دقایق کوتاهی از ساعت 18 پنج‌شنبه 18 شهریورماه گذشته بود که ده سفیدپوش از خانواده کامکارها برای نخستین اجرا وارد صحنه‌ای با نقش‌های ایرانی شدند که با طراحی حمید بهشتی فرزانه قاسمی ساخته شده بود...
 
به گزارش ایسنا، گروه موسیقی «کامکارها» با چهار اجرا در دو شب متوالی، تازه‌ترین ساخته‌های کردی و فارسی را به مردم ایران عرضه کردند.
دقایق کوتاهی از ساعت 18 پنج‌شنبه 18 شهریورماه گذشته بود که ده سفیدپوش از خانواده کامکارها برای نخستین اجرا وارد صحنه‌ای با نقش‌های ایرانی شدند که با طراحی حمید بهشتی فرزانه قاسمی ساخته شده بود.
سالن همایش‌های برج میلاد؛ همه چیز آماده بود. نور، صدا، همراهی گروه و صحنه و...؛ پشنگ و ارسلان، بیژن، اردشیر، ارژنگ، اردوان، قشنگ، هانا، صبا و نیریز كامكار و مریم ابراهیم‌پور بر صحنه ردیف شدند.
طبق روال همیشه‌ی حضور هر دو برادر، پشنگ و اردوان، گروه با سنتور بسته شده بود.
اجرا با قطعه‌ی «سرخوشان عشق»، شعری از مولانا، آغازشد، پشنگ كامكار این قطعه را در دستگاه همایون ساخته بود. ارسلان خواند و بر دف زد، سازها همراهش شدند.
ای خدا این وصل را هجران مکن/ سرخوشان عشق را نالان مکن
زخمه‌ها بر تار و عود نشستند و صدای دف و تنبک نرم نرمک با چیره‌دستی سنتور نوازان گروه اوج گرفتند. هانا و صبا کامکار با مریم ابراهیم‌پور همخوانی کردند.
اردشیر کمانچه می‌زد، هانا دف و مریم و صبا می‌خواندند.
نور صحنه کم شد تا برنامه با تک نوازی سه تارقشنگ و سنتور پشنگ ادامه پیدا کند.
برای قطعه‌ی آوازی دوم، ساخته‌ی ارسلان کامکار، سازها باردیگر کوک شدند تا نوای «گلبانگ رود» در تالار بلندترین برج تهران بپیچد:
بیا ساقی آن می که حال آورد/ کرامت فزاید کمال آورد
به من ده که بس بی‌دل افتاده‌ام/ وز این هر دو بی‌حاصل افتاده‌ام
صداها اوج گرفتند:
الا ای همای همایون نظر/ خجسته سروش مبارک خبر
سر فتنه دارد دگر روزگار/ من و مستی و فتنه‌ی چشم یار
یکی تیغ داند زدن روز کار/ یکی را قلمزن کند روزگار
مغنی بزن آن نوآیین سرود/ بگو با حریفان به آواز رود
مرا با عدو عاقبت فرصت است/ که از آسمان مژده‌ی نصرت است
بازهم نوبت به تک‌نوازی رسید. اردشیر کمانچه زد و اردوان سنتور. قطعه‌ی آوازی سوم را هم ارسلان کامکار ساخته بود.
یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مر/ یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا
نوح تویی روح تویی فاتح و مفتوح/ تویی سینه مشروح تویی بر در اسرار مرا
در پی آن ارسلان تکنوازی عود کرد. و بلافاصله سازها اوچ گرفتند تا قطعه‌ی ساقیان غزلی از مولوی اجرا شود.
ساقیان سرمست در کار آمدند/ مستیان در کوی خمار آمدند
حلقه حلقه عاشقان و بی‌دلان/ بر امید بوی دلدار آمدند
پس از تنفس 20 دقیقه‌یی گروه رنگ‌های سفید جای خود را به لباس‌های الوان کردی دادند اما دکور صحنه تغییری نکرد. همه اجراها در دستگاه ماهور بودند هشت قطعه كه تعدادی از آنها ترانه‌های محلی بازسازی‌شده‌ با شیوه‌ی تنظیم متفاوتی بودند.
پس از اولین اجرای شعر کردی همْین، ساخته‌ی ارسلان کامکار، با نزدیک شدن به موقع اذان مغرب گروه سازها را بر زمین گذاشته و به احترام اذان سکوت کردند.
پس از اذان، قطعه‌ای تلفیقی از موسیقی محلی کرمانشاه، لرستان و کردستان اجرا شد. «پپو سلیمانی مالم رمانی ...»؛ همه‌ی آوازخوانی در این بخش با بیژن بود و صبا هانا کامکار و مریم ابراهیم پور همخوانی کردند.
قطعه‌ی بعدی هم در دستگاه ماهور توسط ارسلان کامکار ساخته شده بود؛ ترانه‌ای لری با عنوان "نه لْوه‌ی گه نم خه رِی"؛ اما قطعه‌ی «ده سره به له نگه‌ر» قطعه‌ای محلی کردی هورامی را اردشیر کامکار برای اجرای گروهی ساخته بود. «ناواتی دووری» شعری محلی از قوم گوران کرمانشاه و «مالْ ومینم» با شعری از «مولوی کرد»، ساخته‌ی ارسلان کامکار در دستگاه ماهور بود.
اما آخرین قطعه محلی کردی، «هه نار هه نار» تنظیمش را بیژن کامکار برعهده داشت که نسبت به بقیه قطعه‌های اجرا شده شور بیشتری را در میان حاضران که تعداد پرشماری از آنها کرد زبان بودند، ایجاد کرد.
ساعت از نیمه‌ شب گذشت گروه رفت تا در تدارک اجراهای پیش‌رو باشند.
نظم ساعت اجرا، همراهی و هماهنگی گروه، نور و صدای صحنه و... همواره ویژگی اجراهای موفق خانواده کامکارها در ایران بوده است. با این حال نمی‌توان نادیده گرفت که اجراهای شهریور 89 این گروه، انرژی و شادی همیشه‌ و ویژه‌ی خانواده‌ی کامکارها را نداشتند.
برخلاف آنچه که در بروشور کنسرت آمده است، تصنیف «ساقیان» غزلی از مولانا جلال الدین محمد رومی است.
به گزارش ایسنا،كنسرت «كامكارها» در روزهای 18 و 19 شهریور ماه در دو سانس مختلف به صحنه رفت و در سانس اول در روز نخست هیچ قطعه‌ی در خواستی اجرا نشد اما در سه سانس بعدی قطعه‌ی «خوشا هورا مان» به درخواست مردم اجرا شد.
 
 
 
 
گردآوری:گروه فرهنگ وهنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: isna.ir