هنوز با چالشهای زیادی روبهرو هستم
پیتر فاسینلی پس از بازی در نقش كالن پاتریارچ در فیلم موفق و نوجوانانه «سپیدهدم»به صورت یكی از مطرحترین چهرههای روز سینما درآمده است. نهتنها او در میان شخصیتهای خیالی شهر محبوبیت خیلی زیادی كسب كرده، بلكه عموم تماشاگران هم جذب بازی و قدرت بازیگری وی شدهاند.
«سپیدهدم» در 20 روز اول نمایش خود فقط در آمریكا 150 میلیون دلار فروش كرد و همین مقدار هم در سطح بینالمللی فروش داشته است. این موفقیت در شرایطی نصیب فیلم میشود كه هزینه تولید آن حدود 15 میلیون دلار بوده است.
چند روز پیش از اكران عمومی فیلم، سازندگان آن اعلام كردند قسمت دوم فیلم با حضور بازیگران قسمت اول، جلوی دوربین خواهد رفت. فاسینلی در فیلم در نقش دكتر چارلیسل كولن بازی میكند.
وی كه اواخر ماه نوامبر 1973 در نیویورك به دنیا آمده، كار بازیگری را از سال 1995 با فیلم سینمایی «آنجلا» شروع كرد. در این سالها پلههای ترقی را طی كرده و در فیلمهایی چون «فایر فاكس»، «به هالیوود خوش آمدید»، «شاه عقرب»، «لیلی» و «پیدا كردن آماندا» ظاهر شده است.
از فاسینلی هماكنون فیلمهای «پرستار جكی» و «ریپر» آماده نمایش است. وی درس بازیگری را در یكی از مدارس معتبر بازیگری شهر نیویورك خوانده و بازیگران مشهوری مثل داستین هافمن و ویلیام اچ سیسی از استادانش بودهاند. گیاهخوار است و 3 فرزند دختر دارد و میگوید دوست دارد در فیلمهای غیرمتعارف و سنگین هم بازی كند.
قبل از این كه قرارداد بازی در فیلم را امضا كنید، میدانستید كه كتابی كه فیلم از روی آن تولید شد موفقیت عظیمی در بین اهل كتاب كسب كرده است؟
خیر، این نكته را نمیدانستم. خود كتاب را یك روز قبل از اینكه با كاترین هاردویك كارگردان فیلم ملاقات كنم، خواندم. اولین باری كه درباره كتاب چیزی شنیدم، زمانی بود كه كارگزارم با من تماس گرفت و گفت: «میخواهی در یك فیلم خونآشامانه نقشی داشته باشی؟» و من گفتم نه! (میخندد) فكر میكردم شبیه یكی از این فیلمهای زامبی وار است كه از راست و چپ خون از بدن بازیگرانش بیرون میزند. چون كتاب را نخوانده بودم، نمیدانستم درباره چیست. كارگزارم گفت: «این طور نیست. كاترین هاردویك آن را كارگردانی میكند و قصهاش هم از یك كتاب خیلی خوب گرفته شده است.» این باعث شد بروم و كتاب را بخرم. آن را یك روزه خواندم و دیدم چه قصه قشنگی دارد و چقدر خوب نوشته شده است. به دیدن كاترین رفتم و 5 دقیقه پس از حرف زدن با یكدیگر، گفتم در فیلمش بازی میكنم.
شنیدهایم برای بازی در نقش دكتر كولن گریم خیلی ویژه داشتید كه چند ساعت طول كشید و حوصلهتان را سر میبرد. در این باره برایمان صحبت میكنید؟
خب، یكی از بخشهای سخت این فیلم، همین چهرهپردازی آن بود كه اهمیت خیلی زیادی در قصه و ماجرا داشت. حسابش را بكنید، هر روز باید چند ساعت بیحركت روی صندلی بنشینید و 2نفر كارهای عجیب و غریب روی صورت شما انجام دهند. بعضی وقتها كار گریم عصبیام میكرد و بعضی وقتها كار به خنده میرسید. حتی گاهی اوقات احساس درد میكردم. تازه باید لنزهای مخصوص هم به چشمم میگذاشتم. به دلیل این كه صورتم رنگی میشد، باید از نور خورشید پرهیز میكردم. نور خورشید گریم را آب میكرد و صورتم درد میگرفت، مثل این كه سوخته باشد.
و خیلی جالب است كه نقش پدر رابرت پاتینسن را در فیلم بازی كردید، در حالی كه فقط 13 سال اختلاف سنی دارید. همبازی شدن با او چگونه بود؟
همه بازیگران فیلم خیلی خوب و دقیق انتخاب شده بودند و از كار كردن در كنار آنها واقعا لذت بردم. در طول فیلمبرداری ما مثل اعضای یك خانواده بودیم. همه در جای درست خود قرار گرفته بودند و كسی تلاش نمیكرد جای كس دیگری را بگیرد. در آغاز كار، آشنایی زیادی با هم نداشتیم و فقط از طریق كاراكترهایمان بود كه یكدیگر را به جا میآوردیم. خیلی زود من مثل پدر اعضای گروه شدم. در ابتدا خیلی احساس راحتی نمیكردم، زیرا مجبور بودم به خودم و بقیه اعضای گروه بفهمانم كه بین من و كاراكتری كه نقش او را بازی میكنم، فرق وجود دارد. در همین زمینه نوع رابطه كاری من با پاتینسن خیلی مهم بود. كاراكتر او كسی شبیه بقیه شخصیتهای قصه نبود و نوع حركاتش با بقیه بازیگران باید فرق میكرد. انگار كه او از یك دوره تاریخی دیگر به این محل آمده است. حال و هوای قصه طوری بودكه او باید احساس میكرد در پشت آن چهره جوان، یك تجربه 350 ساله دارد. همین نكته، كار مرا كمی سخت میكرد. در طول فیلمبرداری من باید تمام توجهم را معطوف به پاتینسن میكردم و مراقب این نكته بودم كه او شبیه بقیه بچهها بازی نكند.
تركیب بازیگران فیلم تعجب همگان را برانگیخت.
قرار بود چنین باشد و تمام مسائل فیلم باعث تعجب و حیرت همگان بشود.
فیلم قسمت دوم هم كه دارد: «ماه تازه.» آیا فیلمنامه آن آماده و كامل است؟
میدانم كه در مرحله نگارش است، ولی هنوز چیزی در اختیار من قرار نگرفته است. در این لحظه كه با شما صحبت میكنم مشغول بازی در مجموعهای به نام «پرستار جكی» هستم. تا ماه فوریه درگیر این پروژه هستم و بعد از آن منتظر میمانم تا فیلمبرداری «ماه تازه» شروع شود.
بعد از بازی در قسمت اول فیلم، بقیه قسمتهای مجموعه كتاب «سپیده دم» را مطالعه كردید؟
قبل از شروع فیلمبرداری 3 جلد آن را خواندم. میخواستم تا حد امكان اطلاعاتی درباره كلیت پروژه و حال و هوای آن پیدا كنم. اما ناشر این كتاب، هنوز جلد چهارمآن را روانه بازار نكرده است. مطمئن باشید در اولین روز انتشار كتاب، آن را میخرم و مطالعه میكنم.
شنیده میشود كه كلید فیلمبرداری «ماه تازه» اوایل ماه مارس در ایتالیا زده میشود. درست است؟
نمیدانم. قبول دارم كه صحنههایی از قصه قسمت دوم كتاب در ایتالیا اتفاق میافتد. حالا معلوم نیست آن صحنهها را در ایتالیا فیلمبرداری كنند یا در ونكوور كانادا كه ارزانتر است(!میخندد) خودتان هم میدانید كه این هالیوددیها براحتی سراغ یك لوكیشن میروند و به تماشاگران سینما میگویند «اینجا ایتالیاست»! ولی خیلی دوست دارم به ایتالیا بروم و آنجا را از نزدیك ببینم.
از آنجا كه ممكن است برخی با قصه كتابها آشنایی نداشته باشند، چه چیزهایی را باید از كاراكتر شما در قسمت دوم انتظار داشته باشیم؟
یكی از بخشهای سخت این فیلم چهرهپردازی آن بود كه اهمیت خیلی زیادی در قصه و ماجرا داشت
خب، در این باره میتوانم مفصل صحبت كنم. دركتاب دوم، او تصمیم میگیرد محل زندگیاش را ترك كند، علتش هم این است كه میترسد آزاری به كاراكتر بلا برساند. بلا در این فكر است كه آیا تمام چیزهایی كه اتفاق افتاد، رویا بوده است؟ اما در ادامه قصه، كاراكتر من به محل اولیه زندگیاش برمیگردد. او شرایط سخت و دشواری را سپری و تجربه میكند. اما اجازه بدهید توضیح بیشتری ندهم تا برای كسانی كه كتاب را نخواندهاند، تماشای فیلم لذتبخش باشد. نمیخواهم همه چیز را خراب كنم. احساس میكنم هر چه كمتر حرف بزنم، بهتر است.
یكی از بخشهای سخت این فیلم چهرهپردازی آن بود كه اهمیت خیلی زیادی در قصه و ماجرا داشت
خب، در این باره میتوانم مفصل صحبت كنم. دركتاب دوم، او تصمیم میگیرد محل زندگیاش را ترك كند، علتش هم این است كه میترسد آزاری به كاراكتر بلا برساند. بلا در این فكر است كه آیا تمام چیزهایی كه اتفاق افتاد، رویا بوده است؟ اما در ادامه قصه، كاراكتر من به محل اولیه زندگیاش برمیگردد. او شرایط سخت و دشواری را سپری و تجربه میكند. اما اجازه بدهید توضیح بیشتری ندهم تا برای كسانی كه كتاب را نخواندهاند، تماشای فیلم لذتبخش باشد. نمیخواهم همه چیز را خراب كنم. احساس میكنم هر چه كمتر حرف بزنم، بهتر است.
این اواخر تولید یك مجموعه فیلم سینمایی از روی قصههای یك مجموعه كتاب به صورت مدروز درآمده است. این فیلمها هم پشت سر هم فیلمبرداری میشوند. این شیوه كار را میپسندید؟
خب، این روزها این كار به صورت یك سنت در آمده است. قبل از این، صحبتهایی بود كه قسمت دوم و سوم «سپیده دم» پشت سر هم فیلمبرداری شوند. اما هنوز فیلمنامه قسمت سوم نوشته نشده و این یك مشكل است. اگر قسمت سوم خیلی سریع آماده شود، به نظر من، خیلی خوب است كه این دو قسمت را همزمان با هم یا پشت سر هم كار كنیم. فیلمبرداری فیلمها به این شكل كار را برای بازیگر خیلی راحتتر میكند. در این حالت، در حالی كه بازیگر هنوز از نقش و كاراكتر جدا و دور نشده، قسمت بعدی را بازی میكند.
قسمت اول را در شرایطی بازی كردید كه كسی پیشبینی این موفقیت عظیم را برای آن نمیكرد. آیا حالا حضور در صحنه فیلمبرداری برای بازی در قسمت دوم مشكلتر است؟ حالا انتظارات و توقعات بیشتر است و تماشاچی چیزهای بیشتری میخواهد.
هنگام فیلمبرداری قسمت اول هم انتظارات و توقعات خیلی زیادی وجود داشت. علتش هم این است كه قصه كتاب شهرت و محبوبیت خیلی زیادی داشت و همه توجهات به تولید این فیلم جلب شده بود، این توجه ویژه بخصوص از سوی طرفداران این قصه بود. فكر میكنم تمام بازیگران متوجه میزان مسوولیتی بودند كه در رابطه با كار داشتند. همه خیلی خوب میدانستند در حال بازی در فیلمی هستند كه قصهاش را استفانی مهیرز نوشته و چقدر حساسیت درباره آن وجود دارد. تلاش همه ما این بود كه در رابطه با این قصه كار درست را انجام دهیم. میخواستیم مطمئن شویم كه میتوانیم انتظارات و توقعات هواداران و دوستداران این مجموعه كتاب را پاسخ بدهیم. در رابطه با قسمت دوم و سوم فیلم هم به همین شیوه عمل خواهیم كرد.
شنیده میشود «سپیدهدم» قرار است به صورت یك نمایش تئاتری روی صحنه برود.
چیزی در این باره نشنیدهام. اگر خود گروه سازنده فیلم تصمیم به تولید نسخه تئاتری آن بگیرد، حتما از بازیگران نسخه سینمایی آن بهره خواهد گرفت. به هر حال خیلی خوشحال میشوم ببینم این فیلم به صورت یك نمایش صحنهای هم دربیاید.
وقتی شنیدید كاترین هاردویك قسمت دوم فیلم را كارگردانی نمیكند، تعجب كردید؟
همه بازیگران فیلم از شنیدن این خبر شوكه شدند. كاترین (هاردویك) اقتباس سینمایی خیلی خوبی از كتاب كرد و موفقیت كلان فیلم در نمایش عمومی، تاییدی بر این مطلب است. وقتی فیلم ساخته میشد، قرار بود كارگردانی قسمتهای بعدی را هم خود او انجام دهد، اما از قرار معلوم بین او و تهیهكنندگان فیلم اختلافاتی پیش آمد كه وی مجبور به كنارهگیری از این پروژه شد. خیلی حیف شد كه او با قسمت دوم همكاری ندارد. كاترین دیدگاه خیلی خوبی نسبت به قصه داشت و حال و هوای خاصی به آن داد. بخش مهمی از موفقیت فیلم نتیجه تلاشهای بیوقفه اوست.
در مورد كریس ویتز كه برای كارگردانی قسمت دوم انتخاب شده، چه فكر میكنید؟
امیدوارم او بتواند حال و هوا و روحیه قسمت اول را حفظ كند. شنیدهام كه قول داده فیلمی به جذابیت قصه اول بسازد. طرفداران كتاب سپیدهدم خیلی نگران این تعویض كارگردان هستند و ما بازیگران آن هم امیدواریم كه این مجموعه فیلم به سمت مشكل نرود و قسمت دوم حتی بهتر از قسمت اول باشد.
«قطبنمای طلایی» كریس ویتز را دیدید؟
بله، تا حدی فیلم كندی بود و حوصله تماشاچی را سر میبرد. امیدوارم این اتفاق برای قسمت دوم سپیدهدم نیفتد.
اكنون بازی در قسمت دوم برایتان راحتتر است؟
درست است كه كاراكترم را در این فیلم خیلی خوب شناختهام و قرار نیست در قسمت دوم او دوباره معرفی شود، ولی قصه در قسمت جدید به سمت پیچیدگیهایی میرود كه سختتر از قسمت اول است. هنوز با چالش زیادی روبهرو هستم و فكر نمیكنم حضور در جلوی دوربین راحتتر از قسمت اول باشد.
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: jamejamonline.ir
مطالب مرتبط:
گزارش تصویری "گرگ و میش" فیلم جدید هالیوود
خونآشامها با ادامه «گرگ و میش» بار دیگر بر پرده سینماها