از همه جالب تر،حضور کنجکاوانه کودکان و نوجوانان در این لذت جویی های دسته جمعی است که البته در قاپیدن خصوصیات رفتاری بزرگسالان با یکدیگر رقابت می کنند و حضوری فعال دارند.

احتمالا با جمع آدم هایی که دور هم نشسته اند و آخرین کلیپ های جدید موبایلی با فرمت  3gp و... را با ولعی دو چندان و با لذتی وافر تماشا می کنند و در آخر در جهت اهداف فرهنگی! و اشاعه آن به سایر دوستان، برای یکدیگر بلوتوث می نمایند، برخورد داشته اید.
فیلم ها، آهنگ ها و فایل های صوتی جک و سایر خزعبلاتی که همچون بساط رمال ها پر است از موضوعات عجیب و غریب و حتی غیراخلاقی.
اگر تا قبل از این مترو، علی الخصوص از نوع تهران-کرج آن پاتوق این گونه تبادلهای فرهنگی! بود، امروز جمع های فامیلی و خانوادگی نیز آلوده این رسانه پویا و اخلاق مدار! شده است.
کافی است یک نفر، موبایلش را رو کند و خبر از کلیپ، عکس و آهنگ جدیدی بدهد. بلافاصله و در اندک زمانی، گروه مردها و جمع زن ها و برخی اوقات هم به صورت مشترک موبایل ها را در حالت "بلوتوث روشن" قرار می دهند و با حرص و طمعی تمام ناشدنی برای دریافت هرچه سریع تر فایل جدید، مسابقه می دهند.برای کسی هم مهم نیست که این فعالیت سازنده و سرگرمی شیرین! قرار است چه چیزی به آن ها بیاموزد یا اضافه کند.
از همه جالب تر، حضور کنجکاوانه کودکان و نوجوانان در این لذت جویی های دسته جمعی است که البته در قاپیدن خصوصیات رفتاری بزرگسالان با یکدیگر رقابت می کنند و حضوری فعال دارند.
با تاسف باید گفت، این که فیلم ها، تصاویر و صداهای مملو از الفاظ ناجور، رفتارهای بدآموزانه، هیجانات بی محتوا و از همه ناگوارتر، مسائل غیراخلاقی به این سادگی و سهولت و بدون ملاحظه و با لگدمال کردن اصل
پاکدامنی و حیا در جمع های خانوادگی همچون سینمای خانگی نمایش داده می شود، اصلاً اهمیت ندارد. کوچکترها هم از این آبشخور آلوده، کمال تأثیر گذاری سوء و خطرناک را دریافت می کنند و اهمیتی ندارد که این فاجعه را خودمان بر سر خانواده ها و فرزندانمان مثل  آوار فرو می ریزیم! وقتی دیدن تصاویر و شنیدن نواهای بی محتوا و متأسفانه به دور از ارزش های اخلاقی و دینی برای همه عادی می شود و حجب و حیا رو به افول می گذارد چه انتظاری از فضای فرهنگی جامعه و روابط مردم در این اجتماع خواهیم داشت؟
آیا جز این است که ما نیز علی رغم عبرتهای فراوان، زندگی عریان غربی ها و جوامع متأثر از آنها دچار ویروس"فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی" شده ایم.
اثبات این سخن را آیا نمی توان در رفتار و ظاهر مردم شهرنشین علی الخصوص همین تهران دید؟ توجیه بدون منطق عده ای که ورود به این برهنگی فرهنگی را لاجرم می دانند و دوری از آن را چشم و گوش بسته بودن و تعصبات خشک دینی و سنتی رفتار کردن، می دانند مانند کسی است که برای شناخت آثار مهلک یک سم خطرناک و کشنده از آن می نوشد.
آیا وقتی علم به مسموم بودن غذایی داریم که ظاهر خوبی هم دارد و از رنگ و لعاب جذابی نیز برخوردار است باید از آن استفاده کرد به این دلیل که مثلاً امروزی رفتار کنیم و از دنیا عقب نمانیم.
به نظر می رسد مشکل در این است که ما هنوز"نه" گفتن به تمایلات نفسانی را به خود و دیگران نیاموخته ایم و از همین روزنه که اندک اندک تبدیل به دروازه می شود، از جانب تهاجم بی رحم فرهنگی مورد هجوم هستیم.
بی حیایی و بی عفتی در گوشه و کنار زندگی قرن 21 در حال گسترش است و باید دانست؛ چشم هایی که محل ورود تیرهای زهرآگین شیاطین است و دلهایی که اسیر هوای نفس اند، جایی برای ورود حس دوست داشتن خدا و نور الهی و دوست داشتن هر آنچیزی که خدا دوست می دارد، را باقی نمی گذارد.و در نهایت اینکه وقتی چنین مطالبی به ذهنت خطور می کند و آن را می نگاری یا نزد وجدانت شرمنده می شوی یا متذکر می گردی و یا خدا را شکر می کنی که اینچنین نیستی.


گردآوری:گروه خبر سیمرغ
www.seemorgh.com/news
منبع:bornanews.ir