قتل شوهر برای مخفی ماندن رابطه سياه با سه مرد!!

جنایت چگونه شکل گرفت

در تابستان سال 82 بیتا با مراجعه به دادگستری و اعلام شکایت و متعاقبا اخذ دستور قضایی به شعبه اول آگاهی اصفهان مراجعه و با اعلام فقدان شوهرش علیقلی 27 ساله کلید تعقیب این ماجرا را زد.به دنبال اعلام این ماجرا پلیس بررسی های همه جانبه خود را برای کشف موضوع آغاز و در فرایند تحقیقات مقدماتی که از همسایگان منزل علیقلی انجام شد، پرده از فساد اخلاقی همسر وی برداشته شد. با کشف این مسئله و گزارش به مرجع قضایی دستورات لازم برای تحت نظر بودن اوصادر و سپس بیتا تحت نظر و مورد بازجویی تخصصی قرار گرفت و بدنبال طرح نکات ضد و نقیض وی مجبور به اعتراف و شرح قتل همسرش شد. بیتا به پلیس گفت که از سالهای قبل و بعد ازدواج خود، با یکی از بستگان نزدیک به نام سیامک رابطه داشته و سپس با یکی از دوستان سیامک به نام کورش آشنا و با ایشان نیز رابطه پیدا کرده و از آنجا که با مشکل از سوی همسرش روبرو بوده با همکاری کورش نقشه قتل علیقلی را برنامه ریزی می کنند.بنابر این بامداد روز واقعه و حدود ساعت 4 صبح بیتا بر اساس طرح قبلی درب منزل را باز می گذارد تا کورش وارد منزل شود.به گزارش عبرت، دقایقی بعد بیتا وارد اتاقی می شود که علیقلی در آن خوابیده بوده و با دست دهان همسرش را گرفته و کورش چند ضربه چاقو به ناحیه سینه علیقلی وارد می کند. شوهربیچاره و درمانده از خواب بیدار و شروع به مقاومت می کند،و چون به شغل نجاری اشتغال داشته و شبها تکه چوبی را بالای سر خود قرارمی داده است،چوب را به دست بیتا داده و می گوید: دارم زجر می کشم مرا بزن و خلاصم کن. بیتا چوب را گرفته و به قاتل می دهد و او نیز 2 ضربه به سر علیقلی وارد می کند.بر اساس گفته های قاتل: هوا در حال روشن شدن بوده اما هنوز علیقلی نفس می کشیده است،بیتا و کورش به وسیله سیم گلوی مرد بیچاره را فشرده و جانش را می گیرند.

پس از قتل همسر بیتا،اکنون باید چاره ای برای خارج کردن جسد وی از منزل اندیشیده می شد، از جهتی دیگر بیتا با فرد دیگری نیز به نام مراد رابطه داشته پس با مراد تماس گرفته و از او می خواهد ساعت 8 صبح وسیله نقلیه لازم را به محل جنایت بیاورد. مراد نیز اطاعت کرده وبه محل اعلام شده می رود، بیتا سراسیمه آن را می گشاید، آستین او خون آلود بوده است در همین حالت دست مراد را گرفته به داخل منزل می برد. قضایا را برایش شرح می دهد پس از آن جنازه ای را که در پتو پیچیده شده بود، وارد صندوق عقب پیکان کرده و از منزل خارج می شوند. بیتا و مراد پس از حدود یک ساعت جستجو درجاده شاهین شهر برای یافتن محلی به منظور مخفی نمودن جسد علیقلی، به پیشنهاد مراد جنازه را درون چاه 40 متری که در محدوده باشگاه المپیک اصفهان بوده، می اندازند.

کارآگاهان شعبه اول آگاهی فرماندهی انتظامی استان اصفهان پس از شنیدن اعترافات بیتا، کورش، مراد و سیامک درصدد کشف جسد علیقلی برآمدند و با همکاری بیتا و مراد به محل چاه رفتند.در این زمان با حضور ماموران سازمان آتش نشانی ابتدا ظرف 10 لیتری که بوی بنزین می داد، کشف نمودند و سپس جنازه را از عمق40 متری خارج کردند. مراددر تحقیقات تکمیلی اعتراف کرد که چند روز پس از انداختن جنازه عیلقلی در چاه بیتا با وی تماس گرفته و تهدید کرده که جسد باید از بین برود و گرنه او را نیز می کشند. او می گوید با برداشتن ظرف 10 لیتری در پمپ بنزین، ظرف را پر از بنزین کرده و به چاه مراجعه کردم بنزین ها را در چاه ریخته اما هر چه آتش انداختم با توجه به نبود اکسیژن در چاه آتش در میانه راه خاموش می شود و سرانجام موفق به کار نگردیدم. پس از تکمیل تحقیقات در شعبه اول آگاهی، پرونده جهت تعیین حکم متهمان تحویل مراجع ذیصلاح قضایی شد که در این زمینه پرونده به شعبه 47 سابق ارجاع داده شدو پس از رسیدگی و صدور رای مقتضی پرونده بدنبال اعتراض متهمین به دیوانعالی کشور ارسال گردید. پس از شروع تحقیقات جدید وبرای رفع ایرادات بعمل آمده رئیس شعبه 120 دادگاه عمومی جزائی اصفهان با تشکیل چند ین جلسه دادرسی و استماع اظهارات کورش و اطمینان از مجرمیت کورش وی را به قصاص نفس در ملاعام و درنزدیکی محل جنایت صادر کرد. دیوانعالی کشور نیز پس از رسیدگی و بررسی پرونده آن را به دادگستری اصفهان اعاده تا پس از رسیدگی مجدد اقدام به صدور رای نماید.که شعبه یکصدو بیست دادگاه عمومی جزایی اصفهان کورش را در اجرای مواد 231،232،233،206،207 قانون مجازات اسلامی حکم به قصاص نفس در ملا عام و در نزدیکی محل جنایت صادر نمود که طی رای شماره 2199 مورخ 87/6/20شعبه 26 دیوانعالی کشور آن رای مورد تایید قرار گرفت که پس از ابلاغ به متهم قابل اجرا خواهد بود.
منبع:ابتکار