ضرب المثل های بهاری!
امروز اول تیر اولین روز از فصل تابستان می باشد و به دلیل پایان فصل بهار, نگاهی داریم به ضرب المثل هایی که به بهار اشاره دارند

ضرب المثل هایی درمورد بهار

در ادبیات عامیانه و شفاهی مردم کوچه و بازار فصل بهار نمود خاصی دارد و آنچه که در ضرب‌المثل‌ها، متل‌ها، قصه‌ها و باورهای مردم آمده است نشانگر جایگاه خاص این فصل در زندگی مردم است. حال، نگاهی داریم به برخی از ضرب‌ المثل‌ ها و کنایه‌ های مردم طهران (تهران) ـ یا منسوب به آنها ـ و همچنین ظرایفی که در این عبارات وجود دارد:

سالی كه نكوست از بهارش پیداست:
نیم بیت دوم این عبارت «ماستی كه ترشه از تاغارش (=تغارش) پیداست.» سال اگر «ترسال» بود و برف و باران به موقع می آمد، نكویی آن هویدا بود و اگر سرمای بی موقع موجب از بین رفتن سردرختی ها می شد، مردم آن را به بدیمنی تعبیر می كردند و از آن جا كه ماست چرخ كرده ـ چربی گرفته تا انتها ـ فقط در تغار عرضه می شد و قیمت نازلی داشت و خریداران چندانی جز افراد فقیر و تهیدست نداشت، تاغاری بودن ماست، دلیل بدی آن بود و این ضرب المثل رایج در محاورات عامه می گشت.

 

بزك نمیر بهار میاد، كـُمبـُزه با خیار میاد:
كمبزه یا كنبزه یا كنبیزه، نوعی خیار یا به عبارتی خربوزه كال است و در صورت رسیدن، حلاوت و خوش خوراكی كال آن را ندارد. كمبزه بسیار كمیاب بود و از آن جا كه خیار درختی شناخته شده نبود در زیر مشمع و گلخانه هم بلد نبودند به عمل آورند، خیار نوبر هم بسیار گران بود و خوردن خیار نوبرانه و كالك كمبزه، كار هر كس نبود و وعده دادن آن، وعده سرخرمن بود و این ضرب المثل به كار می رفت.

 

به هوای بهار و حال بچه اعتمادی نیست:
آنها كه گول هوای گرم بهار را می خورند، با اندك گردش هوا، امكان دارد دچار سرماخوردگی شوند و «كار بیخ پیدا كند» به همین دلیل اعتمادی به آن نیست و نباید لباس گرم را فراموش كرد. از سوی دیگر با اندك تغییر حالت در كودكان، حال آنها دگرگون می شود و از آن جا كه اسهال رایج ترین بیماری در كودكان در گذشته بوده و بسیاری بر سر آن تلف می شدند، گفته می شد: به هوای بهار و …

 

مثل ابر بهار:
ابرهای بهاری رگبار به دنبال دارند و بر خلاف امروز كه تمامی خیابان ها آسفالت هستند و غیر قابل نفوذ، در گذشته كافی بود رگبار تندی «در بگیرد» و سیلاب در كوچه ها و خیابان ها سرازیر می شد و از آن جا كه معبر و جوی چندان شناخته شده نبودند، سیل لاجرم از راه می رسید، عبارت «مثل ابر بهار» حكایت اشك سیل آسا را نیز تداعی می كرد.

 

جوجه پاییزه می خواهد سرجوجه بهاره كلاه بگذارد:
بر خلاف بنی بشر دوپا كه هرگاه اراده كند، می تواند زاد و ولد كند، حیوانات فصل مشخصی را برای زاد و ولد در اختیار دارند و هر وقت بخواهند نمی توانند صاحب فرزند شوند و من نمی دانم چرا ما به حیوانات توهین می كنیم و آدم بد و شرور را «حیوان صفت» می نامیم. حیوان نگون بخت تمامی تمایلاتش حد و اندازه دارد و آن كه حد و اندازه نمی شناسد، حیوان ناطق است.

این ضرب المثل وقتی به كار می رفت كه آدم تازه واردی بخواهد سرآدم كهنه كاری كلاه بگذارد و از آن جا كه مرغ در فصول گرم سال عمدتاً «كرچ» می شود جوجه پاییزه، چندان وجود خارجی نداشت این كنایه شاید به همین دلیل هم به كار می رفت.



گردآوری:گروه سرگرمی سیمرغ
seemorgh.com/entertainment
منبع: khabaronline.ir