با زنده ترین عکاس جنگ در دنیا آشنا شوید
دون مکالین بااینکه دوست ندارد عکاس جنگ صدایش بزنند، بی‌شک بزرگ‌ترین عکاس جنگ زنده دنیاست.
 
 خوابیدن در میان پیکرهای خونین، دیدن آدم‌هایی که زیر تانک له می‌شوند و آنهایی که مغزشان متلاشی می‌شود، همه اینها حواس دون مکالین را فراتر از آنچه قدرت هضمش را داشتند قلقلک دادند.
 
در نبردی برای بازپس گرفتن شهر هو، در ویتنام سال 1968 بود که مکالین اعتقاد دارد عقلش را از دست داد؛ «به این می‌ماند که در کام جنون و دیوانگی فرو بروی... در نهایت من کاملا روانی شدم، مثل یک حیوان آزرده این طرف و آن طرف می‌دویدم، رها شده بودم.»


 
تجربیات هراسناک مکالین در مستندی جدید که به زودی روی پرده می‌رود به تصویر کشیده شده است، به عقیده بسیاری او بزرگ‌ترین عکاس جنگ زنده دنیاست.
 
مکالین یکی از آخرین عکاس‌هایی است که تاریخ را در حین رخ دادن ثبت کرد؛ از آنها نبود که به دنبال سوژه این طرف و آن طرف بدوند، عکسی بگیرند و بعد سراغ سوژه جدید دیگری بروند. او و دیگرانی که مثل او بودند به محل وقوع حادثه می‌رفتند، در آنجا (در خطر) زندگی می‌کردند و عصاره زشتی و پلیدی آنچه را شاهدش بودند، ثبت می‌کردند.


 
در همین شهر هو بود که مکالین شهرتش را به دست آورد: عکس او از سربازان نیروی دریایی همچنان به عنوان یکی از نمادهای نامیرایی ویرانگری جنگ در ذهن‌ها باقی مانده است. او پس از گرفتن این عکس زیر بار تعداد افرادی که جلوی چشمش جان سپرده بودند و به خاک و خون کشیده شده بودند، از درون ویران شد.
 
شهر هو تنها یکی از منزلگاه‌های سفر طولانی مکالین برای ثبت حقایق جنگ و زجر کشیدن انسان‌ها بود، در این راه مکالین حتی جان خود را به خطر انداخت، نزدیک بود سلامت روانش را از دست بدهد و همه اینها برای ثبت کردن گوشه‌هایی از بدترین درگیری‌های نیم قرن گذشته بود. مکالین موفقیت و جوایز جهانی را با قیمت گزافی پذیرا شد، او خودش را یک «معتاد جنگ» توصیف می‌کند.


 
یکی از عوارض جانبی حضور در این میدانگاه‌های غیرانسانی، زندگی شخصی مکالین بود. همسر اول و فرزندان او همیشه همسر/پدر را در حال خداحافظی می‌دیدند. چهره زخم‌خورده او آشکارا نشان می‌دهد این مرد همه چیز را دیده است. او در نیم قرن گذشته جنگ‌های مهم را از افغانستان گرفته تا عراق و ویتنام و لبنان و کنگو را از نزدیک لمس کرده است.
 
هدف مکالین از عکس‌هایی که گرفته جلب توجه جهانیان به خشونت جاری در جنگ‌ها بوده است. او برای رسیدن به این هدف تا حضور در خطوط مقدم نیز پیش رفت؛ در اوگاندا اسیر شد، در ایرلند شمالی بینایی خود را برای مدت کوتاهی بر اثر گاز اشک‌آور از دست داد و در کامبوج دوربینش جان او را نجات داد؛ گلوله‌ای سرگردان به جای متلاشی کردن سر او، دوربینش را نابود کرد.


 
در نوجوانی مکالین فکرش را نمی‌کرد عکاس جنگ شود. او علاقه به عکاسی را در دوران خدمت سربازی کشف کرد و سال 1959 با چاپ اولین عکس او از یک گروه اوباش لندنی «رابطه عاشاقانه ابدی» او با عکاسی برقرار شد.
 
او سال 1964 برای گرفتن عکس از درگیری‌های کنگو به این کشور سفر کرد، اما آنچه شاهدش بود هراسناک‌تر از چیزی بود که تصور می‌کرد. در بازگشت به لندن مکالین همچنان شوکه بود. «از کارم لذت می‌برم... اما تحمل زندگی با توجه به چیزهایی که می‌بینم بسیار دشوار است.»
 
مکالین که هرگز دوست نداشته «چشم‌چران بدبختی‌ها» لقب بگیرد حتی در سال 1974 در قبرس جان یک پیرزن تُرک را نجات داد. «پیرزن را بغل کرده بودم. به این می‌ماند که عروسکی که از دست بچه‌ای افتاده را زیر بغل بگیری. فقط می‌دویدم و او در بغلم بود. نمی‌دانم چرا این کار را کردم فقط می‌دانم نمی‌خواستم این پیرزن جلوی تیرهای گلوله باشد و کشته شود.»
 
«همیشه متهم شده‌ام که عکس‌های دلخراشی می‌گیرم و از من می‌پرسند شده است به کسی کمک کنی؟ بله که کمک کرده‌ام اما نمی‌خواهم درموردش صحبت کنم.»
 
هنوز هم یک خاطره تلخ است که با وجود گذر سال‌ها ذهن مکالین را رها نکرده است. «بچه‌های گرسنه بسیاری دیده‌ام اما یکی از آنها که سال 1969 در بیافرا دیدم مرا دگرگون کرد. ایستاده بود و به من نگاه می‌کرد، به زحمت روی پاهای باریکش بند بود... در آن لحظه از خودم خجالت کشیدم.»
 
مکالین در دهه 1980 و پس از حضور در جنگ لبنان، خود را یک «معتاد جنگ» خواند و دیگر نبردی نبود که در آنها حاضر نشود. او سال 1982 دوباره به بیروت رفت و در روزی که «روز حساب» می‌خواند از بیمارستانی دیدن کرد که کودکان بسیاری روی تخت‌های آن در وضعیت تاسف‌باری دراز کشیده بودند، بدتر از این مشاهده اتاقی بود که در آن کودکان خردسال نابینا و دیوانه را نگهداری می‌کردند. «آن موقع بود که از انسان بودن خودم شرمنده شدم.»
 
دون مکالین 77 ساله این روزها در سامرست روزگار می‌گذراند و وقتش را به گشت و گذار در طبیعت می‌گذراند؛ «باقی عمرم را می‌خواهم صرف پاک کردن خاطره چیزهایی که درموردشان حرف زدیم کنم. دیگر فقط از طبیعت عکس می‌گیرم.»
 
اما گذشته و وحشت‌هایی که شاهدش بوده او را رها نمی‌کنند؛ «هنوز هم بازگشت خاطرات بطور متناوب و به تازگی روز اول خاطر من را آزرده می‌کنند.»
 
مستند «مکالین» اول ژانویه در بریتانیا روی پرده می‌رود.



گردآوری:گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع:khabaronline.com


مطالب پیشنهادی:
امضای کدام چهره معروف بیش از همه جعل شده است؟
آقای خواجه امیری تولدتون مبارک
مشکلات خط فارسی حل‌شدنی است؟
آقای شهریاری چرا می خواهید با "فیتیله ای ها" همراه شوید؟
منتخب داستانهای پلیسی هیچکاک را بخوانید