مطمئنا همه ما نیازهای برآورده نشده ای در زندگیمان داریم، مهم نیست درچه زمان و چگونه. این نیازها ممکن است جسمی، روانی و یا روحی باشند.
 

مطمئنا همه ما نیازهای برآورده نشده ای در زندگیمان داریم، مهم نیست درچه زمان و چگونه. این نیازها ممکن است جسمی، روانی و یا روحی باشند.


این نیازها هر نوع زندگی ای را تحت تاثیر قرار می دهند. از ثروتمندان گرفته تا فقرا، از دینداران گرفته تا مادیون و از کودکان گرفته تا بزرگسالان، همه وهمه با این نیازها مواجه اند. پس چه چیز درون ماست که ما را به بیشتر خواستن وا می دارد و چطور می توان آن را درموقعیتی مثل ازدواج کنترل کرد؟
 
اول ازهمه باید درک کنیم که هیچ یک از ما کامل نیستیم، زیرا که انسانیم و گاهی اوقات ممکن است با طبیعت انسانی خود بر سر خواسته های بیشتر درگیر شویم. این موضوع موجب می شود که ما تامین نیازهایی را که تنها باید توسط خودمان برآورده شوند در دیگری بینیم. اگر شخصی نیازهای خود را خود برآورده نسازد، با دیگری هم نمی تواند آنها را برطرف ساخته و احساس بی نیازی کند.

وقتی ما ازدواج را مشارکت دو فرد کامل و رضایتمند ببینیم، تا اینکه دو نیمه که قرار است یک کل را تشکیل دهند، مطمئنا رضایت بیشتری در رابطه بدست آمده و زوجین بهتر می توانند مکمل هم باشند. البته این مطلب درست است که گاهی اوقات نبود یکی از زوجین می تواند مشکلاتی را ایجاد کند و در چنین شرایطی است که تامین این نیازها بیش از هر زمان دیگری احساس می شود. 
 
اگر از خود احساس رضایت دارید، اما احساس می کنید که همسرتان به دلیل یک حس پوچی و نارضایتی در ازدواج، ازنظراحساسی و روحی دچار مشکل شده است، یقینا زمان آن رسیده که بطورجدی با او صحبت کنید. در مورد انتظارات، علائق و کمبودها بحث کنید. اجازه بدهید طرف مقابل هم مشکلات خود را مطرح کند، آنگاه می بینید که چطور نیازهای یکدیگر را برطرف می کنید.

به یاد داشته باشید که همیشه با همسرتان ارتباط برقرار نمائید و موضوعات حساس را با عشق و مهربانی حل کنید تا با رنجش و سرزنش. اگر احساس می کنید که در رابطه خود نیازهای تامین نشده به شما فشار می آورد و از طرفی حرفهایتان دیگر بی اثر بوده و کارهای همسرتان نیز واکنشی در بر ندارد، شاید زمان آن رسیده که تدابیری جدی بیندیشید. مراجعه به یک مشاورشاید راه حل نخست باشد. به همسرتان بگوئید که نمی توانید رابطه ای را که در آن تنها سهیم هستید و هیچ رشدی وجود ندارد ادامه دهید. 
 
از طرف دیگر اگر همسرتان وظایف خود را به خوبی انجام می دهد و شما هنوزهم احساس رضایت نمی کنید، شاید نه همسرتان مشکل دارد و نه رابطه تان، بلکه مشکل از خود شماست. آیا ازعزت نفس پایین خود رنج می برید؟ آیا سرگرمی های کافی و یا کارهایی دارید که به تنهایی از آنها لذت ببرید؟ آیا همیشه مجبورید همسرتان یا فرد دیگری را در کنار خود داشته باشید؟ به خاطر بسپارید، تا وقتی ازخود احساس رضایت و کما ل نداشته باشید، با دیگری نیز نمی توانید چنین احساسی را بدست آورید. روی خود و زندگیتان کارکرده و تحلیل کنید، آنگاه می بینید که چیزهای بیشتری برای اشتراک گذاشتن با دیگران دارید.
 
 
گردآوری:گروه سبک زندگی سیمرغ
www.seemorgh.com/lifestyle
منبع:hamsar.ir
 
 
مطالب پیشنهادی:
چگونه ذهن همسرم را بخوانم؟
عشق واقعی شما كیست: همسرتان یا كودك تازه وارد؟
چگونه شوهر خود را به انجام کارهای منزل علاقمند کنیم؟
9 شیوه منحصر بفرد برای لذت بردن از شریک زندگیتان!
۶ نکته برای داشتن یک رابطه سالم