وارد فضای مجسمه میشوی. آنقدر بزرگ است كه میتوانی در آن راه بروی
میگذاری مجسمه راه را نشانت دهد و در پیچو خم ناشناخته آن پیش میروی. هرقدمی كه برمیداری، فضای غریب دیگری را تجربه میكنی. آنها را یكی بعد از دیگری پشت سر میگذاری تا بالاخره در آستانه جهان آشنای همیشگی قرار میگیری. اینجا راه خروج است.
این ویژگی آثار «ریچارد سِرا»، مجسمهساز 71 ساله امریكایی است كه چند وقت پیش جایزه معتبر جهانی «آستوریاس» را گرفت.
مسئولان مؤسسه اسپانیایی آستوریاس معتقدند كارهای سرا به بهترین شكل ویژگیهای دورانی را منعكس میكنند كه در آن ساخته شدهاند: نیمه دوم قرن بیستم. از نظر آنها كارهای سرا در عین حال كه تا حد ممكن ساده هستند، از نظر بصری قدرت و جذابیت خارقالعادهای دارند، مخاطبانشان را شگفت زده میكنند و آنها را وامیدارند با این آثار ارتباط برقرار كنند.
اینجا بخشهایی از یك گفت وگو با سرا را میخوانید.
میگذاری مجسمه راه را نشانت دهد و در پیچو خم ناشناخته آن پیش میروی. هرقدمی كه برمیداری، فضای غریب دیگری را تجربه میكنی. آنها را یكی بعد از دیگری پشت سر میگذاری تا بالاخره در آستانه جهان آشنای همیشگی قرار میگیری. اینجا راه خروج است.
این ویژگی آثار «ریچارد سِرا»، مجسمهساز 71 ساله امریكایی است كه چند وقت پیش جایزه معتبر جهانی «آستوریاس» را گرفت.
مسئولان مؤسسه اسپانیایی آستوریاس معتقدند كارهای سرا به بهترین شكل ویژگیهای دورانی را منعكس میكنند كه در آن ساخته شدهاند: نیمه دوم قرن بیستم. از نظر آنها كارهای سرا در عین حال كه تا حد ممكن ساده هستند، از نظر بصری قدرت و جذابیت خارقالعادهای دارند، مخاطبانشان را شگفت زده میكنند و آنها را وامیدارند با این آثار ارتباط برقرار كنند.
اینجا بخشهایی از یك گفت وگو با سرا را میخوانید.
• چهطور شد كه چنین فرمهایی را برای كارهایتان انتخاب كردید؟
در آغاز فقط به روند كار فكر میكردم. یك فهرست از فعلها تهیه كرده بودم: خم كردن، تا كردن، بریدن، آویختن، پیچیدن و... و در طول كار فقط به این فكر میكردم كه از چه راههایی این كارها را انجام بدهم. اصلاً به این موضوع توجه نمیكردم كه نتیجه كار میتواند چه فضاهایی را مجسم كند یا مخاطبان را به یاد چه چیزهای آشنایی بیندازد.

سرا در میان یكی از آثارش؛ اندازههای آنها را مقایسه كنید!
اما وقتی چند تا كار بزرگ ساختم و مجبور شدم در میان آنها یا دورشان راه بروم، متوجه شدم این سازهها روی من، بدنم و شیوه راه رفتنم تأثیر میگذارند. یعنی ظاهر و فرم این مجسمهها دیگر تنها عواملی نیستند كه با مخاطبانشان ارتباط برقرار میكنند؛ حركت مخاطبان در دل آنها و این كه این حركت در طول زمان اتفاق میافتد هم در این ارتباط تأثیر میگذارد. وقتی كسی در میان دیوارههای بلند مارپیچ راه میرود و نمیداند این راه در لحظه بعدی چه شكلی پیدا میكند و او را به كجا میبرد، احساس خاصی را تجربه میكند.
• حالا برای ساخت آثارتان چه مراحلی را طی میكنید؟
همه چیز از یك ایده شروع میشود؛ ایدهای كه در محل نهایی مجسمه یا در كارگاهم شكل میگیرد. طرح و مدل اولیه را آماده میكنم و بعد آن را به متخصصانی میدهم كه با یك نرم افزار روی آن كار میكنند. در این میان من به محل نصب مجسمه میروم و شرایط آنجا را هم بررسی میكنم. عواملی در محل نصب وجود دارند كه میتوانند در شكل مجسمه تأثیر بگذارند، مثل میزان احتمال زلزله. برای همین در این مرحله ممكن است كار نسبت به طرح اولیهاش تغییرهای زیادی بكند. در نهایت شكل نهایی كار و این كه آن را كجا و بهچه شیوهای بسازم دقیقاً مشخص میشود. گاهی مجبور میشوم كار را كامل بسازم و بعد به محل اصلی ببرم و گاهی ممكن است آن را در محل سوار كنم. برای همین باید به شیوه حمل و نقل هم فكر كنم.

«تقاطع 2» ، 1992 تا 1993
كارهایی بوده كه تكههای آن را با كشتی به محل اصلیاش بردهام. البته برای انجام همه این كارها با گروههای متخصصی كار میكنم كه در كارشان مهارت دارند. مثلاً در مرحله سوار و نصب كردن كارهایم، همیشه دو مرد آلمانی را كه 25 سال است با آنها كار میكنم با خودم میبرم، هر جا كه باشد. برای این كه هیچ چیز نباید یك میلیمتر هم اینبر و آنبر شود؛ چون اگر قطعهای روی زمین دو سانتیمتر از جای خودش جابهجا شود، در قسمت بالایی كار این انحراف به 20 سانتیمتر میرسد.

«مابین طَبَق و كُره»
• بهنظر میرسد همه چیز خیلی دقیق محاسبه میشود!
خیلی مهم است آثاری به بزرگی كارهای من، با این همه سطح محدب و مقعر، چهطور نصب شوند. مثلاً دیوارهای خمیده با ارتفاع حدود سه متر و نیم، كه به اندازه 30 سانتیمتر روی زمین تكیهگاه دارد، خیلی فرق میكند با زمانی كه تكیهگاهش 60 سانتی متر است. احساسی كه در مخاطب ایجاد میكند متفاوت است. دلم نمیخواهد كارهایم تأثیری اغراق شده، مصنوعی، هیجانی یا غیر حقیقی داشته باشند.
• بهنظر میرسد همه چیز خیلی دقیق محاسبه میشود!
خیلی مهم است آثاری به بزرگی كارهای من، با این همه سطح محدب و مقعر، چهطور نصب شوند. مثلاً دیوارهای خمیده با ارتفاع حدود سه متر و نیم، كه به اندازه 30 سانتیمتر روی زمین تكیهگاه دارد، خیلی فرق میكند با زمانی كه تكیهگاهش 60 سانتی متر است. احساسی كه در مخاطب ایجاد میكند متفاوت است. دلم نمیخواهد كارهایم تأثیری اغراق شده، مصنوعی، هیجانی یا غیر حقیقی داشته باشند.
• پس مخاطب برایتان خیلی مهم است!
چیزی كه من میخواهم این است كه مخاطب در تجربه كارهای من ارتباط میان راه رفتن، نگاه كردن، بدن و فكر و ذهنش را احساس و درك كند، اما این اتفاق برایش بهراحتی و سادگی بیفتد، نه به عنوان اتفاقی سنگین كه خودش را به رخ میكشد.

آثار قدیمیتر سرا با آثار جدیدش كاملاً فرق میكنند
• عملاً چهطور به چنین نتیجهای میرسید؟
موقع كار هیچ مخاطب خاصی را در ذهن ندارم، بهجز خودم. شما هیچوقت نمیتوانید پیشبینی كنید اثرتان چه تأثیری روی مخاطبانتان میگذارد، چون آنها را از پیش نمیشناسید، اما میتوانید درباره خودتان تصمیم بگیرید: این كه این فضا به خاطر بستهبودنش احساس ناخوشایندی بهتان میدهد، یا احساس میكنید زیادی محدودتان میكند، یا اجازه میدهد آزادانه در آن راه بروید و احساس راحتی كنید. وقتی زیاد كار میكنید، همه این چیزها دستتان میآید.
• عملاً چهطور به چنین نتیجهای میرسید؟
موقع كار هیچ مخاطب خاصی را در ذهن ندارم، بهجز خودم. شما هیچوقت نمیتوانید پیشبینی كنید اثرتان چه تأثیری روی مخاطبانتان میگذارد، چون آنها را از پیش نمیشناسید، اما میتوانید درباره خودتان تصمیم بگیرید: این كه این فضا به خاطر بستهبودنش احساس ناخوشایندی بهتان میدهد، یا احساس میكنید زیادی محدودتان میكند، یا اجازه میدهد آزادانه در آن راه بروید و احساس راحتی كنید. وقتی زیاد كار میكنید، همه این چیزها دستتان میآید.

«مسئله زمان»
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: hamshahrionline.ir
مطالب پیشنهادی:
بازی با سایه ها، بسیار خلاقانه!!
هنرنمایی فوقالعاده با مداد رنگی، اما نه به شکلی که شما انتظار دارید!!
عکس هایی جالب و دیدنی از زمانهای گذشته!!
زیباترینهای طبیعت در هنر عکاسی!!
حال و هوای دلانگیز تراشیدن سنگ