واژه های نامادری و ناپدری در گوش همه ما طنین ناخوشایندی دارد و هیچ کس دوست ندارد داشتن نامادری یا ناپدری را تجربه کند.


رابطه فرزندان با نامادری یا ناپدری یکی از مهم ترین دغدغه های پدر یا مادری است که قصد ازدواج مجدد پس از فوت همسر یا طلاق دارد. به طور سنتی فرزندان نمی توانند فرد دیگری را جانشین پدر یا مادر خود کنند و فرهنگ پنهان جاری در جامعه ما متاسفانه به بسیاری از روابط حسنه، انگ می زند.

واژه های نامادری و ناپدری در گوش همه ما طنین ناخوشایندی دارد و هیچ کس دوست ندارد داشتن نامادری یا ناپدری را تجربه کند. با این حال افزایش طلاق زوج های جوان، افزایش تعداد فرزندان تک والد، افزایش زنان سرپرست خانوار که عهده دار سرپرستی یک یا چند فرزند خود هستند، اندک اندک خانواده های ایرانی را با مشکلات جدیدی روبه رو کرده است.

از این رو باید تلاش کرد انگ ازدواج مجدد را برای بسیاری از زنان جوان که فکر ازدواج را از سر خود بیرون می کنند و تمام زندگی خود را وقف یک یا چند فرزند خود می کنند، برداشت و راهکارهایی ارائه کرد تا آنان بتوانند با وجود تجربه طلاق، از مواهب زندگی مشترک بهره مند شوند. هم چنین مردانی که به علت حضور فرزندان خود، فرصت ازدواج را از دست می دهند و به تنهایی بار مشکلات زندگی را به دوش می کشند می توانند با انتخاب صحیح یک همسر، زندگی بهتری را تجربه کنند.

اما بی گمان این تصمیم در زندگی آن ها بسیار سرنوشت ساز و حیاتی است و مقدمات آن را باید به درستی فراهم کرد. آمادگی کودکان برای پذیرش والد ناپدری و یا نامادری موضوعی است که در گفت وگو با دکتر علی اصغر احمدی، استاد بازنشسته و سابقه دار دانشگاه تهران، در میان گذاشته ایم.

وی در ابتدا توضیح می دهد:
سن و سابقه ارتباط با دیگران در پذیرش والد جدید برای فرزندان بسیار حیاتی است. در سنین پایین ممکن است فرزندان اصلا جابه جایی والد را تشخیص ندهند.

طبق شواهد بچه ها تا سن ۵ سالگی جابه جایی والدین و تغییر در خانواده را تشخیص نمی دهند و با شرایط جدید به سرعت تطابق پیدا می کنند. بنابراین سن کودک نکته بسیار حائز اهمیتی است. بحرانی ترین سن برای پذیرش والد جدید سن ۱۲- ۱۱ سالگی تا ۱9-۱8 سالگی است. ورود فرد جدید بستگی به سن فرزند و رابطه آن ها با مادر یا پدر جدید و چگونگی جدا شدن والد اصلی از خانواده دارد. بنابراین نقش تمامی این عوامل را در پذیرش والد جدید باید در نظر گرفت. مادر یا پدری که قصد ازدواج مجدد دارد، باید تمامی این معیارها را مدنظر قرار دهد.

در این میان ذکر یک نکته بسیار ضروری به نظر می رسد فرآیند شناخت به گفته دکتر احمدی ۲ جنبه دارد؛ یکی شناخت خودآگاه و دیگری ناخودآگاه است. انسان هر ۲ جنبه این شناخت را دارد اما حیوانات دارای شناخت ناخودآگاه هستند.

به عنوان مثال بره پس از جدا شدن از مادر و با طی کردن مسافت طولانی در برگشت به سرعت مادر خود را پیدا می کند. این شناخت نشان دهنده نوعی تمایل و کشش است. برهمین اساس شناخت در دوره جنینی براساس ناخودآگاه انسان است و انسان بعدها نمی تواند آن دوران و مادر خود را به یاد بیاورد.

همچنان که بسیاری از ما وقایعی که تا ۲ سالگی برایمان رخ داده است، به یاد نمی آوریم و از مادر چیزی در ذهن نداریم. به همین دلیل است که می گوییم تا سن ۵ سالگی بسیاری از بچه ها تغییر و جابه جایی والدین را تشخیص نمی دهند و این دوران، بهترین زمان برای ازدواج مجدد پدر یا مادر است.

اگر رابطه خوبی بین زن و شوهر جدید برقرار باشد و بین او و والد جدید رابطه مناسبی ایجاد شود، کودک به سرعت او را می پذیرد و مشکلی به وجود نمی آید.

پس از سن ۵ سالگی، کودک پدر یا مادر خود را کاملا می شناسد و این جابه جایی را درک می کند اما این شناسایی نباید مانع ازدواج مجدد پدر یا مادر شود. به عبارتی پدر یا مادری که فرزند بین ۵ تا ۱۱- ۱۰ ساله دارد نباید با این تصور که او نمی تواند والد جدیدی را بپذیرد و یا متوجه این جابه جایی می شود، فرصت ازدواج را از دست بدهد. به گفته دکتر احمدی این دوره، دوره پیروی و اطاعت از بزرگ تر است. اگر بچه لجباز و آشفته تربیت نشده باشد و والد قبلی به طور مسالمت آمیزی از زندگی او کنار رفته باشد و در سایه اختلافات بین زوج ها صدمه ندیده باشد، می تواند والد جدید را به راحتی بپذیرد.

کودک دراین سنین وابسته به والدین خود است به آن ها احساس نیاز پیدا می کند و پناه می برد. بنابراین اگر به هر دلیلی مادر خود را از دست داد، به دلیل نیاز به داشتن سرپرست و پناهگاه، مادر جدید را می پذیرد. او با درک جابه جایی، واقعیتی را که در زندگی اش رخ داده است، می پذیرد و آن را قبول می کند.

بنابراین در این سنین، کودکان آمادگی دارند مگر این که خود والدین با شیوه تربیتی غلط مشکلاتی برای کودک به وجود آورند. به طور معمول بین دختر و پسر در این سن برای پذیرش والد جدید تفاوتی احساس نمی شود.

اما به دلیل فرهنگی پذیرش پدر جدید برای پسران قدری دشوارتر است. از نظر اجتماعی نیز متاسفانه طعنه و کنایه و نیشخندهایی که نسبت به ورود پدر جدید به خانواده شنیده می شود، برای پسران غیرقابل تحمل است و مشکلاتی را به وجود می آورد. در سنین نوجوانی، دختران به هنگام پذیرش مادر جدید و پسران به هنگام پذیرش پدر جدید واکنش شدیدی نشان می دهند اما واکنش دختران در سنین نوجوانی شدیدترین نوع واکنش است و اصطلاح نامادری برای آن ها بسیار سنگین است. وی تاکید می کند: نامادری واژه ناخوشایندی است و پیشوند نافیه دارد؛ پیشنهاد ما استفاده از واژه همادری به معنای همان مادر است که بسیار گوش نوازتر از نامادری است.یکی از مهم ترین معضلاتی که بچه های تک سرپرست دارند، این است که بسیار وابسته هستند.استقلال فرزندان پس از مرگ یکی از والدین یا جدایی آن ها از یکدیگر نباید خدشه دار شود. در مواردی مشاهده شده است که یک پسر ۲۰ ساله هنوز با یکی از والدینش در یک اتاق می خوابد. این وابستگی نباید به این حد برسد، چرا که نداشتن استقلال در دوران بزرگسالی به آن ها ضربه می زند، به عبارتی باید هرچه بیشتر در یک محیط طبیعی و در شرایط عادی زندگی کنند نه این که به دلیل تک والد بودن، در شرایط استثنایی و ویژه ای تربیت شوند.

دکتر احمدی ادامه می دهد:
پیشنهاد ما این است که والد در صورت داشتن فرصت ازدواج، ازدواج کند و خود را وقف فرزند یا فرزندان کند. تربیت صحیح مانع به وجود آمدن مشکلات می شود و فقط فرزندان لجباز و خودخواه و از خودراضی حاضر نمی شوند شرایط جدید را بپذیرند و تقصیری هم متوجه آن ها نیست.

در حقیقت والدین آن ها مقصر هستند که با روش تربیتی غلط آن ها را طلبکار بار آورده اند. اما در دوره نوجوانی که دوره آشفتگی است به دلیل ویژگی های خاصی که دارد، حتی نوجوان رشد کرده در یک خانواده سالم، دچار چالش و تحول می شود چه برسد به این که در این دوره حساس، شوک شدیدی مثل طلاق والدین و جابه جایی یکی از والدین را ببیند. این مشکلات آشفتگی های دوران نوجوانی را چند برابر می کند و طبیعی است که والدین در این دوران باید دقت و حساسیت بسیار بیشتری نسبت به فرزند خود داشته باشند.

این بحث بدون داشتن نیم نگاهی به فردی که وارد خانواده شده است، کامل به نظر نمی رسد. پدر یا مادری که قصد ازدواج مجدد دارد، باید همسر جدیدش را از شرایطی که دارد آگاه کند و فرزند یا فرزندان خود را به او معرفی و آن ها را با او آشنا کند. پدر یا مادر جدید نیز باید نکاتی را مدنظر قرار دهد و با پذیرش موقعیت خانوادگی به خانواده ورود پیدا کند.

بنابراین خواندن نکته های ذیل را به نقل از سایت ehow برای والدینی که در چنین موقعیتی قرار دارند، توصیه می کنیم:
 
۱ - فرزند همسر خود را مانند فرزند خود دوست بدارید.
با او به گونه ای رفتار کنید گویی که فرزند خودتان است. به آن چه می گویند و می خواهند توجه نشان دهید.توجه نشان دادن به آن ها یکی از بهترین روش های جذب محبت آن هاست. کودکی که مورد بی مهری و بی اعتنایی والد جدید قرار بگیرد، هرگز نمی تواند جایگاه او را در خانواده به رسمیت بشناسد.
 
۲ - هرگز از پدر یا مادر قبلی او بدگویی نکنید.
یکی از بدترین کارهایی که والد جدید می تواند انجام بدهد همین است که والد قبلی را سرزنش کند. به هر حال کودک، پدر یا مادر خود را دوست دارد و نمی تواند بپذیرد والد جدید از او بدگویی کند. لازم نیست از کودک درباره پدر یا مادر قبلی اش چیزی بپرسید. بهترین کار این است که اصلا در این باره با او وارد بحث نشوید.
۳ - جبهه گیری نکنید.
اگر شنیدید که او می گوید تو پدر من نیستی یا تو مادر من نیستی، لازم نیست واکنش نشان دهید. او لزوما به شما حمله نمی کند بلکه تلاش می کند شما را بپذیرد.باید به او فرصت دهید، محبت و از او حمایت کنید. اگر احساسات شما از رفتار یا گفتار او جریحه دار شد، با همسرتان درمیان بگذارید و واکنش مستقیمی بروز ندهید، سعی کنید با کمک همسرتان راه حلی برای این مشکل بیابید. هرگز اجازه ندهید خشم و تنفر در فضای منزل جاری شود. محبت، محبت می آورد و خشم، خشم.

۴ - خودتان را فراموش کنید.
در منزلی که تازه به آن وارد شده اید، همه چیز به شما مربوط نمی شود. بنابراین در هر مسئله کوچک و بزرگی وارد نشوید. به دنبال آرامش باشید و با طمأنینه و آرام فضای منزل را پر از محبت کنید. انتظار نداشته باشید بچه ها شما را پدر یا مادر صدا بزنند. اصلا از آن ها انتظار چیزی نداشته باشید. آن ها کودک هستند و شما بزرگسال. سعی کنید با رفتارهای بزرگوارانه محبت آن ها را جلب کنید و نه برای پیوند ازدواج با پدر یا مادر آن ها. هرگز از آن ها انتظار محبت و احترام نداشته باشید. رفتارهای محبت آمیز شما در صورت تداوم، این شرایط را به وجود می آورد.

۵ - صبور باشید.
از آن ها انتظار صمیمیت زودهنگام و یا هر چیز دیگری نداشته باشید. عجله نکنید. از کوره در نروید و سعی کنید آن ها را درک کنید. گذشت زمان به نفع شماست و در طول زمان، آن ها شما را بهتر درخواهند یافت.
گردآوری:گروه سبک زندگی سیمرغ
www.seemorgh.com/lifestyle
منبع:khorasannews.com    
 
مطالب پیشنهادی:
آنچه كودكتان نیاز دارد؟!‌‌
نقش ‌حساس پدر در ‌تربیت‌ فرزندان
نقش‌مادران در كاهش‌عوارض بلوغ دختران
بلند خوانی ,معجزه ای جذاب!
چگونه با فرزند دخترتان برخورد کنید؟