تیم ملی ایران ایستاده مُرد!
دیدار تیم های ایران و پرتغال با نتیجه مساوی به پایان رسید و ایران از بازی های جام جهانی 2018 روسیه حذف شد.

تساوی تیم های ایران و پرتغال

قرار بود شب موعود باشد. شب افتخار. شب پیروزی. جو ورزشگاه سارانسک کشنده بود. خبرنگار اسپانیایی اسپرت با خنده می گفت:«غیر قابل باور است. مگر می شود طرفداران ایرانی 8 برابر پرتغالی ها باشند؟ آنها با این بوق های شان همه کار می کنند. اصلا عجیب نیست که اگر با این هیجان روی سکوها ایران سورپرایز بزرگی برای جام داته باشد.»

بخش زیادی از این جماعت روی سکو ، شب قبل از بازی سر راه شان یکبار جلوی هتل پرتغال سبز شده بودند. این قدر زدند و رقصیئنئ و فریاد کشیدند که کریس رونالدو با التماس از آنها بخواهد بگذارند ، خوابند!» آنها در روز بازی هم در ورزشگاه از همان لحظه شروع تا حد انفجار داشتند تیم شان را تشویق می کردند. اصلا ورزشگاه انگار قرار نبود حتی یک لحظه خاموش شود.

بچه های ایران هم انگار سراسر انگیزه بودند. کمی استرس و البته کلی خنده. از همان قبل بازی که کنار رونالدو ایستاده بودند تابلو بود که بیرانوند و جاجی صفی داشتند سر ماجرای چطوری کریس شوخی می کنند و با هم می خندند. بازی که شروع شد اما می شد حس کرد بیرانوند استرس این تقابل را دارد. وقتی با حالتی عصبی با سعید عزت اللهی روی یک اشتباه درگیر شدند.

20 دقیقه ابتدایی بازی کمی با استرس گذشت. ولی بچه ها خیلی سریع بازی را در دست گرفتند. لایی حاج صفی به یار پرتغالی و خطایی که پشت هجده قدم به ایران رسید دوباره ورزشگاه را به مرز انفجار رساند. این همه انگیزه حکایت از یک واقعیت داشت. اینکه این بچه ها نیامدند برای باختن و برگشتن به خانه. شرایط هم البته در گروه داشت طوری رقم می خورد که ایران به یک شب رویایی امیدوار تر باشد. پاس سردار به جهانبخش نشانه دیگری از این اتفاق نویدبخش می توانست باشد.

البته در زمین اتفاقاتی هم می افتاد که کی روش برایش نگران و دلخور باشد. جر و بحث سعید عزت و بیرانوند یا کلی جوزدگی و اعتراض که رامین با بازیکنان پرتغالی ایجاد می کرد تا سرمربی و مسعود شجاعی به او تذکر دهند.

بازی اما فقط روی زمین نبود که جریان داشت. روی سکوها بلوایی بود. هیجانی باور نکردنی. تیمی که شده تا پای مرگ می خواست بجنگد برای صعود و روی سکوها ، جمعیتی که غش می کردن و جان می دادن برای سربازان گروه ضربت شان. آری یک ضربان بود که در قلب 80 میلیون ، با هم می تپید.

همین سردار آزمون که بازی قبل ، با اشک به رختکن رفته بود ، این بار در 25 دقیقه نخست با تمام وجود داشت می جنگید. می پرید ، سر می زد . توپ می کاشت و پاس های فوق العاده می داد. فرقی نداشت کدام شان جلوی کریس قرار می گرفت. هر کسی بود سد راهش می شد. پرتغال داشت فشار را بیشتر می کرد. توپ را مدام در زوایای مختلف زمین می گرداندند تا شاید دفاع ایران برای لحظه ای باز شود اما بچه ها اقلا تا حوالی دقیقه 30 سعی کرده بودند این اتفاق نیفتد.

داور پاراگوئه ای در این دقایق ، همان طور که کی روش قبل از بازی هشدار داده بود، تقریبا در تمام صحنه های 50-50 داشت به سمت حریف سر می خورد. در عوض ایران اتکایش به سکوها بود. کارلوس برایش مهم بود همه تا ته جان بجنگند. برای همین کی روش لب خط داشت فریاد می زد سر طارمی که سفت تر بازی کند و در زمین مثل بازی قبل حضورش چشمگیر باشد. مهدی هم با ترس به نیمکت می گفت حتما!

لحظه ای بعد پاس مهدی و فرار جهانبخش ایران را صاحب ضربه کاشته کرد . کاشته ای که حاج صفی برایش یک بدن آمد و بعد جهانبخش ارسالش کرد. ضربه سر سعید عزت باز همه مان را برای گل نیم خیز کرد. این مهمترین موقعیت بازی تا دقیقه 35 بود بدون شک.

تیم ایران بود که در این دقایق فشار می آورد. طارمی ، امیری و سردار باید روی کار ترکیبی شان ورزشگاه را روی هوا می بردند اما کمی عجله کردند. امیری داشت در این لحظات باز ستاره زمین می شد. داشت با توپ جادو می کرد ولی این اتفاقات به گل بدل نمی شد. در سوی دیگر زمین جاج صفی با همه وجود کریس را متوقف کرد تا همچنان ایران تیم زهردار میدان باشد.

این جام جهانی بی شک ایران یک پدیده بزرگ داشت. یکی که یکی از مسن ترین ها بود. امید ابراهیمی در میانه میدان یک ژنرال بود. او با تکل ها . با توپ رباییهایش. با جنگندگی و با پاس هایش به بازی ایران ریتم می داد تا بیشتر افسوس نبودن 4 سال قبلش را بخوریم. او که با همان قلدری باعث بهت کریس رونالدو شد تا او مایوس به داور زل بزند!

با همان ریتم آغازین بازی ، درحالی که ایران حتی یک گام پس نکشیده بود و قطعا تیمی که اتوبوسی دفاع نکند ، بازی تقریبا به نیمه رسیده بود!ولی یک فرار از کوآرشما درست در دقیقه 45 ، شوک بزرگی بود به اردوی ایران. حالا بازی قشنگ ریتمش تغییر می کرد. ایران باید حمله می کرد و چرتغال تیمی می شد که می رفت به دنبال ضد حمله.

با همان ریتم آغازین بازی ، درحالی که ایران حتی یک گام پس نکشیده بود و قطعا تیمی که اتوبوسی دفاع نکند ، بازی تقریبا به نیمه رسیده بود!ولی یک فرار از کوآرشما درست در دقیقه 45 ، شوک بزرگی بود به اردوی ایران. حالا بازی قشنگ ریتمش تغییر می کرد. ایران باید حمله می کرد و چرتغال تیمی می شد که می رفت به دنبال ضد حمله.

هرچه در نیمه اول رخ داده بود را فراموش کردند و وارد زمین شدند. حلقه اتحادشان را شکل دادند و همان شعار همیشگی احتمالا:«تیم... ایران» بعد آغاز بازیو ورزشگاه کمی آرامتر شده بود . بچه ها کمی سراسیمه بودند و این تقه های اضافی به توپ داشت شانس های شان را کم می کرد. سردار و طارمی همچنان خوب بودند اما یکی دو حرکت اضافه در هر بار داشتن توپ ، باعث می شد که تیم به پیش نرود و توپ ها را از دست بدهیم.
رونالدو عقب تر رفته بود تا میانه میدان تا شاید فضای بیشتری داشته باشد حاج صفی بیشتر انگار می خواست با لایی انداختن خاطره ساز شود وتیم ملی هنوز شانه به شانه داشت می جنگید.

شعار روی سکوها شده بود:«حمله حمله تیم ایران ، گل بزن ، گل بزن یالله قهرمان» کریس رونالدو خودش را زمین انداخت . داور بعد از دقایقی طولانی درخواست ویدئو چک داد. بعد از اقلا سه دقیقه. مسئله به خاطر غر زدن های رونالدو. کی روش داشت با تمسخر می خندید. دقیقا همان چیزی که پیش بینی می کرد.

واقعا همه چیز عجیب پی می رفت. بیرانوند اما همانی بود که قول داده بود. یکتنه جلوی رونالدو ایستاد تا دوباره به بازی برگردیم.

حالا می توانیم همه با افتخار فریاد بزنیم:«چطوری کریس؟»

در ادامه بازی این بچه های ایران بودند که میدان داری می کردند. می خواستند بازنده این شب بزرگ نباشند اما داور پاراگوئه ای انگار مامور بود برای اینکه ایران از اینجا بالاتر نرود. او که خیلی ساده برای پرتغال پنالتی گرفت ، دو بار در موارد مشابه حتی حاضر نشد صحنه را بازبینی کند. انگار برای فیفا ماندن کریس در جام ف مهمتر از هر اتفاق دیگری بود. او دو بار حتی حاضر نشد درنگی کند برای اینکه شاید زمین خوردن های سردار و جهانبخش احتمال پنالتی داشته باشد یا خطای عمدی کوآرشما روی سعید عزت کارت قرمز بخواهد.

ایران بعد ازتعویض هایش کمی هجومی تر شد. سامان قدوس می توانست با تیزهوشی و اعتماد به نفسش در دقیقه 71 غرق در شادی مان کند اما ضوتش فقط با کمی فاصله به اوت رفت.

باز داور تصمیمی عجیب گرفت . او روی صحنه مشکوک زمین خوردن طارمی دستور به استفاده از ویدئو چک نداد. کی روش با تمام وجود انتقاد می کرد. ولی داور تنها به او تذکر جدی داد. با حضور انصاری فرد در میدان ، ایران هجومی تر هم شد. امید روی یک ضد حمله نشان داد بچه های شمالی همه حریف هایی هستند چغر ، بد بدن و کشتی بلد!

بازی اصلا از دست داور در رفته بود. او مدام داشت از سیستم ویدئو چک استفاده می کرد. این بار احتمالا باید پنالتی می گرفت. و گرفت. پنالتی را باید کریم انصاری فرد می زد. یک شب بزرگ باید برای مان رقم می خورد . مهمترین گل تاریخ ایران بود این گل. شاید تیم ملی به مرحله بعد نمی رسید اما این حداقل حق ما از این بازی بود. طارمی تنها یک ثانیه کم اورد برای اینکه خوشبخت مان کند. پرتغال فقط وقت کشی می کرد. بازی از دست داور پرتغالی در رفته بود. پرتغالی ها با لطف داور می خواستند نبازند.

نه معجزه ای رخ نداد اما این ایران بود که در شبی تراژیک سزاوارانه کنار رفت. تیمی که در دل تشویق ها ایستاده مُرد.



گردآوری:گروه ورزش سیمرغ
seemorgh.com/sport
منبع: khabaronline.ir