خانه وحشی ‌بافقی
وحشی شاعر پارسایی است. در عشق، تقوا را نمی‌شناسد. او حضور غزل فارسی در سوزان‌ترین سرزمین‌های پرت و گم گشته ایران است. در شهر «وحشی» همه جا نشانی از....
 
در جست‌وجوی خانه وحشی ‌بافقی 
بافق؛ شهری در حاشیه كویر. جایی كه كمتر شباهتی به شهرهای دیگر استان یزد دارد. اینجا زادگاه وحشی بافقی است. شاعری شوریده كه در این ریگزار خشك و بی‌آب و علف، چكامه‌های زیبا و شعرهای‌تر و تازه ادب فارسی را به‌وجود آورد. وقتی بافق را در هلال كویر می‌نگری و نخلهای توسری خورده را در قلب این كویر خشك نگاه می‌كنی سخن اندوهگین و جانسوز وحشی مثل شعاع گم افتاده‌ای كه جایی در پهنه آسمان نقش بسته است، در مقابلت طلوع می‌كند.
خانه منسوب به وحشی بافقی خانه‌ای است از مصالح خشت وگل، جنب مسجد جامع كه دارای هفت وجه و به صورت چهار فصل بنا شده است.ایوان بزرگی كه در ضلع غربی خانه قرار دارد زیبایی بنا را دو چندان كرده.

در ضلع شرقی خانه هم زیرزمینی قراردارد كه درگذشته جوی آبی از آن می‌گذشت و به عنوان خنك جا در فصل بسیار گرم تابستان استفاده می‌كردند خصوصیات آن را ایرج افشار در یادگارهای یزد این چنین ذكر كرده است
خانه‌ای مخروبه و كوچك این همان خانه‌ای است كه به نزد مردم به خانه وحشی شهرت دارد و به مناسبت وجود یك تخته سنگ قبر از قرن ششم كه بر دیوار خانه نصب بود مورد احترام مردم واقع شده بود و شب‌ها در آنجا شمع روشن می‌كردند وبه زیارت آن می‌آمدند اما متاسفانه بنا تخریب شده و از سوی میراث فرهنگی، صنایع دستی گردشگری استان یزد در سال 1383 مورد مرمت و بازسازی قرار گرفته است.

وحشی شاعر پارسایی است. در عشق، تقوا را نمی‌شناسد. او حضور غزل فارسی در سوزان‌ترین سرزمین‌های پرت و گم گشته ایران است. در شهر «وحشی» همه جا نشانی از او به چشم می‌خورد. طبیعت، وحشی است. باد، وحشی است. گردباد، وحشی است و بیش از همه كویر است كه وحشی وش، گاه به گاه قیام می‌كند اما وحشی در دیار خود خانه‌ای و خلوتی برای زندگی ندارد. از خانه او، امروز نشانی نیست. راستی دردانگیز است كه شاعر سوخته دل ما كه در زمان حیات به مراد نرسید، در مرگ نیز اینچنین دربه‌در و بی‌سامان در كویر سرگشتگی كند و كسی به یاد او نیست. خانه وحشی بافقی در دل شهر بافق قرار داشت محصور میان مسجد جامع و مدرسه طلاب. مزار اصلی او نیز نامشخص است و گویی روزگار به قبر او حسادت می‌ورزیده است.
میرزا جواد ناجی، شاعری كه چهارمین نسل از خاندان وحشی است، در مصاحبه‌ای در مجله «بنیاد» شماره ۳ سال ۱۳۵۶، گفته است: «یك‌سال پیش مرا از این خانه كه متعلق به اجدادماست بیرون راندند به این امید كه این خانه حال و هوای اصلی خود را پیدا كند و خانه‌ای شود در خور شان وحشی بافقی اما همین‌طور كه می‌بینید هنوز خبری نیست.»

در زیر خانه وحشی بافقی جوی آبی بود كه آن را «آب خیرآباد» می‌گفتند. این خانه شامل چهار اتاق و یك زیرزمین بود كه شكلی هلالی داشت و به «گاودان» معروف بود. در همین خانه قدیمی یك تنور قدیمی برای پخت نان وجودداشت اما این خانه به دست افرادی كه از تاریخ و احترام به ادب و هنر این سرزمین چیزی نمی‌دانستند خراب شد و اكنون اثری از آن نیست. حتی كف دست خاكی از آن باقی نمانده است و در عوض محلی دیگر را به نام خانه وی نامگذاری كردند. برای آنكه جوانان امروز ما بدانند كه برخی، چگونه به‌راحتی چنین آثار تاریخی ما را از بین می‌برند تصویری از خانه اصلی وحشی را كه امروز دیگر نیست، می‌آورم.
در محل تولد او كه بافق بوده است هیچ تردیدی وجود ندارد برخی مانند دكتر ذبیح‌الله صفا در كتاب گنج سخن او را كرمانی دانسته كه بیشتر در یزد اقامت داشته است و همچنین در تذكره گلزار جاویدان محمود هدایت و در كتاب فرهنگ شاعران زبان فارسی نوشته عبدالرفیع حقیقت و كتاب مجمع الصفحا رضا قلی خان هدایت بافق را از توابع كرمان دانسته‌اند.

ولی در تذكره شاعران یزد، وحشی را متولد بافق یزد گفته است و دركتب ذریعه، قاموس الاعلام، تذكره نصرآبادی، تاریخ مفصل ایران تالیف آقای عبدالله رازی، ریحانه الادب، عالم آرای عباسی، آتشكده یزدان و تاریخ یزد تماما به یزدی بودن او تصریح شده است. وحشی پس از چندی از بافق به سوی یزد می‌آید و آنجا اقامت می‌گزیند سپس از یزد هم دل برمی‌گیرد و به كاشان می‌رود و در آنجا به مكتب داری می‌پردازد.
مضمون‌ها و ظرایف شاعرانه و بیان احساسات و عواطف و نازك خیال‌های او آنچنان با زبانی ساده و روان بیان شده كه گاه آنها را با زبان محاوره بیان می‌كند و گاهی چنان است كه گویی حرف‌های روزمره‌اش را می‌زند و همین به شاعری او ارزش و اعتبار فراوان می‌دهد.

او سعی می‌كند از استفاده بیش از حد اختیارات شاعری دوری كند و در عوض كوشش خود را برای بیان اندیشه‌ها و تفكرات عالی خود كه بیشتر به همراه احساسات و عواطف گرم است به كار می‌گیرد. او زبانی ساده و پر از صداقت را بر می‌گزیند و همین دلیلی است كه در عهد خود به عنوان تواناترین شاعرمكتب وقوع محسوب می‌شود.
 
 
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: tehrooz.com/ نسرین ظهیری
 
مطالب پیشنهادی:
 نگاهی به ‌زندگی مهرداد اوستا به ‌بهانه تولدش
سهم كوچك سالك هفت شهر عشق!
به بهانه سالروز تولد ملك‌الشعرای بهار، پدر شعر دانشگاهی
‌حقیقت زنان در ابیات ‌ملّای رومی
تصاویری از سهراب سپهری که شاید کمتر دیده باشید!