حرف‌های تازه مجید جلالی که اهالی فوتبال او را به عنوان آقا معلم می شناسند، در روز معلم خواندنی خواهد بود.
 
 
برنا: دغدغه معلم همیشه این است که حیات بشر، بر مدار ارزش‌ها و کرامت انسانی بچرخد و شناخت خدا و مکتب و دین، همت اساسی آدمی باشد و هیچ بیگانه‌ای را مجال تجاوز به فرهنگ ارزشی دین و میهن فراهم نیاید.

چهارشنبه 12 اردیبهشت 1358، ساعت بیست و دو و بیست دقیقه، استاد مطهری به وسیله جوانی فریب خورده از اعضای گروهک سیاسی و منافق «فرقان» به شهادت رسید. این اتفاق سبب شد تا این روز، روز معلم نامیده شود.

به مناسبت روز معلم، با مجید جلالی، آقا معلم ورزش کشورمان همکلام شدیم که ماحصل گفت‌وگوی خبرنگار ورزشی برنا با جلالی را در زیر می خوانید: 

معلمان، انسان‌های وارسته‌ای هستند

معلمی یک شغل و حرفه مقدسی است که غیر از جنبه آموزشی، جایگاه اجتماعی دارد و مردم به چشم یک انسان وارسته به آن نگاه می کنند. روزهایی که معلمان با شاگردهای خود پشت سر می گذارند، تکرار نمی شود و بعدها که به تاریخ پیوست، ارزش آن مشخص می شود. معلمان، انسان های شریفی هستند که بدون کوچکترین انتظاری با عشق و علاقه وظیفه خود را انجام می دهند و برای همه آنها آرزوی سلامتی و تندرستی دارم.


معلم کلاس چهارم ابتدایی، برایمان قصه می‌گفت

زمانی که کلاس چهارم ابتدایی بودم، دوران خوب و به یادماندنی را داشتم که از آن لذت می بردم. در کلاس چهارم، خانم نیکخو، به گونه ای تدریس می کرد که باعث می شد تا دانش آموزان هیچ وقت نگرانی نداشته باشند. معلم ما طوری درس می داد که انگار برایمان قصه می گفت. تدریس شیرین خانم نیکخو را همیشه به یاد خواهم داشت. تاسفانه دیگر از ایشان خبری ندارم، اما امیدوارم در قید حیات باشند.


برخوردم باعث تغییر نگرش در شاگردم شد

از آنجایی که به حرفه معلمی علاقه داشتم، خودم به این شغل روی آوردم. خاطرات زیادی از دوران تدریسم دارم. در نخستین سال‌های کاری‌ام و زمانی که تازه استخدام شده بودم، در مدرسه‌ای واقع در جاده ساوه مشغول به تدریس شدم. شاگردانم که در مقطع راهنمایی بودند، علاقه زیادی به ورزش داشتند، اما یکی از دانش آموزان که با بیماری دست و پنجه نرم می کرد و معلول بود، به ورزش روی خوشی نشان نمی داد و از پوشیدن لباس‌های ورزشی سر باز می زد.
 
من خیلی سخت گیری کردم و در ثلث اول نمره کمی به او دادم. بعد از آن پدرش پیش من آمد و نارضایتی خود را نشان داد. پدرش انتظار نداشت که نمره کمی بدهم. در ثلث دوم شرایط متفاوت شد و همین دانش آموز با لباس‌های ورزشی در جمع سایر نفرات حضور پیدا می کرد. معلولیت، محدودیت نمی آورد و همین دانش آموز در زنگ های غیر ورزش هم در صف حاضر می‌شد و با اشتیاق به ورزش کردن می‌پرداخت.


همیشه پروین را تشویق می‌کردم

در خیابان عارف زندگی می کردیم و با علی پروین مراوداتی داشتم. همیشه بازی‌های پروین را نگاه می کردم. تشویق کردن پروین برایم جالب بود و الان که سنی از ما گذشته است، به عنوان یک مربی بزرگ و دوست خوب، برایم قابل احترام است و امیدوارم همیشه تندرست باشد. در زمین‌های خاکی بازی‌های او را تعقیب می‌کردم و برایم حذاب بود.


هدایتی را نمی‌شناختم

حسین هدایتی هم در خیابان عارف رندگی می کرد، اما هیچ گونه خاطره‌ای ندارم و بهتر است بگویم او را نمی‌شناختم. در ذهنم چیزی وجود ندارد و این احتمال است که در یک مدرسه درس می‌خواندیم. خودم علاقه‌مند هستم با هدایتی صحبت کنم تا شاید بتوانیم با هم در این مورد بیشتر صحبت کنیم.


مدیون مربیانم هستم

از تیم البرز فوتبال خودم را شروع کردم و در زمین های خاکی بازی می کردیم. با توجه به این که فضای فرهنگی در شرق تهران چندان جالب نبود، بزرگترهای تیم بودند که غیر از مسائل فوتبالی، اخلاق مداری را رواج دادند. مدیون مربیانم هستم و از آنها چیزهای زیادی یاد گرفتم. مسعود قیایی، ناصر عبدی، غلام مرتضی‌زاده، بزرگترهای تیم بودند که از بازیکنان مراقبت می کردند. فضا به قدری مثبت بود که خوشبختانه توانستیم، آموزش های خوبی ببینیم و افراد با تربیتی به جامعه تحویل داده شدند.


مربیگری را بیشتر از بازیگری دوست داشتم

در زمان بازیگری‌ام به تمام خواسته‌هایم دست پیدا نکردم؛ البته یک بار به تیم ملی دعوت شدم، اما آن طور که باید و شاید به آرزوهایم نرسیدم. مربیگری را بیشتر از بازیگری دوست داشتم و به همین خاطر این بخش از فوتبال را دنبال کردم.
در بیست و یک سالگی رو به مربیگری آوردم و هدایت نوجوانان و جوانان وحدت را بر عهده گرفتم. در بیست و هشت سالگی سرمربی بزرگسالان وحدت شدم. در تیم نوجوانان ایران طی سال های 68 و 69 فعالیت می کردم. مربی جوانان هم بودم و در سال 74 تا 76 هدایت نیروهای مسلح را برعهده گرفتم.


قهرمانی با پاس و صبا، شیرین‌ترین خاطره‌هایم بودند

در لیگ برتر دوره سوم با پاس تهران به مقام قهرمانی رسیدیم؛ تیمی که بهترین بازیکنان را در اختیار داشت. نفراتی همانند حسن رودباریان، محمد نصرتی، جواد نکونام، آرش برهانی و.... که برای هر تیمی نعمت محسوب می شدند. پاس سال 83 جزو بهترین تیم هایی است که از نظر فنی عملکزد شایسته‌ای داشت. در جام حذفی هم با تیم صبای قم(صباباتری) سابق به مقام قهرمانی رسیدم، اما حضور در آنجا کوتاه مدت بود و دوام زیادی نداشت.


انتقال تیم‌های تهرانی به شهرستان‌ها پشت پرده سیاسی دارد

با انتقال پاس به شهرستان مخالف بودم و به نظرم کار حرفه ای انجام نشد. پاس جزو قطب های ایران بود و رقیب سرسختی برای پرسپولیس و استقلال به شمار می رفت. این موضوع پشت پرده سیاسی دارد و در حیطه مسائل ورزشی نمی گنجد. از نظر فوتبالی این روش صحیح نیست و شهرستان ها باید خودشان تلاش کنند تا به رشد و نمو برسند. تیم هایی همانند شاهین بوشهر، تراکتورسازی تبریز و... خودشان زحمت کشبدند و طبیعتا مزد آن را هم گرفتند. با انتقال تیم‌های تهرانی به شهرستان‌ها موافق نیستم و باید اعتراف کرد هشتاد درصد موفقیت تیم‌های ملی در باشگاه های تهرانی حاصل می شود. متاسفانه مشاهده کردیم که با این جابجایی‌ها تنها تهرانی‌ها متضرر شدند و سود دیگری به همراه نداشت.


از قلعه‌نویی کینه‌ای به دل ندارم

زمانی که با پاس قهرمان لیگ شدم، یک سری مسائل از سوی امیر قلعه‌نویی مطرح شد و به گونه‌ای قصد داشت، قهرمانی پاس را تخطئه کند، اما این حرف و حدیث‌ها همیشه وجود دارد.
 
آن سالی هم که استقلال قهرمان لیگ هشتم شد، خودش شایستگی‌هایش را نشان داد. آن موقع فولاد برای اعاده حیثیت مقابل ذوب آهن بازی کرد و به قهرمانی استقلال توجهی نداشتیم. از قلعه‌نویی کینه‌ای به دل ندارم و برایش آرزوی موفقیت می‌کنم.


مربیگری در پرسپولیس و استقلال جزو آرزوهایم نیست

در چند مقطع از پرسپولیس و استقلال پیشنهاد همکاری داشتم، اما بنا به دلایلی نشد. مربیگری در پرسپولیس و استقلال جزو آرزوهایم نیست. حضور در این تیم‌ها باعث می‌شود، افراد بیشتر زیر ذره بین قرار بگیرند و در موفقیت‌های فوتبالی تاثیر گذار خواهد بود.


در تیم‌های رنگی پایتخت، کنترل مسائل حاشیه‌ای اهمیت بیشتری دارد

شاید یکی از دلایلی که سبب شده در استقلال و پرسپولیس مربیگری نکنم، حاشیه‌های اطراف این تیم‌ها باشد. در پرسپولیس و استقلال کنترل مسائل حاشیه‌ای و انجام مدیریت صحیح، نسبت به تاکتیک‌های درون تیمی از اهمیت بیشتری بهره‌مند است. اول باید با این قضیه کنار آمد و سپس برنامه‌های تاکتیکی مورد نظر خود را در تیم‌های رنگی پیاده کرد.


همه دیدند که در فوتبال هم دوپینگ وجود دارد

بعد از بازی با پاس همدان در سال گذشته حرف‌هایی زدم مبنی بر دوپینگ بازیکنان در فوتبال. هنوز روی حرفم هستم و همه دیدند که دوپینگ در فوتبال وجود دارد. بدون این که اسمی از بازیکنی برده باشم، اعلام کرده بودم که غش کردن می‌تواند یکی از نشانه‌های استفاده از مواد نیروزا باشد و همین اتفاق هم افتاده بود.


پخش تلویزیونی، انگیزه شهرستانی‌ها را دو برابر می‌کند

با تیم‌های استقلال اهواز و فولاد خوزستان دو مرتبه موفق شدیم به ترتیب پرسپولیس و استقلال را با نتایج مشابه چهار بر یک شکست بدهیم. یکی از علت های اصلی این موفقیت‌ها به پخش تلویزیونی بازی‌ها بر می‌گردد. تیم‌های شهرستانی فقط 4 بار در یک دوره از لیگ می توانند خودشان را نشان بدهند و در واقع دیده بشوند. پخش تلویزیونی، انگیزه شهرستانی‌ها را دو برابر می کند و یکی از رموز موفقیت به شمار می‌آید.


یک بار غیر فوتبالی‌ها در حاشیه باشند و فوتبالی‌ها در متن

فوتبال کشورمان دستخوش اتفاقاتی شده که مسائل ورزشی در آن دخیل نیست. حضور افراد و آدم‌ها از جناح‌های مختلف باعث شد تا فوتبال به جایگاه واقعی خودش نرسد. آلودگی‌ها باعث شده تا شاهد سقوط فرهنگی باشیم. برای یک بار هم شده غیر فوتبالی‌ها در حاشیه باشند و فوتبالی‌ها در متن. کسی که از فوتبال شناخت کافی و به آن اشراف داشته باشد.
 
اگر مدیران عامل باشگاه‌ها امثال محمد مایلی‌کهن، جعفر کاشانی، علی محمد مرتضوی و دیگر بزرگان باشند، شک نکنید دیگر شاهد زد و بند نخواهیم بود؛ چون عصاره و چکیده های فوتبال حضور دارند و به این رشته خدمت می کنند. افرادی که از جنس و بدنه فوتبال نیستند، نمی‌توانند به پیشرفت این رشته کمک کنند.


فدراسیون زمان کفاشیان بُرندگی لازمه را ندارد


ریاست فدراسیون فوتبال زمانی در اختیار علی کفاشیان قرار گرفت که فوتبال ایران یک دوره 3 ساله را بدون مدیر پشت سر گذاشت و حتی تا آستانه تعلیق شدن هم رفته بود. از نظر اساس نامه فدراسیون با مشکل مواجه است و مشخص بود که مدیریت کفاشیان بُرندگی لازمه را به همراه نخواهد داشت.


فضا باید برای موفقیت "کی‌روش" فراهم شود

مسوولان فدراسیون حتما به این نتیجه رسیده‌اند که با آوردن کارلوس کی‌روش یک گام برای رسیدن به موفقیت برداشته‌اند، اما این تمام رموز بهترین شدن نیست. فضا باید برای موفقیت کی‌روش قراهم شود و از نظر امکانات و زیرساخت‌ها تقویت شود تا شاهد روزهای خوب برای این رشته پرطرفدار باشیم.


وقتی به خوزستان آمدم، فولاد هجدهم بود

سال گذشته و در هفته دهم بود که به فولاد خوزستان آمدم. آن موقع فولاد در رتبه هجدهم قرار داشت و روزهای مناسبی را سپری نمی‌کرد. کار فوق‌العاده دشوار بود، اما با همت بازیکنان و کادرفنی توانستیم به جایگاه خوبی دست پیدا کنیم و شرمنده هواداران نشویم. در حال حاضر سه بازیکن در رده امید و دو بازیکن در تیم بزرگسال داریم و این موضوع نشان می‌دهد که فولاد پیشرفت کرده است.


جام حذفی؛ پلی برای آسیایی شدن

در جام حذفی شرایط خوبی داریم و منتظر حریف بعدی خودمان هستیم. برایمان پرسپولیس و سپاهان فرقی ندارد و تیمی که می خواهد سهمیه لیگ قهرمانان آسیا را کسب کند، باید رقبای خود را شکست دهد. فولاد انگیزه زیادی برای آسیایی شدن دارد و جام حذفی می تواند، خواسته مان را برآورده کند.


مشکلی برای ماندن در فولاد ندارم

از کار کردن در فولاد راضی هستم و اگر همین شرایط وجود داشته باشد، در خوزستان باقی خواهم ماند. هم من هواداران را دوست دارم و آنها هم به من علاقه‌مند هستند؛ مگر حوادث غیر مترقبه‌ای رخ دهد که در خوزستان نمانم.
 
گردآوری:گروه ورزش سیمرغ
www.seemorgh.com/sport
منبع:bornanews.com