انسان‌هایی بدون صورت و، به طور كلی، زن‌هایی كه از گردن به پایین كشیده شده‌اند یا طراحی صورت نیمه‌كاره رها شده است. او در آثارش به لحظات ساكن و زودگذر ولی...
  
 سكوت،‌ ریتم و زندگی

نمایشگاه نقاشی‌های شیما اسفندیاری از 12 تا 21 آبان در گالری آریا برپا شد. او كه اولین نمایشگاه مستقل خود را سال گذشته، در همین گالری، برپا كرده بود، امسال هم آثاری در ادامه همان نمایشگاه خلق و عرضه كرده است. پیش از این، آثار وی را در 1378، در نخستین نمایشگاه بین‌المللی طراحی معاصر ایران - موزه هنرهای معاصر تهران، شاهد بودیم. اما از اثر طبیعت بیجان در نمایشگاه بین‌المللی طراحی معاصر در 1378 تا اثر برگزیده جشنواره طراحی سندوزی در 1386، تفاوت‌های عمده‌ای وجود دارد، و بدیهی است كه هنرمند، در خلا‌ل این سال‌ها، به زبان شخصی و موضوع مورد علا‌قه خود، دست یافته باشد.

هر هنرمندی در تصویر كردن جهان‌بینی خود به علا‌یق و علا‌یم شخصی‌اش دست می‌یابد. اسفندیاری، زن را برای این مقصود انتخاب كرده است. انسان و به طور مشخص زن، جان‌مایه اصلی كارهای او را تشكیل می‌دهد؛ انسان‌هایی بدون صورت و، به طور كلی، زن‌هایی كه از گردن به پایین كشیده شده‌اند یا طراحی صورت نیمه‌كاره رها شده است. او در آثارش به لحظات ساكن و زودگذر ولی تكراری می‌پردازد كه هر روز انجام‌شان می‌دهیم و به راحتی و بدون تأمل از خاطر می‌بریم. وی نقاشی است كه به نمایش روزمره‌گی‌ها می‌پردازد. حسین ماهر، در متن نمایشگاه این هنرمند در سال گذشته با عنوان آنات سهل و ممتنع، نوشته است: “آنچه توجه بیننده را هنگام تماشای آثار شیما اسفندیاری به خود جلب می‌كند، صراحت او در برخورد با لحظه‌های ایستا و تكراری زندگی است كه اغلب سعی در به خاطر آوردن‌شان نداریم و معمولا‌ً ساده از كنارشان می‌گذریم؛ لحظاتی بسیار حقیقی و پرتأمل، لحظه درك گذشت زمان، لحظات پنهان تصمیم‌گیری و نظر كردن به خود. در این مجموعه پارادوكسی را در ذهنیت نقاش نسبت به انسان مشاهده می‌كنیم كه از یك سو انسان را در لحظات فعال همراه با ذهنیتی پویا در كنار تكرارها و روزمره‌گی تصور می‌كند و از سوی دیگر او را بدون كاربرد و منفعل و نظاره‌گر گذشت زمان تجسم می‌بخشد.”

مشاهده نقاشی‌های اسفندیاری من را به یاد جمله‌ای از پُل كِلِه می‌اندازد كه درباره نقاشی از آناتومی انسان گفته بود: “سخت‌ترین و، در عین حال، ضروری‌ترین چیز همین است كه مجبور باشی از كوچك‌ترین چیزها كارت را آغاز كنی.” اگر از بیانگری نقاشی‌های اسفندیاری در نگاه اول بگذریم، شاید كشیدن این آثار را كاری سهل بپنداریم؛ ولی كار سخت و ضروری اسفندیاری خلق فضای عادی و روزمره است كه كاراكتر را در عین انفعال به واكنش وا داشته است. انسانِ نقاشی‌های او در حال مكث كردن روی افعال خود است. آرامش و گاه بی‌قیدی و بی‌خیالی این كاراكترها را می‌توان در خطوط نرم‌وآرام، و ریتم‌های پیاپی او پیدا كرد. تكرار مداوم یك حالت یا یك فیگور در چند تابلوی نقاشی، قصد و تعمد نقاش بر تكراری بودن فضای زندگی روزمره را نشان می‌دهد. وی صورت كاراكترها را محو می‌كند یا اصلا‌ً به نمایش نمی‌گذارد و نقش اصلی را بر عهده فیگورها می‌گذارد. اسفندیاری در ساده كردن فضای اثر و حذف زوائد تا آنجا پیش می‌رود كه از كشیدن صندلی یا اشیای پیرامون كاراكترها حذر می‌كند تا روی آناتومی و بیانی كه از آن انتظار دارد، تأكید كند. پرهیز هنرمند از به كار برد ن نقوش اضافه یا اشیای مرتبط با زندگی انسان و گریز از به كار بردن رنگ‌های فراوان، بر سكوت، ابهام و تعلیق اثر افزوده است. استفاده از تك‌رنگ‌ها و تونالیته یك رنگ بر طراحی بودن كار تأكید می‌كند، حتا اگر این آثار روی بوم كشیده شده باشد. همچنین است استفاده از خط كه در اغلب نقاشی‌هایش غالب است؛ و این غلبه را می‌توان در قدرت ریتم و حركت خطوط در لباس كاراكترها پیدا كرد. ریتم خطوط پارچه یا جوراب خود تبدیل به بافت شده است. هم‌نشینی خط و رنگ و خویشاوندی فرم و بافت در این آثار و حذف اشیا، اجسام و عناصر اضافه، از مشخصه‌های نقاشی‌ها و طراحی‌های اسفندیاری است.
شیما اسفندیاری، متولد 1356 و فارغ‌التحصیل كارشناسی رشته نقاشی از دانشكده هنر و معماری دانشگاه آزاد در 1379 است و، علا‌وه بر، برگزاری نمایشگاه های انفرادی، از 1374 تاكنون در نوزده نمایشگاه گروهی در ایران و خارج از ایران، شركت داشته است.

اسفندیاری با برگزاری همین دو نمایشگاه، سطح انتظارات بیننده حرفه‌ای را از خود بالا‌ برده و توانسته است مخاطبان و علا‌قه‌مندان بسیاری را به خود جلب كند. پابلو پیكاسو می‌گوید: “به نظر من در هنر هیچ گذشته و آینده‌ای وجود ندارد. اگر یك اثر هنری نتواند همیشه در زمان حال زندگی كند، اصلا‌ً نباید به حساب بیاید.” شاید بسیاری از این اشخاص دوست داشته باشند كه شیما اسفندیاری آثاری مانند كارهای نمایشگاه اول خود خلق كند و حتا مجموعه‌داران و خریداران مایل باشند كه آثاری مشابه با آن كارها خریداری كنند. او، كه با چنین اقبال و استقبالی مواجه شده است، باید مراقب باشد راه خود را بر اساس حساسیت‌ها، علا‌یق و شور درونی هنرمندانه انتخاب كند، درست مثل همین راهی كه از نمایشگاه اول تا دوم خود پیموده است. اگر اسفندیاری درگیر مسأله فروش و سلا‌یق خریداران نشود و با همین طمأنینه و اندیشه به راه خود برود، می‌تواند به انتظارات بینندگان حرفه‌ای آثارش جواب مناسبی بدهد.
 
 
 
تهیه شده توسط: مجله تندیس
www.seemorgh.com/culture
اختصاصی سیمرغ