صحبت از خانواده و سريال‌هاي خانوادگي كه به ميان مي‌آيد ناخودآگاه داستان‌هايي همچون ازدواج، طلاق، درگيري و آشتي را به ذهن مي‌آورد.
تصور دوري نيست، به هر حال بيننده‌ها و مخاطبان برنامه‌هاي خانواده تلويزيون كه اغلب از قشر خانم‌هاي خانه‌دارند و مشتريان ثابت اين‌گونه برنامه‌ها ،به طور طبيعي اين انتظار را از سريال خانوادگي دارند.حتي اگر با دقت و توجه كافي به آن نگاه نكنند و تلويزيون همچون يك شيء با صدا شايد همانند راديو، فضاي خالي خانه را پركند.

 اما مدتي است كه برنامه‌سازان تلويزيوني و گروه خانواده شبكه يك سيما تصميم گرفته‌اند نه تنها قدمي متفاوت از سال‌هاي گذشته بر دارند، تا تلويزيون همان كاركرد سابق خود را پيدا كند يعني هم سرگرم كند و بياموزد كه از آن مهم‌تر تصوير زيبايي به خورد مخاطب بدهد ودر اين راستا از محور و اهداف گروه خانواده هم دور نباشد.

اين قدم با سريال «نيمكت» آغاز شد. نگاه متفاوت به موضوعات عادي و تكراري مسائل خانوادگي، نه تنها توانست مخاطبان روتين خانوادگي را جذب كند، بلكه توانست ديگر مخاطبان تلويزيون را پاي تلويزيون بنشاند، درصد بالاي مخاطبان، ساخت سريال ديگري در همين گروه را به دنبال داشت.

«توي گوش سالمم زمزمه كن»و سپس سريال «پنجره» ساخته شد. پخش سريال «پنجره» نويد تازه‌اي در ساخت برنامه‌هاي خانوادگي در موضوعات عادي و تكراري بود.

نگاه جسور نويسنده‌ها و كارگردان اين سريال و پايان غافلگير كنند هر قسمت انتظار بيننده‌ها را از سريال خانوادگي بالا برد، ديگر بيننده‌ عادي تلويزيون حاضر نبود كه بنشيند، سريالي ببيند كه مربوط به دعواي مادرشوهر و عروس است و در آخر هم عروس خانم متنبه از رفتار گذشته‌اش سر به راه به كانون خانواده برمي‌گردد و مادرشوهر تصميم مي‌گيرد كه ديگر در زندگي عروس گلش و تك پسرش دخالت نكند، به هر حال سريال‌هايي كه در اين سال‌هاي اخير پخش مي‌شد انتظار را بالا برد و تلويزيون، ديگر تلويزيون بود، نه راديو.

خبرهاي ساخت سريال «خواستگاران» در ادامه رشد كيفي اين برنامه‌ها منتشر شد، خصوصا كه 2 نام معتبر گلاب‌آدينه و علي خود سياني پشتوانه اين سريال بود. تيتراژ سريال در قسمت اول اين نويد را داد كه سريال خوبي خواهيم ديد.

 اما با ديدن قسمت اول سريال اين انتظار برآورده نشد؛ داستان‌هايي تكراري، با همان نگاه كليشه‌اي و پايان خوش، زوركي بازي‌هاي بي‌جان بازيگران و طراحي دكور و لباس سردستي، بزرگترين لطمه را به سوژه جذاب خواستگاري زد و در نتيجه مجلس خواستگاري در 50جلسه كه مي‌توانست بيننده‌هاي زيادي را جذب كند، تبديل به برنامه‌اي شد مثل ديگر برنامه‌هاي خانوادگي.

 تلويزيون دوباره راديو شد. به ياد بياوريد آن قسمتي كه قرار است براي دختر خانواده خواستگار بيايد. پدر بيمار است اما مادر و عروس خانم فقط در فكر عمل جراحي و زيبايي صورت هستند و پدر از شدت درد در حال مرگ است و آنها بي‌توجه به درد او پول‌ها را براي زيبايي خود مي‌خواهند و آقاي داماد كه اين رفتارها و صورت تازه عمل كرده عروس خانم را مي‌بيند، بعد از كلي شعار مجلس را ترك مي‌كند.يا آن قسمتي كه داماد همراه با مادر و پدر خود به مجلس خواستگاري مي‌آمد.

داماد كه به تازگي طلاق گرفته در پي پرسش‌هاي مسلسل‌وار پدر عروس‌خانم و حضور همسر سابق خود، ناگهان جلوي مادرخود كه همچون فولاد زره ا ست مي‌ايستد و از عشق به زن سابقش مي‌گويد و پدر او ناگهان متحول مي‌شود، پشت او را مي‌گيرد و...به هر حال سريال «خواستگاران» در كارنامه گروه خانواده شبكه اول نقطه درخشاني نيست، هرچند كه مدير گروه اعلام كرده كه از ساخت اين سريال راضي است.

 تقصير ما نيست، انتظار ما از گروه خانواده شبكه اول سيما، علي خود سياني با آن سابقه درامر نويسندگي و گلاب‌آدينه با آن سابقه درحوزه سينما تئاتر بالاست.به نظر شما تقصير ماست؟
 
منبع: همشهری