فیلم فروشنده دینی ترین فیلم سینماست و حتما اسکار می گیرد!
محمود گبرلو مجری سابق برنامه هفت به دفاع از فیلم فروشنده پرداخت و به مسلمان بودن مسئولین نشریه یالثارات شک کرد.

صحبت های محمود گبرلو درباره برنامه هفت و فیلم فروشنده

محمود گبرلو مجری پیشین برنامه «هفت» این روزها سایتی به نام اقتصاد سینما را راه‌اندازی کرده و قصد دارد از تجربه برنامه‌سازی‌اش برای ساخت برنامه دیگری در صداوسیما استفاده کند. او در تازه‌ترین گفت‌وگویش «هفت» افخمی را در تقابل با سینما دانسته و درباره توهین‌های اخیر «یالثارات» به سینمایی‌ها نیز موضع قابل توجهی گرفته، اما جالب‌ترین بخش صحبت‌های او به اظهار نظر درباره فیلم «فروشنده» باز می‌گردد که آن را دینی‌ترین فیلم سال‌های اخیر دانسته و معتقد است اسکار خواهد گرفت.

محمود گبرلو این‌روزها چاپ کتاب 50 گفت‌وگوی سینمایی‌اش در برنامه «هفت» را پیگیری می‌کند و در حال گفت‌وگو با مدیران صداوسیما برای تولید برنامه دیگری در رسانه ملی است.

برنامه ما را نمی‌پسندیدند و حالا رسانه ملی در تقابل با سینماست

او در مقایسه سه سالی که برنامه «هفت» را اداره و اجرا کرده است با برنامه بهروز افخمی این‌طور می‌گوید: «در دوره ما شعار برنامه هفت این بود، هفت برای سینمای ایران و ما بر اساس همین مسئله عمل کردیم و همه اهالی سینما، هفت دوران من را تریبونی برای اعلام نظرات و جلب توجه مردم و مسئولان می‌دانستند. ما در میزگرد‌ها و مناظره‌ها توجه مسئولان را به سینما جذب می‌کردیم در گفتگوها، توجه مردم را به تلویزیون و سینمای ایران.»

او حضور مسعود کیمیایی و رخشان بنی‌اعتماد پس از سال‌ها در برنامه «هفت» را دلیلی برای صحبت‌هایش می‌آورد و درباره «هفت» بهروز افخمی این‌طور می‌گوید: «درباره برنامه هفتی که در طول یک سال گذشته روی آنتن شبکه سوم سیما رفت، من زیاد تمایلی برای اظهار نظر ندارم، به نظر من قضاوت بر عهده مسئولان و اهالی سینما و تماشاگران است اما در مجموع احساس می‌کنم مدیران مدلی که ما داشتیم را نمی‌پسندیدند و در حال حاضر رسانه ملی در تقابل با سینما قرار گرفته است. به باور من رسانه ملی باید در کنار سینما باشد و اگر جناح‌ها و جریان‌ها و گروه‌ها نسبت به عملکرد سینما اعتراض دارند، رسانه ملی بستری را در فضایی عادلانه فراهم کند تا آن‌ها دیدگاه‌هایشان را مطرح کنند و طرف مقابل هم دیدگاهش را مطرح کند و از میان این گفتمان‌ها بتوانیم به نتیجه‌های جدی برسیم نه اینکه مستقیما یک فیلم را هدف قرار بدهیم و سه چهار نفری دور هم بنشینیم و آن فیلم را له لورده کنیم، این کار از عدالت به دور است. وقتی که ما در جایگاه رسانه ملی قرار داریم، از عدالت به دور است که چند مخالف در کنار هم بنشینند و خودشان یک طرفه به قاضی بروند و راضی هم برگردند.»

گبرلو که با اشاره به این‌که حیف است اگر تجربه چند سال برنامه‌سازی موفق را رها کند گفتگو با مدیران رسانه ملی برای حضوردوباره در تلویزیون خبر می‌دهد؛ او معتقد است دوران «هفت» به سرآمده: «واقعیتش این است که می‌خواهم با طرح و ایده‌ای نو وارد این عرصه شوم، چون به نظر من عمر طرح و ایده‌ی برنامه هفت، دیگر تمام شده است و واقعا معتقد هستیم اگر مدیران تلویزیونی به این شکل را باید تعطیل کرد. این برنامه متعلق به آقای جیرانی بود با یک اهداف و برنامه‌هایی و در یک مقاطعی سیاسی مسائلی ایجاد شد که مسئولان وقت مجبور بودند برنامه هفت را ادامه بدهند، اما این نگاه الان تمام شده است و کسانی که این روزها زمام برنامه را به دست گرفته‌اند نشان داده‌اند که نمی‌تواند برنامه‌ای کاربردی ارائه کنند و اگر این برنامه تعطیل هم شود، اتفاقی در جریان سینما نمی‌افتد. خودم هم می‌خواهم در عرصه فرهنگی به صورت کلان برنامه‌هایی داشته باشم که زیر مجموعه‌اش می‌تواند سینما، تئاتر و موسیقی اینها باشد.»

مگر می‌شود فیلم‌سازی که زن و بچه دارد مرج بی‌غیرتی باشد؟

از نظر او در جامعه ما فیلم‌سازان به دلیل تعلقات سیاسی‌شان نشانه گذاری می‌شوند و آثارشان را با توجه به گرایش سیاسی‌شان سنجیده می‌شود: «عده‌ای از درون فیلم‌ها به دنبال نمادهایی برای مطابقت با جریان‌های سیاسی هستند تا اثر هنرمند را زیر سوال ببرند. مثلا در خصوص فیلم «فروشنده» عده‌ای مخالفان می‌گفتند که فیلم رواج بی‌غیرتی است! هر تماشاگری که از طیف‌های اعتقادی مختلف این فیلم را دیده است از درون فیلم بی غیرتی را استنباط نکرده، بلکه غیرت و تحکیم خانواده را درک کرده است. البته در این مسیر شاید برخی‌ها در زمینه استحکام خانواده با فرهادی اختلاف داشته باشد؛ این قابل بحث است اما دلیل نمی‌شود که کسی بیاید و بگوید که فیلم رواج بی‌غیرتی است مگر می‌شود فیلمسازی خودش زن و بچه و خانواده داشته باشد و مروج بی‌غیرتی باشد. این‌ها همان نگاه‌های سیاسی است که به سینما ضربه می‌زند، در این میان تماشگر فیلم را می‌بیند و لذت می‌برد. ما باید اجازه بدهیم که در این فضای پاک فیلم‌ساز تراوشات ذهن خودش را بیان کند حرف بزند و از درون این گفتگوها ما به تولید مطلوب برسیم در غیر این صورت با دستور و بخش‌نامه کسی فیلمی در راستای ارزش‌های دینی جامعه نمی‌سازد و حتما باید اغناء در درون هنرمند به وجود بیاید.»

«فروشنده» دینی‌ترین فیلم سال‌های اخیر است/ فیلم فرهادی اسکار می‌گیرد

او در بخش دیگری از صحبت‌هایش نظرات جالبی درباره «فروشنده» می‌دهد و می‌گوید: «من در سال‌های اخیر دینی‌تر از فیلم «فروشنده» ندیده‌ام. به نظر من یک فیلم قرار نیست به صورت مستقیم به مضامین و نمادهای دینی اشاره کند و حتما بازیگر در فیلم سجاده پهن کند و نماز بخواند، فیلم می‌تواند به صورت غیرمستقیم مفاهیم را برساند. آقای فرهادی فیلمساز هوشمندی است، زبان جهانی و بازار جهانی را می‌شناسد و با استفاده از کانال‌ها و ارتباط بین المللی، خودش در مسیر پیشرفت قرار گرفته است و این حق یک فیمساز است. از طرف دیگر آقای فرهادی در حوزه مضمون قصه هم جامعه جهانی را درک کرده و می‌داند آن‌ها چه داستانی را دوست دارند در نگاه بحث قضاوت و حریم خصوصی بحث‌هایی وجود دارد که شاید برخی‌ها با او هم نظر نباشند.

فروشنده فیلمی اخلاق‌مدار است، در مجموع زمانی که از سینما بیرون می‌آییم در جهت تحکیم خانواده تفکری مثبت پیدا می‌کنیم و احساس می‌کنیم که فیلم در جهت دفاع از خانواده و ناموس بوده است. دفاع شهاب حسینی از همسرش که به او تعرض می‌شود و نه تجاوز و در درون فیلم تجاوز نیست. اما یک جاهایی هوشمندی فرهادی است که نگاه فیلم ساز را به سمت تجاوز می‌برد و بعد می‌گوید که اشتباه کرده‌ای، حرف فرهادی هم این است که زود قضاوت نکنید. یک سکانسی فیلم دارد که نشان دهنده لقمه حلال و حرام است، سکانسی که در حال ماکارونی خوردن هستند و بعد متوجه می‌شوند که پولی که برای خرید مایحتاج ماکارونی به کار گرفته شده همان پولی ست که فرد متعرض در خانه گذاشته است و ماکارونی را به سطل زباله می‌ریزند.»

او در ادامه تعریف‌هایش از «فروشنده» گفته است: «شهاب حسینی با ریشی که دارد نماد یک آدم مذهبی جامعه امروز است. در جایی که شهاب حسینی به صورت پیرمرد سیلی می‌زند اولا در خفا این کار را می‌کند تا آبروی او نرود و حتی پس از آمدن خانواده اش هم اصلا حرفی نمی‌زند. رفتار نجیبانه زن فیلم که به رغم اینکه به او تعرض می‌شود، صبر می‌کند، می‌بخشد و نمی‌خواهد که آبروریزی شود. کدام فیلمی را در جمهوری اسلامی پیدا می‌کنید که نسل جوان جامعه ایرانی را نسل سالم باغیرت و خانواده دوست معرفی کند، شهاب حسینی نمادش است و هچنین داماد پیرمرد هم آدم نجیبی است. شهاب حسینی ظواهر مذهبی دارد و آن جوان ظاهر مذهبی ندارد اما رفتاری نجیبانه دارد و ناموس پرست است. نجیبانه تر از این فیلم را کجا می‌شود پیدا کرد؟ البته به نظر من امتیاز جدایی از فروشنده بهتر است اما از نظر تماشاگر فروشنده فیلم جذابی است.»

او درباره فرستادن این فیلم به اسکار نیز بسیار امیدوار است و می‌گوید: «احساس من این است قصه فروشنده برای داوران اسکار جذاب است و ساختارش هم همچنین. به نظر من فروشنده اسکار می‌گیرد.»

به مسلمانی یالثاراتی‌ها شک کردم!

در ادامه این گفت‌و گو بی‌آنکه نامی از نشریه «یالثارات» برده شود، پرسیده می‌شود نظر گبرلو درباره نشریه‌ای که مدتی است تمام هم و غم خود را برای توهین به سینماگران و هنرمندان گذاشته است و در این مسیر از تیتر کردن رکیک‌ترین حرف‌ها هم ابایی ندارد، چیست؟ که او نیز این‌طور پاسخ می‌دهد: «تعداد اندکی که به اصطلاح جریان و جناح سیاسی نامیده می‌شوند، تکلیف خودشان را با سینما نمی‌دانند به همین دلیل نسبت به سینما پرخاشگر و عصبانی هستند دلیل عمده‌اش هم این است که این‌ها در اکثر رفتارهایی زندگی خود به شرعیات توجه دارند، سینما یک تکنیک و فضایی جدید است و لازم است متشرعین خودشان را با سینما وفق بدهند. اگر وفق ندهند دچار تناقضاتی می‌شوند چون سینما مسیری خودشان را می‌رود.»

و درباره تیترهایی که کلمات رکیکی در آن‌ها به کار برده شده این‌طور موضع می‌گیرد و می‌گوید: «راستش من با این تیتر به مسلمانی آن‌ها شک کردم، اصلا اسلام و دستورات دینی به ما اجازه نمی‌دهد که نسبت به آدم‌ها چنین نگاهی داشته باشیم و آن را علنی کنیم. این نگاه، نگاهی کثیفی است که ما بدون توجه به قوانین مذهبمان به آدم‌ها تهمت بزنیم. من چنین تیترهایی را اصلا در شان رسانه نمی‌دانم. چنین تیترهایی نشان از ضعف و شکست جدی چنین جریانی است که تکلیف خودشان را با سینما معلوم نکرده‌اند، سینما پرشتاب به سمت جلو می‌رود و این‌ها چون در عرصه سینما تکلیفشان را نمی‌دانند و در عرصه تولید توانمندی نداشته‌اند، نمی‌دانند چکار کنند و در این بازی سیاسی سینما است که برنده شده است و اینجا مشکل از خودشان است نه سینما. اصلا فقه پویا همین را می‌گوید فقه پویا یعنی حضرت امام که نسبت به مسائل رویکرد به روز و جدید داشت. چرا رادیویی که در دوران طاغوت حرام بود در دوران اسلام حلال می‌شود یا سینما که می‌گویند رمز پیشرفت ایران در استفاده از ابزار سینما است.»


گردآوری : گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع :  روزنامه هنرمند