خیلی از فیلم‌سازان و تهیه کننده‌ها چند ماه پیش از تولید فیلم‌شان تلاش می‌کنند تا او را، برای بازی در فیلم جدیدشان جذب کنند. یعنی توی صف می‌ایستند و زنبیل می‌گذارند! و منتظر می‌مانند...
 
رضا عطاران: ازتقی آباد تا کوهسنگی آواز می‌خواندم
تهیه کنندگان در صف جذب عطاران
سینمادوستان این روزها چهره «رضا عطاران» را زیاد می‌بینند. هم بر پرده‌های سینما، هم در تبلیغات تلویزیونی و هم در فروشگاه‌هایی که سی دی چند تا از فیلم‌هایش، مثل «خروس جنگی» را می‌فروشند. عطاران در ۴۱ سالگی و دهه پنجم زندگی‌اش، روزهای پرکاری را می‌گذراند. او آن قدر خودش را درگیر بازی در فیلم‌های سینمایی کرده است که فرصت سرخاراندن هم ندارد. خیلی از فیلم‌سازان و تهیه کننده‌ها چند ماه پیش از تولید فیلم‌شان تلاش می‌کنند تا او را، برای بازی در فیلم جدیدشان جذب کنند. یعنی توی صف می‌ایستند و زنبیل می‌گذارند! و منتظر می‌مانند تا نوبتشان شود.

عطاران «از ما بهتران» را به تاخیر انداخت

«مهرداد فرید» از کسانی است که برنامه ریزی پروژه فیلم جدیدش را، براساس زمان فراغت «رضا عطاران» انجام داد. او زمان ساخت فیلم «از ما بهتران» را چند بار به تاخیر انداخت و آن قدر منتظر ماند، تا فیلم برداری کارهایی که عطاران در آن‌ها حضور داشت تمام شود. این کارگردان در گفت وگو با خراسان می‌گوید: «عطاران قبل از ما، با دو سه فیلم دیگر قرارداد داشت. احتمالا فیلم «از ما بهتران» را اول آذر کلید می‌زنیم. امیدواریم در این تاریخ، عطاران بتواند به گروه ما بپیوندد. چون علت اصلی تاخیر پروژه ما درگیر بودن او، در فیلم‌های مختلف است. البته علت اصلی‌ترش این است که در سینمای ایران، جایگزین درست و حسابی برای این بازیگر نداریم. عطاران قرار است در این کمدی ترسناک، نقش یک روزنامه نگار ۳۵ ساله را بازی کند. برای این نقش نمی‌توانم از فرد دیگری استفاده کنم. چون بازیگر دیگری را نمی‌شناسم که در این مقطع سنی باشد و بتواند در یک نقش کمدی، خوب ظاهر شود.» دو فیلم دیگری که رضا عطاران جلوی دوربین آن‌ها رفته است عبارت اند از «سه درجه تب» به کارگردانی محمدرضا صلاحمند و «بعدازظهر سگی» به کارگردانی مصطفی کیایی. با این حساب او در سه پروژه جدید بازی کرده است. در حال حاضر نیز دو فیلم «آقای هفت رنگ» و «نیش و زنبور» را بر پرده دارد. عطاران در جشنواره سال گذشته هم پرکار بود. او با فیلم‌های هفت و پنج دقیقه (محمدمهدی عسگرپور)، خروس جنگی (مسعود اطیابی) و تسویه حساب (تهمینه میلانی) به جشنواره آمد که البته این آخری، پشت دیوار توقیف ماند و نمایش داده نشد.

پرهیز از سیما، آشتی با سینما
در پاسخ به این سوال که چرا عطاران به تازگی در حوزه بازیگری سینما این قدر پرکار و فعال شده است، به یک پاسخ ساده و روشن می‌رسیم. دقیقا به این دلیل که او چند سالی است از تلویزیون فاصله گرفته و دور سریال سازی را، خط کشیده است. بنابراین می‌تواند با خیال راحت، فعالیت‌های بازیگری‌اش را دنبال کند و دغدغه فیلم نامه نویسی و کارگردانی نداشته باشد. او ترجیح می‌دهد فقط به عنوان یک بازیگر جلوی دوربین پروژه‌هایی برود که مسئولیت‌های مختلفش را، دیگران به عهده گرفته‌اند. این طور می‌تواند تمام زمان و توانش را صرف نقش‌های سینمایی کند و دیگر نگران جدال با سیاست‌های دست و پاگیر سیما و کلنجار رفتن با خط قرمزهای نامشخص و مبهم سریال‌های تلویزیونی نباشد. این درست که سینما فراگیری تلویزیون را ندارد اما در عوض او با حضور در فیلم‌های سینمایی، به جایگاهی می‌رسد که به اعتقاد بسیاری بالاتر از جایگاه تلویزیونی‌اش است. حضور در طنزهای شبانه و مناسبتی ابهت یک بازیگر سینما را می‌شکند و یک ستاره سینما را به بازیگری قابل دسترس و عادی بدل می‌کند. اما سینما یک بازیگر محبوب را محبوب‌تر جلوه می‌دهد. چرا که مخاطب مجبور است برای بازیگر مورد علاقه اش، هزینه ای پرداخت کند و زمان مشخصی را به او اختصاص دهد. مسلما اتفاق دومی ‌برای بازیگری که می‌خواهد ستاره باشد، خوشایندتر است.

سوءاستفاده و کلاه برداری با چاشنی خوانندگی

عطاران در فیلم «آقای هفت رنگ»، در قالبی فرو می‌رود که شبیه اش را بارها دیده ایم. او باز هم نقش یک دزد و کلاه بردار را ایفا می‌کند و با ارائه یک بازی روان و یک دست، یک تنه بار طنز فیلم را به دوش می‌کشد. او در فیلمی‌ که موضوع و شخصیت‌هایی جدی دارد، ماموریت خنداندن مخاطب را، به خوبی به انجام می‌رساند. ماجرای فیلم درباره درگیری دو سیاستمدار است که بر سر کسب صندلی ریاست شورای محله، با هم جنگ و جدال دارند. در این میان عطاران به عنوان یک آدم سوءاستفاده‌گر وارد ماجرا می‌شود و دعوا را، به نفع خودش خاتمه می‌دهد. او هم چنین از استعداد خوانندگی اش هم بهره می‌برد و به شادتر شدن فضای فیلم کمک می‌کند. کارگردان فیلم «آقای هفت رنگ» (شهرام شاه حسینی) که در فیلم‌های قبلی‌اش، از ستارگان جوان پسندی مثل گلزار، مهناز افشار، لیلا اوتادی و... استفاده کرده است، در فیلم جدیدش به سراغ بازیگران میان سال رفت و بیشتر به توانایی‌های عطاران در شوخی آفرینی تکیه کرد.

اجتماع ستاره‌های مشهدی در «نیش و زنبور»

اهمیت فیلم «نیش و زنبور» هم در این نکته است که در آن دو بازیگر موفق و بااستعداد مشهدی، با یکدیگر هم بازی شده اند. «نیش و زنبور» به قصه رفاقت دو دوست می‌پردازد که شغل‌های نامتعارف و عجیب و غریبی دارند. یکی از آن‌ها (عطاران) شرخر است و دیگری (کیانیان) با سرپرستی از پیرزن‌ها روزگار می‌گذراند. این فیلم کمدی، دومین ساخته سینمایی حمیدرضا صلاحمند است که ده سال قبل فیلم «زمانه» را ساخت. دو شخصیت اصلی قصه، با وجود تفاوت‌های زیادی که با هم دارند، برای یکدیگر دوستانی صمیمی‌ هستند. اما بعد از اتفاقی که رخ می‌دهد، یکی از آن‌ها احساس می‌کند که طرف مقابل، به او کلک زده است. این دو یکدیگر را گم می‌کنند و مدتی بعد که همدیگر را پیدا می‌کنند، دوستی شان شبیه گذشته نیست. با آن که هر دوی آن‌ها می‌خواهند دوستی گذشته خود را حفظ کنند ولی نوعی احساس بدبینی و سوءتفاهم بین آن‌ها وجود دارد. مریلا زارعی، رضا داودنژاد، الیزابت امینی، پوراندخت مهیمن و بیتا سحرخیز از دیگر بازیگران «نیش و زنبور» هستند. سروش صحت، بازیگر سینما و تلویزیون، فیلم نامه این فیلم را نوشته است.
بازداشت نشده است، ممنوع الفعالیت هم نیست
چندی پیش در سایت‌های اینترنتی، شایعه ای مبنی بر ممنوع الفعالیت شدن عطاران در تلویزیون منتشر شد. هم چنین شایعه دیگری مبنی بر این که عطاران را، در یکی از تجمعات سیاسی بازداشت کرده اند، مطرح شد. از آن جا که این دو شایعه با هم ارتباط معناداری داشتند، خبرنگاران به سراغ این بازیگر رفتند و اصل ماجرا را از او جویا شدند. وی هر دو شایعه را تکذیب کرد و درباره شایعه دومی ‌گفت که ماموران فقط به او تذکر داده اما بازداشتش نکرده اند. درباره شایعه اول نیز به این نکته اشاره کرد که ممنوع الفعالیت نیست اما به علت پرکار بودن در سینما، وقت کارگردانی سریال‌های تلویزیونی را ندارد. آن‌هایی که در جریان جزییات فعالیت‌های عطاران هستند، به خوبی می‌دانند که موضوع کمبود وقت برای وی، بیشتر یک بهانه است برای فاصله گرفتن از تلویزیون، آن هم برای کارگردانی که پای ثابت سریال‌های طنز مناسبتی بوده و مجموعه‌های «خانه به دوش»، «متهم گریخت» و «ترش و شیرین» را پشت سر هم روی آنتن فرستاده است. هم چنین باید به این نکته توجه کرد که تلویزیون ایستگاه شروع عطاران، برای فعالیت‌های بازیگری و کارگردانی بوده است. او سال ۱۳۷۳ با مجموعه «ساعت خوش» به کارگردانی «مهران مدیری»، کارهای کمدی خود را در تلویزیون آغاز کرد. در میانه سال ۱۳۷۷ به همراه مجید صالحی و یوسف تیموری در گروه کودک و نوجوان شبکه یک تلویزیون، متن مجموعه «مجید دلبندم» و سال ۱۳۷۹ متن مجموعه  «قطار ابدی» را نوشته است. از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۲ نیز مجموعه‌های «سیب خنده»، «ستاره‌ها» و «کوچه اقاقیا» را ارائه کرده است.

ماجراهای یک «بزنگاه» سرنوشت ساز

واقعیت آن است که عطاران از واکنش‌های منفی صدا و سیما، در برابر سریال «بزنگاه» دلگیر شد. او زمان ساخت این سریال بارها اعلام کرد که «بزنگاه» شخصی ترین و متفاوت ترین سریال اوست و برای ساختش، بسیار زحمت کشیده است. اما گروهی از مخاطبان و مسئولان رسانه ملی، به لحن تلخ و گزنده سریال انتقاد کردند و جنبه‌های بدآموزی آن را زیر سوال بردند تا جایی که یکی از مسئولان سیما مدعی شد که بزنگاه حدشکنی کرده است چون حجم خلاف کاری‌های نشان داده شده در این سریال، خیلی زیاد بوده است. «بزنگاه» سریالی بود که عطاران از ابتدا هم قصد ساختش را نداشت. اما وقتی در برابر اصرار مدیران سیما قرار گرفت، حاضر شد به یک شرط آن را بسازد. شرط عطاران این بود: «هرچه خودش دوست دارد بسازد و دست و بالش، برای نمایش ناهنجاری‌ها باز باشد». نتیجه این رویکرد داستان معتادی شد که تا به حال شبیه اش را، در سریال‌ها ندیده بودیم. معتادی به نام «نادر» که ظاهری شیک و تر و تمیز داشت و عشق و علاقه اش به مواد مخدر را هم پنهان نمی‌کرد. عطاران در رویکردی نامتعارف تمام تلاشش را کرد تا این شخصیت، محبوب و دوست داشتنی از آب درآید. حتی خودش ایفای این نقش را به عهده گرفت، تا محبوبیت خودش به نادر «بزنگاه» هم منتقل شود. هم چنین رابطه عاطفی نادر با دخترش «درسا» را، پررنگ کرد تا مخاطب به شخصیت نادر نزدیک‌تر شود.

راهی که به سمت سینما کج شد

این کارگردان و فیلم نامه نویس تا پیش از «بزنگاه»، در همه سریال‌هایش معضلات اجتماعی هم چون ازدواج، بیکاری، مهاجرت از شهرستان‌ها به تهران و فاصله طبقاتی را، با لحنی آرام و ملایم و زبانی طنزآمیز بیان کرد. اما در «بزنگاه» سماجت بیش از حد عطاران در نمایش پلشتی‌ها و ناهنجاری‌های عریان اجتماعی، کار دستش داد. زیرا موجب شد صدای اعتراض از گوشه و کنار بلند شود. تا جایی که زمزمه‌هایی مبنی بر جلوگیری از ادامه پخش سریال، شنیده شد. به هر حال نیمه دوم سریال با جرح و تعدیل روی آنتن رفت. عطاران چیزی را که دوست داشت ساخت اما واکنشی را که دوست داشت ندید و به همین سبب دل زده و دل گیر راهش را از تلویزیون به سمت سینما کج کرد. نتیجه این تصمیمش فیلم‌های متنوعی است که امروز در حال ساخته شدن و یا اکران هستند و عطاران در همه آن‌ها، نقشی محوری را برعهده دارد.

در نقش‌های جدی هم بازی می‌کند
همه عطاران را به عنوان یک بازیگر کمیک می‌شناسند. او حتی سال گذشته در دومین جشنواره فیلم کمدی گل آقا، جایزه بهترین بازیگر طنز را دریافت کرد. اما بی انصافی است اگر بخواهیم از کنار نقش‌های جدی این بازیگر، به سادگی بگذریم. او در فیلم سینمایی «نشانی» به کارگردانی فریدون حسن پور، نقشی را بازی کرد که کاملا جدی بود. هم چنین در فیلم «صندلی خالی» در چند صحنه، مخاطب را به لحاظ عاطفی کاملا تحت تاثیر قرار داد. به ویژه سکانسی که برای همسر بیمارش، دعای «وان یکاد» می‌خواند و سلامتی اش را از خداوند می‌خواهد. نکته جالب درباره فیلم «صندلی خالی» این است که «فریده فرامرزی» یعنی بازیگر نقش همسر عطاران، همسر واقعی او نیز بود. فرامرزی که بیشتر سابقه تئاتری داشت، در این فیلم بازی خوبی ارائه داد و با قرار گرفتن در فهرست نامزدها، تا مرز دریافت سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل زن هم پیش رفت. عطاران در فیلم «قرنطینه» نیز با سری تراشیده، نقش یک بیمار سرطانی را بازی کرد که فضای کلی فیلم غمبار و جدی است. هم چنین زمانی که کار هنری‌اش را دهه ۱۳۶۰ در تئاتر مشهد با مرحوم حسن حامد شروع کرد، تا سال ۱۳۷۱ در نقش‌های غیرکمیک بازی کرد. پس از آن «ساعت خوش»، اولین کار جدی و طنزش به عنوان بازیگر بود.

دانشگاه را نیمه کاره رها کردم

عطاران در گفت وگو با خراسان از خاطراتش در مشهد می‌گوید. وی ماجرای مهاجرتش به تهران را این گونه توضیح می‌دهد: تا سال ۷۱، در مشهد تئاتر کار می‌کردم. در آن سال ماجرای فوت آقای حامد پیش آمد که به نوعی، استاد من بود. حتی در چند تا از سریال‌هایم، در تیتراژ از او یاد کرده ام. تا ۱۸ سالگی در مشهد زندگی کردم. بیشتر خاطراتم از کوچه پس کوچه‌های محله‌مان در گاراژدارهاست. آن زمان، با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کار می‌کردم. یکی از مراکزش نزدیک بازار رضا بود که اولین کارهای نمایشی ام را آن جا کار کردم. با بچه‌های گروه، فاصله بین تقی آباد و کوهسنگی را پیاده می‌رفتیم. بین راه آواز می‌خواندم و تمرین صدا می‌کردم. من دیپلمم را در رشته اقتصاد در مشهد گرفته بودم اما به طراحی صنعتی علاقه داشتم. درس را بهانه کردم و پس از قبولی در رشته طراحی صنعتی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، برای ادامه تحصیل به تهران آمدم. البته بعدش گرفتار مجموعه  «ساعت خوش» و کارهای دیگر شدم و دانشگاه را نیمه کاره رها کردم. زندگی در تهران سخت بود. دوری از خانواده هم برایم مشکل بود.

نگاه من به همه مثبت است
به عطاران می‌گویم شما یک بازیگر شهرستانی هستید. به همین خاطر است که نگاه‌تان به شخصیت‌های شهرستانی سریال‌هایتان، این قدر مثبت است؟ او پاسخ می‌دهد: من به همه مثبت نگاه می‌کنم. حتی به آدم‌های دزد و معتاد و قاچاقچی. چون آن‌ها هم به خاطر شرایط جامعه، دست به کار خلاف زده اند. آدم‌های دزد و پولدار، براساس نیاز جامعه به وجود آمده اند.

باید جلوی ساخت کمدی‌های سطحی را گرفت
از عطاران درباره کمدی‌های سطح پایینی که چند سال اخیر ساخته شده می‌پرسم. او این نکته را تایید می‌کند و می‌گوید: من خودم در چندتایشان بازی کرده ام. این‌ها فقط به این دلیل که می‌خندانند، با مخاطب ارتباط برقرار می‌کنند. مردم هم این‌ها را می‌بینند. در بین مسئولان سینمایی یک نفر باید باشد که رحم و مروتش کم‌تر باشد. به برخی از ما رحم نکند و نگذارد این جور کمدی‌ها را بسازیم. در این چند سال بعضی‌ها هر جور دلشان خواسته است ساخته اند. کسی هم به کارشان، کاری نداشته است.

نقش‌های خونسرد و بی خیال سریال‌هایم، شبیه خودم هستند

به او می‌گویم شما نقش آدم‌های خونسرد و بی خیال را، خیلی خوب بازی می‌کنید. عطاران می‌گوید: به این خاطر که به شخصیت خودم خیلی نزدیک است و کاملا با  آن همذات پنداری می‌کنم. از وقتی آمدم تهران این قدر خونسرد شدم. فهمیدم که باید سرم به کار خودم باشد و به کسی کاری نداشته باشم.
 
 گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: khorasannews.com
 
مطالب پیشنهادی:
بیوگرافی و گزارش تصویری از رضا عطاران
 راز عطاران چیست؟
گفت وگوی جالب و خواندنی رضا عطاران با کیانوش عیاری  
 خرده طنازی‌های زن و شوهری در «خروس جنگی»
طنزی از جنس دیگر