اگر مضطرب هستیم، توقع فرزند آرام نداشته باشیم.
اگر بی برنامه و ناهماهنگ هستیم، امید بچه منظم نداشته باشیم.
اگر اختلاف زناشویی و جر و بحث خانوادگی داریم ، منتظر آشفتگیهای تربیتی در فرزندمان باشیم.
اصولاً در تربیت فرزند باید توجه داشته باشیم که کودکان چون میوه ای بر درخت خانواده میرویند. هرگونه آفتی که بر خانواده تاثیر بگذارد؛ بچههای ما را نیز مبتلا میکند.
باغبان عاقل برای اینکه محصولی سالم داشته باشد، میبایست ریشه و درخت را آفت کشی کند و به تبع آن میوهها( یعنی فرزندان) نیز سالم میشوند.
پس این درخت خانواده که پیوندی بین همسران است باید ابتدا سالم باشد. هم تک تک همسران و هم رابطه همسران باید درست باشد تا فرزندان بالنده ای داشته باشیم.
اگر شما هنوز ازدواج نکرده اید باز هم مشکل تربیت فرزندان به شما بر میگردد. چون از هم اکنون باید در تغییر صفات خود اقدام نمائید تا در آینده با خانواده سالم به تربیت فرزند خود اقدام نمائید.
اگر تشکیل خانواده داده اید به جای غرغر کردن به بچهها یا نق زدن به همسرتان(در خصوص عملکرد فرزندتان)، شروع به تغییر خود کنید.
آیا با طعنه با فرزندتان حرف میزنید یا او را مسخره میکنید!؟
آیا از کودک خود توقع دارید همیشه 20 باشد!؟
آیا به بچه اتان میگویید که فقط وقتی او را دوست دارید، که کارهای خوب انجام دهد!؟
آیا شما با فرزندتان ، پشت سر همسرتان صحبت میکنید!؟
آیا به فرزندتان بر چسب «بچه شلوغ»،«فرزند بی نظم»،«بچه تنبل»،«بچه ترسو» ، یا ... زده اید!؟
آیا همیشه (افراطی) مراقب و مواظب کودکتان هستید تا همه کارهایش بدون خطا انجام شود!؟
آیا همیشه به پرسش فرزندتان، سریع جواب میدهید تا مبادا او از فکرش استفاده کند!؟
آیا برای رشد و پیشرفت فرزندتان ، بچههای مردم را به عنوان الگو به او پیشنهاد میدهید!؟
آیا با عصبانیت سر او فریاد میکشید که با برادر کوچکش با عصبانیت صحبت نکند!؟
جواب به این سئوالات، مهارت فرزند پروری شما را ارزیابی میکند.
شما بعد از اینکه خود را پرورش دادید، همسر مناسبی یافتید و مهارتهای زناشویی و مهارتهای ارتباطی صمیمی نیز با وی برقرار کردید، حالا نوبت به مهارت تربیت کودک و مهارتهای فرزندپروری میرسد.