دروغگویی کودکان در حدود چهار تا پنج سالگی صرفاً شیوه ای برای بیان افکار یا دفاع از خود است. بنابراین تنبیه در این سنین روش غیر مطلوبی است.
معمولاً، شایع ترین علل نگفتن حقیقت ترس است. زمانی که کودک می داند در قبال توضیح مطلبی حتماً مورد شماتت قرار خواهد گرفت به دنبال یک راه حل برای رهایی از آن موقعیت می گردد و در نتیجه آسان ترین راه ممکن یعنی دروغ گفتن را انتخاب می کند.

محیط نیز تاثیر بسزایی دارد کودکی که مشاهده می کند چگونه دیگران به ویژه بزرگسالان از طریق دروغ گفتن به خواسته هایشان دست می یابند هم این کار برایش عادی می شود و هم به این علت که رسیدن به اهداف، به نوعی برایش تشویق محسوب می شود تمایل به کتمان حقیقت در او افزایش می یابد.

از آن جا که کودکان در سنین پیش دبستانی نمی توانند واقعیت را از خیال تفکیک کنند برای کسب لذت در دنیای تخیلی خود فرو می روند در این سن چنین رویاپردازی هایی با دروغگویی دیگر افراد در سنین بالاتر تفاوت دارد. گاه این خیالات در کودکانی با هوش سرشار بیشتر دیده می شود.

کودکان به مرور متوجه می شوند که با تعریف وقایع غیر واقعی می توانند توجه دیگران را به خود جلب کنند از این رو، در مواجهه با موقعیت هایی که در آن از اعتماد به نفس کافی برخوردار نیستند یا محبت مورد نیازشان را دریافت نمی کنند تمسک به این روش را آغاز می کنند.

تمایل به همانند شدن با شخصیت های محبوب نیز کودک را به این سمت سوق می دهد که در خیالش خود را در جایگاه آن ها ببیند و رفتارهای آنان را به خود نسبت دهد. به عنوان نمونه او دوست دارد که در جایگاه پدر یا حتی یک شخصیت کارتونی باشد و این امر باعث می شود تا ماجراهایی مانند آنچه مربوط به آن فرد است را عیناً در مورد خودش بیان کند.

راهکارهای پیشنهادی :
توجه به سن کودک :
دروغگویی کودکان در حدود چهار تا پنج سالگی صرفاً شیوه ای برای بیان افکار یا دفاع از خود است. بنابراین تنبیه در این سنین روش غیر مطلوبی است. بهتر است که به جای این کار، به او آگاهی لازم برای تفکیک حقیقت از خیال را ارائه کنیم مثلاً بگویید: " داستان زیبایی بود بیا آن را با هم بنویسیم تا برای بقیه هم بخوانیم. بعدش ببینیم کدام قسمت هایش در دنیای واقعی می تواند اتفاق بیفتد و کدام قسمت هایش شاید فقط در ذهن ما باشد".

مدیریت در توجه به کودک :
والدین نباید در برابر حرف های غیر واقعی کودک تنها شنونده باشند برعکس باید به نحوی توجه را از کودک دریغ کنند و مشغول فعالیت دیگری شوند تا کودک دریابد که این روش شیوه مطلوبی برای رفع نیازهایش نیست البته باید خلاقیت کودک را مورد تقویت قرار دهند و از آن تمجید کنند اما نسبت به دروغ ها با نهایت آرامش به کودک بفهمانند که رفتار مورد نظر والدین به چه صورت است.

برخورد عادلانه :
وقتی برای رفتارهای نامطلوب جزئی، کودک به شدت تنبیه می شود و این احساس در او شکل نمی گیرد که رفتارش به نحوی منصفانه مورد قضاوت قرار گرفته است دلیلی برای راستگویی ندارد بنابراین تلاش کنید که ضمن توضیح دلایل تنبیه شدن او، زیاده روی نیز نداشته باشید.

ارائه پاداش در قبال راست گویی :
همان گونه که حذف پاداش ها یک رفتار منفی را کاهش می دهد ارائه تقویت و پاداش نیز موجب ترغیب کودک به انجام یک رفتار خوب می شود بنابراین به یاد داشته باشید که تشویق رفتار مطلوب از تنبیه رفتار نامطلوب اهمیت بیشتری دارد.

به ویژه دریافت توجه کافی نیاز کودک را تامین می کند و او را از تمسک به شیوه های منفی برای کاهش تنش هایش بی نیاز می سازد. با این حال چنانچه این رفتار کودک در قیاس با دیگر هم سالان بسیار متفاوت بوده و به دفعات روی داده است همچنین به ویژه اگر با پرخاشگری، ناسزاگویی و بی قراری شدید همراه باشد استفاده از راهنمایی حضوری یک روان شناس یا روان پزشک راهکار مناسب تری خواهد بود.



گردآوری : گروه سبک زندگی سیمرغ
www.seemorgh.com/lifetyle
منبع : khorasannews.com



مطالب پیشنهادی :
چطور دروغ و دروغگو را بشناسیم
از دروغگویی كودكان عصبانی نشوید!
چرا یک کودک مکرراً دروغ می‌گوید؟
كودكان و نوجوانان چرا دروغ می‌گویند
دروغگویی در کودکان و نوجوانان