گفته می‌شود پسر یکی از مسئولان دولتی رده بالای جمهوری اسلامی ‌کمک بسیاری در ساخت این فیلم کرده است. خصوصا...
  
 از رئیس جمهور پاداش نگیرید

در حالی که انتظار می‌رفت کمال تبریزی طبق روال همیشه (ساخت یکی در میان فیلم جدی و کمدی) بعد از «همیشه پای یک زن در میان است» سراغ یک سوژه جدی برود باز هم یک سوژه کمدی را دستمایه فیلم جدیدش قرار داد. گویا طرح اولیه «پاداش» همان فیلمنامه «از رئیس جمهور پاداش نگیرید» است که تبریزی سال‌ها قبل قصد جلوی دوربین بردن آن را داشت. سوژه متفاوت «پاداش» از همان ابتدا سیما فیلم را راغب به سرمایه گذاری کرد.
تبریزی و مهدوی چند ماهی را صرف پیش تولید فیلم کردند تا سرانجام همزمان با اولین روزهای برگزاری مراسم حج در مکه «پاداش» جلوی دوربین برود. فیلم داستان یک مدیر دولتی است که به جای «پاداش» سفر حج برایش در نظر گرفته می‌شود. گفته می‌شود سوژه فیلم _ نه به اندازه مارمولک_ اما ملتهب است و کمی ‌خط قرمزها را رد کرده است.

*
طبیعی بود کمال تبریزی و حبیب رضایی برای شخصیت اصلی فیلم شان سراغ پرویز پرستویی بروند. پرستویی اما در آن مقطع قراردادی برای بازی در فیلم محمدرضا هنرمند (متهم ردیف اول) _ فیلمی‌ که ساخته نشد_ بسته بود و به همین دلیل نمی‌توانست همکاری دوباره ای با کمال تبریزی داشته باشد. بعد از این اتفاق بود که رضایی و تبریزی به این نتیجه رسیدند از چهره ای جدیدی در «پاداش» استفاده کنند. بهترین و تنها گزینه حسن معجونی بود که پیش از این بازیگر شناخته شده‌ای در تئاتر محسوب می‌شد.

*
در پیش تولید «پاداش» به دلیل مراوده‌هایی که تبریزی و حبیب رضایی با گلزار برای ساخته شدن فیلمنامه «شش و بش» داشتند پیشنهادی جالب به این سوپراستار رسید. رضایی به گلزار پیشنهاد داد در فلیمنامه «پاداش» نقش مکمل را بازی کند که البته گلزار به این پیشنهاد جواب منفی داد. این نقش بعدا ً به آتیلا پسیانی رسید.

*
در مقطعی طولانی دست اندرکاران «پاداش» به دنبال گرفتن مجوز ناصر ملک مطیعی برای بازی در این فیلم بودند. گفته می‌شود ملک مطیعی حتی برای نقش «حاجی» فیلم تست گریم هم شد و تا پای بازی در فیلم هم پیش رفت اما در نهایت این اتفاق نیفتاد.

*
گفته می‌شود پسر یکی از مسئولان دولتی رده بالای جمهوری اسلامی ‌کمک بسیاری در ساخت این فیلم کرده است. خصوصا ًدر سفرهای پیاپی که گروه به مکه و مدینه داشتند و تامین برخی منابع مالی فیلم.

*
گروه تقریبا ً 2 هفته در سکوت خبری در ایتالیا به سر بردند. سکانس‌هایی از «پاداش» ترجیح دادند برای غافلگیر کردن تماشاگر تا زمان نمایش فیلم خبری در این مورد منتشر نکنند.

*
فیلم چند غافلگیری دیگر هم دارد. کمال تبریزی خودش چند سکانس در «پاداش» بازی کرده تا اولین تجربه بازی اش جلوی دوربین شکل بگیرد. به غیر از تبریزی، محمد علی نجفی هم در نقش یکی از مدیران دولتی در این فیلم ایفای نقش کرده است.

*
به دلیل اختلافاتی که میان کمال تبریزی و مسئولان سیما فیلم به وجود آمد که گویا دلیل اصلی‌اش پرداخت نشدن حق و حقوق کارگران بود، تبریزی در مقطعی اعلام کرد که حاضر نیست تدوین «پاداش» را انجام دهد. او حتی چند مصاحبه تند و تیزعلیه مسئولان سیما فیلم کرد.

*
در مقطعی گفته می‌شود مسئولان سیما فیلم خیلی خوش بین به اکران فیلم و صدور مجوز نمایش آن نیستند. به همین دلیل به دنبال واگذاری سهم‌شان به تهیه کننده دیگری بودند.

*
 فیلم کمال تبریزی قرار است بعد ازپایان اکران در 4 یا 6 قسمت روی آنتن شبکه دوم برود.

*
 «پاداش» آخرین تجربه بازیگری مرحوم احمد آقالو در سینماست. از ان جا که گفته می‌شود آقالو بازی متفاوتی در این فیلم داشته بعید نیست مسئولان جشنواره (مثل شکیبایی در سال قبل) سیمرغی برای او کنار بگذارند.

ایستادن وسط درگاهی

 یکی از زیباترین تجربه‌ها شاید تجربه بیرون آمدن از سینما باشد. وقتی چشمان ما در یک سطح دوبعدی، دنیای واقعی را تجربه می‌کند و به آن عادت می‌کند و بعد از مدتی وقتی به بیرون سینما قدم می‌گذاریم برای یک دقیقه دنیا را واقعی تراز همیشه پیدا می‌کنیم. کوچه، کوچه هست و همیشهعجیب. انگار جهان را برای اولین بار داریم تجربه می‌کنیم. شاید فکر نمی‌کردم که تجربه وارد شدن به سینما هم مثل بیرون آمدن از آن باشد_ این حس را در فیلم «پاداش» تجربه کردم، شاید به خاطر زمان طولانی که آن جا بودم _ اما قرار گرفتن در فضای واقعی باعث شد چیز‌هایی را در خودم حذف کنم. شاید تجربه تخیل فضای واقعی در ذهنم بود؛ اینکه آفتابی بالای سرم است به جای نور پروژکتور و واقعی‌تر از آن! و یا این که گاهی دروغ بهتر از واقعیت روی ما تاثیر می‌گذارد و شاید یک چیز دیگر؛ این که ما نیاز داریم گاهی بیرون از خودمان بایستیم و ببینیم کجا هستیم. آیا این ورود به سینما و خروج از تئاتر نیست؟ و یا این که خارج شدن از تئاتر و سینما هر دو یک چیز جادویی دارند. عبارت مقدس شکستن عادت.
چرا اینقدر انتزاعی حرف می‌زنم. شاید چیزی می‌خواهم بگویم که امروز وقت اش نیست. امروز سه شنبه است و من دلگیر بودم. از جایی شنیدم نمایش‌مان ناکام مانده. همین.
 
 
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: ماهنامه نسیم هراز/ شماره 37
 بازنشر اختصاصی سیمرغ
 
مطالب پیشنهادی:
عظمت به سبک‌ ‌هالیوودی!
خوب، بد و عجيب در جشنواره فیلم فجر!!
گزارش تصویری: افتتاحیه جشنواره فیلم فجر با حضور هنرمندان
از بیست و هفتمین جشنواره فیلم فجر چه خبر؟
«پاداش» كمال تبریزی به خارج از كشور می‌رود