش را رو کرده است. سال گذشته شاهد حضور زنده و قدرتمند و حیرت‌انگیز او در اوراتوریوی «ژان‌دارک بر هیمۀ آتش» بودم. گویی که ژان‌دارک از لابه‌لای ورق‌های تاریخ زنده شده باشد و به صحنۀ دادگاه عصر ما قدم گذاشته باشد، تا تمامی رنج‌های بشر را در چهره و صدا و لحن‌اش مجسم کند. در استعداد شگرف کوتیار همین بس که وودی آلن درباره‌اش گفته: «او قادر است هر احساسی را که اراده کند، به سرعت و به آسانی نشان دهد و تماشاگر را طلسم کند.» و ژک اودیار او را چنین توصیف کرده: «ماریون با تمام وجودش بازی می‌کند و به بخشی جدایی‌ناپذیر از فیلم تبدیل می‌شود.»

تازه‌ترین گفتگوی فرانسوی ماریون کوتیار را دربارۀ فیلم تازه‌اش، دنیای بازیگری، و فعالیت‌هایش در سازمان «صلح سبز» در ادامه می‌خوانید.

شما تمام تابستان را برای فیلم‌برداری «دو روز، یک شب» فیلم تازۀ برادران داردن در شهر لی‌یژ (بلژیک) گذراندید. این تجربه برایتان چطور بود؟
دلم می‌خواهد بابت تمام لحظه‌هایی که برای بازی در این فیلم سپری کردم از برادران داردن تشکر کنم. واقعا نمی‌دانم چطور شد که آن‌ها برای این نقش به سراغ من آمدند. داردن‌ها از تهیه‌کنندگان «زنگار و استخوان» بودند و شاید از آنجا من را برای نقش اول فیلم‌ جدیدشان در نظر گرفتند. «دو روز، یک شب» یک فیلم کاملا ناتورالیستی و اثری مطابق با نقطۀ دلخواه و مسیر معمول فیلم‌سازی داردن‌هاست. فیلم قصۀ زنی را روایت می کند که برای از دست‌ ندادن شغلش می‌جنگد. برای بازی در این فیلم با چهرۀ طبیعی و بدون آرایش مو و سر و صورت جلوی دوربین ظاهر شدم. تا آن‌جا که ممکن است از نقش‌های جلوه‌گرانه دوری می‌کنم و چیزی که خیلی دوست دارم رفتن به عمق زندگی مردم است. البته که این سفر در کنار داردن‌های اومانیست، بسیار زیباتر و لذت‌بخش‌تر می‌شود.

تا به حال اتفاق افتاده که زمان انتخاب یک نقش و شروع یک کار شجاعت به خرج دهید؟
من در همۀ مراحل زندگی‌ام به شجاعت و جسارت نیاز داشته‌ام. اصلا زنده ماندن و سرپا بودن در این دنیا شهامت می‌خواهد. هیچ‌ چیز زندگی برای من سهل و آسان نبوده و همیشه در برابر سدها و ناامیدی‌ها و سرخوردگی‌ها قرار گرفته‌ام. اما به نظر من کلمۀ «شهامت» زیاد مناسب حرفۀ بازیگری نیست؛ مگراینکه به آن نسبی نگاه کنیم. قهرمان‌های زندگی من آدم‌هایی هستند که با مبارزات‌شان شهامت خود را به دنیا ثابت کرده‌اند. افرادی مثل خانم وانگاری ماتائی (فعال سیاسی اهل کشور کنیا و برندۀ جایزۀ صلح نوبل در سال ۲۰۰۴) که مبارزه‌اش را به‌عنوان یک اکولوژیست (طرفدار حفظ محیط زیست) و فعال سیاسیِ مخالف با شرایط کشورش پیش می‌برد و به‌ کرات زندگی خود را به خطر انداخته است. یا مثلا خانم آنگ سان‌سوچی که بدون اینکه لحظه‌ای اعتقادش سست شود سال‌هاست که برای آزادی ملتش مبارزه می‌کند. اما در سینما آدم‌های باشهامت کسانی هستند که راوی قصه‌هایی می‌شوند که کشورشان مردم را از گفتن آنها منع کرده است. به نظر من گلشیفته فراهانی بازیگر شجاعی است که مقابل قضاوت عده‌ای ناچار شد سرزمین‌اش را ترک کند. چنین افرادی باید از طریق سینما –دنیایی که ما در آن زندگی می‌کنیم- جسارت‌شان را نشان دهند.


عکس ماریون کوتیار

بازیگران زن فرانسوی برخلاف همتایان آمریکایی خود به تنبلی شهرت دارند! شما یکی از زنان فرانسوی بسیار نادر هستید که پشتکارتان مثال‌زدنی‌ست.
بازیگری برای من یک مقولۀ جدی‌ست. در این حرفه هرچه بیشتر کار و تلاش کنیم، بیشتر آماده می‌شویم و بیشتر کشف می‌کنیم و به غنای بازیگری دست می‌یابیم. من برای کارم ارزش و اهمیت قائلم و بازیگران پرتلاش را ستایش می‌کنم. در فرانسه بازیگران زن فوق‌العاده‌ای هستند که جسم و روح‌ خود را کاملا در اختیار کارشان قرار می‌دهند. مثل لئا سیدو که بازی‌اش همیشه منقلبم می‌کند و بی‌صبرانه منتظر دیدن نقش‌آفرینی‌های جدید او هستم. بین بازیگران آمریکایی جنیفر لارنس بسیار تأثیرگذار و الهام‌بخش است، چون قادر است هرنقشی را به درستی ایفا کند. یک بازیگر بدون کار و تلاش و پیگیری نمی‌تواند همۀ ابعاد یک شخصیت را به نمایش بگذارد. پدر و مادرم هر دو بازیگر تئاتر بودند و پدرم همیشه به من می‌گفت: «استعداد به‌تنهایی کافی نیست. اگر در بازیگری تمرین و ممارستِ زیاد به خرج ندهی، استعدادت خیلی زود ته می‌کشد...» این درسی‌ست که به من ذوق و انگیزۀ بیشتری برای کارکردن می‌دهد.

نقش‌هایتان را معمولا بر چه اساسی انتخاب می‌کنید؟
معمولا نقش‌هایی را انتخاب می‌کنم که احساس کنم همه‌چیز در فیلم سرجای درستش قرار گرفته‌ است. هیچ نقشه و خط مشی مشخصی را دنبال نمی‌کنم و دوست دارم مسیر بازیگری غافلگیرم کند. با این حال همکاری با فیلم‌سازی را که در روند ساخته شدن فیلمش هیچ تأثیری ندارد نمی‌پذیرم. چون به یک ارتباط مثمرثمر با فیلم‌ساز اعتقاد دارم و قرار نیست که به تنهایی گلیم خودم را از آب بیرون بکشم. دقیقا به همین دلیل است که پیشنهاد همکاری در تعدادی بلاک باستر هالیوودی را رد کرده‌ام. بازی‌ام در دو فیلم‌ عظیم و پرهزینۀ «اینسپشن» و «بتمن» هم به این خاطر بود که کریستوفر نولان یک فیلمساز متفاوت و تکرارنشدنی‌ست.

در این سال‌ها گاهی برایم پیش آمده که برخلاف میلم مجبور شده‌ام از بازی در فیلم‌های موردعلاقه‌ام انصراف دهم. چون سرنوشت همیشه مطابق خواسته‌های ما نیست و بعضی وقت‌ها راه خودش را می‌رود. مدت‌ها فکر می‌کردم که سینما از زندگی برایم جالب‌تر و مهم‌تر است؛ اما اشتباه می‌کردم. زندگی همیشه قدرتمندتر از سینما حرکت خواهد کرد، حتی اگر بدون سینما کیف و مزۀ کمتری داشته باشد.

بازیگر برندۀ اسکار، خواننده، ستارۀ دیور ... و عضو فعال سازمان حفاظت محیط زیست. چطور می‌شود به آن آگاهی و وجدان کافی برای این قبیل فعالیت‌ها دست یافت؟
چند سال پیش با چند تن از فعالان «صلح سبز» (سازمان غیردولتی مدافع محیط زیست) ملاقات کردم و دیدم چه‌قدر حرف‌های همدیگر را خوب می‌فهمیم. بعد از آن بود که مجذوب پی‌یر رابی، تئودور مونو، وانگاری ماتائی، و ... شدم و با خواندن کتاب‌های آنها به درجه‌ای از دانش و آگاهی رسیدم که آرزو کردم با همه تقسیمش کنم. اما انتظارم از خودم خیلی بیشتر از این است و در مقایسه با آدم‌هایی که تمام زندگی خود را وقف مبارزه کرده‌اند هیچ کاری نکرده‌ام. با وجود این من در زندگی روزمره‌ام یک مبارز واقعی و یک شاگرد خیلی خوب هستم. و اگر گاهی احساس کنم که در جاهایی اهمال و کم‌کاری کرده‌ام، بی‌درنگ به خودم می‌آیم. البته برای این کار به وقت آزاد بیشتری نیاز دارم. چند وقت قبل با «صلح سبز» عازم کنگو شدم و دو سفر به قطب شمال و بعد جنگل‌های آمازون در پیش دارم.

به نتیجه‌بخش بودن فعالیت‌هایتان خوش‌بین هستید؟
دلم می‌خواهد خوش‌بین و امیدوار باشم. اما از پیشرفت آهستۀ کارهایمان متعجب‌ام. ما در یک جامعۀ مصلحت‌اندیش زندگی می‌کنیم که منافعش را در حفظ محیط زیست نمی‌بیند. به فرزندان‌مان فکر می‌کنم که باید فجایعی را که نسل ما باعث و بانی‌اش بوده تحمل کنند. از روزی می‌ترسم که آن‌ها سرزنش‌مان کنند چرا وقتی فرصت کافی داشتیم کاری برای محیط زیست نکردیم؟ می‌فهمم که فرانسوی‌ها دل‌مشغولی‌های بزرگتری دارند. اما اکولوژی یک مقولۀ ضروری است و باید عموم مردم را از خطرات احتمالی آگاه کرد و به آنها آموزش داد. نابودی منابع و سرمایه‌های بزرگ طبیعی وحشتناک است. دور شدن از طبیعت مترادف با دور شدن از خودمان است و این بسیار مایۀ تأسف است.

منبع: مادام فیگارو





گردآوری : گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: caffecinema.com



مطالب پیشنهادی :
ویلای اشرف پهلوی و بهروز وثوقی در وسط دریاچه ارومیه + تصاویر
شما اینو بلانسبت رو قبر خواهر مادر خودت هم می‌نویسی؟
زندگی و کار خارج رفته‌های صدا و سیما؛ از گیتی خامنه تا سالومه
تقدیم آهنگ جدید علیرضا افتخاری به زن زندانی سیاسی وقایع 88
عکس‌هایی دیدنی از محبوب‌ترین بازیگر زن سینمای ایران