نقاشی قهوه‌خانه‌ای با یك نیاز در جامعه سنتی ایران اواخر سلسله قاجاریه به وجود آمد؛ نیازی كه براساس آن شاید بتوان یكی از كاربردی‌ترین هنر‌های جهان در قرون مختلف را جستجو كرد...
 
اولین نمایشگاه موزه هنرهای معاصر تهران كه مقارن با آخرین نمایشگاه غیرموزه‌ای این مجموعه سالخورده كشورمان است كمی با نمایشگاه‌های دیگر این موزه متفاوت است.
نمایشگاه آثار نقاشان تاریخ هنر نقاشی قهوه‌خانه‌ای ایران اتفاق بزرگی است كه در موزه هنرهای معاصر تهران روی داده تا شاید این نمایشگاه آغازی باشد برای توجه بیشتر به مفهوم موزه بودن موزه هنرهای معاصر.
 
در واقع این نمایشگاه قرار بود در ایام محرم سال گذشته برگزار شود كه به دلایل مختلفی به تعویق افتاد تا در روزهای پایانی سال 88 این وعده محقق شود و بزرگ‌ترین نمایشگاه تاریخ هنر قهوه‌خانه‌ای ایران برای اولین بار در این موزه به نمایش درآید.
در این نمایشگاه برای نخستین بار در تاریخ نمایشگاه‌های قهوه‌خانه‌ای بیش از 200 اثر از 12 هنرمند نقاش به نمایش درآمده است.
در واقع این نمایشگاه مروری دارد بر تاریخچه نقاشی قهوه خانه‌ای از آغاز تا امروز كه در كنار آن آثار بزرگان این هنر نظیر محمد مدبر، حسین قوللر آغاسی، علی‌اكبر لرنی، احمد خلیلی، حسن اسماعیل‌زاده، حسین همدانی و... به نمایش درآمده است. متن زیر به بررسی تحولات این سبك از نقاشی از آغاز ایجاد تا امروز می‌پردازد.

تاریخچه نقاشی قهوه‌خانه‌ای

نقاشی قهوه‌خانه‌ای با یك نیاز در جامعه سنتی ایران اواخر سلسله قاجاریه به وجود آمد؛ نیازی كه براساس آن شاید بتوان یكی از كاربردی‌ترین هنر‌های جهان در قرون مختلف را جستجو كرد.
در تعاریف رسمی،‌‌ از هنر نقاشی قهوه‌خانه‌ای به عنوان بخشی از زیرشاخه هنرهای تجسمی‌ به شبیه‌سازی عامیانه (Image populaire) یاد می‌شود.
این كه چنین نقاشی‌ای براساس نیازی شكل گرفته است شاید فلسفه وجودی این هنر را تفسیر كند. براساس نظر بسیاری از هنرشناسان، چیستی نقاشی قهوه‌خانه‌ای شاید مهم‌تر از چگونگی آن باشد، آن هم در دنیایی كه یك هنر آن هم نقاشی براساس نیاز مردم كوچه و بازار شكل گرفته است.
در هنر نقاشی قهوه‌خانه‌ای هنرمند تنها با اتكا به تكنیك‌ها و روش‌های رایج در هنر نقاشی به خلق یك اثر هنری نمی‌پردازد و در این میان برای نتیجه گرفتن از موضوعی كه در ذهن دارد و شاید نمی‌تواند آن را به زبان ساده جاری كند، به نقش زدن آن می‌پردازد.
شاید همین موضوع مشخص‌كننده زمینه تمایز این هنر با دیگر هنرهای تجسمی باشد. این هنر در ابتدای شكل‌گیری خود امری نوظهور در كشور به شمار می‌رفت، اما برخلاف بسیاری از نماد‌های نوظهور، نقاشی قهوه‌خانه‌ای در میان مخاطبان خویش پذیرفته شد.
نكته دیگری كه باید به آن بیش از پیش توجه شود این كه مخاطبان نقاشی قهوه‌خانه‌ای را چه كسانی تشكیل می‌دهند؟ اگر مخاطبان این هنر را از ابتدا مردم كوچه و بازار یعنی كسانی كه در قهوه‌خانه‌ها دمی را برای نوشیدن چای به سر می‌بردند به شمار بیاوریم بتدریج این هنر از میان خاستگاه اصلی خود بیرون آمد و حتی سفارش‌دهندگان كشیدن پرده‌های مختلف نیز تغییر كردند و از قهوه‌خانه‌ها به بیرون آمدند و حتی در این میان اندازه پرده‌ها نیز تغییر چشمگیری كرد تا در خانه‌ها نیز جایی برای نمایش تابلوهای نقاشی قهوه‌خانه‌ای باز شود كه موضوعات جدیدی پیدا كرده بودند.
موضوعات نقاشی قهوه‌خانه‌ای بیشتر به سمت مذهبی پیش رفتند و درمیان بسیاری از سفارش‌‌دهندگان، مردم كوچه و بازار نیز دیده شدند.
تقاضا برای داشتن یك تابلوی نقاشی قهوه‌خانه‌ای بالا رفت و در این میان هنرمندان بیشتری به سمت خلق پرده‌های نقاشی قهوه‌خانه‌ای روی آوردند.
در بررسی بن‌مایه نقاشی قهوه‌خانه‌ای باید با این مضمون موافق باشیم كه چنین سبكی گرچه در زمان خویش پدیده‌ای نوظهور در ایران به شمار می‌رفت كه براساس نیاز شكل گرفت، اما رونق و گسترش آن بر مبنای نوعی ارتباط ذهنی و عاطفی بود كه مخاطبان این آثار با آنها براساس شاكله‌های فكری كه عمدتا در دیدگاه مذهبی‌شان جای گرفته بود، ایجاد شد.
شاید به همین علت باشد كه تابلو‌های نقاشی قهوه‌خانه‌ای وقتی با رونق روبه‌رو شد كه اواخر سلسله قاجاریه، هنرمندان این رشته با روی آوردن به مضامین عاشورایی مخاطبان بیشتری نسبت به پیش برای خویش پیدا كردند. در آن‌ زمان بسیاری از هنرمندان نقاشی قهوه‌خانه شاید از نظر تكنیكی به علوم روز نقاشی مسلط نبودند، اما همین هم‌آوایی هنر و مفهوم عاشورا در این آثار باعث شد سبكی جان بگیرد كه جانمایه‌اش ایجاد رابطه عمیق حسی با مخاطب آثار باشد.
شاید با توجه به این مساله بتوان نقاشی قهوه‌خانه‌ای را نوعی استثنا در نقاشی معاصر جهان به شمار آورد، زیرا هنرمندان نقاشی قهوه‌خانه‌ای پیش از شروع به كار برای خلق یك اثر هنری ابتدا وضو می‌گیرند و سپس به خلق اثر می‌پردازند. در احوالات بسیاری از نقاشان قهوه‌خانه به كرات می‌بینیم كه بسیاری از ایشان هنگام خلق یك اثر هنری با اشك، تابلو‌هایی مانند مصیبت كربلا را خلق می‌كنند. این مساله در دنیای هنر نشان می‌دهد كه قرار است اثری متفاوت خلق شود تا از سویی ریشه در اعتقادات مذهبی هنرمند خالقش داشته باشد و از سویی دیگر، با جانمایه‌های ذهنی و عاطفی مخاطب نیز ارتباط برقرار كند.
این موضوع، یعنی ارتباط عاطفی با آثار نقاشی قهوه‌خانه‌ای كه با مفهوم عاشورا خلق شده‌اند تنها به مخاطبان شیعه این آثار بر نمی‌گردد و موضوعی است كه با روحیات مخاطبانش با هر دین و مسلكی ارتباط مثبت برقرار می‌كند. جالب است كه صاحب مجموعه‌های بزرگ این سبك، بیشتر مجموعه‌دارانی هستند كه مسلمان نیستند، اما همگی در برخورد با این آثار از حزنی سخن می‌گویند كه با دیدن این پرده‌های نقاشی شده بر دل و جانشان می‌نشیند.

نقاشی قهوه‌خانه‌ای در دنیای امروز

اكنون از میان تمام پرده‌های موجود از بزرگان نقاشی قهوه‌خانه‌ای می‌توان به پرده‌هایی اشاره كرد كه توسط مجموعه‌داران جهانی نگهداری می‌شود. شاید سال‌های آغازین دهه 60 را بتوان سال‌های جمع‌آوری این آثار توسط مجموعه‌دارها دانست. همان زمانی كه هنوز چراغ این هنر در كارگاه‌های كوچك نقاشان بزرگ نقاشی قهوه‌خانه‌ای روشن بود و البته هرچند حركت با كندی صورت می‌گرفت، اما بودند بزرگانی از این هنر كه با آن كه در فقر زندگی می‌كردند نمی‌خواستند نام این هنر تنها در دایره‌المعارف‌های نقاشی به عنوان یك هنر منسوخ شده به كار گرفته شود.
از بزرگان نقاشی این سبك می‌توان به علیرضا قوللر آغاسی بزرگ و البته فتح‌‌الله قوللرآغاسی و حسین قوللرآغاسی اشاره كرد كه راه قوللر آغاسی بزرگ را دنبال كردند؛ اما نباید از پرده‌های كشیده شده توسط محمد مدبر نیز در این زمینه غافل شد. مدبر هنرمندی بود كه هنر عاشورایی را بخوبی درك كرد و البته انتقال این درك آن ‌گونه بود كه در احوالاتش نوشته شده است او اشك می‌ریخته و قلم بر پرده می‌نشانده تا روایت دیگری از مصیبت كربلا داشته باشد. 3 محور كلی آثار هنرمندان نقاشی قهوه‌خانه‌ای را آثاری مذهبی كه بیشتر آنها به روایت‌های عاشورایی برمی‌گردد و روایت‌هایی حماسی و بزمی‌ كه به روایت‌هایی از شاهنامه و تصاویر مردمان قاجاری اختصاص دارد تشكیل می‌دهند. جالب است كه توجه بیشتر به بخش هنر عاشورایی است و منتقدان هنری كمتر به 2 بخش دیگر توجه كرده‌اند.

آموزش نقاشی قهوه‌خانه‌ای

از آغاز شكل‌گیری نقاشی قهوه‌خانه‌ای، یكی از نقاط ضعف این هنر در راه مانایی بیشتر و البته ترویج، آموزش این هنر بوده است. شیوه استاد ـ شاگردی كه تنها راه اشاعه این هنر نیز به شمار می‌رود در بسیاری موارد تنها محدود به یك یا دو هنرجو می‌شد كه نمی‌توانست راه را برای توسعه بیشتر این هنر باز كند.
این مساله از سوی نقاشان خودساخته این نوع سبك خاص نقاشی، به عنوان موضوعی شخصی به شمار می‌آمد تا جایی كه در احوالات برخی از بزرگان نقاشی قهوه‌خانه‌ای نیز می‌توان بخوبی مشاهده كرد كه برخی از ایشان حتی از داشتن یك شاگرد بیشتر اكراه داشتند و سبك و سیاق خود را منحصرا برای خویش می‌دانستند.
اما سال‌ها بعد و درست زمانی كه هنر در ایران در راستای حركت جهانی خویش نیاز به حرفی نو داشت، تازه این نیاز در ذهن متولیان هنری و حتی خود این هنرمندان شكل گرفت كه براستی آینده این هنر با توجه به كم بودن هنرمندان شاغل در آن به كجا خواهد انجامید.
این مساله باعث شد برخی از این هنرمندان كه دهه‌های میانسالی خویش را پشت سر می‌گذاشتند، در مورد آموزش این هنر با دیدی جدید و البته آموزشی نگاه كنند. تا جایی كه در كنار این حركت با توجه به نیازی كه در راستای مانایی این هنر برای آموزش به آیندگان شكل گرفته بود، برخی از آموزش‌هایی كه به صورت عجولانه در این زمینه با استادانی كه هنوز فوت آخر كوزه‌گری را در این هنر نیاموخته بودند و شاید تا روزی پیشتر خود شاگردی بزرگان این رشته را می‌كردند به سمت و سویی پیش رفت تا در ذهن منتقدان این جمله نقش ببندد كه با این وضعیت، آموزش آینده نقاشی قهوه‌خانه‌ای به كجا خواهد انجامید. در سال‌های پایانی دهه 70 هجری شمسی این موضوع به عنوان بزرگ‌ترین دغدغه نقاشان و دوستداران این هنر به شمار می‌رفت.
در این میان استادانی بودند كه نمی‌خواستند یا حتی نمی‌توانستند به آموزش بپردازند و از سویی دیگر این هنر با سیل مخاطبانی روبه‌رو شده بود كه آموزش‌های نادرستی دیده بودند.
آموزش صحیح نقاشی قهوه‌خانه‌ای كه در دهه‌های پیشین حتی به عنوان دغدغه‌ای كوچك در ذهن متولیان برای حضور آكادمیك در محیط‌های دانشگاهی حس نشده بود، در سال‌های اخیر به عنوان دغدغه‌ای مهم به شمار آمد كه براستی چرا نباید نقاشی قهوه‌خانه‌ای واحدی درسی در دانشگاه‌های هنر ما داشته باشد.
این مهم هر چند با استقبال قشر فرهنگی و متولیان روبه‌رو شد، اما باز هم نتوانست نظر نقاشان جوان تحصیلكرده در دانشگاه‌ها را به خود جلب كند. زیرا تدریس آكادمیك این هنر نیازمند پایه‌های قوی آموزشی در محیط آكادمیك بود و به خاطر آن كه این هنر راه خود را در محیط‌های غیرآكادمیك یافته بود، نمی‌توانست نظر نقاشان جوان را به عنوان رشته‌ای دانشگاهی به خود جلب كند و درنتیجه این هنر در سال‌های اخیر به جای آن كه در محیط‌های آكادمیك تدریس شود، در محیط‌های خصوصی و برای محدود هنرمندان جوان آموزش داده می‌شد.
از سوی دیگر به واسطه آن كه نقاشی قهوه‌خانه‌ای با شیوه‌ها و سلایق مختلف كشیده شده و هر هنرمند سبك خاصی را برای خویش برگزیده، گسترش آن به این طریق و بدون داشتن الگویی واحد كمتر به مانایی آن كمك كرده است.
شاید صدور مجوز تاسیس محلی رسمی و آكادمیك برای آموزش نقاشی قهوه‌خانه‌ای همان اتفاق خوبی است كه باعث می‌شود نقاشی قهوه‌خانه‌ای با متولی رسمی و با نظارت رسمی دفتر هنرهای تجسمی وزارت ارشاد آموزش داده شود؛ هنری كه برای ماندگاری سختی‌های بسیاری را متحمل شد، اما كماكان هنری پرمخاطب را در میان مجموعه‌داران و البته هنرجویان جوان رقم زده است.
 
  گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: jamejamonline.ir
 
مطالب پیشنهادی:
حصیربافی از دیروز تا امروز
تجلی عاشورا در هنر نقاشی
 منشا زنانه سفالگری (1)
مكتب نگارگری اصفهان
زیلوی یزد جامانده از زیر اندازهای سنتی