حسین شریعتمداری ، مدیر مسؤول کیهان در سرمقاله امروز خود با تاکید بر حمایتش از رئیس جمهور ، به وی هشدار داد که نفوذی هایی در اطراف او جمع شده اند .
 

شریعتمداری که از منتقدان پر و پا قرص اسفندیار رحیم مشایی به شمار می رود ، بدون آن که نامی از او ببرد ، با اشارت هایی به او می پردازد و پیش بینی می کند که او در آینده نزدیک ، به احمدی نژاد خواهد گفت که با اصولگرایان مرزبندی کند.

کیهان در ادامه از رئیس جمهور می خواهد که این پیشنهاد را رد و در هویت پیشنهاد دهنده تردید کند.

شریعتمداری همچنین از انتصاب نمایندگان ویژه رئیس جمهور نیز به شدت انتقاد می کند و می نویسد: كسی كه آشكارا از پایان دوران اسلامگرایی سخن می گوید و ناسیونالیسم را به جای مكتب اسلام می نشاند و... به عنوان نماینده ویژه رئیس جمهور محترم در امور خاورمیانه به آن سامان گسیل می شود!  و یا آن دیگری كه از كمترین سابقه، تجربه و دانش دیپلماتیك نیز برخوردار نیست به نمایندگی ویژه رئیس جمهور در امور آسیا گسیل می شود و در اولین مأموریت به تركیه با اظهارنظرسخیف و نسنجیده خویش، مردم مسلمان تركیه ای را كه با حضور اسلامگرایان در كانون تصمیم سازی و سیاست پردازی آن به ایران اسلامی نزدیك شده، علیه جمهوری اسلامی ایران برمی انگیزد.

متن کامل سرمقاله شریعتمداری به شرح زیر است:

1-
آرزوی «رستم» همه این بود كه فرزند گمشده خود «سهراب» را بیابد و سهراب در جستجوی پدر پای در سفر نهاده و همه جا را می كاوید. سرانجام، روزی فرا رسید كه پدر و پسر به هم رسیدند و كوه و دره و رودخانه ای در میان نبود. اما، «افراسیاب» كه ماندگاری خود را در جدایی آن دو می دید، حیله ای اندیشید.

 
رستم را گفت؛ مژده باد كه دوران فراق به سر رسیده و اگر این پهلوان جوان را از میان برداری با فرزند گمشده ات فاصله چندانی نداری و آن پهلوان جوان «سهراب» بود! افراسیاب در گوش سهراب نیز به نجوا نشست كه دیدار پدر نزدیك است و فاصله ای در میان نیست، مگر این پهلوان سپید موی كه سد راه است. و آن پهلوان سپید موی «رستم» بود! در پی این نجوای شیطانی، رستم و سهراب به هم آویختند...

 
ساعتی بعد، رستم بر پهلوان جوان غلبه كرد. پشت او را به خاك كشاند و با همه توان، خنجر بر پهلویش نشاند و در حالی كه سرمست از این پیروزی به پیكر نیمه جان حریف می نگریست، بازوبند مخصوص خویش را كه به نشانه نزد پسر گمشده اش بود، بر بازوی پهلوان جوان دید.

 
سر از ندامت به سنگ كوبید كه «سهراب» را كشته بود! نوشدارو طلب كرد تا بر زخم پسر نهد، اما دیگر كار از كار گذشته بود و نوشدارو بعد از مرگ سهراب چه سود؟!

چند روز پیش، در نشست جمعی از دانشجویان با برادر عزیزمان جناب آقای دكتر احمدی نژاد، یكی از حاضران طی سخنی كه بوی تند فتنه از آن به مشام می رسید، خطاب به رئیس جمهور محترم می گوید «امروز روزنامه هایی مثل كیهان و شرق دائما دولت را مورد هجمه های سنگین خود قرار می دهند» و جناب رئیس جمهور در پاسخ اظهار می دارند «خوشبختانه، نه كیهان می خوانم و نه شرق»!

در این نوشته از مواضع روزنامه شرق سخنی به میان نمی آوریم، ضمن آن كه حملات بی اساس و خصمانه این روزنامه زنجیره ای به دولت را انكار نمی كنیم و درباره كیهان و این توهم كه «دائماً دولت را مورد هجمه های سنگین قرار می دهد»!! نیز سخن به اختصار می گوئیم، چرا كه این یادداشت در پی پرداختن به موضوع دیگری است و آن، هشداری جدی و صدالبته دوستانه و دلسوزانه به رئیس جمهور محبوب و محترم كشورمان است كه «مواظب افراسیاب باشید»!

2-
نسخه های یك روزنامه، گویاترین سند برای نشان دادن مواضع و خط مشی آن است، بنابراین، فقط مروری گذرا بر مواضع كیهان كه ثبت و مكتوب است، تردیدی باقی نمی گذارد كه این روزنامه از اصلی ترین مدافعان آقای دكتراحمدی نژاد و دولت ایشان در مقابل بدخواهان و بداندیشان بوده و هست و البته، بدیهی است كه هرجا میان مواضع دولت یا دولتمردان و خط روشن و تعریف شده اصولگرایی، زاویه ای دیده و یا ببیند، با نگاهی دلسوزانه به آن پرداخته و می پردازد، بی آن كه در انتقادهای هر از چندگاه خود از مرز انصاف عبور كند و یا مرزبندی مشخصی با دشمنان نداشته باشد. نگاهی به انتقادات هر از چندگاه- و البته كم شمار كیهان- و مقایسه آن با رخدادهای بعدی به وضوح نشان می دهد كه در انتقادهای مورد اشاره، حق با كیهان بوده و دغدغه های دلسوزانه این روزنامه بی علت نبوده است.

رئیس جمهور محترم در پاسخ به ادعای یكی از حاضران كه كیهان را به هجوم سنگین و دائمی علیه دولت متهم كرده بود، می فرمایند«خوشبختانه، نه كیهان می خوانم و نه شرق» و سوال این است كه اگر كیهان نمی خوانید از كجا می دانید مواضع این روزنامه هجوم سنگین علیه دولت است؟!

تنها پاسخ منطقی ریاست محترم جمهوری به این پرسش آن است كه گزاره «هجوم كیهان به دولت» را دیگران به ایشان گزارش داده اند! و این دقیقاً همان نكته مورد نظر در یادداشت پیش روی است و این نگرانی و دغدغه جدی را پیش می آورد كه آن «دیگران» چه كسانی هستند؟! و آیا نباید احتمال داد كه در سایه روشن اطراف ایشان «افراسیاب» به كمین نشسته است.

افراسیابی كه وظیفه- و شاید مأموریت- او فتنه انگیزی و تفرقه افكنی میان اصولگرایان است. آیا حضور احتمالی این افراسیاب در كنار احمدی نژاد نگران كننده نیست؟!

3-
كاش برادر عزیزمان جناب آقای دكتر احمدی نژاد نگاهی به اطراف خویش می انداخت و مشخصات و هویت برخی از این اطرافیان را كه امروزه در شمار نزدیكترین افراد به ایشان هستند، با كسانی كه طی چند سال گذشته در كنار وی بوده اند به مقایسه می نشست.

برخی از آنان- تاكید می شود كه فقط برخی از آنها نظیر آن آقای اخراجی فلان وزارتخانه و...- چگونه آمده اند؟ و برخی از یاران فداكار، اصولگرا و كارآمد قبلی چرا در كنار ایشان نیستند؟! بی آن كه- خدای نخواسته- قصد مقایسه مثل به مثل در میان باشد، و فقط به عنوان یك هشدار منطقی باید گفت كه ماموریت عوامل نفوذی دشمن تنها ترور و انفجار نیست، بلكه مهره چینی بی خاصیت های گوش به فرمان و دور كردن كارآمدهای متعهد از كنار مسئولان یكی از اصلی ترین و شناخته شده ترین مأموریت آنهاست.

 
اینگونه نفوذی ها را چگونه می توان شناخت؟! به یقین نباید در جیب و كیف آنها، كارت شناسایی سازمان های ماموریت دهنده را جستجو كرد! آنان بعد از نفوذ و جایگزینی دست به كار ماموریت خود می شوند، و از جمله بااهمیت ترین و شناخته شده ترین انواع ماموریت آنها علاوه بر خالی كردن اطراف یك مسئول بلندمرتبه از نیروهای وفادار و متعهد كه به آن اشاره شد، تنگ كردن دایره دوستان، متهم كردن یاران متعهد و دلسوز به دشمنی، دست زدن به اقدامات ضدارزشی و نسبت دادن آن به مسئولان و هنجارشكنی های دیگری از این دست نیز هست.

اكنون باید پرسید كه آیا برخی از نزدیكان ریاست محترم جمهوری با بهره گیری از حسن نیت و اعتماد ایشان دست به اینگونه اقدامات نزده اند؟! كسی كه آشكارا از پایان دوران اسلامگرایی سخن می گوید، صهیونیست های غاصب را «مردم اسرائیل»! و مستحق دوستی! می داند، ناسیونالیسم را به جای مكتب اسلام می نشاند و... به عنوان نماینده ویژه رئیس جمهور محترم در امور خاورمیانه به آن سامان گسیل می شود! خاورمیانه ای كه اصلی ترین هویت آن اسلامی بودن آن است و حضور و نفوذ جمهوری اسلامی ایران در آن منطقه صرفاً و تنها به دلیل نمایندگی اسلام ناب محمدی(ص) است.
 
آیا این گزینش بی آن كه احمدی نژاد عزیز بخواهد، همان خواست همیشگی دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب نیست؟!

و یا، آن دیگری كه از كمترین سابقه، تجربه و دانش دیپلماتیك نیز برخوردار نیست به نمایندگی ویژه رئیس جمهور در امور آسیا گسیل می شود و در اولین مأموریت به تركیه با اظهارنظرسخیف و نسنجیده خویش، مردم مسلمان تركیه ای را كه با حضور اسلامگرایان در كانون تصمیم سازی و سیاست پردازی آن به ایران اسلامی نزدیك شده، علیه جمهوری اسلامی ایران برمی انگیزد! و یا...

خوش بینانه ترین احتمال آن است كه این نمایندگان ویژه، فقط ناآگاه و ناشی هستند! ولی متاسفانه در پرونده عملیاتی و مواضع آنان سوابقی دیده می شود كه راه را بر خوشبینی می بندد و این دغدغه و نگرانی جدی را پیش می كشد كه مبادا به جای «حمل بر صحت» به «صحت» حمله شده باشد.

آیا این نمونه ها و دهها نمونه دیگر این نگرانی را پدید نمی آورد كه مبادا پای افراسیابی در میان باشد و این افراسیاب هركه هست و هر نام دیگری كه دارد، وظیفه یا خدای نخواسته ماموریت جدایی رئیس جمهور اصولگرا از اصولگرایان و تنها گذاشتن او در میانه میدان را دنبال می كند؟!

4-
در میان دشمنان احمدی نژاد، افراد و جریاناتی هستند كه صرفا به علت اصولگرایی رئیس جمهور، پاكدستی، پركاری، مردم گرایی، ایستادگی در مقابل دشمنان بیرونی و... با ایشان دشمنی می ورزند و رئیس جمهور محترم نیز هر از چندگاه به سختی و به حق علیه این دشمنان موضع گرفته و به آنان می تازد. اكنون به مواضع و عملكرد افراسیاب مورد اشاره و احتمالی نگاهی بیندازید. میان مواضع او و مواضع دشمنان تابلودار چه تفاوت عمده ای می بینید؟! عبرت انگیز و درس آموز نیست؟! هست.

5-
و بالاخره در این باره اگرچه گفتنی بسیار است ولی به این نكته پایانی بسنده می كنیم و خطاب به برادر عزیزمان جناب دكتر احمدی نژاد می گوئیم؛ برادر بزرگوار! جنابعالی به یقین نمونه های فراوانی از پیش بینی های كیهان را كه به واقعیت پیوسته است، شاهد بوده اید كه نزدیكترین آنها در جریان فتنه 88 بود.

 
كیهان با رصد كردن حركات دشمن و مراجعه به فرمول شناخته شده آنان، تمامی مراحل فتنه 88 را قبل از وقوع پیش بینی كرده بود و همه آن مراحل بی كم و كاست به وقوع پیوست و اكنون، با توجه به مسیر حركت «افراسیاب» و مراجعه به فرمول بارها به كار گرفته شده از جانب اینگونه جریانات، پیش بینی كیهان آن است كه افراسیاب یاد شده به زودی و شاید طی چند هفته آینده به حضرتعالی پیشنهاد می كند كه آشكارا و بی پرده با دوستان واقعی خویش و جریان اصولگرا و حتی دو قوه دیگر اعلام مرزبندی كنید! شاید هم تا به حال این پیش بینی را ارائه كرده باشد! افراسیاب از شما می خواهد كه مثلا در یك مصاحبه و یا سخنرانی و یا به هر شكل دیگری اعلام كنید كه فقط خودتان هستید و هیچ رابطه و پیوندی با سایر اصولگرایان ندارید، دوستان را به دشمنی متهم كنید و در یك كلمه خود را تنها در میانه میدان بدانید! و....

آقای احمدی نژاد عزیز! اگر به شما چنین پیشنهادی شد، آن را نپذیرید و چنانچه تاكنون این پیشنهاد ارائه شده است، از انجام آن خودداری ورزید. شما برخاسته از اصولگرایی هستید و نه- آنگونه كه افراسیاب ادعا می كند- ایجاد كننده آن.

 
افراسیاب جدا كردن شما از دوستان واقعی و توده های مردمی را كه به آنان خدمت كرده اید و می كنید، دنبال می كند. نگارنده باتجربه ای كه دارد تردیدی ندارد كه پیشنهاد یاد شده به حضرتعالی ارائه خواهد شد.

 
پس این پیش بینی هشداردهنده را جدی بگیرید و بلافاصله بعد از ارائه آن پیشنهاد در هویت پیشنهاددهنده تردید كنید. شما برادر عزیز متعلق به مردمی هستید كه دوستشان دارید و دوستتان دارند.

پس؛
چو به گشتی طبیب از خود میازار
چراغ از بهر خاموشی نگه دار.

 

 

 گردآوری: گروه خبر سیمرغ
www.seemorgh.com/news
منبع:tabnak.ir