به جای گفتن خسته نباشید چرا من را سین جیم می کنی؟
در زندگی زناشویی تان حدس و گمان را کنار بگذارید.

با حدس و گمان، زندگی نكنید!

بیشتر زن وشوهرها منظورشان را با صراحت، بیان نمی‌كنند و اتفاقاً چه بد هم می‌كنند. آنها می‌گویند خودش باید می‌فهمید كه من چه می‌خواهم!

دکتر کیهان نیا : وقتی با چنین مراجعه‌كننده‌ای روبه‌رو می‌شوم، می‌پرسم: « خودش از كجا باید می‌فهمید كه شما چه می‌خواهید؟!» در جوابم می‌گوید: « بالاخره او مرا می‌شناسد، پس باید حدس می‌زد كه چه می‌خواهم »! می‌پرسم: « خُب! اگر غلط حدس زد چه؟ مگر می‌شود زندگی را با حدس و گمان، پیش برد؟ » باز هم اصرار می‌كند: « اگر مرا درك می‌كرد، خواستۀ مرا هم می‌فهمید »!
روی حرفهم پافشاری می‌كنم و می‌گویم: «مگر شوهر شما علم غیب دارد كه از او انتظار دارید «باید» خواستۀ شما را می‌فهمید. چه اشكالی دارد كه خواستۀ خود را با صراحت بیان كنید؟ اگر این كار را بكنید قطعاً با استقبال طرف مقابلتان روبه‌رو می‌شوید، زیرا او را در وضعیتی قرار داده‌اید كه از انجام كاری برای شما به احساس رضایت برسد؛ چون خوشحالی شما باعث انبساط خاطر او می‌شود. چرا خود را دست كم می‌گیرید؟ خواستۀ تان را با صراحت بگویید».
خُب! حالا كه حرف حدس و گمان پیش آمد، بهتر است در همین‌جا به شما بگویم كه این روش، روش درستی نیست؛ بخصوص اگر بخواهیم دربارۀ هر موردی كه پیش می‌آید، از آن بهره‌برداری كنیم. فرض كنید همسرتان دیر به خانه آمده و شما از این جهت عصبانی هستید؛ بخصوص كه این كار، چندبار هم تكرار شده است. اگر واكنش‌تان از روی حدس و گمان باشد، معلوم نیست به نتیجۀ دلخواه برسید.

حالا اگر مردی دیر به خانه آمده و همسرش حدس می‌زند كه یا با دوستانش قراری داشته و پیش غذایی هم خورده، یا سری به مادرش زده و آنجا شام خورده، یا با كسی قرار و مداری داشته كه دلش نمی‌خواهد همسرش بداند، همین فکر و خیال های غلط، خود به خود او را عصبانی خواهد كرد. در نتیجه هنگام ورود مرد، با وجودی كه میل دارد خونسردی خود را حفظ كند، ولی همین زمینۀ منفی، لحن زن را نامطبوع نشان خواهد داد. مثلاً ممكن است با زبان تندی بپرسد: تا به حال كجا بودی؟
از طرف دیگر، مرد كه ممكن است برای دیر آمدنش دلیل معقولی داشته باشد، قبل از ورود به خانه، او هم پیش خودش حدس می‌زند كه این بار هم نیز صدای همسرش بلند خواهد شد. بدین ترتیب، این تصور منفی، او را هم از پیش عصبانی كرده است؛ بنابراین از لحن تند زن، گمان می‌كند كه همسرش حرف وی را باور نخواد كرد؛ چون كه به او ظنین شده است.

افكار مرد به اینجا كه می‌رسد، پیش خود می‌گوید «دیدی درست حدس زدم»، در نتیجه او هم متقابلاً با لحنی خشن می‌گوید: «خُب لابد كار داشتم. به جای این كه بگویی، خسته نباشی و زود شام را حاضر كنی، هنوز پایم را توی منزل نگذاشته‌ام، داری مرا سین جیم می‌كنی؟!»

زن كه حدس می‌زند مرد حتماً در محلی بوده كه نمی‌خواهد راستش را به او بگوید، بیشتر عصبانی شده و در فكر مچ‌گیری از مرد می‌افتد و سؤالات بیشتری می‌كند. مرد كه احتمالاً خستگی كارهای روزانه به حد كافی نیرویش را تحلیل برده، دیگر قادر نیست كه خونسردیش را حفظ كند و صبورانه توضیح بدهد؛ بنابراین او هم واكنش تندتری از خود نشان می‌دهد. آن وقت، مسأله می‌رود كه بالا بگیرد و به جاهای باریك بكشد!

با بررسی این ماجرا درمی‌یابیم كه مرد عصبانی و خسته از كار روزانه، از همسرش انتظار خوش‌آمد گویی دارد. او كه از درگیریهای شغلی، كسل است، با صرف غذا و كمی استراحت به آرامش می‌رسد. ولی وقتی انتظارش برآورده نمی‌شود، در این شرایط، ضریب خطای آدمی بالا می‌رود و در نتیجه، پرسش زن را، شك به خود می‌پندارد و از كوره درمی‌رود؛ زیرا فكر می‌كند كه مورد بازخواست قرار گرفته است!
بسیار خوب. درست است كه در این مبحث، با توجه به عنوان آن، قرار نبوده كه به «حدس و گمان» ‌متوسل شویم، اما حالا من از شما می‌خواهم كه «حدس بزنید»! در چنین شرایط فرضی، اوضاع به چه صورتی درمی‌آید؟! بدیهی است كه نتیجۀ خوبی در برنخواهد داشت.

خب! اگر بپرسید كه «زن چه باید می‌كرد؟» در جواب شما می‌گویم كه زن نباید با پیشداوری غلط خود، موضوع را این گونه آغاز می‌كرد. او نمی‌بایست با توسل به «حدس و گمان»‌ با شوهرش صحبت می‌كرد. بلكه برعكس، او باید گمان منفی را از خود دور می‌كرد و اجازه می‌داد كه پس از آمدن شوهرش و استراحت او، بخصوص بعد از صرف شام علت دیر آمدنش را جویا شود؛ آن هم با حالت و لحنی كه نشان می‌داد نگرانی او از دیر آمدن شوهر، صرفاً به خاطر سلامت خود مرد بوده، نه مسأله دیگری. با این برخورد، آن وقت شوهر مجبور می‌شد با حوصله و ملایمت، دلیل دیر آمدن خود را توضیح دهد.

دکتر کیهان نیا

 

 

تهیه و تدوین : گروه سبک زندگی سیمرغ / دکتر کیهان نیا
seemorgh.com/lifestyle
اختصاصی سیمرغ