زنانی كه به دلایل مختلف همسرانشان را از دست می‌دهند یا از همسرانشان جدا می‌شوند به یكباره با جهان دیگری روبه‌رو می‌شوند، دنیایی كه...
 
زنان سرپرست خانوار از جمله گروه‌های آسیب‌پذیر جامعه هستند كه گاه عواملی چون طلاق، فوت، اعتیاد همسر، از كارافتادگی همسر و رها شدن توسط مردان مهاجر یا بی‌مبالات، موجب آسیب‌پذیری این طیف وسیع از جامعه، می‌شود.

زنانی كه به دلایل مختلف همسرانشان را از دست می‌دهند یا از همسرانشان جدا می‌شوند به یكباره با جهان دیگری روبه‌رو می‌شوند، دنیایی كه بسیاری از مختصات آن ناآشناست. دشواری‌هایی كه این زنان تاب می‌آورند عمدتا به دغدغه‌های معیشتی عاطفی، وسواس‌های فكری، حاشیه‌های ناخواسته از برخورد نامناسب اطرافیان و ... مربوط می شود. در هر حال این گروه از زنان كه با عنوان زنان مطلق یا بیوه در جامعه شناخته می‌شوند، با مسائل، مشكلات و موانع زیادی در زندگی مواجهند.

مشکلات اقتصادی
در پژوهشی که توسط دکتر انور صمدی راد صورت پذیرفته نشان داده شده که ازحدود ٧١ درصد زنان مطلقه و بیوه با فرزند یا فرزندان خود تنها ١٦ درصد شاغل هستند. این در حالی است که زنان غیرشاغل برای تأمین نیازمندیهای مادی زندگی محتاج دیگران هستند و از آنجایی كه منشاء بسیاری از نابسامانی‌ها و ناملایمات انسانها در جوامع كنونی به وضعیت اقتصادی و فقر مادی مربوط می‌شود و اكثر زنان مجرد نیز بیكار هستند و از وضعیت اقتصادی نامطلوبی برخوردارند برقراری سیستم‌های حمایتی از این زنان و فرزندان آنها ضرورت دارد.

مشکلات فرزند پروری
آمارها نشان می دهدکه ٩٠ درصد زنان مطلقه دارای فرزند نسبت به آینده فرزندان خود نگرانی زیادی دارند. ٣٣ درصد زنان سرپرست خانوارعنوان كردند كه فرزندانشان به خاطر جدایی از پدر به میزان «زیاد» و «بسیار زیاد» احساس حقارت می‌كنند؛ این در حالیست كه این مسأله می‌تواند این كودكان را به انسانهایی افسرده جامعه گریز و جامعه ستیز تبدیل كند.

مشکل سر پناه
متاسفانه وجود نگاه مردسالارانه و تبعیض و تنگ‌نظری علیه زنان موجب شده كه ٣٩ درصد از زنان در پیدا كردن مسکن و اجاره آن، اسكان و اقامت در هتل‌ها و مهمانسراها با مشكل مواجه شوند.این در حالی است که اغلب اینگونه زنان در وهله اول با مشکلات اقتصادی تهیه مسکن دست به گریبان هستند.

مزاحمت های همسر قبلی
دکتر صمدی راد در پژوهش خو اذعان می کند که ٤٥ درصد زنان مطلقه از مزاحمت‌ها و مداخلات همسر قبلی خود ابراز ناراحتی كرده و از این بابت احساس سلب حقوق فردی و اجتماعی می‌كنند.آنها معتقدند که در صورت تصمیم به ازدواج مجدد همسر قبلی آنها با تحت فشار قرار دادن آنها از طریق عدم اجازه ملاقات با فرزندانشان و یا تهدید به باز پس گیری فرزندانشان از آنها ، برای آنها مزاحمت ایجاد کرده و اینگونه مداخلات در زندگی با همسر جدیدشان نیز ادامه پیدا می کند.

محدودیت های اجتماعی
٧٠ درصد زنان مجرد وجود باورهای غلط و قضاوت‌های تنگ‌نظرانه افراد جامعه نسبت به طلاق و زنان بیوه را باعث احساس بیگانگی، ناامنی و ناراحتی در روابط خود با دیگران دانسته كه موجب می‌شود از حضور در جمع فامیلی احساس معذب بودن كنند.در تحقیقی در همین زمینه تصریح می شود كه ٥٥ درصد زنان سرپرست خانوار از طعنه‌ها و متلك‌های اهالی محل معذب بوده و حدود ٦٦ درصد در معرض انواع سوء‌نیت‌ها و آزارهای دیگران واقع شده و صدمه دیده‌اند كه این موارد بازگوكننده میزان ناامنی عاطفی و تضییع حقوق فردی و اجتماعی زنان مجرد است، به گونه‌ای كه ٨٧ درصد این زنان میزان امنیت اجتماعی خود را «كم» یا «هیچ» می‌دانند .

دكتر علی قائمی جامعه‌شناس اما نظر دیگری دارد. او می‌گوید: من این مساله را در یك شكل كلی نمی‌توانم بپذیرم. این‌كه تصور كنیم دید جامعه و افراد آن بالكل درباره زنان بیوه منفی است، نمی‌‌تواند درست باشد، اینجا مساله تا حدود زیادی به رفتارهای زنان برمی‌گردد، بسیاری از زنان بیوه وجود دارند كه در جامعه با متانت و وقار حضور پیدا می‌كنند و حتی می‌بینیم به خاطر فرزندانشان ازدواج مجدد نمی‌كنند،‌ با این حال به دلیل نوع رفتارهایشان نه تنها مورد اتهام قرار نمی‌گیرند بلكه تا حدود زیادی به زندگی طبیعی‌شان ادامه می‌دهند.اما برخی از آنها مدام نزد نزدیكان، دوستان و آشنایانشان از چالش‌هایی كه با آن روبه‌رو هستند حرف می‌زنند و حس ترحم آنها را برمی‌انگیزند که به هیچ وجه کار صحیحی نمی باشد.

محدودیت های خانواده
بسیاری از زنان مطلقه برای بازیافتن آزادی های از دست رفته شان اقدام به طلاق می کنند اما ٤٠ درصد از این زنان از محدودیت‌ها و مزاحمت‌های اعضای خانواده خود شاکی هستند و آن را مخل امنیت و آزادی خود قلمداد می‌كنند. نگاه سنتی که حاکم بر جامعه ما است به خانواده ها این اجازه را نمی دهد که پس از بازگشت دخترشان از زندگی متاهلی دوباره به او به چشم دختری مجرد و آزاد بنگرندو محدودیت های بیشتری را در رفت و آمد و اشتغال به کار برای او قائل می شوند.

ازدواج مجدد
فارغ از نگاه سوء و آزار دهنده برخی از مردان به اینگونه زنان ،بسیاری از زنان مجرد به واسطه ناتوانی در برخورد با مشکلات متعددشان و یا فشار اطرافیان مجبور به ازدواج مجدد می گردند.علاوه بر اینکه این زنان اغلب خواستگارانی بسیار بالاتر از سن خود و دارای چند فرزند دارند مشکل مهمتر رضایت فرزندان است که اجازه ازدواج را به مادرشان بدهند.

دکتر پروین نیا معتقد است: مشکلات اقتصادی زنان مطلقه و مسائل ناشی از برگشت بر سر سفره پدر، طعنه ها و نیش های افراد فامیل و خانواده، عدم نگهداری فرزندان زنان مطلقه در خانه پدری، برخوردهای ناشایست مردم و از همه مهمترین بحران تنهایی و نداشتن تکیه گاه را از جمله مسائلی می داند که دست به دست یکدیگر می دهند و موجب می شوند آنها خیلی سریع و شتابزده و بدون تفکر و تامل به ازدواج ناخواسته دیگری تن بدهند.این در حالی است که به دلیل نگاه سوء زنان مطلقه به مردان 88 درصد از این زنان به شدت نگران موفقیت خود در ازدواج مجدد بودند .

مشکلات روحی و تنهایی
علاوه بر تمام مشکلات ذکر شده، از دست دادن همسر به خصوص در دوران جوانی و پیامدهای ناگوار طلاق منجر به بروز مشکلات روحی متعدد ار جمله افسردگی و بد بینی برای این زنان می شود.همچنین احساس نگرانی زیاد 79 درصد نسبت به آینده و تنهایی خود بعد از ترک فرزندان بسیار آزار دهنده و این مشکلات روحی را افزایش افزایش می دهد.

دكتر پروین رفیعی‌نیا، روان‌شناس در این باره می‌گوید: طرز تفكر و باورغلط دیگران وداوری آنها نیبت به این زنان از یک طرف و از طرفی حس سرزنش‌گرایانه زنان مطلقه ارمغانی جز احساس یاس، سرخوردگی و از دست رفتن اعتماد به‌نفس برای آنها نخواهد داشت، نهایتا این حجم از سرخوردگی و از دست دادن عزت‌نفس باعث گوشه‌گیری وكنار رفتن از فعالیت‌های اجتماعی خواهد شد.

وی می گوید: وقتی خانواده ای متلاشی می شود، به هر حال زن برای ادامه زندگی باید سراغ کاری برود و اگر کار مناسب گیر نیاورد، به طبع از نظر مالی در معرض تهدید واقع می شود. اگر هم مجبور به کار کردن در منازل افراد شود، نگاه مسموم و مخرب به او، روح و روانش را آزار می دهد.

رفیعی نیا با اشاره به وجود 6 میلیون زن طلاق گرفته در کشور و افزایش روز افزون طلاق و به تبع زنان مجرد گفت: براساس آمار مدیركل دفتر آسیب‌ دیدگان اجتماعی بهزیستی سالانه بیش از 94هزار زن در كشور با جدایی از همسران‌خود به جرگه مطلقه ها می‌پیوندند.بررسیها نشان می دهد که یک سوم زنان مطلقه تهرانی 9 ماه پس از جدایی به خاطر موارد اخلاقی در دادگاه ارشاد دارای پرونده اخلاقی می شوند که این نشان از افزایش فشارهای فراوان بالاخص فشارهای اقتصادی بر گرده این زنان است.

این روانشناس در انتها یاد آور می شود: تالی فساد زندگی زنان بدون مردان! نه تنها گریبان زنان بازمانده و سرپرست خانوار را به تنگ می‌آورد ، بلكه فرزندان این خانوارها نیز بطور بالقوه در معرض آسیب‌های اجتماعی بسیاری از قبیل فرار كودكان از جمله دختران ، كار كودكان در مشاغل سیاه و غیررسمی ، بزهكاری اجتماعی ، محرومیت از تحصیل و سوء تغذیه قرار میگیرند.

به هر حال این یك واقعیت است كه زنان بیوه در جامعه ما فشار‌های روحی ‌ روانی زیادی تحمل می‌كنند، این فشارها طبیعتا بر كاركرد اجتماعی و اقتصادی آنها نیز تاثیر می‌گذارد، بنابراین با افت كیفیت زندگی و رضایت از آن مواجه می‌شوند. به هر حال تجربه بیوگی اگر چه نقاط اشتراكی در بین زنان دارد اما برای هر كس می‌تواند تجربه‌ای متفاوت از دیگری باشد، به این معنا كه پارامترهایی نظیر پایگاه اقتصادی و اجتماعی فرد، سن، دفعات تجربه، باورهای اعتقادی و... در كیفیت این تجربه تاثیر می‌گذارد.

در نهایت اینكه با ترسیم اوضاع كلی این گروه از زنان انتظار میرود سازمانهای دولتی و غیردولتی فعال در حوزه‌های اجتماعی بیش از پیش به بررسی مسایل، مشكلات و همچنین پیش بینی سازوكارهای حمایتی برای توانمند سازی آنان و بستر سازی بیشتر برای اشتغال آبرومند و سالم آنان بپردازد. بی‌تردید بی‌توجهی به این قشر با جمعیتی در بیش از 5 میلیون نفر می‌تواند هزینه‌های انسانی و اجتماعی سنگینی بجای بگذارد.
 
گردآوری:گروه خبر سیمرغ
www.seemorgh.com/news
منبع:fardanews.com