مادر نگران! پدر بی‌خیال! كمی بیندیشیم، حال كه همه‌جا صحبت از تقدم پیش‌گیری بر درمان است، مشكل را قبل از به‌وجود آمدن حل‌كنیم. آری، حل‌كنیم
 
این روزها، خسته‌ایم، حوصله نداریم، سردردهای گاه‌ و بی‌گاه، تنش‌های خواسته و ناخواسته و منظم بودن‌ها آزارمان می‌‌دهد، خلاصه‌ی كلام، كلافه‌ایم. تا همین دیروز، فرزندانی خردسال و متكی به خانواده بودیم كه قد‌كشیدیم و به‌اصطلاح خودمان، بزرگ شده‌ایم، به جریان سیال و قانونمند زندگی، صمیمانه تن‌داده‌ایم و مهر و مهربانی، خانه‌ی دل مهر‌پذیرمان را به قدوم از گل زیباترش، مصفا كرد پس آداب و رسوم را ارج نهاده، زندگی را از دیدگاهی دیگر شروع كردیم و آن‌چه را یادگرفته بودیم، به‌كار بستیم تا راه سبز و روشنی پیش روی خود و آنانی كه با ما در این راه همراه هستند، بگسترانیم و حكایت امروز با دیروز فاصله دارد. لطف خدا، بخشی از تابش خود را به زندگی ما این‌گونه تابانید تا در دامان پر از محبت و دوستی‌های بی‌حد‌و‌حساب ما، فرزندانی از جنس گل‌های پاك و زیبای بهاری، سر از غنچه‌ی تولد برآورند و كانون زندگی سراسر شادی ما را رنگ و حلاوتی دیگر ببخشند.

در مقوله‌ی تربیت فرزندان و چگونگی مواجه‌شدن با ریزه‌كاری‌های تربیتی آنان كه شاید بتوان گفت مهم‌ترین و حساس‌ترین بخش زندگی فردی و اجتماعی هركسی را تشكیل می‌دهد، كتاب‌های بی‌شماری با نگاه كارشناسانه و روان‌شناسانه، نگاشته شده و از این‌جا به بعد نیز با توجه به مشكلاتی كه در سایه‌ی زندگی‌های مدرن امروز، هر روز به شكل و نوع جدیدی سر برمی‌آورند، نگاشته خواهد شد. وارد شدن به روش‌ها و اصول درست تربیت و روان‌كاوی این گروه مهم اجتماعی، علم خاص و پژوهش‌های گاه چندین و چندساله می‌خواهد. در این مقاله، سعی شده با ورود به حوزه‌ی خانواده از بعد تربیتی، تنها و تنها به معنای عام، نگاهی از رنگ دیگر داشته باشیم.

یادمان نرفته چهره‌ی خسته و نگران مادر كه با نگاهی میخ‌كوب‌شده، به مسیری كه هر روز از همان راه، پایان‌بخش نگرانی‌های او می‌شدیم، سلامتی ما را می‌جست و آرامش خویش را اما این روزها، نگاه‌ها اگر هم نگران است، نگران مشكلات عجیب‌‌وغریبی است كه دیگر از این‌كه چنددقیقه دیرآمدن، كلِ مشكل باشد، پا را فراتر نهاده و وارد مسائلی گاه پیچیده و در نوع خود مدرن شده است.

پیشرفت سرسام‌‌آور بشر امروز كه با عطشی تمام‌ناشدنی درپی آزمودن ناشناخته‌های عالم هستی است، با خود، مشكلات مدرن و پیشرفته هم همراه آورده است كه گاه كنترل آن، عزم جهانی می‌طلبد. گویی مشكلات و معضلات اجتماع بشر امروز، هم‌پایه با پیشرفت در تمام سطوح، گاه با سرعتی بیش از توسعه و مدرنیزه‌شدن، در جهت عكس پیشرفت‌های علمی، در حال رشد و بالندگی است. امروزه مشكل اصلی پدران و مادران، پنهان و بی‌سروصدا بودن مشكلات می‌باشد یعنی مشكل، دیر آمدن نیست كه بتوان آن را به‌آسانی حل‌كرد‌، مشكل حتی با به‌موقع آمدن هم وجود دارد. گاه این مشكلات آن‌قدر پیشرفت كرده كه به‌موقع آمدن هم اگر مدیریت و مراقبت نشود، خود ایجاد مشكل می‌نماید. نفوذ روزافزون وسایل ارتباط جمعی، تب تلفن همراه و استفاده‌‌ی نابه‌جا از تكنولوژی، همه ‌و همه مشكلاتی گاه غیرقابل حل است كه توان مقابله با آن در اثر غفلتی اندك، غیرممكن و ناشدنی می‌گردد.

سریال‌های تلویزیونی كه گاه خیابان‌ها را خلوت می‌كند، خانواده را چند‌دقیقه‌ای دور هم می‌نشاند، تا این‌جا هیچ مسأله‌ی نگران‌كننده‌ای نیست اما آیا این مادر نگران و آن پدر بی‌خیال، برای دیدن سریال‌ها، مدیریتی دارند یا نه؟

«پسر شش‌ساله‌ای فقط ‌و فقط برای این‌كه در جایی مهمان بوده‌اند و او نتوانسته فلان سریال را آن هم ساعت 11 شب ببیند، بنای ناسازگاری و قهر گذاشت و انواع و اقسام بدقلقی را نسبت به والدین خود بروز داد؛ اعتراض من، یك جواب دندان‌شكن داشت: دل بچه‌های ما، به ‌همین چند برنامه‌ی تلویزیون خوش است...» حال برای این مادر و پدر، ساعت خواب كودك خردسال شش‌ساله، نوع و میزان نگاه‌كردن به تلویزیون، مفید یا غیرمفید بودن برنامه‌ای كه دیده می‌شود، میزان تأثیرگذاری منفی و مثبت برنامه در شكل‌گیری اخلاق و رفتار كودك و هزار مسأله‌ی کوچک و بزرگ دیگر، هیچ نقشی ندارد؛ فقط ‌و فقط آرامش‌داشتن كودك و ساكت و آرام نشستن او برای رهایی از بار مسؤولیت تربیتی خانواده، كفایت می‌كند!

از این‌دست، هزاران مثال می‌‌توان مطرح كرد: خرید وسایل تفریحی و حتی آموزشی بدون درنظر گرفتن نیاز و زمان مناسب وجود آن، خرید وسایل غیرضروری و گاه خطرآفرین از دید تربیتی مانند تلفن همراه و رایانه، به همراه‌ داشتن فرزند در مكان‌هایی كه برایش با توجه به موقعیت سنی، حتی می‌تواند مضر هم باشد، شركت‌كردن در هر نوع مهمانی با هر نوع تركیب حاضران، كشاندن بحث و جدل‌های گاه پیش‌پاافتاده به محیط منزل و ایجاد محیطی پرتنش و گاه عصبی، ترتیب اثر ندادن به اعتراض‌های گاه به‌حق و به‌جای گل‌های باغ زندگی، توجه بیش‌ازحد به فرعیات و دور شدن از مسائل اصلی، وسیله و بهانه قراردادن كودكان برای به كرسی نشاندن نظرات شخصی پدر و مادر و هزاران مورد از این قبیل، از كودك آرام و سربه‌زیر امروز ما، فردی عصیان‌گر، پرخاش‌جو، كم‌حوصله، بی‌نظم و بدتر از تمامی این موارد، اجتماع‌گریز فردا به‌وجود می‌آورد.
 
نگران بودن مادر گاه به همان‌اندازه مضر است كه بی‌خیال بودن پدر.
بحث، جدی‌تر از آن است كه با انجام چند عمل پیش‌پاافتاده، وظیفه‌ی خود را پایان‌یافته تلقی نماییم و سر در لاك بی‌خبری فروببریم. نگرانی مادر، به‌تنهایی حلال مشكلات نیست و متهم كردن پدر به بی‌خیالی هم باری از دوش خسته‌ی مادران برنخواهد داشت. مدیریت، تنها و تنها در خرج و مخارج و تعیین روز و میزان خرید و دیگر مسائل نیست؛ زندگی، مدیریتی چندسویه می‌خواهد كه با محور قرارگرفتن هر یك از والدین، دیگری باید چونان سربازی مسؤولیت‌پذیر، قدم در راه بهبود و پاسداری از حریم امن زندگی و محیط مقدس خانه بگذارد.

این روزها نگران‌بودن، هیچ كمكی به حل مسائل نمی‌كند. شاید نگرانی، جرقه‌ای كوچك آن‌ هم در صورت مدیریت‌شده بودن نگرانی و نه ایجاد حساسیت و برانگیزندگی، باشد. بی‌خیال بودن هم كه پیشاپیش تكلیف روشنی دارد. وقتی نگرانی به هر شكل نتواند حلال حتی گوشه‌ای از مشكلات باشد، بی‌خیال بودن، نارنجكی ضامن‌كشیده است كه هر آن می‌تواند انفجاری ویران‌كننده درپی داشته ‌باشد.
مادر خوب و پدر مهربان، باید ابتدا تكلیف‌شان را با خودشان روشن كنند، تقسیم وظایف نمایند و با مدیریتی عاطفی و درایتی مثال‌زدنی، حریم خانه و خانواده را از بروز هرگونه مشكلی مصون بدارند.

مادر نگران! پدر بی‌خیال! كمی بیندیشیم، حال كه همه‌جا صحبت از تقدم پیش‌گیری بر درمان است، مشكل را قبل از به‌وجود آمدن حل‌كنیم. آری، حل‌كنیم. خوش‌خیالی است اگر خواسته باشیم راه نفوذ مشكل را به هر شكل و رنگی سد كنیم. بیاییم دست ‌در دست هم دهیم و مشكل را قبل از بروز و وقوع، حل‌كنیم.
 
 


تهیه شده توسط :مجله شادکامی و موفقیت ، رضا بردستانی
www.seemorgh.com/lifestyle
اختصاصی سیمرغ
 
مطالب پیشنهادی:
كودكی ‌كه بازی نكند می‌میرد!
بازی‌های رایانه‌ای و كودكان
شیوه‌های برطرف‌کردن ترس کودکان
آنچه هر کودک احتیاج دارد!
ده راز پرورش كودكی شاد