هر كس دارایی خود را دارد. عطوفت و خشم، سختكوشی و نرمخویی، آرامش و تلاطم و... دارایی غالب هر یك از ما هستند.
اگر افشین قطبی بعد از گلزنی مقابل سنگاپور دور زمین میدود، علی دایی بعد از پیروزی در بازی صبا، اشك مییزد و این دو اشكال مختلف شادیاند كه از درون این دو میجوشند. یكی از گلزنی بازیكنانش و برای آنها از خود بیخود میشود و دیگری هر بردی را به مثابه یك هدیه الهی برای اثبات مجدد خود به مخالفانش تلقی میكند.
چند ماه پیش زمانی كه قطبی بعد از برد مقابل سنگاپور، آنطور شادی كرد، بسیاری از نویسندگان و مربیان، این واكنش را دلیلی بر كوچكی قامت مربیگری او فرض كردند. آنها با اشاره به تاریخ پرافتخار فوتبال ایران (كه البته در آن بحث وجود دارد) و مقایسه آن با سنگاپور، اینطور نتیجه گرفتند كه او با این رفتار بزرگی تیمملی را زیرسوال برده است.
این خردهگیری تا آنجا پیش رفت كه قطبی مجبور به توضیح در این باره شد. او در برنامه نود خطاب به عادل فردوسیپور گفت كه «دوباره شادی خواهد كرد»، گرچه این توضیح، از نگاه مخالفان نهتنها قانعكننده نبود كه فرصت تازهای برای هجوم ایجاد كرد.
خب، حالا به امروز رسیدهایم، لحظهای كه فردوسیپور، گزارشگر بازی پرسپولیس– صبا بعد از گزارش فوقالعادهاش در این مسابقه زمانی كه تصویربردار به حلقه شادی قرمزها نزدیك شد تا از لابهلای قطرات درشت باران، شاتی از چشمهای گریان دایی بگیرد، سعی نكرد شادی او را با یادآوری تاریخ پرافتخار پرسپولیس و مقایسه آن با تاریخ صبا یا 10 نفره بودن صبا در 30 دقیقه وقت اضافی یا امتیاز بزرگ میزبانی پرسپولیس با 70 هزار تماشاچی لوث كند.
این یك موفقیت ورزشی بود و دایی به عنوان مربی پرسپولیس حق داشت آن را هر طور كه دلش میخواست جشن بگیرد. گرچه این برد بعد از نمایش بدون كیفیت و در ضربات پنالتی به دست آمده بود...
امروزاما در روزنامههای ورزشی اثری از خردهگیری به علیدایی نبود. فكر میكنید چرا؟ شاید به این علت كه دایی بعد از مدتها زندگی روی قله به سختی از آن بالا سقوط كرد و بعد از این سقوط، سكوت پیشه كرد و با این غیبت به دل ما بازگشت.
ما، عاشقان مرثیه گریستن برای آنهایی هستیم كه موقعیتی را از دست میدهند.
«ما» در عین حال، علاقه چندانی به آنها كه در موقعیتی هستند، نداریم البته تا زمان سقوط. وقتی كه نوبت غمخواری برسد و ما پیش خود بگوییم: «زمیناش زدند!»
اگر افشین قطبی بعد از گلزنی مقابل سنگاپور دور زمین میدود، علی دایی بعد از پیروزی در بازی صبا، اشك مییزد و این دو اشكال مختلف شادیاند كه از درون این دو میجوشند. یكی از گلزنی بازیكنانش و برای آنها از خود بیخود میشود و دیگری هر بردی را به مثابه یك هدیه الهی برای اثبات مجدد خود به مخالفانش تلقی میكند.
چند ماه پیش زمانی كه قطبی بعد از برد مقابل سنگاپور، آنطور شادی كرد، بسیاری از نویسندگان و مربیان، این واكنش را دلیلی بر كوچكی قامت مربیگری او فرض كردند. آنها با اشاره به تاریخ پرافتخار فوتبال ایران (كه البته در آن بحث وجود دارد) و مقایسه آن با سنگاپور، اینطور نتیجه گرفتند كه او با این رفتار بزرگی تیمملی را زیرسوال برده است.
این خردهگیری تا آنجا پیش رفت كه قطبی مجبور به توضیح در این باره شد. او در برنامه نود خطاب به عادل فردوسیپور گفت كه «دوباره شادی خواهد كرد»، گرچه این توضیح، از نگاه مخالفان نهتنها قانعكننده نبود كه فرصت تازهای برای هجوم ایجاد كرد.
خب، حالا به امروز رسیدهایم، لحظهای كه فردوسیپور، گزارشگر بازی پرسپولیس– صبا بعد از گزارش فوقالعادهاش در این مسابقه زمانی كه تصویربردار به حلقه شادی قرمزها نزدیك شد تا از لابهلای قطرات درشت باران، شاتی از چشمهای گریان دایی بگیرد، سعی نكرد شادی او را با یادآوری تاریخ پرافتخار پرسپولیس و مقایسه آن با تاریخ صبا یا 10 نفره بودن صبا در 30 دقیقه وقت اضافی یا امتیاز بزرگ میزبانی پرسپولیس با 70 هزار تماشاچی لوث كند.
این یك موفقیت ورزشی بود و دایی به عنوان مربی پرسپولیس حق داشت آن را هر طور كه دلش میخواست جشن بگیرد. گرچه این برد بعد از نمایش بدون كیفیت و در ضربات پنالتی به دست آمده بود...
امروزاما در روزنامههای ورزشی اثری از خردهگیری به علیدایی نبود. فكر میكنید چرا؟ شاید به این علت كه دایی بعد از مدتها زندگی روی قله به سختی از آن بالا سقوط كرد و بعد از این سقوط، سكوت پیشه كرد و با این غیبت به دل ما بازگشت.
ما، عاشقان مرثیه گریستن برای آنهایی هستیم كه موقعیتی را از دست میدهند.
«ما» در عین حال، علاقه چندانی به آنها كه در موقعیتی هستند، نداریم البته تا زمان سقوط. وقتی كه نوبت غمخواری برسد و ما پیش خود بگوییم: «زمیناش زدند!»
گردآوری: گروه خبری سیمرغ
www.seemorgh.com/news
منبع:goal.com