آیا فرعون به قتل رسیده بود؟
برخى واژه ها جادویى اند «فرعون» از جمله این واژه هاست. ولى به راستى فرعون چگونه آدمى بوده، چیزى در بین آسمان و زمین، نیل و صحارى به براى نخستین بار در فرانسه در یک نمایشگاه تاثیرگذار، که توسط «انستیتوى جهان عرب» برگزار شده، موضوع شناخت کامل پادشاه مصر و رازهاى آن به صورت جدى مطرح مى شود. صدها قطعه نایاب، برخى آثار و ابنیه تاریخى، جملگى سرشار از زیبایى افسون کننده و پر از رمز و راز در معرض دید مردمى قرار گرفته که افسون و جذبه مصر باستان برایشان حد و اندازه اى ندارد.
اکسپرس در این مقاله در پى کلیدهاى این دنیاى رازگونه است، جایى که تقدس و افسانه پردازى انسان ها شانه به شانه یکدیگرند، هنر و سیاست کاملاً با یکدیگر هماهنگ اند، عظمت و صمیمیت با یکدیگر همسرند، و انسان با طبیعت در صلح و آشتى است دنیایى که از ازلیت با ما سخن مى گوید.در اینجا به اسراری درباره فراعنه می پردازیم از آنجا که اسرار زیادی درباره فراعنه وجود دارد و همه آنها جالب و بر اساس اکتشافات جدید در حال بررسی دوباره هستند موضوع جالبی برای تحقیق بسیاری از اندیشمندان و مصرشناسان و... می باشد ما سعی می کنیم در این مقالات به جمع آوری این اسرار بپردازیم.
پادشاه جوان مصر که آخرین بازمانده نسل سلطنتی پرقدرتی در این کشور به شمار می رفت،در حالی از دنیا رفت که هنوز سالهای زیادی از عمر او نگذشته بود.
فرعون جوان باید قرنها در مقبره خود باقی می ماند تا قرنها بعد گروهی از باستان شناسان بتوانند آرامگاه او را پیدا کنند و مومیایی فرعون معروف مصر را در حالی بیابند که آسیب چندان زیادی به مقبره او وارد نشده بود.
با کشف مومیایی این فرعون،عصر جدیدی در شناخت اسرار مصر باستان آغاز شد؛اما همانند هر یافته جدیدی که در علم مطرح می شود،پرسش های بسیار زیادی را نیز با خود به همراه آورد.
آیا فرعون جدید به قتل رسیده بود؟
آیا بقایای جسد مومیایی شده او رازهای مرگ فرعون را با خود به همراه داشت؟
اینها پرسش هایی است که زمان به آنها پاسخ می دهد.در تاریخ مصر باستان دوره های اوج فراوانی را می توان سراغ گرفت. شکوه معماری اهرام، اوج طراحی معابد، طراحی تقویم دقیق بر مبنای طلوع ستاره شباهنگ و دهها مورد دیگر؛اما همه این اوجها در قالب حکومت هایی رخ داد که در راس آن شخصی به نام فرعون قرار داشت.
پادشاهان بزرگ مصر علی رغم تغییرات بنیادی،کودتاها و حملات نظامی و... همواره خود را در ساختار حکومتی فراعنه وارد می کردند و ادامه حکمرانی خود را در این قالب انجام می دادند،حتی وقتی ایرانیان در زمان هخامنشیان مصر را ضمیمه قلمروی حکمرانی خود کردند،سلسله ای به نام فراعنه ایرانی را بنیان گذاشتند.
این سلسله فراعنه از دوران اساطیری آغاز می شود و تا پایان دوره تاریخی ادامه یافت،اما در این میان برخی سلسله ها به واسطه پادشاهان قدرتمند آن سلسله ها،با تغییرات بنیادینی که در آن رخ داده است،مورد توجه ویژه قرار دارد.
یکی از مهمترین دوره های سلطنتی مصر باستان سلسله ای است که به عنوان هجدهمین سلسله عصر طلایی مصر از آن نام برده می شود.این پادشاهی در بازه 1539 تا 1075 پیش از میلاد بر سرزمین نیل حکم می راند و پادشاهان برجسته ای در این دوره حکمرانی کردند،یکی از پرقدرت ترین فراعنه این سلسله،آمون هوتپ سوم بود که به مدت 4 دهه بر مصر حکم فرمایی کرد؛اما جانشین او سرمنشاء تغییرات وسیعی در حکمرانی مصر شد،این فرعون سنت مذهبی مصری را که تا آن زمان بر پرستش آمون استوار بود،تغییر داد و پرستش آتون(قرص خورشید)را جایگزین آن کرد و نام خود را به آخن آتون(خدمتگزار آتون)تغییر داد.این فرعون پایتخت خود را از شهر باستانی تبس به شهر تازه ساز آخت آتن(یا به نام امروزی آن آمارنا) منتقل کرد و با یکی از زنان پرقدرت تاریخ مصر ازدواج کرد تا نام ملکه نفرتی تی در تاریخ مصر جاودانه شود،اگرچه نفرتی تی فرزند پسر نداشت،اما همسر دوم او فرزندی آورد که جانشین فرعون پرقدرت مصر آخن آتون شود.فرعون بعدی که به نام توت عنخ آمون شناخته می شود هیچ گاه مانند اجدادش سلطنت طولانی نداشت و در حالی که یک سال مانده بود تا دومین دهه زندگی اش را سپری کند جان خود را از دست داد تا یکی از رازهای بزرگ تاریخی شکل بگیرد.
3300 سال پس از آن که دوره سلطنت توت عنخ آمون به پایان رسید،گروهی از کاوشگران غربی وارد مصر شدند و تمرکز خود را بر جستجوی مقبره های فراعنه ای متمرکز کردند که از دستبرد دزدان آثار عتیقه جان سالم به در برده بود،هوارد کارتر،یکی از برجسته ترین این کاوشگران بود که در سالهای دهه 1920 موفق به انجام یکی از پرهیاهوترین کشفهای باستان شناسی شد.
هوارد کارتر موفق شد در یکی از مقبره های قدیمی را در دره شاهان(آرامگاه فراعنه مصر)باز کند و با اتاق سالم و دست نخورده ای روبه رو شود که در میانه آن تابوتی عظیم قرار داشت.این تابوت چند لایه،جنازه مرد جوانی را مراقبت می کرد که با دقت ویژه ای مومیایی شده بود و در چندین لایه محافظ نگهداری می شد.
هوارد کارتر درون این مقبره به پادشاه توت می نگریست.اگرچه این کشف بسیار باارزش تلقی می شد،اما از حاشیه نیز در امان نماند و داستان معروف نفرین فراعنه بسرعت بر اصل ماجرا سایه انداخت.
مرگ مشکوک چند نفر از اعضای تیم اصلی کاوش باعث دامن زدن به قدرت جادویی فراعنه شد،اما این داستانی نبود که به این سادگی ها پایان پذیرد.در سال 1968 گروهی از پژوهشگران پزشکی که با بهبود روشهای تشخیص پزشکی عصر جدیدی را آغاز کرده بودند،به بررسی یک بیمار کهنسال پرداختند که با استفاده از ابزارهای رادیوگرافی به اسرار مرگ توت عنخ آمون پی ببرند.
این گروه با احتیاط کامل جنازه فرعون مصر را از جعبه ای که هوارد کارتر او را در آن قرار داده بود،خارج کردند و زیر دستگاه تابش اشعه x بردند.یافته های اولیه پرتوی x مدارکی را از وضعیت استخوانی فرعون قدیم مصر آشکار می کرد که باعث شد بسیاری از محققان فرضیه قتل وی را تایید کنند.
بر مبنای این داده ها،آثاری از یک ضایعه برخوردی در پشت جمجمه کشیده فرعون به چشم می خورد و همین امر دلیل شاید واضحی برای اثبات فرضیه قتل فرعون بود.
به هر روی ،فرعون بار دیگر آرام گرفت تا این که قریب به 40سال بعد بار دیگر آرامش پادشاه بر هم خورد و این بار دانش آغاز هزاره سوم به یاری باستان شناسان آمد.
عقربه های ساعت 6 بعدازظهر روز 5 ژانویه ۲۰۰۵ را نشان می داد که بار دیگر گروهی از دانشمندان به سراغ فرعون پرآوازه مصری رفتند شاید در طول تاریخ فراعنه هیچیک از آنها معروفیت فرعون جوان را به دست نیاورده اند. گروهی از محققان مصری مومیایی توت عنخ آمون را وارد یک دستگاه اسکن پیشرفته پزشکی کردند تا این بار اطلاعات باارزش تری به دست آورند. این بار نمای دقیق تری از آناتومی بدن این فرعون به دست آمد.بر مبنای نتایج این CT-Scan جدید مشخص شد،در قسمت جمجمه علاوه بر قسمتی که در تصویرهای اشعه X خود را نشان می داد در دو نقطه دیگر نیز ضایعه ای استخوانی وجود دارد و در حوالی سینوسها،در نزدیک گوش و در پشت گردن با حالت جمع شدگی مواد مواجه هستیم.
این بررسی ها به جای این که نظریه قتل را تایید کند،بیشتر آن را زیر سوال می برد.تمام این آسیبها امکان داشت در حین جابه جایی فرعون در زمان کشف مومیایی از سوی گروه کارتر رخ داده باشد.برمبنای ساختار دندانها که در این اسکن به طور کامل و بوضوح مشخص شدند،سن توت عنخ آمون هم به طور دقیق تعیین شد،توت عنخ آمون در هنگام مرگ تنها 19سال سن داشته است و همانند همه اعضای خانواده سلطنتی از جمجمه های کشیده برخوردار بوده است.
اعضای این خانواده بنا بر دلیلی که درباره آن مناقشه است،در دوره کودکی که جمجمه نازک و شکل پذیر بوده سر را در بین تخته های ویژه ای می گذاشتند تا به جای شکل طبیعی حالتی کشیده به خود گیرد و روی سایر استخوان ها نیز از عارضه ای غیرطبیعی نشان داشت.در ناحیه اتصال استخوان پا و همچنین در ناحیه گردن ضایعه ای به چشم می خورد که با توجه به سلامت اجزای اسکلت بعید است مربوط به یک بیماری فرعون باشد و بیشتر احتمال می رود نتیجه آسیب هایی باشد که در حین جابه جایی جنازه به آن وارد شده باشد.
بررسی دقیق اندام 68/1 متری توت عنخ آمون واقعیات تازه ای درخصوص سلامت فرعون جوان آشکار کرد اما مهمترین دستاورد هنوز باقی بود.بر مبنای داده های این Scan پیشرفته،گروهی از دانشمندان،شروع به بازسازی چهره فرعون کردند،برجستگی های گونه،ساختار ماهیچه ای و اضافه کردن بافتهای فرسوده شده با کمک یک رایانه پیشرفته،باعث شد کم کم چهره افسانه ای این فرعون پس از 3300سال آشکار شود.
با کمک دانش قرن 21رازهای دوره کهن شکل گرفتند و خود را آشکار کردند.اگر چه چهره نهایی اعلام شده با بسیاری از باورها تطابق کامل نداشت،اما به هرحال غیر از رنگ پوست همه چیز آن واقعی بود،دانشمندان هیچ مدرکی که بتواند رنگ واقعی پوست فرعون جوان را مشخص کند،نداشتند و به همین دلیل تصاویر رسم شده از مقبره فراعنه،مرجع انتخاب رنگ پوست قرار گرفت.اگر حالت جمجمه،حالت چشم و گونه ها همه مبتنی بر واقعیات بودند؛اما به هرحال رنگ چهره فرعون همیشه در هاله ای از ابهام قرار خواهد داشت...
بیشتر بدانید : اسرار فراعنه مصر 2
گردآوری : گروه فرهنگ وهنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع: afsaneha.ir