" مسعود به راحتی در مسابقات آسيايی و قهرمانی آسيا طلا می‌گرفت. او بايد ركوردار مدال در كشتی فرنگی ميیشد اما مسعود را كشتند."...
 
آتی نیوز: دلش پر است. وقتی می‌بیند شاگردش حالا رویاها و آرزوهایش را در كشوری دیگر جستجو می‌كند، غصه‌اش می‌گیرد. بعد از رفتن سامان طهماسبی به آذربایجان و دوملیتی شدنش،‌ حالا هر چند وقت یك‌بار خبر از حضور كشتی‌گیری در مسابقات انتخابی آذربایجانی‌ها مطرح می‌شود.

و جالب اینجاست كه اغلب مسافران ایرانی باكو را طردشده‌ها تشكیل می‌دهند.

یكی می‌خواهد خود و شایستگی‌هایش را اثبات كند، دیگری می‌خواهد بگوید هنوز تمام نشده و یك فرنگی‌كار هم شاید از بقیه دلیل محكم‌تری داشته باشد.

سرمربی تیم ملی فرنگی بعد از مسابقات جهانی 2009 دانمارك اعلام كرد تا زمانی كه هدایت تیم را به عهده داشته باشد، هاشم‌زاده جایی در تیم او نخواهد داشت و حالا خیرالله راسخی نگران است.

مربی سازنده مسعود، دوست ندارد حاصل زحمات شبانه‌روزی‌اش در كشوری بیگانه كشتی بگیرد اما در شرایط فعلی هیچ راهی هم پیش روی هاشم‌زاده نمی‌بیند.

راسخی در گفت‌وگو با شبكه خبری آتی‌نیوز حرف‌های زیادی را مطرح كرد كه خیلی‌هایش در پرونده ناگفته‌های ورزش جای می‌گیرد.

** آقای راسخی، مسعود كجاست؟ هر چه تماس می‌گیریم تلفن همراهش را پاسخ نمی‌دهد؟

در میانه مشغول تمرین است.

** بحث حضورش در آذربایجان به كجا كشید؟

دوست داریم در ایران برای خودمان كشتی بگیرد اما محمد بنا سال 2009 گفته كه اجازه نمی‌دهد هاشم‌زاده دیگر به تیم ملی دعوت شود و در دو سال اخیر هم از موضعش كوتاه نیامده، این در شرایطی است كه هیچ كسی را نتوانسته برای سنگین‌وزن پیدا كند. بنا نباید این حرف را رسانه‌ای می‌كرد. اینكه تا من هستم فلان كشتی‌گیر نباید باشد، حرف خوبی نیست... با این وجود هنوز هم وضعیت مسعود مشخص نیست. اینكه برود و یا بماند، قطعی نیست.

** اگر بماند باز هم در تیم ملی جایی ندارد، درست است؟

من حرفم را رك و راست می‌گویم. كشتی فرنگی ما را ورشنین و طالقانی به اینجا رساندند. این دو، خصوصا ورشنین باعث تحول این رشته در ایران شدند. خودم در چندین كلاس این مربی روس حضور داشتم و چیزهای زیادی از او آموختم. كسی نمی‌تواند ادعا كند پیش از حضور ورشنین، شرایط امروزش را داشته، مربیان ما دفاع بارانداز و سالتو بارانداز را بلد نبودند.
این‌ها را ورشنین به ما آموزش داد و مربیان سازنده هم این موارد را به شاگردان‌شان یاد دادند.

** طالقانی چطور؟ او چه نقشی در این پیشرفت داشت؟

اگر كشتی ایران بعد از انقلاب دوباره خودش را بالا كشید، به خاطر زحمات شبانه‌روزی او در دوره نایب‌رئیسی‌اش بود. هر جا صحبت از كشتی شده، این مورد را گفته‌ام.

** در مورد مسعود هاشم‌زاده و حضورش در آذربایجان صحبت می‌كردید!

از بحث اصلی‌ام دور نشوم، همین مسعود را اگر شش ماه رویش كار كنیم، دوباره یك كشتی‌گیر شش دانگ در 120 كیلو می‌شود. اصلا بعد از او چه مهره‌ای كشف شد كه بتواند ایران را صاحب مدال كند. مسعود به راحتی در مسابقات آسیایی و قهرمانی آسیا طلا می‌گرفت. او باید ركوردار مدال در كشتی فرنگی می‌شد اما مسعود را كشتند.

** چه كسی استعداد او را كشت؟

كسانی كه او را از 96 كیلو به 120 كیلو بردند و بعد از 120 كیلو به 96 كیلو بازگرداندند. هاشم‌زاده در 120 كیلو پنجم دنیا شد اما دوباره به 96 كیلو بازگردانده شد. این وزن كم كردن‌ها داغونش كرد. مثلا مگر همین محسن سوریان نبود كه سوخت شد. كسانی كه سال‌هاست ادعا می‌كنند حمید سوریان را كشف كرده‌اند انگار نمی‌دانند، سوریان‌ها در خانواده‌ای هستند كه ذاتا همه استعداد فوق‌العاده‌ای در كشتی دارند.
پسرعموها و برادران حمید، همه كشتی‌گیران خوبی بوده‌اند كه هر كدام‌شان به دلیلی كنار رفتند. بنده‌خدا محسن سوریان 62 كیلو بود، از او در 48 كیلو استفاده می‌كردند، معده، روده و تمام دستگاه گوارشش خراب شد. او نابعه بود.
زمانی كه مسعود هم در اردو بود، بارها گفتم اجازه دهند نه به عنوان مربی تیم ملی، بلكه به عنوان یك میهمان در اردوها بالای سر شاگردم باشم اما این اتفاق رخ نداد.

** دل‌تان حسابی پر است!

پدرم درآمده كه این بچه را ساخته‌ام. شب و روز نداشتم. مسعود هم خیلی زحمت كشیده، هنوز هم بر كارش نظارت می‌كنم. او را به تپه می‌برم و با هم تمرین می‌كنیم. او در اغلب مسابقات 15 تا 20 كیلو از حریفانش سبك‌تر بود اما شكست‌شان می‌داد.
مگر همین علیرضا سلیمانی در چند سالگی قهرمان دنیا شد؟ چرا اجازه نمی‌دهند مسعود به كارش ادامه دهد؟ در المپیك كه مدالش را خوردند و كسی نتوانست از حقش دفاع كند. برخی به سنگین‌وزن تمریناتی را می‌دهند كه به سبك‌وزن تیم می‌دهند و نمی‌دانند كار این دو و تمرینات‌شان چقدر باید از هم متفاوت باشد.

** این حرف‌هایی كه زدید به نوعی انتقاد از محمد بنا بود؟

می‌دانم كه بنا زندگی‌اش را در راه كشتی گذاشته و آدم زحمتكشی است. اما من و دیگر مربیان سازنده هم برای ساختن این بچه‌ها خون دل خورده‌ایم. ببینید امروز حسن یوسفی‌افشار كجاست؟
او را هم كاملا منزوی و خانه‌نشین كرده‌اند. مگر او هم مربی سازنده نبود؟... به مسعود ظلم می‌كنند. می‌دانید ساختن یك هاشم‌زاده دیگر چقدر دشوار است؟ كاش او را به عنوان یك استعداد كه سال‌ها رویش سرمایه‌گذاری شده بود، حفظ می‌كردیم.
 
گردآوری:گروه ورزش سیمرغ
www.seemorgh.com/sport
منبع:atynews.com