حرف‌های مادری که پسرش در اتومبیل قائدی کشته شد + عکس
اعضای بدن مرحوم احمدرضا شاکر اهدا شد به همین دلیل صحبت های مادر و پدر این جوان پس از اهدای اعضای بدن پسرشان را خواهید خواند.

گفتگو با خانواده احمدرضا شاکر پس از اهدای اعضا بدن فرزندشان

مهدی قائدی‌ بازیکن‌ تیم فوتبال‌ استقلال‌ یکشنبه‌ شب‌ در حادثه‌ رانندگی‌ دچار آسیب‌دیدگی‌ شد و در کنار او نیز احمدرضا‌ شاکر یکی از همراهانش‌ مرگ مغزی شد. مرگ مغزی‌ احمدرضا‌ شاکر باعث شد تا خانواده او در اقدامی تحسین برانگیز تصمیم‌ بگیرند‌ تا اعضای بدن فرزندشان‌ را اهدا کنند.

با اعلام مرگ مغزی‌ و موافقت‌ خانواده احمدرضا‌ شاکر اعضای بدن او در بیمارستان‌ سلمان فارسی بوشهر‌ به 8 بیمار نیازمند پیوند‌ زده شد.

پس از این اقدام خانواده شاکر با پدر و مادر احمدرضا‌ گفتگویی را ترتیب دادیم.

پدر احمدرضا‌ پاسخگوی‌ تلفن خبرنگار ما بود و از او درباره‌ اهدای عضو فرزندش‌ جویا شدیم‌ که وی تلفن را به مادر احمدرضا داد تا او در این باره‌ توضیحاتی را بیان کند.

 مادر احمدرضا‌ بعد از احوالپرسی‌ با صدایی رسا و البته‌ غمگین‌ بابت‌ اهدای عضو فرزندش گفت: یک پسر داشتم که در حال حاضر با اهدای اعضای بدنش 8 نفر زندگی دوباره پیدا کردند و از همه می‌خواهم دعا کنند تا قلب او همچنان در سینه‌ شخصی دیگر بتپد‌. شب حادثه‌ زمانی که متوجه شدم فرزندم دچار مرگ مغزی شده تصمیم گرفتم قلب او را اهدا کنم. قلب بچه‌ام در سینه هر بیماری که باشد نیت‌ کردم با خرج‌ من به کربلا‌ برود و به بیمارستان هم اعلام کردم که هر آنچه را که از بدن فرزندم می‌توانند به بیماران دیگر اهدا کنند.

 مادر او ادامه داد: فرزند‌ من نمرده‌ است. در حال حاضر اعضای بدن فرزندم به 8 جا رفته است و این 8 نفر با خانواده‌هایشان 80 هزار نفر می‌شوند که همه آنها برای فرزند‌ من دعا می‌کنند. یک تیم پزشکی شبانه به استقبال فرزندم آمد و آنها او را با خود بردند. احمدرضای‌ من زنده است.


خانواده مرحوم احمدرضا شاکر

خانواده مرحوم احمدرضا شاکر

در همین حین پدر احمدرضا‌ روی خط آمد و درباره اهدای اعضای فرزندش‌ ادامه داد: ممنونم‌ از همه که به ما دلداری‌ دادند، احمدرضا‌ی مرا خدا برد و به این موضوع افتخار می‌کنم و تصمیمم‌ بر این بود که اعضای بدن او را اهدا کنم تا خانواده‌های دیگر نجات پیدا کنند و این کار را برای رضای خدا کردم.تا ابد هم آرامش دارم و فرزندم‌ نیز‌ راحت و آسوده است. لحظه‌ به لحظه‌ خدا را شاکرم و واقعاً از کاری که انجام داده‌ام خوشحالم‌. همسر من مثل یک شیرزن‌ در بیمارستان این تصمیم راگرفت و از موضوع اهدا برایم سخن گفت و من هم در جواب او گفتم هر چه صلاح اوست‌ انجام شود.برگه‌ اهدای عضو را امضاء کردم و تنها یک صلوات فرستادم و به خدای خود توکل کردم. امیدوارم احمدرضا‌ خوشحال باشد و تا ابد آسوده در جای خود بخوابد‌. پسر من یک ورزشکار‌ بود و نفرات زیادی از تهران و شیراز به منزل ما آمدند که جا دارد از آنها قدردانی‌ کنم واقعاً تمام مردم برای ما سنگ تمام گذاشتند باز هم می‌گویم‌ برای رضای خدا این کار را کردیم.

مجدداً مادر احمدرضا‌ گوشی تلفن را گرفت و با قدرت تمام گفت: انجام وظیفه کردیم‌ و احمدرضا‌ دست من امانت بود و او را به خدا  بازگرداندم و فقط وظیفه‌ داشتم او را بزرگ کنم، فرزند من بالاتر از علی‌اکبر، امام حسین «ع» نیست. امیدوارم قلب او برای هر فردی که هست مبارکش باشد.

 مادر احمدرضا‌ انگار که از دست دادن فرزندش‌ او را قوی‌تر کرده بود با توکل به خداوند گفت: پهلوانان هرگز نمی‌میرند و احمدرضا‌ی من قهرمان ووشو‌ بود که پهلوان شد. اصلاً نمی‌خواهم گریه کنم چون اجر تمام‌ کارهایم از بین می‌رود فقط دعا می‌کنم برای بیمارانی که اعضای بدن احمدرضا‌ در بدن آنها قرار گرفته‌ تا آنها این اعضا را پس نزنند و تمام فکر و ذهنم این است که آنها بدنشان این اعضا را قبول کند امیدوارم اعضای بدن احمدرضا‌ مبارک این 8 نفر باشد حتی من اعلام کردم قرنیه‌ او را نیز پیوند بزنند. تمام این کارها برای رضای خدا بود و در تصمیمی‌ که گرفتم هیچگاه‌ تردید نداشتم و تمام اعضای خانواده ما هم کارت اهدای عضو دارند‌ و ما در این زمینه هیچ وقت‌ کوتاهی نمی‌کنیم‌.



گردآوری:گروه ورزش سیمرغ
seemorgh.com/sport
منبع: yjc.ir