روزانه پرونده‌های مختلف سرقت و كلاهبرداری در دادگاه و مراكز انتظامی كشور تحت رسیدگی قرار می‌گیرد كه در برخی از آنها مواردی وجود دارد كه جالب و خواندنی به نظر می‌رسد.
 
روزانه پرونده‌های مختلف سرقت و كلاهبرداری در دادگاه و مراكز انتظامی كشور تحت رسیدگی قرار می‌گیرد كه در برخی از آنها مواردی وجود دارد كه جالب و خواندنی به نظر می‌رسد.
 

اعتیاد به دزدی

برخی سارقان سال‌های زیادی از عمر خود را در پشت میله‌های زندان گذرانده‌اند، چرا كه به دلیل اعتیاد شدید به سرقت، به محض آزادی و پایان دوره زندان باز هم سراغ سرقت می‌روند. از جمله این افراد سارق سابقه‌داری به نام كامبیز -62 ساله- است كه از دوران جوانی برای پولدار شدن سرقت از خانه‌ها، مغازه‌ها و خودروها را مرتكب شده است.

سارق حرفه‌ای طی ۴۳ سال، ۳۰ بار به حكم دادگاه‌های مختلف راهی زندان شده است. خودش می‌گوید: به سرقت اعتیاد پیدا كرده و نمی‌تواند آن را ترك كند.

او چندی قبل پس از دستگیری به قاضی گفت: «خانواده‌ام از موقعیت مالی خوبی برخوردار بودند، بنابراین قبل از انقلاب وقتی دیپلم گرفتم، پدرم مرا برای ادامه تحصیل به اروپا فرستاد و حدود دو سال در دانشگاه درس خواندم، اما به خاطر احساس غربت شدید به ایران بازگشتم. پس از ترك تحصیل به خرید و فروش خودرو، طلافروشی و مشاغل این چنینی رو آوردم. افسوس كه در این كارها هم موفق نبودم. در نتیجه به توصیه یكی از آشنایان در یك رستوران مشغول كار شدم، اما پس از چند ساعت، این كار را نیز رها كردم.

مدتی بیكار بودم تا این كه پس‌انداز اندكم تمام شد و برای تأمین هزینه‌های زندگی مجبور شدم از دوستان و آشنایان پول قرض بگیرم. بدین ترتیب هر روز بدهی‌ام بیشتر می‌شد. در نتیجه چاره‌ای جز سرقت ندیدم.

یك شب كه برای سرقت وارد خانه‌ای ویلایی در شمال تهران شده بودم، هنگام جمع‌آوری اشیای با ارزش خانه، ناگهان چراغ اتاق پذیرایی روشن شد و یك مأمور پلیس را در مقابلم دیدم كه اسلحه كمری‌اش را به طرفم نشانه گرفته بود.

دادگاه مرا به شش ماه زندان محكوم كرد. در زندان با خودم عهد كردم كه دیگر دزدی نكنم. اما به محض آزادی با مشاهده یك خانه ویلایی، دوباره به فكر سرقت افتادم.

در مدت ۴۳ سال گذشته، ۳۰ بار با حكم دادگاه به زندان افتادم و هر بار نیز در زندان توبه می‌كنم، اما وقتی آزاد می‌شوم، مانند یك فرد معتاد با دیدن پول یا اشیای با ارزش خانه‌ها و ماشین‌های گرانقیمت بدون اراده دست به سرقت می‌زنم!
 

تخم مرغ دزدی كه شتردزد شد

منصور -66 ساله- یكی دیگر از سارقان حرفه‌ای است كه زندان را مكانی امن برای خود می‌داند. او از ۱۳ سالگی با جیب‌بری از مسافران و مردم كارش را شروع كرد. پس از مدتی به خاطر سرقت دوچرخه دستگیر و زندانی شد.

وی طی ۵۳ سال بیش از ۶۰ سابقه كیفری و زندان دارد. او پائیز امسال، چند ساعت پس از آزادی قصد داشت خودروی پرایدی را سرقت كند كه از سوی پلیس دستگیر شد.
 

دزدی كه خوابش برد

احتیاط شرط عقل است. بخصوص اگر برای دزدی، یك ساختمان شیك ویلایی انتخاب شده باشد. «كامران» - 26 ساله - كه به خاطر تأمین هزینه اعتیادش به تازگی سرقت را شروع كرده بود، چندی قبل وقتی برای اجرای نقشه‌اش به یك خانه ویلایی در كرج رفت، پس از ساعت‌ها تلاش، سرانجام موفق شد در گاوصندوق را باز كند. دزد حرفه‌ای وقتی مقدار قابل توجهی پول و طلا دید، به خیال این كه یك شبه پولدار شده است، تصمیم گرفت در كنار گاو صندوق خانه اشرافی قدری استراحت كند. غافل از این كه صبح روز بعد صاحبخانه پس از بازگشت با دیدن میهمان ناخوانده پلیس را خبر كرده و او در خواب دستگیر شد.
 

سرمایه بربادرفته

گاهی اوقات بدشانسی دامنگیر مالباختگان هم می‌شود.

پرونده كلاهبرداری میلیاردی مردی به نام «مهرداد» -37 ساله- نیز نمونه‌ای از این پرونده‌هاست. مرد تبهكار به بهانه تجارت نخ به میان كسبه بازار رفته و پس از جلب اعتمادشان و پرداخت چك‌های بلامحل موفق شد مقدار زیادی نخ خریداری كند. بعد هم در فرصتی مناسب متواری شد.

مالباختگان در پی اطلاع از موضوع برای پس گرفتن پول‌ها و اموالشان همگام با پلیس به جست و جوها ادامه دادند. تا این كه او را در مخفیگاهش یافتند. اما هنگام درگیری مرد كلاهبردار ناگهان نقش بر زمین شد و جان باخت.
 

گاوصندوق رها شده در خیابان

چندی قبل سارقان ناشناس با طراحی نقشه ماهرانه‌ای به یك خانه ویلایی در شمال تهران دستبرد زده و گاوصندوق را با تمام موجودی‌اش دزدیدند. صبح روز بعد وقتی صاحبخانه متوجه سرقت گاوصندوق شد، از پلیس كمك خواست. هنوز چند روزی از تحقیقات نگذشته بود كه مأموران هنگام گشت در اطراف تهران، با یك گاوصندوق - پر از پول، طلا و مدارك - روبه رو شدند. در ادامه بررسی‌ها نیز صاحب گاوصندوق شناسایی شد.

در این میان نخستین فرضیه‌ای كه در ذهن مأموران نقش بست، این بود: گاوصندوق از پشت وانت بار به داخل خیابان افتاده و دزدان نیز متوجه موضوع نشده‌اند.
 

سارقان بدشانس

فرشید -27 ساله- از سارقان بدشانسی است كه همزمان با دستگیری وی، ۷ تبهكاردیگر نیز دستگیر شدند. دزد سابقه‌دار چندی قبل، پس از سرقت یك دستگاه موتوسیكلت به دام افتاد. وقتی مأموران او را برای بازجویی به دادسرا انتقال دادند وی در فرصتی مناسب با دستبند گریخت. مأموران كه متوجه موضوع شده بودند، بلافاصله به جست و جو پرداختند و سرانجام دزد فراری را در خانه یكی از دوستانش یافتند. هنگام دستگیری او، ۷ سارق دیگر كه برای مصرف مواد مخدر دور هم جمع شده بودند نیز به دام افتادند.
 

بدشانس‌ترین دزد ایران

«من بدشانس ترین دزد ایران هستم.» این را دزدی به نام احسان می‌گوید. او چندی قبل در یكی از محلات خلوت غرب تهران، كیف زن جوانی را دزدید و بدون هیچ مشكلی فرار كرد. احسان یك ساعت بعد به فكر افتاد از كارت عابربانك موجود در كیف پول برداشت كند، چرا كه از خوش‌شانسی رمز كارت داخل كیف بود.

او برای این كه خیلی سریع به یك شعبه بانك برسد، از یك موتورسوار مسافربر كمك خواست. آن دو وقتی به مقابل دستگاه خودپرداز رسیدند، احسان كه كار كردن با دستگاه را بلد نبود، از مرد موتورسوار كمك خواست. او هم كارت را گرفت و آن را داخل دستگاه قرار داد، اما یك دفعه با دیدن اسم و مشخصات درج شده همسرش روی كارت، شوكه شد. مرد موتورسوار پس از درگیری با احسان، او را دستگیر كرد. بعد هم در تماس تلفنی با همسرش از ماجرای سرقت باخبر شد و متهم را به پلیس تحویل داد.
 
 
سرقت از هزار راننده تاکسی

مرد معتاد كه به بیش از هزار راننده تاكسی دستبرد زده، زمانی كه برای دومین بار، یك راننده را طعمه قرار داده بود، به دام افتاد.

چندی قبل مأموران كلانتری نارمك هنگام گشت متوجه درگیری یك راننده تاكسی با مرد میانسالی شدند و برای بررسی ماجرا هر دو را به كلانتری منتقل كردند. راننده تاكسی به افسرنگهبان گفت: یك هفته قبل این مرد در حوالی میدان رسالت سوار ماشینم شد.

 او در صندلی جلو نشست، اما بعد از طی مسیر كوتاهی پیاده شد. چند دقیقه بعد متوجه شدم كیف دستی‌ام روی داشبورد سرقت شده است. داخل كیف ۷۰ هزار تومان پول نقد، دسته چك و مدارك شناسایی قرار داشت. از آنجا كه مطمئن بودم سرقت كیف كار همان مسافر است، چند روزی در آن محدوده رفت و آمد كردم تا شاید او را بیابم. سرانجام ساعتی قبل او را دیدم. مرد سارق كه مرا نشناخته بود، دوباره سوار شد.

 من هم بدون این كه حرفی بزنم او را تا نزدیكی كلانتری آوردم، اما ناگهان متوجه شد و قصد فرار داشت كه با هم درگیر شدیم. در پی اظهارات این مرد، متهم چاره‌ای جز اعتراف ندید. مرد معتاد گفت: برای تأمین هزینه‌های مواد مخدر، چاره‌ای جز سرقت ندارد.

وی پس از انتقال به پایگاه چهارم پلیس آگاهی به سرقت‌های متعدد دیگر نیز اقرار كرد. تاكنون وی به بیش از هزار فقره سرقت اعتراف كرده و گفته به طور متوسط روزی یك یا دو فقره سرقت انجام می‌داده و اكثر طعمه‌هایش نیز رانندگان تاكسی بوده‌اند. 

 
گردآوری: گروه سرگرمی سیمرغ
www.seemorgh.com/Entertainment
منبع: jahannews.com