گفت و گویی با خانم یوروم بیک من (یوروم قطبی) همسر حدودا 30 ساله افشین قطبی سرمربی تیم ملی فوتبال کشورمان را در اینجا بخوانید.

به نقل از روزنامه تهران امروز و به نوشته امیر حسین تیموری: بخت یار من بود که در خصوص یکی از جذاب ترین سوژه های خبری و موضوعات مطالعاتی یعنی سرزمین کره شمالی با خانم یوروم بیک من (یوروم قطبی) همسر حدودا 30 ساله افشین قطبی سرمربی تیم ملی فوتبال کشورمان به گفت و گو بنشنیم. ماجرا از آنجا آغاز شد که یکی از دوستان گفت یوروم کتابی درباره کره شمالی نوشته است. تا این را شنیدم با خود گفتم بهترین از این نمی شود که با یوروم قطبی آن هم درباره یکی از جذاب ترین موضوعات عالم خبرنگاری و روزنامه نگاری یعنی سرزمین کره شمالی و رازهایش به گفت‌و‌گو بنشینیم.

آنچه در كره‌شمالی دیدم
سوال اول این است كه اصلا چه شد كه شما به هلند رفتید و در وزارت خارجه این كشور مشغول به كار شدید؟
من در 17 می 1981 در سئول متولد شدم و پس از شش ماه زندگی در یكی از یتیم خانه‌های مركز خدمات اجتماعی كره توسط خانواده‌ای هلندی به فرزند خواندگی پذیرفته شدم و زندگی را در آمستردام هلند ادامه دادم . مادرم هلندی و پدرم اهل كره شمالی بود. اولین سفرمجددم به كره جنوبی در سن 18 سالگی بود كه برای حدود یك سال و نیم به كره رفتم و مجددا به هلند بازگشتم. سفر دیگرم به كره مدتی بعد بود و سرانجام پس از فارغ التحصیل شدن در رشته مطالعات كره در سال 2006،به سفارت هلند در سئول رفتم و درآنجا در قسمت اقتصادی و امور مرتبط به كره شمالی مشغول به كار شدم. در این بخش درخصوص عمده مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی كره شمالی كار می‌كردم تا اینكه در سال 2007 همراه سفیر هلند در سئول كه همزمان هم سفیر هلند در پیونگ یانگ بود راهی كره شمالی شدیم.

فرد دیگری هم در این سفر همراه شما بود؟
خیر فقط من و سفیر بودیم.
 
سفر چگونه آغاز شد؟ كره ای ها چگونه از شما استقبال كردند؟
من و سفیر هلند آقای هانس هاینس بروك ابتدا از سئول به پكن رفتیم و از آنجا با قطار راهی پیونگ یانگ شدیم كه 24 ساعت طول كشید تا به مركز كره شمالی رسیدیم. دو نفر از وزارت خارجه كره شمالی به سراغ ما آمدند كه در تمام 5 روز با ما بودند. هر خارجی كه به كره می آید یكی از این مراقب ها با او هست. تمام برنامه های ما را این دو نفر تنظیم می كردند كه البته با آنها روابط بسیار دوستانه ای برقرار كردیم. در این سفر بسیاری از رهبران و مسئولان كره ای از جمله وزیر خارجه و رئیس مجلس این كشور آقای كیم یونگ نام كه فرد شماره دو كره است را دیدیم. در حقیقت ما در راستای پروژه كمك رسانی به مردم كره شمالی و نظارت بر این كمك رسانی ها به این كشور رفتیم و سفرمان ربطی به مسائل سیاسی نداشت. كره شمالی به دلیل روابط پرتنش با آمریكا و ژاپن و كره جنوبی به دنبال بهبود روابط با كشورهای اروپایی است. فكر می كنند اروپایی ها و هلندی ها امیال امپریالیستی ندارند..
به جز پیونگ یانگ به مناطقی در شمال این كشور هم رفتیم كه نامش را نمی دانم. در این مناطق مردم بسیار فقیر و نیز كشاورزانی كه اسلحه داشتند مشاهده می شدند.

در كتاب تان تعدادی عكس دیدم. آیا عكس های كتاب را خودتان گرفتید؟
بله خودم عكاسی كردم. از برخی مناطق با اجازه دولت می شود عكس انداخت. مراقبان به ما می گفتند از كجاها می توان عكاسی كرد. البته در مسیر و سوار بر قطار به صورت مخفیانه عكاسی كردم كه در كتاب هست.

سال ها پیش در دهه 1990 كره شمالی درگیر قحطی بسیار مصیبت باری شد. موضع اروپایی ها در این خصوص چه بود؟
اروپایی ها از نزدیك مسائل كره را دنبال می كنند و در آن قحطی سال 1997 كه حدود 100 هزار قربانی گرفت كه بسیار مصیبت بار بود. البته ما تعداد دقیق این قربانی ها را نمی دانیم. باید در این خصوص كاری می كردیم.

برگردیم به جریان سفرتان. روز اول سفر چگونه گذشت؟
ساعت 7 صبح رسیدیم. اگرچه سفیر ما برنامه خاص خود را داشت اما كره ای ها از قبل همه برنامه ها را تنظیم كرده بودند. دو نفر محافظ ما یونیفرم های كهنه با رنگ های سبز و سیاه و قهوه ای پوشیده بودند و روی سینه این دو همچون همه مردم كره شمالی تصویر كیم جونگ ایل هست. پوشش مردم این كشور همچون دهه های 1960 و 1970 است. وقتی كسی از كره جنوبی به این كشور می آید مدرن بودن جنوبی ها واقعا در مقایسه با شمالی ها برجسته می شود. در كره شمالی شب ها برای صرفه جویی در انرژی، برخلاف كره جنوبی شهرها خاموش است.

در روز اول سفر چه حوادث قابل توجهی برای شما رخ داد؟
در هتل محل اقامت مان دو اتاق برای ما درنظر گرفته بودند كه بین شان یك اتاق كوچك بود و در داخل آن افرادی برای شنود مكالمات ما حاضر بودند. همچنین اتاق ها پر از آینه بود و پشت آنها میكروفون و دوربین فیلمبرداری كار گذاشته بودند. آنها همچنین چمدان ما را چك كرده بودند و آی پاد سفیر را مورد بررسی قرار داده بودند كه شكسته بود و دیگر كار نمی كرد. در روزهای بعد كه مجددا به هتل بازگشتیم، آی پاد كار می‌كرد، معلوم شد كه آن را تعمیر كرده بودند. ما همچنین اجازه نداشتیم تلفن همراه با خود به این كشور بیاوریم. همچنین هنگام مكالمات تلفنی كاملا تحت كنترل بودیم و تماس‌هایمان را كره ای ها برقرار می‌كردند و هنگام مكالمات كاملا شنود می شدیم. نگاه شمالی ها به من به عنوان یك جنوبی به مثابه یك جاسوس بود به ویژه آنكه به خاطر اینكه از طرف پدر نسب من به كره شمالی‌ها می رسید تا حدودی شبیه آنها بودم.

در روز دوم چه حوادثی رخ داد؟
به دیدن مزار رهبر بزرگ یعنی پدر كیم جونگ ایل بر فراز یك تپه رفتیم كه از چوب ساخته شده و بسیار ساده بود. در این روز به دیدن برخی از ساختمان های دولتی هم رفتیم. پیونگ یانگ ساختمان های بسیار زیبایی به لحاظ طراحی دارد.
در روز دوم بسیاری از گروه های بین المللی امدادرسانی كه كم هم نیستند را دیدیم كه برای چند دهه در آن كشور حضور دارند. البته این گروه ها با موانع بسیاری روبرو هستند و نمی توانند نیروهای خود را انتخاب كنند. دولت برای كره ای هایی كه در این گرو ها كار می كنند كلاس آموزشی می گذارد و آنها را توجیه می كند.

ساختمانها در پایتخت كره شمالی بیشتر چه رنگی بودند؟
ساختمان ها همه سفید و از جنس سنگ مرغوب و گرانی هستند. مجسمه های سراسر شهر هم از این جنس ساخته شده اند. این ساختمان ها سمبل كمونیسم است. در روز سوم به دیدن پارلمان رفتیم و از برخورد رئیس پارلمان كه بسیار دوستانه بود و با اروپایی ها خواهان روابط خوبی بود شوكه شدیم. در روز چهارم به وزارت خارجه رفتیم. در راستای
صرفه‌جویی در انرژی ساختمان وزارت خارجه به قدری سرد بود كه می لرزیدیم. دختر جوانی بیرون و در آن هوای سرد و با لباس كم ژیمناستیك بازی می كرد كه عمدتا در راستای بسیج اجتماعی در كره است.
اختلاف نظر بین رئیس پارلمان و وزیر خارجه كره برای ما جالب بود. برعكس رئیس پارلمان وزیر خارجه به شدت مخالف نفوذ خارجی ها و یك فرد به شدت ملی گراست. معتقد است كه كره ای ها باید روی پای خودشان بایستند و می توانند این مهم را انجام دهند. ما واقعا به خاطر این اختلاف نظر شوكه شدیم. وزیر خارجه مدافع ایدئولوژی« چوچه» یا خوداتكایی بود. سیاست در كره مبتنی بر همین ایدئولوژی است. به نظر او كره نمی خواهد مترسك بیگانگان به ویژه ژاپن و آمریكا شود.

نگاه كره ای ها به چین چگونه اسـت؟
كره ای ها به چین به چشم برادر بزرگ‌تر نگاه می كنند. در قطارها بسیار چینی‌های بسیار وجود دارد كه برای فروش كالاهای خود به كره می‌آیند.

در برخی گزارش ها آمده كه در اكثر كوچه و خیابان‌های كره برای تبلیغ ایدئولوژی دولتی بلندگو نصب شده است؟
بله صبح ها بین ساعت 6 تا 7 از بلندگوها به ویژه در مركز این كشور شعارهای انقلابی پخش می شود اما در حواشی شهر صدایش ضعیف تر است. حتی در مرز با كره جنوبی نیز از این بلندگوها بسیار است. جنوبی‌ها هم حتی دارند.

نگاه كره ای ها به كیم جونگ ایل چگونه است؟
رهبر كره شمالی بیشتر برای مردم این كشور پدر است تا رهبر و بدین خاطر اورا خیلی دوست دارند. پدر كیم جونگ ایل كه اولین رهبر كره شمالی بعد از جدایی از جنوب بود رهبر ازلی و ابدی كره ای هاست و به او هبر بزرگ می گویند.

در سطح شهر آیا با مردم عادی هم گفت و گویی داشتید؟
بله با تعدادی از زنان و مردان كره ای حرف می زدم كه البته مراقبان مان مراقب بودند. مردم كره به شدت رهبرشان را دوست دارند. متاسفانه به خاطر فقر حاكم بر این كشور مردم كره كوتاه قد شده اند و البته به خاطر ایدئولوژی حاكم بر این كشور تساوی بیشتری میان زنان و مردان كره شمالی نسبت به كره جنوبی حاكم است. در كره جنوبی مردان مسلط بر زنان هستند. مردم كره شمالی در مكالمات شان به شدت به دلیل وضع اقتصادی خوب كره جنوبی به دنبال وحدت با جنوبی ها هستند.

میزان دسترسی مردم این كشور به اینترنت چگونه بود؟
تعداد افراد محدود و همچنین خاصی می توانند به اینترنت دسترسی داشته باشند.

نگاه مردم كره جنوبی به همسایه شمالی شان چگونه است؟
نسل جدید كره جنوبی ها علاقه ای به وحدت با همسایه شمالی ندارند. همچنین دولت جدید كه در كره روی كار آمده است نسبت به كره شمالی مواضع رادیكال و تندتری نسبت به دولت قبلی دارد كه این خود روابط دو كشور را دچار تنش بیشتری كرده است. اما به هر حال كره ای‌ها خواستار تداوم وضع موجود در روابط با كره شمالی هستند، هرچند تحریم های بیشتر را نمی پسندند چرا كه این تحریم ها به خاطر مجاورت دو كشور و اینكه تنها راه خشكی متصل به كره جنوبی مرزهای كره شمالی است به كشور ما هم ضربه می زند. همچنین چینی ها نیز از تحریم های بیشتر علیه كره شمالی استقبال نمی كنند.

در جریان سفر با تیم ملی فوتبال ایران به كره شمالی چه تغییراتی در این كشور مشاهده كردید؟
در سال 2009 كه حدود یك روز و نیم در این كشور بودم ظاهرا مردم كشور رفاه بیشتری داشتند. در دست برخی از مردم تلفن همراه مشاهده كردم. همچنین تعداد اتومبیل‌ها ظاهرا بیشتر از سال 2007 بود. همچنین در یك شبی كه در این كشور بودم روشنایی بیشتری مشاهده می شد و برخلاف سال 2007 شهر تاریك نبود. حتی من مراسم عروسی نیز در سطح شهر پیونگ یانگ دیدم.

 

 

 گردآوری: گروه خبر سیمرغ
www.seemorgh.com/news
منبع:tehrooz.com