احمدرضا عابدزاده می‌گوید خودش یک بار معجزه دعای مردم را لمس کرده و حالا مطمئن است حال ناصر حجازی با همین معجزه خوب می‌شود.
 
خبرآنلاین: احمدرضا عابدزاده یک بار دیگر سفرش را طولانی کرده. او دوباره در آمریکا ماندگار شد تا دیرتر به ایران برگردد. قرار بود عابدزاده دهم اردیبهشت به تهران برگردد اما بازگشت او حدودا دو هفته عقب افتاده. به گزارش خبرآنلاین وقتی با عابدزاده تماس گرفتیم او آخرین اخبار فوتبال ایران را نداشت. از حذف پرسپولیس بی‌خبر بود و نمی‌دانست استقلال و ذوب‌آهن چه نتایجی گرفته‌اند. به همین خاطر اول او بود که سوال پرسید: «بازی پرسپولیس چه شد؟ بردند؟»

*بله. پرسپولیس با نتیجه 3-2 برد.

چه خوب. پس صعود کردند؟

*نه. بنیادکار هم برنده شده و با این نتیجه، پرسپولیس حذف شد.

بیچاره مردمی که توی استادیوم بودند. حتما خیلی ناراحت شده‌اند از این نتیجه. ذوب‌آهن و استقلال چه کار کردند؟

*ذوب‌آهن که برد و با اقتدار صعود کرد. استقلال هم دو گل جلو بود اما بازی‌اش مساوی تمام شد.

واقعا استقلال چطور توانسته مسابقه‌ای را که دو گل جلو بوده مساوی کند؟ از تراکتورسازی چه خبر؟ سهمیه آسیا را گرفتند؟

*فعلا که وضعشان خیلی خوب نیست. آخرین مسابقه‌شان را در تبریز به صبا باختند.

مگر می‌شود تراکتورسازی در یک چنین هفته‌ای به صبا ببازد؟ آن‌ها که به این برد احتیاج داشتند.

*البته یک صحنه هم بوده که داور ابتدا پنالتی می‌گیرد و بعد نظرش را عوض می‌کند. اگر آن پنالتی را می‌گرفتند احتمالا تراکتورسازی نمی‌باخت.

حتما تماشاگران مسابقه هم خیلی از این اتفاق ناراحت شده‌اند. این دیگر تقصیر تماشاگر نیست. وقتی چنین اتفاقی می‌افتد تقصیر داور است. تماشاگر هم وقتی می‌بیند داور برای تیمش پنالتی گرفته و بعد پنالتی را پس می‌گیرد، فکر می‌کند حقش خورده شده. بعضی وقت‌ها هم عکس‌العمل نشان می‌دهند. وقتی پنالتی می‌گیرند باید اجازه بدهند پنالتی زده شود. تماشاگر در چنین شرایطی هیچ چیزی به ذهنش نمی‌رسد جز این‌که حق تیمش را خورده‌اند. راستی شنیده‌ام تیم عابدینی هم به لیگ برتر صعود کرده. به او تبریک می‌گویم. خیلی از مدیران فعلی لیگ برتر باید باشگاه‌داری را از عابدینی یاد بگیرند که همیشه در این فوتبال موفق بوده.

*نظرت در مورد پرسپولیس چیست؟ از لیگ قهرمانان که حذف شدند و در لیگ برتر هم قهرمان نمی‌شوند.

سال قبل که کرانچار در پرسپولیس بود و ما در کنارش بودیم از ما انتقاد می‌کردند. در حالی که ما بد نبودیم. از دقیقه بیست روی سکوها شعار می‌دادند و روزگارمان را سیاه می‌کردند. از همان اول فصل مدیرعامل و بازیکن، همه بی‌تعصب می‌شدند. بعد هم کار به جایی کشید که ما را کنار گذاشتند. ولی الان پرسپولیس چندم است؟ ما را گذاشتند کنار که شرایط بهتر شود. چرا این اتفاق نیفتاد؟ تیم بدتر شده. در آسیا و لیگ که نتیجه نگرفتند. تماشاگران تیم حقشان این نیست که تیم محبوبشان ناکام شود. آن‌ها دوست دارند تیم‌شان برنده شود. امیدوارم پرسپولیس حداقل قهرمان جام حذفی شود تا شرایط کمی عوض شود.

*فکر می‌کنی چه اتفاقی افتاده که پرسپولیس ناکام شده؟

خود مردم می‌دانند چه اتفاقی افتاده. آن‌ها خیلی هم خوب می‌فهمند. راستی چند هزار نفر برای دیدن مسابقه پرسپولیس و الاتحاد آمده بودند ورزشگاه؟

*بیست هزار نفر.

باید ببینیم چه بلایی سر فوتبالمان آمده که برای حساس‌ترین بازی فوتبالی‌مان برای پرسپولیس فقط 20 هزار نفر به ورزشگاه می‌آیند. در شرایطی که پرسپولیس حساس‌ترین مسابقه‌اش در آسیا را برگزار می‌کند تنها 20 هزار تماشاگر به ورزشگاه می‌آیند که این اصلا خوب نیست. دوره ما 120 هزار نفر می‌آمدند ورزشگاه و جای سوزن انداختن نبود. ولی الان همه ناامیدند. در مورد تیم ملی هم همین‌طوری است.

*راستی شنیدی که علی منصوریان شده سرمربی تیم ملی امید؟

بله اتفاقا می‌خواستم تبریک بگویم به او. منصوریان انتخاب خوبی است. همه وظیفه دارند از او حمایت کنند. تیم امید نیاز به چنین مربیانی دارد. علیرضا خودش سال‌ها بازیکن تیم ملی بوده و از خیلی‌ها بهتر می‌تواند تیم ملی را نگه دارد.

*ولی انتخاب او خیلی انتقادها را به همراه داشته.

باید حتما کسی را می‌گذاشتند که بیاید باند بازی کند؟ همه باید از علیرضا حمایت کنند تا او موفق باشد.

*اما منتقدان می‌گویند او تجربه مربیگری ندارد؟

چرا تجربه مربیگری ندارد؟ مگر در پاس سرمربی نبود؟ مگر در تیم ملی دستیار نبود؟ هر کسی باید از یک جایی شروع کند. تازه مگر انتخاب‌های قبلی ما بیشتر از یک نیم فصل یا یک فصل سابقه سرمربیگری داشتند؟ یا مثلا قبل‌ترها نداشتیم کسی را که سرمربیگری را از تیم ملی شروع کرده باشد؟ یعنی ما از آمریکایی‌ها یا آلمانی‌ها یا اسپانیایی‌ها بیشتر می‌فهمیم در این رابطه؟ مگر آن‌ها مربی جوانشان را در باشگاه‌ها و تیم ملی‌شان استفاده نکردند و جواب نگرفتند؟ مطمئنا علیرضا می‌تواند در تیم امید موفق باشد. این همه آدم آوردند نتوانسته‌اند کاری کنند. حالا یک بار به یکی از بچه‌های خود تیم ملی اعتماد کنند.علی با هزار امید و آرزو آمده و باید به جای سنگ‌اندازی، کمکش کنند. تازه شنیدم کروش هم می‌خواهد کمکش کند. وقتی چنین مربی بزرگی حواسش به علیرضا باشد او می‌تواند موفق شود.

*راستی یک خبر بد برایت داریم. ناصر حجازی حالش خوب نیست و در بیمارستان بستری شده.

من نمی‌دانستم. واقعا حالش این‌قدر بد شده؟ خدا شفایش بدهد. ناصر خان این‌قدر بزرگ هست که به تعریف من احتیاجی ندارد. الان مردم دارند برایش دعا می‌کنند. من معجزه دعای مردم را به چشم دیده‌ام و می‌دانم چقدر می‌تواند موثر باشد. چون برای خودم این اتفاق افتاده. الان الان می‌دانم چه اتفاقی می‌افتد. الان فرصت مناسبی پیش آمده تا بروند بالای سر حجازی و با او عکس یادگاری بگیرند و بگویند ما آمده‌ایم ملاقات ناصر حجازی و هوای او را داریم. کلی قول و وعده و وعید بدهند و بعد همه آن‌ها را فراموش کنند. من این صحنه‌ها را لمس کرده‌ام. ولی به چنین افرادی توصیه می‌کنم هرچه زودتر خودشان را برسانند چون ممکن است ناصر خان زودتر خوب شود و بیاید بیرون، آن وقت این‌ها جا بمانند. به این افراد می‌گویم سریع بروند توی صف بایستند و با ناصر خان عکس یادگاری بگیرند که کلی به محبوبیتشان اضافه می‌کند.

*کی به تهران برمی‌گردی؟

اواخر اردیبهشت می‌آیم. ولی به محض این‌که برسم تهران، خیلی حرف‌ها دارم که در مورد بعضی‌ها بزنم.

 
گردآوری:گروه ورزش سیمرغ
www.seemorgh.com/sport
منبع:khabaronline.ir