در تاریکی شب، صدای گریه و شیون یک زن سکوت وهم انگیز بیابان را می شکند. این صدای تظلم یک زن یهودی نیست که خلخال از پایش می دزدند، این ضجه های یک زن مسلمان است که در داخل یک اتومبیل، برای نجات از چنگ دو مرد گرگ صفت می گرید و التماس می کند. مادر جوانی است که هنگام غروب پس از خرید، برای بازگشت به خانه سوار یک «مسافرکش» شده اما راننده و دوست همراهش، او را به جای رساندن به مقصد به بیابان کشانده اند. زن به گریه و تمنا می گوید؛ «رحم کنین، بچه ام منتظره...» تراوش شیر روی سینه پیراهنش، گواهی می دهد که او مادر یک کودک شیرخواره است.
- رحم کنین، التماس می کنم...
دو مرد، دو گرگ صفت درنده خوی که شراره های حیوانی در چشمان شان نشان می دهد رحمی به دل شان نیست...
زن، برای رهایی از چنگ شان دست و پایی می زند و با بغض در گلو می نالد؛ «رحم کنین، من دو تا بچه دارم. شوهر دارم...» رحمی در کار نیست. پنجه یکی از مردها دور گلوی زن چنبره می زند و با مشتی که بر سرش می کوبد، هق هق گریه در تنگنای گلویش می شکند. دست و پایی می زند. دو گرگ هار، جنون دریدن دارند...
فردای آن شب، زن دردمند، با چهره یی زخمی و کبود در برابر بازپرس نشسته بود و با چشمانی گریان از شقاوتی که بر او رفته بود، سخن می گفت.
بریده بریده می گفت و بغض گریه راه گلویش را می بست...
(هنوز صدای هق هق گریه های این زن در ذهنم می پیچد و عذابم می دهد.)
روز بعد در برابر قاضی، دختر جوانی نشسته بود تا حادثه دردناکی را که بر او گذشته بود، شرح دهد. می گفت هنگام غروب سوار یک اتومبیل مسافرکش شده اما راننده او را به بیابان کشانده و پس از تعرض رهایش کرده است.
صدای ضجه و فریاد این گونه زنان و دختران که از گوشه و کنار شهر بلند است گویی سر خاموشی ندارد و هر هفته صفحات حوادث روزنامه ها، روایتگر سرنوشت دردناک چند زن و دختر جوانی است که طعمه ربایندگان می شوند. گاهی هم جامعه با قتل های سریالی زنان ربوده شده یی روبه رو می شود که توسط این گونه تبهکاران انجام می گیرد.
از ماجرای هولناک خفاش شب که زنان جوان را پس از سوار کردن می کشت و اجسادشان را در حاشیه شهرک چشمه تهران می سوزاند، تا به امروز که احساسات جریحه دار عمومی تحت تاثیر قتل سریالی 10 زن در کرج و واقعه تجاوز شش مرد جوان به یک زن در قیامدشت و فجایع دیگر در لواسان و... قرار گرفته، صدها زن و دختر قربانی تعرض و قتل شده اند.
با نگاهی به چند مورد از اعمال متجاوزان به نوامیس خانواده ها، درمی یابیم که این گونه تبهکاران تا چه حد، امنیت اجتماعی بانوان را با خطر روبه رو کرده اند.
- مردی که به بهانه مسافرکشی زنان و دختران را می ربود و پس از وارد آوردن شوک الکتریکی به آنان تعرض می کرد، پس از دستگیری اعتراف کرد تاکنون با همین شیوه به 30 زن و دختر تجاوز کرده است.
- مردی که با یک پراید مسافرکشی می کرد، در بازجویی گفته بود 11 زن جوان را در تاریکی شب به یک پارک خلوت کشانده و به آنها تعرض کرده است.
- یک مسافرکش پس از دستگیری اعتراف کرد تاکنون 30 زن و دختر را به گردنه حسن آباد کشانده و به آنها تجاوز کرده است.
- اعضای چند باند هم که دستگیر شده اند، چندین زن جوان را ربوده و مورد تعرض قرار داده اند.
- افراد چند باند هم در بازجویی گفته اند پس از ربودن دختران و زنان جوان، هنگام تعرض به آنها فیلم تهیه می کردند و به این وسیله از آنها باج می گرفتند.
چه بسیار زنانی که گرفتار ربایندگان شده و مورد تعرض قرار گرفته اند ولی از ترس آبروی خود و خانواده شان حاضر نشده اند با طرح شکایت سبب دستگیری ربایندگان شوند.
با مروری بر این حوادث به دو نکته اساسی پی می بریم؛ 1- اکثر ربایندگان برای شکار زنان، مسافرکشی را انتخاب می کنند. آنها سریع ترین و بی خطرترین شیوه برای به دام انداختن طعمه را در مسافرکشی می بینند. چرا که می توان به عنوان مسافرکش با اتومبیل آزادانه در خیابان ها به راه افتاد و بدون اینکه مورد سوءظن یا کنترل پلیس قرار گرفت چند قدم آن طرف تر طعمه مورد نظر را انتخاب کرد.
2- می بینیم بسیاری از این تبهکاران ماه ها، یا بیشتر از یک سال، به فعالیت مجرمانه خود در ربودن بانوان (یا در مواردی قتل زنان ربوده شده) ادامه داده اند و پس از دستگیری به ده ها مورد جنایت اعتراف کرده اند. اگر این گونه تبهکاران پس از ارتکاب اولین یا حتی دومین عمل مجرمانه دستگیر می شدند، از تعرض یا قتل قربانیان بعدی جلوگیری می شد. این توفیق زمانی حاصل می شود که ماموران پلیس با برخورداری از آخرین فناوری های کشف جرم با شیوه های علمی کشف جرم در ارزیابی سرنخ های به جا مانده آشنا شوند و برای تعقیب و شناسایی تبهکاران ضمن تجهیز آزمایشگاه ها و لابراتوارهای جنایی پلیس که اینک به یک نیاز تبدیل شده است از تخصص های کارشناسان در نهادهای مختلف نیروی انتظامی و محققان دانشگاهی در این رشته بهره گیری کنند.
چندی پیش در صفحه حوادث اعتماد، گزارش های تکان دهنده یی درباره یک جنایتکار خواندیم که پس از کشتن 10 زن در کرج و دو زن در شمال کشور دستگیر شده است. این مرد، شب ها در محدوده خاصی از کرج به عنوان مسافرکش پرسه می زد و هر زنی را که سوار می کرد به خانه اش می کشاند و پس از خفه کردن او، جسدش را در نقطه خلوتی می انداخت. قتل یکسان زنان، پیدا شدن اجساد نیمه برهنه قربانیان در یک محدوده مشخص و آثار به جا مانده از لاستیک اتومبیل و بقیه آثار و نشانه ها می توانست سرنخ های موثر پلیسی برای ردیابی و شناسایی قاتل باشد و پلیس می توانست با همکاری کارآگاهان با تجربه پلیس آگاهی تهران، با در دست داشتن این سرنخ ها، با گشت شبانه ماموران در همان محدوده یا قرار دادن طعمه (به عنوان زن مسافر) موفق به شناسایی قاتل شود و تعداد قربانیان کاهش یابد. ولی متاسفانه بی توجهی به نظارت مستمر بر محدوده جنایت باعث شده بود، جسد یکی از زنان مدت شش روز در محل رها شدن باقی بماند و متعفن شود. جالب اینکه حتی یک زن جوان توانسته بود از چنگ قاتل مسافرکش فرار کند و به پلیس خبر بدهد. ماموران پلیس می توانستند با کمک این زن اقدام به چهره نگاری از مرد جانی کنند و با راهنمایی او به تعقیب و دستگیری این مرد بپردازند.
نکته مهم دیگر، عدم اطلاع رسانی به مردم در جریان قتل بود و پلیس محلی با وجود پافشاری خبرنگاران، سعی داشت تا زمان دستگیری قاتل این واقعه را از شهروندان پنهان دارد.
در بسیاری از کشورها، وقتی پلیس در شهری با یک تبهکار فراری برخورد می کند در اولین اقدام، ضمن همکاری با بخش های مختلف پلیس و جلب همکاری کارشناسان، خانواده ها را از وجود یک تبهکار فراری آگاه می کند و ضمن هشدار به خانواده ها، از شهروندان برای دستگیری مرد جانی کمک می خواهد.
دیرزمانی است که در تهران و برخی از شهرها، تکرار وقایع تلخ و ناگواری چون فجایع اخیر، امنیت اجتماعی بانوان را به خطر انداخته است. به گفته فرمانده نیروی انتظامی، همان گونه که می توان با کاربرد شیوه یی جدید، چهره های نیمه پوشیده را هم شناسایی کرد، پلیس باید در مبارزه یی قاطع، در شناسایی و دستگیری ربایندگان زنان و دختران چنان عمل کند که در اجتماع، بستری امن برای بانوان فراهم آید. اما اذعان داریم که تنها مبارزه پلیس در این امر کافی نیست، مسوولان سازمان های فرهنگی و اجتماعی، از جمله آموزش و پرورش برای پیشگیری از جرم، وظایف خطیرتری برعهده دارند، مخصوصاً در برابر نسل جوان.
- رحم کنین، التماس می کنم...
دو مرد، دو گرگ صفت درنده خوی که شراره های حیوانی در چشمان شان نشان می دهد رحمی به دل شان نیست...
زن، برای رهایی از چنگ شان دست و پایی می زند و با بغض در گلو می نالد؛ «رحم کنین، من دو تا بچه دارم. شوهر دارم...» رحمی در کار نیست. پنجه یکی از مردها دور گلوی زن چنبره می زند و با مشتی که بر سرش می کوبد، هق هق گریه در تنگنای گلویش می شکند. دست و پایی می زند. دو گرگ هار، جنون دریدن دارند...
فردای آن شب، زن دردمند، با چهره یی زخمی و کبود در برابر بازپرس نشسته بود و با چشمانی گریان از شقاوتی که بر او رفته بود، سخن می گفت.
بریده بریده می گفت و بغض گریه راه گلویش را می بست...
(هنوز صدای هق هق گریه های این زن در ذهنم می پیچد و عذابم می دهد.)
روز بعد در برابر قاضی، دختر جوانی نشسته بود تا حادثه دردناکی را که بر او گذشته بود، شرح دهد. می گفت هنگام غروب سوار یک اتومبیل مسافرکش شده اما راننده او را به بیابان کشانده و پس از تعرض رهایش کرده است.
صدای ضجه و فریاد این گونه زنان و دختران که از گوشه و کنار شهر بلند است گویی سر خاموشی ندارد و هر هفته صفحات حوادث روزنامه ها، روایتگر سرنوشت دردناک چند زن و دختر جوانی است که طعمه ربایندگان می شوند. گاهی هم جامعه با قتل های سریالی زنان ربوده شده یی روبه رو می شود که توسط این گونه تبهکاران انجام می گیرد.
از ماجرای هولناک خفاش شب که زنان جوان را پس از سوار کردن می کشت و اجسادشان را در حاشیه شهرک چشمه تهران می سوزاند، تا به امروز که احساسات جریحه دار عمومی تحت تاثیر قتل سریالی 10 زن در کرج و واقعه تجاوز شش مرد جوان به یک زن در قیامدشت و فجایع دیگر در لواسان و... قرار گرفته، صدها زن و دختر قربانی تعرض و قتل شده اند.
با نگاهی به چند مورد از اعمال متجاوزان به نوامیس خانواده ها، درمی یابیم که این گونه تبهکاران تا چه حد، امنیت اجتماعی بانوان را با خطر روبه رو کرده اند.
- مردی که به بهانه مسافرکشی زنان و دختران را می ربود و پس از وارد آوردن شوک الکتریکی به آنان تعرض می کرد، پس از دستگیری اعتراف کرد تاکنون با همین شیوه به 30 زن و دختر تجاوز کرده است.
- مردی که با یک پراید مسافرکشی می کرد، در بازجویی گفته بود 11 زن جوان را در تاریکی شب به یک پارک خلوت کشانده و به آنها تعرض کرده است.
- یک مسافرکش پس از دستگیری اعتراف کرد تاکنون 30 زن و دختر را به گردنه حسن آباد کشانده و به آنها تجاوز کرده است.
- اعضای چند باند هم که دستگیر شده اند، چندین زن جوان را ربوده و مورد تعرض قرار داده اند.
- افراد چند باند هم در بازجویی گفته اند پس از ربودن دختران و زنان جوان، هنگام تعرض به آنها فیلم تهیه می کردند و به این وسیله از آنها باج می گرفتند.
چه بسیار زنانی که گرفتار ربایندگان شده و مورد تعرض قرار گرفته اند ولی از ترس آبروی خود و خانواده شان حاضر نشده اند با طرح شکایت سبب دستگیری ربایندگان شوند.
با مروری بر این حوادث به دو نکته اساسی پی می بریم؛ 1- اکثر ربایندگان برای شکار زنان، مسافرکشی را انتخاب می کنند. آنها سریع ترین و بی خطرترین شیوه برای به دام انداختن طعمه را در مسافرکشی می بینند. چرا که می توان به عنوان مسافرکش با اتومبیل آزادانه در خیابان ها به راه افتاد و بدون اینکه مورد سوءظن یا کنترل پلیس قرار گرفت چند قدم آن طرف تر طعمه مورد نظر را انتخاب کرد.
2- می بینیم بسیاری از این تبهکاران ماه ها، یا بیشتر از یک سال، به فعالیت مجرمانه خود در ربودن بانوان (یا در مواردی قتل زنان ربوده شده) ادامه داده اند و پس از دستگیری به ده ها مورد جنایت اعتراف کرده اند. اگر این گونه تبهکاران پس از ارتکاب اولین یا حتی دومین عمل مجرمانه دستگیر می شدند، از تعرض یا قتل قربانیان بعدی جلوگیری می شد. این توفیق زمانی حاصل می شود که ماموران پلیس با برخورداری از آخرین فناوری های کشف جرم با شیوه های علمی کشف جرم در ارزیابی سرنخ های به جا مانده آشنا شوند و برای تعقیب و شناسایی تبهکاران ضمن تجهیز آزمایشگاه ها و لابراتوارهای جنایی پلیس که اینک به یک نیاز تبدیل شده است از تخصص های کارشناسان در نهادهای مختلف نیروی انتظامی و محققان دانشگاهی در این رشته بهره گیری کنند.
چندی پیش در صفحه حوادث اعتماد، گزارش های تکان دهنده یی درباره یک جنایتکار خواندیم که پس از کشتن 10 زن در کرج و دو زن در شمال کشور دستگیر شده است. این مرد، شب ها در محدوده خاصی از کرج به عنوان مسافرکش پرسه می زد و هر زنی را که سوار می کرد به خانه اش می کشاند و پس از خفه کردن او، جسدش را در نقطه خلوتی می انداخت. قتل یکسان زنان، پیدا شدن اجساد نیمه برهنه قربانیان در یک محدوده مشخص و آثار به جا مانده از لاستیک اتومبیل و بقیه آثار و نشانه ها می توانست سرنخ های موثر پلیسی برای ردیابی و شناسایی قاتل باشد و پلیس می توانست با همکاری کارآگاهان با تجربه پلیس آگاهی تهران، با در دست داشتن این سرنخ ها، با گشت شبانه ماموران در همان محدوده یا قرار دادن طعمه (به عنوان زن مسافر) موفق به شناسایی قاتل شود و تعداد قربانیان کاهش یابد. ولی متاسفانه بی توجهی به نظارت مستمر بر محدوده جنایت باعث شده بود، جسد یکی از زنان مدت شش روز در محل رها شدن باقی بماند و متعفن شود. جالب اینکه حتی یک زن جوان توانسته بود از چنگ قاتل مسافرکش فرار کند و به پلیس خبر بدهد. ماموران پلیس می توانستند با کمک این زن اقدام به چهره نگاری از مرد جانی کنند و با راهنمایی او به تعقیب و دستگیری این مرد بپردازند.
نکته مهم دیگر، عدم اطلاع رسانی به مردم در جریان قتل بود و پلیس محلی با وجود پافشاری خبرنگاران، سعی داشت تا زمان دستگیری قاتل این واقعه را از شهروندان پنهان دارد.
در بسیاری از کشورها، وقتی پلیس در شهری با یک تبهکار فراری برخورد می کند در اولین اقدام، ضمن همکاری با بخش های مختلف پلیس و جلب همکاری کارشناسان، خانواده ها را از وجود یک تبهکار فراری آگاه می کند و ضمن هشدار به خانواده ها، از شهروندان برای دستگیری مرد جانی کمک می خواهد.
دیرزمانی است که در تهران و برخی از شهرها، تکرار وقایع تلخ و ناگواری چون فجایع اخیر، امنیت اجتماعی بانوان را به خطر انداخته است. به گفته فرمانده نیروی انتظامی، همان گونه که می توان با کاربرد شیوه یی جدید، چهره های نیمه پوشیده را هم شناسایی کرد، پلیس باید در مبارزه یی قاطع، در شناسایی و دستگیری ربایندگان زنان و دختران چنان عمل کند که در اجتماع، بستری امن برای بانوان فراهم آید. اما اذعان داریم که تنها مبارزه پلیس در این امر کافی نیست، مسوولان سازمان های فرهنگی و اجتماعی، از جمله آموزش و پرورش برای پیشگیری از جرم، وظایف خطیرتری برعهده دارند، مخصوصاً در برابر نسل جوان.
گردآوری:گروه خبر سيمرغ
www.seemorgh.com/news
منبع:etemaad.ir