می‌خواهید مشکلتان را با کسی مطرح کنید که ناگهان کارشناسی از راه می‌رسد و ادعا می‌کند که مشکل شما و همسرتان به نداشتن مهارت اولیه ارتباطی بر می‌گردد

 

آیا با مهارت گوش دادن صحیح به حرف های همسرتان آشنا هستید؟

- تو اصلا من را نمی فهمی!

- حتی یک ذره هم به حرف های من گوش نمی دهی.

- ممکن است عوض این همه سوال پیچ کردن، یک کم به حرف های من گوش بدهی!؟

دیشب در زمان صحبت با همسرتان با مشکلی روبه رو شده اید و در بگو مگو با همسرتان ممکن است جملاتی را مشابه جملات بالا به کار برده باشید. امروزمی‌خواهید مشکلتان را با کسی مطرح کنید که ناگهان کارشناسی از راه می‌رسد و ادعا می‌کند که مشکل شما و همسرتان به نداشتن مهارت اولیه ارتباطی بر می‌گردد. اما واقعا این مهارتهای اولیه چیستند و چگونه می‌توانیم آنها را به دست بیاوریم و در خودمان پرورش دهیم؟

همه ما آن قدر حرف و سخن و نصیحت و اندرز شنیده ایم که خیال می‌کنیم استاد شنیدن و فهمیدنیم! اما در بسیاری از موارد ما فقط صدای گوینده را شنیده ایم واصلا به حرف هایش گوش نداده ایم. برای اصلاح عادات غلط در ارتباط مان با دیگران، اول از همه لازم است بین گوش کردن وشنیدن تفاوت قائل شویم؛ شنیدن زمانی است که ما بدون قصد قبلی چیزی را می‌شنویم؛ مثل وقتیکه رادیوی ماشین روشن است و به عنوان مثال می‌شنویم که از فردا هوا گرم تر خواهد شد.

اما منظور از گوش دادن، زمانی است که ما با قصد وهدف به چیزی گوش می‌دهیم؛ مثل زمانی که تلویزیون را سر ساعت روشن می‌کنیم تا اخبار و پیش بینی وضعیت آب وهوا را گوش دهیم،در ارتباط با دیگران هم همین اتفاق می‌افتد؛ در بعضی مواقع ما به دیگران گوش نمی‌دهیم بلکه تنها صدای آنهارا می‌شنویم. برای گوش دادن کامل و درست به آدم ها- مخصوصا همسرتان- رعایت نکات زیر می‌تواند کمک خوبی باشد:

شنیدن با چهارگوش!

خانمها معمولا در زمان گوش دادن به دیگران، عکس العمل نیز نشان می‌دهند؛ سعی می‌کنند ارتباط چشمی برقرار کنند، سر خود را تکان می‌دهند یا با گفتن بله، اهوم و می‌فهمم، توجه خود را نشان می‌دهند. اما در مقابل آقایان در زمانی که به دیگران گوش می‌دهند، معمولا عکس العمل زیادی از خود نشان نمی‌دهند. این تفاوت می‌تواند در زمان گفت وگو بین همسران مشکلاتی ایجاد کند.ممکن است شما هم از زبان خانم ها شنیده باشید که همسرانشان به حرف آنها گوش نمی‌کنند و به آنها بی‌توجه هستند؛ در حالی که در همان موقع آقایان معتقدند به حرف های همسرانشان گوش داده اند و البته واقعا هم گوش داده اند.

دانستن این تفاوت ها می‌تواند به 2 شکل به بهبود رابطه ما کمک کند؛ انتظارات مان را از همسرمان با توانایی‌ها و عادات او هماهنگ کنیم و با دانستن خواسته او خودمان را هم کمی تغییر دهیم. بهتر است در زمان گوش دادن به همسرمان، شعله گاز را خاموش کنیم، روزنامه را کنار بگذاریم یا صدای تلویزیون را قطع کنیم. درکنار اوبنشینیم و در حال گوش دادن به اظهاراتی کوتاه،توجه خودمان را نشان بدهیم.

حق با شماست البته

آقا می‌خواهد حرف بزند اما روحیه او مناسب ایراد و انتقاد از طرف خانم ها نیست. خانم هم می‌خواهد صحبت کند اما دلش نمی‌خواهد راه حل بشنود. اگر در زمان گفت وگو با همسرمان به احساسات و نیازهای او در آن لحظه دقت نکنیم، لحظات سختی را پیش رو خواهیم داشت. البته این نکته، ظاهر ساده ای دارد. بسیاری از ما هنگام صحبت با دوستان یا همکاران مان به خوبی می‌توانیم برای دقایقی نیازهای خودمان را کنار بگذاریم و با تمام وجود به آنها توجه کنیم.

اما در رابطه با همسر،متاسفانه وضعیت کمی پیچیده تر است. گاهی اوقات حاضر نیستیم حتی برای لحظاتی کوتاه مطابق انتظارات او رفتار کنیم. شاید بهتر باشد برای پیدا کردن انگیزه جهت کوتاه آمدن، تنها به احساسات لحظه ای خودمان یا اتفاقاتی که در 5 دقیقه آینده می افتد، توجه نداشته باشیم.کمی نیز به آینده روابط مان فکرکنیم. برای شروع بهتر است قبل از گفت وگو انتظارات خود را از همسرتان مستقیما با او در میان بگذارید.البته بهتر آن است که به نشانه هایی که همسرمان در زمان صحبت بیان می‌کند نیز توجه کافی داشته باشیم.

 برای نمونه زمانی که آقا می‌گوید:" همه اش تقصیر خودم است، اگر از اول این پروژه را قبول نمی‌کردم، حالا این طور به دردسر نمی‌افتادم.در این مدت این قدر سرم شلوغ بوده که اصلا نفهمیدم کی این هفته ها تمام شد، دیگه خسته شدم...". در این شرایط دیگر خودتان باید حدس بزنید که اگر همسرتان دارد از کار زیادش شکایت می‌کند، تنها نیاز دارد شما به او گوش دهید، نه اینکه بگویید:"تقصیر خودته، من که گفتم پروژه را بی خود قبول نکن!". یا در نظر بگیرید خانم می گوید:" می دانم ایرادم کجاست.نمی توانم به هر کسی که از من کمک می خواهد، نه بگویم. در نتیجه یکدفعه کارها روی سرم خراب می شود. انگار گاهی وقت ها خودم بین این همه کار گم می شوم...". در شرایطی که خانم می داند مشکلش چیست و البته درخواست کمک برای پیدا کردن راه حل ندارد، بدترین کار این است که آقا به خانم بگوید:" خب، یکدفعه که به یکی از این آدم ها نه بگویی، بقیه هم حساب کار دستشان می‌آید." به جای اصرار به اظهار نظر سریع، بهتر است برای دقایقی سکوت کنید و بعد از آنکه کاملا متوجه شدید همسرتان درباره چه موضوعی دارد صحبت می کند وانتظارش از شما چیست، به اظهار نظر بپردازید.

اول شما بفرما!

عادت قطع کردن صحبت یکدیگر، مشکلی است که البته به زندگی مشترک محدود نمی‌شود و هر کس این عادت را داشته باشد، باعث آزار دیگران می‌شود. در صورتی که همسرتان چنین عادتی دارد، در برخورد با آن به 2 نکته توجه داشته باشید؛ چنین کاری را معمولا بیشتر آقایان انجام می‌دهند. عجله آنها برای اتمام صحبت و تمایل به حدس زدن به جای گوش دادن ممکن است از دلایل بروز چنین اتفاقی باشد.

اما نکته دوم که البته اهمیت بسیار زیادی نیز دارد؛ این است که اگر همسر شما چنین عادتی دارد، در بیشتر مواقع این عادت محدود به شما نیست. اگر دیشب همسرتان هنگام صحبت در مورد موضوعی مهم حرفتان را قطع کرده، دلایل عجیب و غریبی برای آن نتراشید؛ اینکه به شما بی‌توجه است یا برایتان ارزش قائل نیست. یادتان باشد این عادت همسرتان است و ربطی به حساب و کتاب های بین شما 2 نفر ندارد. این یادآوری کوچک می تواند از شخصی کردن موضوع تا حد زیادی جلوگیری کرده، از بگو مگوهای بعدی پیشگیری کند.

البته کسانی که چنین عادتی دارند باید توجه داشته باشند که اگرچه در ارتباط با دیگران ممکن است چندان دچار مشکل نشوند اما در ارتباط با همسر وضعیت متفاوت است. در زندگی مشترک تعارفات کنار گذاشته می‌شوند ودر نتیجه اعتراضات بیشتر شنیده می‌شوند. درواقع این عادت ایراد گرفتن همسرتان نیست که باعث می‌شود بارها به شما تذکر دهد که حرفش راقطع نکنید، بلکه تنها صمیمی بودن اوست که به چنین نتیجه ای منجر می‌شود. بهتر است اگر چنین عادتی دارید، بیشتر از قبل، خودتان را در خانه کنترل کنید.

حالا یک سوال مهم

اگر هنگام صحبت همسرتان فقط به پاسخ هایی مثل بله یا اوهوم اکتفا کنید، ممکن است بعد از چند جمله، گفت و گو تمام شود. برای ادامه دادن گفت و گو و البته نشان دادن علاقه‌مان به موضوع و البته همسرمان لازم است هنگام صحبت، سوالاتی هم بکنیم. مثل هر کار دیگری، اگر دفعات این کار خیلی زیاد یا خیلی کم باشد، می تواند به موضوعی آزاردهنده تبدیل شود.

البته تنها سوال کردن هم نمی‌تواند همیشه باعث ادامه گفت و گو شود. بعضی از افراد- به ویژه آقایان- عادت دارند به سوالات، بسیار کوتاه یا تلگرافی پاسخ دهند. در این مواقع، تغییر نوع سوال می‌تواند راه خوبی برای ادامه دادن گفت وگو باشد.

پرسیدن سوال های کلی تر و سوالاتی که با یک بله یا خیر نمی‌شود جوابشان را داد، در این شرایط کمک کننده هستند. نکته مهم دیگر در طرح سوال، این است که کمتر از سوالاتی که با چرا شروع می‌شوند استفاه کنید. این نوع سوالات – به ویژه در زمان گفت و گو درباره اتفاقات ناخوشایند- دلخوری ها را افزایش می‌دهد؛ چرا که همسرتان حس می‌کند که می‌خواهید او را به نوعی محاکمه و خلع سلاح کنید.

یعنی درست فهمیدم؟

مشاوران و روانشناسان در برخورد با مراجعان شان از تکنیکی به نام بازگویی استفاده می‌کنند. در این روش مشاور، قسمت های مهم و برجسته صحبت مراجعه کننده را دوباره تکرار می‌کند. این روش باعث جلب اعتماد گوشنده می‌شود چرا که او مطمئن می‌شود حرف هایش با دقت شنیده شده است.شما نیزمی‌توانید در ارتباط با همسرتان درباره احساسات اش صحبت  کنید، بسیار مفید است.

شاید تمام این قانون ها را قبلا هم شنیده باشید اما به کار بردن آگاهانه آنها می تواند مثل یک چوب جادو دلخوری های همیشگی بعد از هر صحبتی را از بین ببرد. خواهید دید!
 
 
گردآوری:گروه سبک زندگی سیمرغ
www.seemorgh.com/lifestyle
منبع:همشهری خانواده