جایی خواندم که خانم نیکول کیدمن برای بازی در فیلم ‏‏"ساعت ها" در نقش ویرجینیا ولف به مدت سه هفته رفته در خانه‌ی خود ولف زندگی کرده و...

 
  

‏"آدم باید دائم تجربه کسب کند"‏
 
نمایشگاه عکس شما در چه تاریخی و کجا برگزار می‌شود؟
لاله اسکندری: از بیست و دوم تا بیست و هشتم آبان ماه در مرکز همایش های بین المللی رایزن واقع در ‏خیابان نیاوران، کاشانک، نرسیده به آجودانیه، جنب مرکز دائرةالمعارف اسلامی. ‏

ممکن است کمی ‌در مورد سوژه ها و سبک عکاسیتان هم توضیح بدهید؟
اسم این مجموعه از عکس های من"سفر باید" است که در واقع نمایشگاهی از سری عکس‌هایی است که ‏در سفرهایم به خصوص به خارج از کشور از جمله در آلمان و فرانسه و ایتالیا گرفته ام. محوریت همه ی ‏این عکس‌ها سفر است و بخش پررنگ عکس‌ها هم برایم مسئله ی نور بوده است. در نتیجه در انتخاب ‏عکس‌ها بیشتر از هر چیزی به نور آنها دقت کرده ام. هشتاد تا نود درصد عکس‌ها نور طبیعی دارند و ‏خب در نقاط مختلفی هم گرفته شده اند یعنی هم فضاهای بسته و هم فضای خارجی بوده که همین باعث شد ‏دستم برای بازی با نور بازتر باشد. بعد از نور هم بارزترین نکته ی عکس ها که ذهنم را مشغول کرده بود، ‏آسمان است. آسمان و نور در واقع موضوع عکس‌هایم هستند. بعد هم بیشتر به حس و حال و هوایم توجه ‏داشتم تا مسائل تکنیکی. بعد تکنیکی کار در مرحله بعدی بوده به طوری که در چاپ هم اصلا عکس ها دست ‏نخورده اند. و همان قاب ها و نور و شرایط را حفظ کردم. چون مسافر بودم و امکان بازگشت به خیلی از ‏مکان ها را نداشتم، مجبور بودم حتما با همان شرایط موجود عکاسی کنم و این خیلی جاها به نفع من تمام ‏شد. مثلا وقتی دوروبر زندانی در مونیخ در آلمان عکاسی می‌کردم اتفاقا آن روز هموا خیلی ابری و گرفته ‏بود و همین باعث شد خیلی به فضای عکس کمک شود. یا شهر فلورانس آسمان خیلی عجیب و غریبی ‏داشت. یا غروب ونیز که خیلی شگفت انگیز بود. همه این ها خیلی کمک کرده تا کارها بهتر دیده شوندو من ‏هم تمام سعی خودم را کردم تا از وقتم و لحظه ای که در آن قرار داشتم بهترین استفاده را بکنم. ‏

پس عکس هایتان شبیه عکس های توریستی نیستند؟
نه بیشتر نگاه شخصی و حسی است که در آن لحظه به آن موقعیت ها داشتم. نمی‌شود گفت توریستی است. ‏اما برخی نماها مثلا لانگ شات است و درنتیجه بناها و خیلی چیزهای دیگر در جزییات عکس وجود دارند.‏

چه مدتی است که عکاسی می‌کنید؟
از سال 72 شروع به عکاسی کردم. می‌دانید تحصیلات دانشگاهی من در رشته گرافیک است و عکاسی هم ‏یکی از واحدهای اصلی رشته ما محسوب می‌شد. من حتی انقدر به عکاسی علاقمند بودم که تصمیم داشتم ‏عکاسی را در مقطع فوق لیسانس دنبال کنم ولی به دلیل بازیگری و گرفتاری‌های آن دیگر میسر نشد. تا ‏سال 85 با دوربین آنالوگ کار می‌کردم و الان دو سال است که با دوربین دیجیتال هم عکاسی می‌کنم.‏

عکس های "سفر باید" با دوربین آنالوگ گرفته شده یا دیجیتال؟‏
هم کارهای آنالوگ در این مجموعه هست و هم دیجیتال.‏

پس در واقع شما عکاسی را به صورت حرفه ای آموخته اید و نه تجربی؟
بله با تمام تکنیک های عکاسی در دانشگاه آشنا شده ام. ما پنج ترم عکاسی داشتیم و همه درسهایمان هم ‏سه واحدی و دو واحدی بود. سه ترم عکاسی سیاه و سفید کردیم و دو ترم هم رنگی. خیلی جدی کار می‌‏کردیم. ‏
 
قبل از دانشگاه هم به عکاسی علاقمند بودید یا دانشگاه اولین مواجه تان با این هنر بود؟
نه از قبل علاقه داشتم و دوربین هم دست گرفته بودم ولی قضیه برایم خیلی حرفه ای و جدی نبود. من به ‏نقاشی هم علاقه زیادی داشتم و نگاه و حسم بیشتر از بعد نقاشی شکل گرفت. در عکس هایم هم حس نقاشی ‏وجود دارد و هم حس گرافیکی. خلاصه این که قبل از دانشگاه و ترم های اول به خصوص خیلی روی ‏عکاسی سیاه و سفید کار کردم. حتی در دوره ای خارج از زمان دانشگاه به فرهنگسرای سرو می‌رفتم که ‏در آن جا تاریکخانه ای داشتند و من هم عکس هایم را به صورت سیاه و سفید آن جا چاپ می‌کردم. بعدا در ‏دانشگاه وارد مقوله ی چاپ عکس رنگی هم شدم.‏
 
این مجموعه عکس هایتان رنگی هستند یا سیاه و سفید؟
عکس های "سفر باید" رنگی است. ‏
 
به جز عکاسی به چه هنر دیگری علاقمند هستید و آن را دنبال می‌کنید؟
اول از همه نقاشی بود. من هشت سال پیش استادی به نام آقای ماهر نقاشی می‌کردم. دوران خیلی خوبی ‏بود و ایشان همیشه اعتقاد داشتند که کسی که می‌تواند نقاشی کند مطمئنا هر کار دیگری را هم می‌تواند ‏انجام بدهد. به شکل حرفه ای کار موزاییک را هم دنبال می‌کنم. در واقع کارهای طراحی ام را با کاشی اجرا ‏می‌کنم و تاکنون چهار تا نمایشگاه هم از تجربه های موزاییک و کاشی داشته ام. هم کارهای تزیینی در این ‏زمینه انجام می‌دهم و هم کارهای کاربردی. الان هم قرار است با شهرداری منطقه پنج کاری را شروع کنم ‏که مربوط به یک دیوار کاشی در اتوبان همت است. قرار است بدنه ی پل را با موزاییک کار کنیم. ‏
 
کار عکاسی به بازیگریتان هم کمکی می‌کند؟
من زمانی بازیگری را شروع کردم که داشتم پایان نامه دانشگاهم را می‌دادم. و تجربه عکاسی داشتم. خب ‏خیلی جاها به من کمک کرده است. به خاطر آگاهی نسبت به فرم و قاب که آن جا فیکس است و در کار ‏بازیگری متحرک. اصولا اعتقاد دارم در بازیگری هر چیزی را که بدانید و تجربه کنید- حتی مثلا نجاری-‏حتما روزی به دردتان خواهد خورد چون بالاخره ممکن است یک روز با آن برخورد کنی. ممکن است حتی ‏نقشش را بازی کنی. واقعیت این است که هر چه آگاهی و تجربه داشته باشی در بازیت هم مسلط تر و ‏باورپذیرتر هستی. مثلا من نقاشی بلدم و روزی ممکن است نقش نقاش را بازی کنم ولی کسی که از نقاشی ‏هیچ چیز نمی‌داند در بازی اش هم قلم مو را طوری در دست می‌گیرد که معلوم است تا حالا به آن دست هم ‏نزده. این ها همه لازمه بازیگری است. متاسفانه همه تولیدات سینمایی ما در دقیقه نود صورت می‌گیرد .و ‏برای این چیزها وقت نمی‌گذارند. بازیگر هم فرصت تحقیق ندارد. در حالی که همه جای دنیا مدت ها برای ‏نقششان وقت می‌گذارند و مطالع و تحقیق می‌کنند. جایی خواندم که خانم نیکول کیدمن برای بازی در فیلم ‏‏"ساعت ها" در نقش ویرجینیا ولف به مدت سه هفته رفته در خانه‌ی خود ولف زندگی کرده و با خودش و ‏زندگی و شخصیتش آشنا شده است. حتی این که مثلا او چپ دست بوده و این یکی راست دست. همه این ‏توجهات باعث می‌شود که نقش باورپذیرتر از کار دربیاید. این جا اما کسی آموزش نمی‌بیند و این یک ‏کمبود بزرگ است. اگر آموزش سواری ببینی وقتی در نقشت درست سوارکاری کنی نتیجه اش قابل دیدن تر ‏است و برای بیننده هم جذابتر و باورپذیرتر است. در نتیجه همه این دنیاها به بازیگری کمک می‌کند. به ‏خصوص برای من که اصلا رشته‌ام چیز دیگری بوده است در ابتدای کار بازیگری ام، عکاسی به من خیلی ‏اعتماد به نفس داد. لااقل می‌دانی که فیلمبردار پشت دوربین دارد از لنز واید استفاده می‌کند و یا تله. و ‏خب همه ی این ها قطعا در کار من موثر بوده است. ‏
 
آیا بازیگری هم متقابلا به کار عکاسیتان کمک کرده است؟
به نکته ی جالب اشاره کردید. در همین مجموعه "سفر باید" یک سری عکس مجسمه دارم که خیلی ‏فیگوراتیو است و به صحنه‌ی بازیگری نزدیک است. دوستانی که با بازیگری آشنایی دارند وقتی عکس‌ها ‏را دیدند گفتند که انگار میزانسن داده ای. قطعا بازیگری هم کمک کرده است. به نظر من آدم زاده شده که ‏دائم تجربه کند. کسی که دوست دارد در یک شاخه هنری کار خلاقانه بکند، هر چه بداند به کارش می‌آید. ‏بازیگری قطعا در نوع نگاهم و نمایی که برای انتقال حسم انتخاب می‌کنم موثر بوده است. هر دوی این ها ‏مکمل هم هستند. ‏
 
 
 
مطالب مرتبط:
لاله اسكندری و عكس‌های سفر
فروش خیرخواهانه عکسهای لاله اسکندری
 
 
 
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: سینمای ما