به جای آویختن عکسم، خودم را بر دیوار می‌آویزی، آیا این همان چیزی است... 

دو شعر از غادة السمان

از تعالیم جغد


آن‌گاه که با من چون شبح رفتار می‌کنی
شبح می‌شوم
و غم‌های تو از من عبور می‌کنند
همچون اتومبیلی که از سایه می‌گذرد
آن را می‌درد و ترکش می‌کند
 بی‌آنکه ردّی بر جای بگذارد
        یا خاطره‌ای..
پایان‌ها اینچنین خویشتن را می‌نویسند
  در قصه‌های عشق من

دل من میخی بر دیوار نیست
که کاغذپاره‌های عشق را بر آن بیاویزی
و چون دلت خواست آن را جدا کنی
ای دوست! خاطره در برابر خاطره
نسیان در برابر نسیان
و آغازگر ستمگرترست
این است حکمت جغد.

جغد دهشت

بر دیوار اتاق خوابت میخ می‌کوبی
به جای آویختن عکسم، خودم را بر دیوار می‌آویزی
آیا این همان چیزی است
که انسان با عشق ما را بدان فرا می‌خوانَد؟
چگونه از پرواز شب آزادی
و اسرار آویخته در بال‌هایم
شانه خالی کنم
در حالی که بال‌هایم به غبار سایه‌ها آغشته است
تا به صورت مومیایی درآیم؟
آیا این همان چیزی است که
زنان عاشق 
 مدعی وفاداری به آن هستند؟ 

 

بیشتر بدانید : اشعار زیبایی از 'غاده السمان' شاعر سوری

بیشتر بدانید : معرفی پرآوازه‌ترین نویسندگان عرب

بیشتر بدانید : او جسارت زن بودن را وارد شعر عرب كرد

 

گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع: firooze.com