برخی مربیان فقط و فقط به برد فکر می کنند و قواعد بدست آوردن پیروزی در خارج از میدان بازی را به خوبی بلدند .
  
 اگر روی آنها زوم کنند و نگذارند قواعد نادرست و ناجوانمردانه خود را بکار ببرند . بسیاری از موفقیتهایی که تا کنون بدست آورده اند را پیدا نمی کردند. مجید جلالی یکی از دلایل اصلی عدم موفقیتهای تیمهای ایرانی در جام باشگاههای آسیا را همین نکته می داند.

آنها حتی در حاشیه سازی هم با بقیه همکارانشان تفاوت دارند.چه کسی می تواند داستانهای فراوانی که از اقدامات برخی مربیان برای نتیجه گیری به گوش می رسد را باور کند.اما حقیقت دارد. تعدای از مربیان ایرانی در مسابقات فوتبال دست به اقداماتی برای از پاانداختن حریف زدند که بیشتر به یک استرتژی جنگی در شرایط بحرانی شباهت داشت تا تفکری فوتبالی
وقتی این داستانها را می شنویم که این مربیان به چه شیوه هایی برای پیروزی متوسل می شوند ناخودآگاه به این فکر می کنیم که پیروزی در فوتبال چقدر ارزشمند است؟ این مربیان بازی را 90 دقیقه نمی دانند و از روزهای قبل ، بازی را شروع می کنند.
روشهای آنان گاه از اخلاق و فضائل انسانی بدور می شود اما آنان برای برد هرکاری می کنند.راستی تعداد این مربیان در فوتبال ما کم است یا زیاد؟

               
داستانی واقعی فوتبال ایران

"
در بازی برگشت بلایی سرشان بیاورم که کیف کنی"

این جمله ای بود که سرمربی تیم تهرانی به دستیار خود در راه بازگشت از جنوب گفت.

او که تیمش در جنوب باخته بود می خواست در بازی برگشت به هر روشی پیروز میدان باشد.

سرمربی به ورزشگاه اختصاصی خودشان رفت و حدود نیم ساعت ، جایگاه های تماشاگران را برانداز کرد . گویی می خواهد جنگی نابرابر را رهبری کند. او می خواست هواداران جنوبی را در بدترین جای ورزشگاه قرار دهد. جای مورد نظر را پیدا کرد :" در کنار توالت ورزشگاه "

قدم بعدی سرمربی بستن داربست به شیوه ای متفاوت با درابستهای معمولی بود . او چند جوشکار راصدا زد و فواصل میله های داربست را به حداقل رساند، تا جایی که سر تماشاگران از بین میله های داربستها رد نمی شد. درست مانند سلولهای زندان که می خواستند 105 دقیقه مهمانان جنوبی را زندانی کنند. مهمانان لیدری داشتند قوی هیکل که در طول بازی سروصدای زیادی تولید می کرد .تیم تهرانی، در بازی رفت از تشویقهایش و سروصدایی که در طول بازی تولید می کرد دل خوشی نداشت.

سرمربی سفارش کرد تا در ابتدای ورود لیدر به ورزشگاه او را در توالت زیر جایگاه حبس کنند. لیدر نگون بخت در تمام طول بازی در توالت زندانی بود. او بارها به در می کوبید تا کسی پیدا شود و او را بیرون بیاورد ولی صدای تشویق تماشاگران نمی گذاشت تا فریادهایش را کسی بشنود. هر چه دقایق بیشتری از بازی سپری می شد تماشاگران تیم مهمان از جایگاه نامناسبشان عصبی تر می شدند.

تماشاگران مهمان به قدری از نظر روحی ضربه خورده بودند که نای تشویق هم نداشتند .فقط گاه گاهی صدایشان بلند می شد .آنها حتی نمی توانستند بعضی از صحنه ها را درست ببینند فاصله میله های داربستها کم شده بود و دید آنها را به قسمتهایی از زمین کم کرده بود.
به هر حال تمهیدات ضد اخلاقی آقای سرمربی جواب داد و آنها توانستند در تهران تیم جنوبی را شکست دهند .
پس از بازی کسی از آقای سرمربی نپرسید که چرا جای تماشاچیان مهمان آنجا بود .او با لحنی خاص جواب همه را داد و از برتری تاکتیکی تیم خود گفت.
هیچکس حواسش به ضربه روحی تیم مهمان که از رفتار ناپسند تیم میزبان بوجود آمد چیزی نگفت
آقای سرمربی آن شب به راحتی خوابید چون به خوبی مهمانوازی را ادا کرده بود. !!!

 

گردآوری:گروه خبر سيمرغ
www.seemorgh.com/news
منبع:esteghlaltehranfc.com