ناصرالدین شاه در سفر سوم خود به انگلستان در منزل لرد برون لو با این دستگاه روبه‌رو می‌شود. او در خاطرات 12 شعبان 1306 (8 ژوئن 1889) می‌نویسد: «....بعد یك شخص آمریكایی...
 
      

ضبط و پخش صدا در جهان از حدود 130 سال پیش یعنی 1877 میلادی در جهان برای اولین بار اتفاق افتاد. ضبط آثار صوتی و موسیقایی از اوایل قرن بیستم به صورت گسترده‌تری شروع شد و جذابیت این موضوع به اندازه‌ای بود كه مخترعان زیادی به بالاتر بردن قابلیت‌ها و كیفیت ضبط صدا مشغول شدند.
 
ضبط و پخش صدا در ایران هم با فاصله كوتاه چند ساله بعد از اختراع نخستین دستگاه ضبط و پخش كه فونوگراف نامیده می‌شد و توسط توماس ادیسون اختراع شده بود به ایران راه پیدا كرد. البته تا سال‌ها فونوگراف به صورت شخصی و اختصاصی به درباریان و نزدیكان ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه اختصاص داشت.
فونوگراف از دو كلمه فون به معنای صوت و گراف به معنای نگارش گرفته شده است. در حقیقت این كلمه هم مثل فتوگرافی كه از مفهوم نوشتن با نور و نورنگاری گرفته شده به معنای ثبت و نگارش صدا و صوت‌نگاری است. این دستگاه استوانه‌ای بزرگ از ورق قلع داشت كه سوزنی روی آن قرار می‌گرفت و الگوهای ارتعاشی را روی استوانه ضبط می‌كرد، سپس الگوها از طریق تبدیل شدن به علائم الكتریكی دوباره به صوت تبدیل می‌شدند.
ضبط‌‌ های خصوصی اعیان و اشراف
ضبط و پخش صفحه در ایران به چند دوره تقسیم می‌شود. نخستین دوره به دربار و اشراف اختصاص داشت و به اواخر دوره ناصرالدین شاه و اوایل حكومت مظفرالدین شاه باز می‌گردد.
ناصرالدین شاه در سفر سوم خود به انگلستان در منزل لرد برون لو با این دستگاه روبه‌رو می‌شود. او در خاطرات 12 شعبان 1306 (8 ژوئن 1889) می‌نویسد: «....بعد یك شخص آمریكایی كه صاحب فنوگراف است آمد جلوی ما ایستاد و خطابه مفصلی در تعریف فنوگراف خواند. ناظم الدوله ترجمه كرد بعد فنوگراف را وسط مجلس حاضر نمود و معلوم شد این نوع فنوگراف غیر از فنوگرافی است كه ما در تهران داریم....اول صدای موزیكی كه در او داده بودند، پس داد. خیلی خوب و واضح بود. بعد حرف زدند، همان‌طور پس داد. بعد به مهدی خان آجودان مخصوص فرمودیم توی فنوگراف حرف بزن، دو بیت شعر حافظ خواند... همه را همان طور جواب داد. صاحب فنوگراف وعده داد كه یك دستگاه فنوگراف همین‌طور برای ما تقدیم نماید.»
ناصرالدین شاه اشاره می‌كند كه قبل از آن سفر هم در تهران فونوگراف وجود داشت. دكتر ساسان سپنتا در كتاب تاریخ تحول ضبط موسیقی در ایران می‌نویسد: «با توجه به تاریخ اختراع این دستگاه و تكمیل آن به نظر می‌آید تاریخ استفاده شاه از دستگاه فنوگراف نباید بیش از حدود 2 سال قبل از مسافرت اخیرش به لندن باشد.»
از اوایل دوره مظفرالدین شاه تعداد محدودی فونوگراف وارد ایران شد و تعدادی درباریان و اشراف هر كدام مشغول ضبط صدا و موسیقی به سلیقه خودشان شدند. البته این آثار بیشتر جنبه تفریحی و خصوصی داشت و در معرض استفاده عمومی قرار نمی‌گرفت.
فونوگراف چند مشكل داشت. استوانه قابل تكثیر نبود و كیفیت صدای مناسبی هم نداشت. ده سال بعد در سال 1887 امیل برلینر كه یك آلمانی  آمریكایی بود، دستگاه ضبط صدایی به نام گرامافون در اداره ثبت اختراعات واشنگتن به ثبت رساند. این دستگاه صداها را به جای قلع روی استوانه‌هایی از جنس موم ضبط می‌كرد كه كیفیت بهتری داشت.

دوره گرامافون
دوره دوم ضبط آثار موسیقی زمانی بود كه گرامافون با صفحه‌هایی گرد از جنس موم جایگزین فونوگراف شد. هرچند كه گرامافون از فونوگراف پیشرفته‌تر بود، با این حال آلفرد كین، رئیس رپرتوار كمپانی قدیمی دویچه ‌گرامافون كه در زمینه تهیه و تولید صفحه‌های موسیقی فعالیت دارد، از پروسه پیچیده ضبط صدا در آن سال‌ها می‌گوید: نوازندگان اركستر مقابل یك شیپور می‌نشستند و خواننده هم روی یك سكو می‌ایستاد. قسمت هایی كه صدای خواننده بالا می‌رفت سكو را به عقب می‌كشیدند و هر زمان كه صدایش را پایین می‌آورد، سكو را به سمت شیپور هل می‌دادند. تازه علاوه بر اینها همان موقع در پشت یك پرده تكنسینی مشغول پختن موم بود!
ورود كمپانی‌های خارجی در دوران مظفرالدین شاه انجام شد. شروع با ضبط  صدای مظفرالدین شاه بود. بدین ترتیب با فرمان شاه، اجازه فروش گرامافون در ایران داده شد. حال لازم بود كه مردم علاوه بر دستگاه‌های گرامافون، صفحات موسیقی ایرانی برای شنیدن و خریداری داشته باشند.
خواجه هامبارسوم وارد كننده ماهوت انگلیسی بود و علاوه بر شغلی كه داشت كارهای ارجاع شده از موسسات تجاری انگلستان را نیز انجام می‌داد. كمپانی هیز ماسترزویس به خواجه ماموریت داده بود كه در تهران با موسیقیدانان مشهور برای پر كردن صفحه مذاكره كند و گروهی را با خود به لندن بیاورد تا صفحه‌هایی از موسیقی ایران و موسیقی ایشان تهیه شود. دوره دوم از سال 1906 تا 1915 ادامه پیدا كرد. آثار در تهران روی صفحات 78 دور ضبط می‌شد و برای تهیه صفحه موسیقی ضبط شده را از طریق قفقاز به برلین برده و پس از تبدیل به صفحه به ایران بازمی‌گرداندند. در این دوره تعدادی از هنرمندان نیز سفرهایی به تفلیس روسیه و لندن داشتند و صفحه‌هایی نیز در آنجا پر كردند.
اولین گروه میرزا حسین قلی به همراه سیداحمدخان (خواننده)، باقرخان (كمانچه) و آقاباشی (ضرب گیر) بودند كه به لندن رفتند و صفحه ضبط كردند. این سفر‌ها حدود 6 ماه طول می‌كشید و صفحه‌ها هم بعد از چاپ و تكثیر حدود 8 ماه بعد از سفر به ایران می‌آمد. بیشتر صفحات این دوره ساز و آواز و تصنیف یا ردیف موسیقی است.
درویش‌خان نیز همراه با سید حسین طاهرزاده (خواننده)، حسین‌خان هنگ‌آفرین (نوازنده ویلن)، مشیر همایون (نوازنده پیانو)، اكبرخان فلوتی (برادر هنگ‌آفرین) و عبدالله دوامی (ضرب‌گیر) برای پر كردن صفحه از طریق روسیه سفری به انگلستان كرده است. بعضی از صفحاتی كه در این سفر ضبط شده موجود است. از جمله صفحه تار تنهای درویش كه بیداد همایون را نواخته است این كار بخوبی می‌تواند معرف تكنیك نوازندگی او باشد.
درویش‌خان مسافرت دیگری هم در سال 1911 میلادی(1291 خورشیدی) به تفلیس كرد. همراهان او این بار باقرخان(كمانچه)، طاهرزاده(خواننده)، اقبال‌السطان (خواننده) و عبدالله دوامی (معروف به دودانگ) بودند.
صفحاتی كه در این سفر پر كردند بر اثر وقوع جنگ جهانی اول ( 1914) به ایران نیامد، فقط نمونه‌هایی از آنها به تهران رسید كه فعلا دو نمونه آن در كتابخانه هنرستان موسیقی ملی موجود است. یكی از آن دو آواز دشتی است كه طاهرزاده همراه با درویش خوانده است و دیگری تصنیف «كار و عمل» در مایه ماهور  كه میرزا سید احمدخان خوانده است. این گروه هنگام اقامت در تفلیس دو شب سالن تئاتر گرجی را اجاره كردند و كنسرت دادند كه مورد توجه ایرانیان مقیم گرجستان واقع شد.

سال‌های ركود با وقوع جنگ جهانی دوم، تكثیر صفحه در اروپا
غیر ممكن شد و در نتیجه برای مدتی ضبط آثار موسیقی متوقف ماند. دوره سوم از سال 1915 تا 1926 و همزمان با ناپدید شدن كمپانی‌های خارجی به دلیل بروز جنگ در ایران بود.اگرچه در این سال‌ها آثار چندانی ضبط نشد، اما موسیقی كه در میان مردم جا باز كرده بود، به صورت كنسرت برگزار شد. بهترین كنسرت‌های موسیقی كلاسیك ایران در این دوره برگزار شد.

دوره طلایی ضبط صفحه‌های موسیقی ایرانی‌
بعد از جنگ جهانی از سال 1926 تا 1940 فعالیت كمپانی‌های ضبط موسیقی در ایران از نو آغاز شد.
در این دوره ضبط صفحه و موسیقی با وجود هنرمندانی چون قمرالملوك وزیری و مرتضی نی داوود رونق گرفت. اگر چه كمپانی‌ها با اهداف تجاری، ضبط موسیقی در ایران را دنبال می‌كردند، اما حضور این خوانندگان پر طرفدار، هم منافع مالی به دنبال داشت و مردم خواهان آن بودند، هم موسیقی برجسته و درجه یك به شمار می‌آمد.
از قمر، نزدیك به 426 صفحه ضبط كرده‌اند كه 23 صفحه آن در همان سال‌ها و بقیه در جنگ جهانی دوم از بین رفته است. او هنرمندی خیر و خیرخواه بود. اولین عایدی از ضبط صدایش را به خرید و هدیه كردن بیش از 70 تختخواب به شهرداری اختصاص داد كه برای نگهداری بچه‌های بی‌سرپرست استفاده شود.
جنگ جهانی دوم باعث شد ضبط و تكثیر صفحات گرامافونی و تولیدات هنری در ایران برای بیش از یك دهه متوقف شود. در اثر جنگ حدود 300 تصنیف و آوازی كه كمپانی‌های خارجی از صدای قمر و دیگران داشتند، نابود شد.
همه صفحه‌هایی كه از او در رادیو ضبط شده بود، چند سال بعد و با ورود دستگاه مغناطیسی ضبط صوت، پاك شدند و برای همیشه از بین رفتند.
كمپانی‌ها برای ادامه رابطه و حفظ مشتریان خود لازم می‌دیدند فهرست كاملی از آثار ضبط شده را به صورت كاتالوگ تهیه و در دسترس مردم قرار دهند. بسیاری از این كاتالوگ ها، به صورت مجانی در اختیار عموم قرار گرفت.
صفحات 78 دور باعث آشنایی با طیف خوانندگانی چون سید احمدخان، قربان خان، قلی خان شاهی، میرزا احمدخان، علی خان نایب السلطنه و بسیاری دیگر از آواز‌خوانان تا نسل جواد بدیع زاده و نوازندگانی نظیر باقرخان كمانچه، میرزا عبدالله، میرزا غلامرضا، میرزا حسینقلی، نایب اسدالله و... شده است.
نقش كمپانی‌های ضبط اصوات، بدون این‌كه خود بدانند و بخواهند، در تحول موسیقی ما بسیار بود.‌ آنان پیوسته آگهی‌هایی برای جذب نوازنده یا خواننده در روزنامه‌های آن زمان به چاپ می‌رساندند. پس می‌توان گفت كه قدم مثبت دیگر این كمپانی‌ها، كشف استعدادهای جدید و شناساندن آنها به مردم بود.
موسیقی‌های ضبط شده در این سه دوره حدود 1600 صفحه 78 دور است. البته قاعدتا صفحات بیشتری وجود داشته است كه  در این مدت از بین رفته و همین تعداد باقی مانده است. با مطالعه و تحقیق در این صفحات و توجه بیش از پیش به موسیقی دوران گذشته می‌توانیم به اصالت موسیقایی این مرزو بوم تا حد توان دست پیدا كنیم.

تولد صفحه‌های 33 دور

اواخر دهه 40 میلادی صفحه‌هایی از جنس پی‌ وی سی (PVC) یعنی همان صفحه‌های 33 دور معروف به بازار آمدند.
صفحه های جدید بسرعت جای خود را باز كردند، چرا كه مزیت اصلیشان در مقایسه با صفحه‌های قبل این بود كه بر هر دو طرف، نیم ساعت گنجایش ضبط داشتند. البته این تنها دلیل برتری آنها نبود. كیفیت صدای بهتر، محكم بودن و مقاومتشان در برابر خط و خش به همراه پایین بودن قیمتشان نیز آنها را از همتایان پیشین مجزا می‌ساخت. حتی نوار كاست هم كه در دهه 60 میلادی به بازار آمد، نتوانست تهدیدی برای صفحه به شمار رود.
سال 1981، سال اوج صفحه بود. در آن سال بیشتر از یك میلیارد صفحه در سراسر دنیا به فروش رفت. با این همه مثل خیلی از چیزهای قدیمی دیگر، صفحه هم میدان رقابت را به فناوری واگذار كرد. این فناوری جدید سی دی نام داشت كه انگار شكل كوچك شده‌ای از صفحه بود.
اما هنوز هم در این روزهایی كه همه به دنبال 3 MP و DVD  هستند، دی‌جی‌ها و طرفداران موسیقی كلاسیك نمی‌توانند از صفحه به خاطر كیفیت خوب و گرم صدایش دل بكنند. سال گذشته در آلمان، صفحه بشدت روی بورس بود و نزدیك به 700 هزار تعداد از آن هم به فروش رفت.
 
 
 
 
 
گردآورى: گروه فرهنگ و هنر سيمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: جام جم آنلاين